در پاسخ به مذیل توجه نمایید : 1-مطلب مورد پرسش کلیتی ندارد و موارد استثنای آن کم نیست هر چند غالبا چنین است . 2- ظاهرا نظر شما به آیه 26 سوره نور است که می فرماید : الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ (نور- 26) زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند! و مردان ناپاک نیز تعلق به زنان ناپاک دارند، اینان از نسبتهای ناروایی که به آنها داده می‌شود مبرا هستند، و برای آنها آمرزش (الهی) و روزی پر ارزش است. آیه فوق در حقیقت تعقیب و تاکیدی بر آیات افک و آیات قبل از آن است و بیان یک سنت طبیعی در جهان آفرینش می‌باشد که تشریع نیز با آن هماهنگ است. می‌فرماید: زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند، همانگونه که مردان ناپاک، تعلق به زنان ناپاک دارند (الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ). و در نقطه مقابل نیز زنان طیب و پاک به مردان طیب و پاک تعلق دارند، و مردان پاک و طیب از آن زنان پاک و طیبند (وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ).بدون شک قانون نوریان مر نوریان را طالبند و ناریان مر ناریان را جاذبند و ضرب المثل معروف کند همجنس با همجنس پرواز و همچنین ضرب المثلی که در عربی معروف است: السنخیة علة الانضمام همه اشاره به یک سنت تکوینی است که ذره ذره موجوداتی را که در ارض و سما است در بر می‌گیرد که جنس خود را همچو کاه و کهرباء جذب می‌کنند. به هر حال همه جا همنوعان سراغ همنوعان می‌روند و هر گروه و هر دسته‌ای با هم‌سنخان خود گرم و صمیمی‌اند. اما این واقعیت مانع از آن نخواهد بود که آیه بالا همانند آیه الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ اشاره به یک حکم شرعی باشد که ازدواج با زنان آلوده حد اقل در مواردی که مشهور و معروف به عمل منافی عفتند ممنوع است. مگر همه احکام تشریعی ریشه تکوینی ندارد؟ مگر سنتهای الهی در تشریع و تکوین هماهنگ نیستند؟ (برای توضیح بیشتر به شرحی که ذیل آیه مزبور ذکر کردیم مراجعه فرمائید). 3- پاسخ به یک سؤال‌ در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه در طول تاریخ یا در محیط زندگی خود گاه مواردی را می‌بینیم که با این قانون هماهنگ نیست، به عنوان مثال در خود قرآن آمده است که همسر نوح و همسر لوط زنان بدی بودند و به آنها خیانت کردند (سوره تحریم آیه 10) و در مقابل، همسر فرعون از زنان با ایمان تفسیر نمونه، ج‌14، ص: 425 و پاکدامنی بود که گرفتار چنگال آن طاغوت بی ایمان گشته بود (سوره تحریم آیه 11). در مورد پیشوایان بزرگ اسلام نیز کم و بیش نمونه‌هایی از این قبیل دیده شده است که تاریخ اسلام گواه آن می‌باشد. در پاسخ علاوه بر اینکه هر قانون کلی استثناهایی دارد باید به دو نکته توجه داشت: 1- در تفسیر آیه گفتیم که منظور اصلی از خباثت همان آلودگی به اعمال منافی عفت است و طیب بودن نقطه مقابل آن می‌باشد، به این ترتیب پاسخ سؤال روشن می‌شود، زیرا هیچیک از همسران پیامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگی جنسی نداشتند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسی کردن به نفع کفار است نه خیانت ناموسی. اصولا این عیب از عیوب تنفر آمیز محسوب می‌شود و می‌دانیم محیط زندگی شخصی پیامبران باید از اوصافی که موجب نفرت مردم است پاک باشد تا هدف نبوت که جذب مردم به آئین خدا است عقیم نماند. 2- از این گذشته همسران پیامبران و امامان در آغاز کار حتی کافر و بی ایمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهی کشیده می‌شدند که مسلما آنها نیز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمی‌دادند، همانگونه که همسر فرعون در آغاز که با فرعون ازدواج کرد به موسی ایمان نیاورده بود، اصولا موسی هنوز متولد نشده بود، بعدا که موسی مبعوث شد ایمان آورد و چاره‌ای جز ادامه زندگی توام با مبارزه نداشت مبارزه‌ای که سرانجامش شهادت این زن با ایمان بود. تفسیر نمونه، ج‌14، ص: 426 3- در مورد همسر امام حسن –ع- دانستن مطالب ذیل مفید است : در جریان ازدواج امام حسن با جعده آمده که امیرالمومنین دختر سعیدبن قیس(برادر اشعث) را برای امام حسن خواستگاری نمود، وقتی اشعث از این جریان مطلع شد نزد سعید رفت و او را از این کار منصرف نموده و دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد امیرالمومنین آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری نموده اید زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی،ص 27) در منابع، فرزندی از جعده برای امام حسن گزارش نشده است. در بیشتر منابع شیعی آمده است که معاویه با وعده مالِ بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش، امام حسن را که در آنزمان خانه نشین شده بود زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین کرد و بر اثر آن امام را به شهادت رساند (برای نمونه رجوع کنید به مفید، ج 2، ص 16؛ ابنشهر آشوب، ج 3، ص 202؛ اربلی، ج 2، ص 138139). به گزارش طبرِسی (ج 2، ص 13) پس از کارگر افتادن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد (ابوالفرج اصفهانی، ص 48) و به او گفت که میترسد فرزندش، یزید، را نیز مانند حسنبن علی به قتل برساند ( رجوع کنید به مسعودی، ج 3، ص 182؛ طبرسی، همانجا). بنا به نقل بعضی از منابع نیز، سم دادن جعده به امام حسن علیهالسلام، به تحریک و دستور یزیدبن معاویه بوده است ( رجوع کنید به ابنابیالحدید، ج 16، ص 11، به نقل از مدائنی؛ ابنکثیر، همانجا). با توجه به طالب ذکر شده و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز درمی یابیم که جعده و اشعث فریب وعده های معاویه را خورده و نه اینکه جعده عاشق یزید باشد بلکه چون خلیفه آنوقت معاویه بود و می خواست زن پسر خلیفه آنروز و خلیفه آینده شود دست به چنین کاری زد. 2. در مورد علم امامان‌علیهم السلام نیز نکاتی را باید مد نظر قرار داد: 2-1. پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظف به استفاده از علم عادی بوده‌اند. از این رو همواره در این گونه‌مسائل، از شیوه‌های معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس آن عمل می‌کردند. سرّ این مسئله نیز آن است که آنان، الگوی بشریت‌اند و اگر در مسیرزندگی و حرکت‌های اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان - به بهانه آنکه آنان با علم لدنی عمل می‌کرده‌اند از حرکت‌های سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. 2-2. برخی بر این عقیده‌اند: علم غیب برای پیامبر و امامان شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که این علم همواره، هر چیزی را در اختیار آنان قرار دهد. 2-3. علم غیب، گاهی به واقع محتوم و تغییرناپذیر تعلق می‌گیرد. بنابراین‌بعضی از چیزهایی که پیامبر و امامان از طریق غیبی می‌دانند، همان چیزی است که حتماً واقع خواهد شد. این گونه آگاهی، چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد کرد و سرنوشت چیزی را تغییر داد. نکته دیگر آنکه بین علم لدنی و علم معمولی، تفاوت اساسی وجود دارد و آن اینکه علم لدنی معیار و میزان تکلیف نیست. علم ائمه طاهرین‌علیهم السلام در بعضی مسائل - از جمله شهادت خود از این قبیل بوده است؛ برعکس علم عادی که زمینه‌اش برای امامان‌علیهم السلام - همانند دیگر مردم وجود دارد و معیار تکلیف‌پذیری است. ائمه اطهارعلیهم السلام بر اساس همین علم، گاهی به کاری دست می‌زدند و گاهی از کارهایی پرهیز می‌کردند . 3. نکته دیگر این است که اگر بخواهیم بدانیم چه کسی شایسته هدایتگری جامعه است و چه کسی نیست چه منطق و معیاری را باید برگزید؟ بسیاری از شخصیتهای بزرگ و برجسته در طول تاریخ همسران خوبی نداشته اند و چه بسیار کسانی که همسر خوب داشته اما هیچ پیام ارزنده ای برای بشریت نداشته اند . آنچه ملاک هدایتگری است جهان بینی صحیح ، آرمانها و مقاصد عالیه ، تعالیم ارزشمند و رفتار صحیح اخلاقی و معنوی است . جالب اینجاست که امامان حتی با درک دشمنی بسیاری از اطرافیانشان با ایشان زیبا ترین رفتار انسانی و اخلاقی را داشته اند و این خود درسی برای بشریت است که حتی در چنین مواردی چگونه رفتار باید کرد. 4. انسان موجودی مختار و رنگ پذیر است و در هر شرایطی ممکن است از اعلی علیین به اسفل سافلین سقوط کند و یا از پست ترین مراتب به برترین آنها صعود کند . کسانی گاه در پیامبران و برجسته ترین آمزگاران اخلاق و تقوی راه شقاوت را بر می گزینند . گاه نیز کسانی چون حر در بدترین و حساس ترین وضعیت به را صلاح و سعادت در می آیند . همه اینها این آموزه قرآنی را به یاد می آورد که اولا هر کس در گرو کرده های خویش است . ثانیا در هر لحظه انسان باید از خود مواظبت کند . نه چنین بپندارد که صرف بودن در شرایط خوب او را از شر شیطان و گمراهی مصون می دارد، و نه گمان کند که در شرایط نامناسب همه راهها به سوی نجات بر او بسته است. porseman.org
چرا زنان خوب با مردان خوب هستند و بالعکس زنان بد و ... ؟ در مورد استثناء آن که امام حسن(ع) و ... هستند، توضیح دهید ؟
در پاسخ به مذیل توجه نمایید :
1-مطلب مورد پرسش کلیتی ندارد و موارد استثنای آن کم نیست هر چند غالبا چنین است .
2- ظاهرا نظر شما به آیه 26 سوره نور است که می فرماید : الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ (نور- 26)
زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند! و مردان ناپاک نیز تعلق به زنان ناپاک دارند، اینان از نسبتهای ناروایی که به آنها داده میشود مبرا هستند، و برای آنها آمرزش (الهی) و روزی پر ارزش است.
آیه فوق در حقیقت تعقیب و تاکیدی بر آیات افک و آیات قبل از آن است و بیان یک سنت طبیعی در جهان آفرینش میباشد که تشریع نیز با آن هماهنگ است.
میفرماید: زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند، همانگونه که مردان ناپاک، تعلق به زنان ناپاک دارند (الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ).
و در نقطه مقابل نیز زنان طیب و پاک به مردان طیب و پاک تعلق دارند، و مردان پاک و طیب از آن زنان پاک و طیبند (وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ).بدون شک قانون نوریان مر نوریان را طالبند و ناریان مر ناریان را جاذبند و ضرب المثل معروف کند همجنس با همجنس پرواز و همچنین ضرب المثلی که در عربی معروف است: السنخیة علة الانضمام همه اشاره به یک سنت تکوینی است که ذره ذره موجوداتی را که در ارض و سما است در بر میگیرد که جنس خود را همچو کاه و کهرباء جذب میکنند.
به هر حال همه جا همنوعان سراغ همنوعان میروند و هر گروه و هر دستهای با همسنخان خود گرم و صمیمیاند.
اما این واقعیت مانع از آن نخواهد بود که آیه بالا همانند آیه الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ اشاره به یک حکم شرعی باشد که ازدواج با زنان آلوده حد اقل در مواردی که مشهور و معروف به عمل منافی عفتند ممنوع است.
مگر همه احکام تشریعی ریشه تکوینی ندارد؟ مگر سنتهای الهی در تشریع و تکوین هماهنگ نیستند؟ (برای توضیح بیشتر به شرحی که ذیل آیه مزبور ذکر کردیم مراجعه فرمائید).
3- پاسخ به یک سؤال
در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه در طول تاریخ یا در محیط زندگی خود گاه مواردی را میبینیم که با این قانون هماهنگ نیست، به عنوان مثال در خود قرآن آمده است که همسر نوح و همسر لوط زنان بدی بودند و به آنها خیانت کردند (سوره تحریم آیه 10) و در مقابل، همسر فرعون از زنان با ایمان تفسیر نمونه، ج14، ص: 425
و پاکدامنی بود که گرفتار چنگال آن طاغوت بی ایمان گشته بود (سوره تحریم آیه 11).
در مورد پیشوایان بزرگ اسلام نیز کم و بیش نمونههایی از این قبیل دیده شده است که تاریخ اسلام گواه آن میباشد.
در پاسخ علاوه بر اینکه هر قانون کلی استثناهایی دارد باید به دو نکته توجه داشت:
1- در تفسیر آیه گفتیم که منظور اصلی از خباثت همان آلودگی به اعمال منافی عفت است و طیب بودن نقطه مقابل آن میباشد، به این ترتیب پاسخ سؤال روشن میشود، زیرا هیچیک از همسران پیامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگی جنسی نداشتند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسی کردن به نفع کفار است نه خیانت ناموسی.
اصولا این عیب از عیوب تنفر آمیز محسوب میشود و میدانیم محیط زندگی شخصی پیامبران باید از اوصافی که موجب نفرت مردم است پاک باشد تا هدف نبوت که جذب مردم به آئین خدا است عقیم نماند.
2- از این گذشته همسران پیامبران و امامان در آغاز کار حتی کافر و بی ایمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهی کشیده میشدند که مسلما آنها نیز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمیدادند، همانگونه که همسر فرعون در آغاز که با فرعون ازدواج کرد به موسی ایمان نیاورده بود، اصولا موسی هنوز متولد نشده بود، بعدا که موسی مبعوث شد ایمان آورد و چارهای جز ادامه زندگی توام با مبارزه نداشت مبارزهای که سرانجامش شهادت این زن با ایمان بود.
تفسیر نمونه، ج14، ص: 426
3- در مورد همسر امام حسن –ع- دانستن مطالب ذیل مفید است :
در جریان ازدواج امام حسن با جعده آمده که امیرالمومنین دختر سعیدبن قیس(برادر اشعث) را برای امام حسن خواستگاری نمود، وقتی اشعث از این جریان مطلع شد نزد سعید رفت و او را از این کار منصرف نموده و دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد امیرالمومنین آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری نموده اید زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی،ص 27) در منابع، فرزندی از جعده برای امام حسن گزارش نشده است.
در بیشتر منابع شیعی آمده است که معاویه با وعده مالِ بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش، امام حسن را که در آنزمان خانه نشین شده بود زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین کرد و بر اثر آن امام را به شهادت رساند (برای نمونه رجوع کنید به مفید، ج 2، ص 16؛ ابنشهر آشوب، ج 3، ص 202؛ اربلی، ج 2، ص 138139). به گزارش طبرِسی (ج 2، ص 13)
پس از کارگر افتادن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد (ابوالفرج اصفهانی، ص 48) و به او گفت که میترسد فرزندش، یزید، را نیز مانند حسنبن علی به قتل برساند ( رجوع کنید به مسعودی، ج 3، ص 182؛ طبرسی، همانجا). بنا به نقل بعضی از منابع نیز، سم دادن جعده به امام حسن علیهالسلام، به تحریک و دستور یزیدبن معاویه بوده است ( رجوع کنید به ابنابیالحدید، ج 16، ص 11، به نقل از مدائنی؛ ابنکثیر، همانجا).
با توجه به طالب ذکر شده و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز درمی یابیم که جعده و اشعث فریب وعده های معاویه را خورده و نه اینکه جعده عاشق یزید باشد بلکه چون خلیفه آنوقت معاویه بود و می خواست زن پسر خلیفه آنروز و خلیفه آینده شود دست به چنین کاری زد.
2. در مورد علم امامانعلیهم السلام نیز نکاتی را باید مد نظر قرار داد: 2-1. پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام در مسائل عادی، فردی و امور اجتماعی، موظف به استفاده از علم عادی بودهاند. از این رو همواره در این گونهمسائل، از شیوههای معمولی تحقیق و کسب آگاهی نموده و بر اساس آن عمل میکردند. سرّ این مسئله نیز آن است که آنان، الگوی بشریتاند و اگر در مسیرزندگی و حرکتهای اجتماعی، راهی غیر از این بپویند، دیگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانیان - به بهانه آنکه آنان با علم لدنی عمل میکردهاند از حرکتهای سازنده، انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد. 2-2. برخی بر این عقیدهاند: علم غیب برای پیامبر و امامان شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که این علم همواره، هر چیزی را در اختیار آنان قرار دهد. 2-3. علم غیب، گاهی به واقع محتوم و تغییرناپذیر تعلق میگیرد. بنابراینبعضی از چیزهایی که پیامبر و امامان از طریق غیبی میدانند، همان چیزی است که حتماً واقع خواهد شد. این گونه آگاهی، چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد کرد و سرنوشت چیزی را تغییر داد. نکته دیگر آنکه بین علم لدنی و علم معمولی، تفاوت اساسی وجود دارد و آن اینکه علم لدنی معیار و میزان تکلیف نیست. علم ائمه طاهرینعلیهم السلام در بعضی مسائل - از جمله شهادت خود از این قبیل بوده است؛ برعکس علم عادی که زمینهاش برای امامانعلیهم السلام - همانند دیگر مردم وجود دارد و معیار تکلیفپذیری است. ائمه اطهارعلیهم السلام بر اساس همین علم، گاهی به کاری دست میزدند و گاهی از کارهایی پرهیز میکردند .
3. نکته دیگر این است که اگر بخواهیم بدانیم چه کسی شایسته هدایتگری جامعه است و چه کسی نیست چه منطق و معیاری را باید برگزید؟ بسیاری از شخصیتهای بزرگ و برجسته در طول تاریخ همسران خوبی نداشته اند و چه بسیار کسانی که همسر خوب داشته اما هیچ پیام ارزنده ای برای بشریت نداشته اند . آنچه ملاک هدایتگری است جهان بینی صحیح ، آرمانها و مقاصد عالیه ، تعالیم ارزشمند و رفتار صحیح اخلاقی و معنوی است . جالب اینجاست که امامان حتی با درک دشمنی بسیاری از اطرافیانشان با ایشان زیبا ترین رفتار انسانی و اخلاقی را داشته اند و این خود درسی برای بشریت است که حتی در چنین مواردی چگونه رفتار باید کرد.
4. انسان موجودی مختار و رنگ پذیر است و در هر شرایطی ممکن است از اعلی علیین به اسفل سافلین سقوط کند و یا از پست ترین مراتب به برترین آنها صعود کند . کسانی گاه در پیامبران و برجسته ترین آمزگاران اخلاق و تقوی راه شقاوت را بر می گزینند . گاه نیز کسانی چون حر در بدترین و حساس ترین وضعیت به را صلاح و سعادت در می آیند . همه اینها این آموزه قرآنی را به یاد می آورد که اولا هر کس در گرو کرده های خویش است . ثانیا در هر لحظه انسان باید از خود مواظبت کند . نه چنین بپندارد که صرف بودن در شرایط خوب او را از شر شیطان و گمراهی مصون می دارد، و نه گمان کند که در شرایط نامناسب همه راهها به سوی نجات بر او بسته است.
porseman.org
- [سایر] این مطلب که امام حسن ع زنان زیادی داشته درسته؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] آیا امام حسن(ع) همسران زیادی داشتند؟
- [سایر] امام حسن(ع) چند همسر داشته است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) (مِطلاق) بود؟
- [سایر] زنان و فرزندان امام حسن علیه السلام چه کسانی بودند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در جماعتی که مردان و زنان شرکت دارند اذان و اقامه نماز جماعت را باید مرد بگوید، ولی در جماعت زنان اذان و اقامه زنان کافی است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز جمعه تنها توسط مردان منعقد می شود، ولی زنان هم می توانند در آن شرکت کنند.
- [آیت الله بهجت] رقصیدن زن در مجالس زنان، و یا مرد در مجالس مردان اشکال دارد و احتیاط واجب در ترک است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز جمعه تنها توسّط مردان مُنعَقد می شود ، ولی زنان هم می تواند در آن شرکت کنند .
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز خواندن با لباس طلا بافت برای مردان جایز نیست و نماز را باطل می کند، ولی برای زنان در صورتی که اسراف نباشد اشکالی ندارد، در غیر حال نماز نیز پوشیدن چنین لباسی برای مردان حرام است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پوشیدن لباس طلاباف برای مردان حرام است و نماز با آن باطل است؛ ولی برای زنان در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اختلاط مردان و زنان نامحرم اگر موجب گناه و تحریک باشد حرام است، بلکه اگر ترس مفسده باشد نیز حرام است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شرط پنجم پوشیدن لباس طلا باف برای مردان حرام است و نماز با آن باطل است؛ ولی برای زنان در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.