تشیع و تسنن، از انشعاب‌های فکری و عملی است که در داخل اسلام پدیدار شده است. از همین‌رو بایستی ریشه‌های آن را در بطن اسلام جست و جو کرد، نه بیرون از آن. گفتنی است که مبانی فکری تشیع، مبتنی بر آیات قرآن و روایات است و بدون توجه به آنها، نمی‌توان راه به جایی برد. البته نه این که راه دیگری وجود نداشته باشد؛ ولی آنهابه نقطه اطمینان بخشی ختم نمی‌شود. از جمله این مسائل و ریشه‌ها، تحلیل تاریخ صدر اسلام و علل منتهی شدن آن به حکومت معاویه‌ها است. با اندک تأملی در تاریخ صدر اسلام، این نکته به ذهن می‌آید که چرا سیره و سنّت پیامبر اکرم(ص) در حکومت و معیشت که روش پیامبران بود مبدّل به یک نوع اریستوکراسی (Aristocracy) عربی و اشرافیت بی‌حد و مرز شد. به عبارت دیگر، خاندان ابوسفیان که از سرسخت‌ترین دشمنان پیامبر خدا(ص) و اسلام بودند و تا آخرین سنگر(فتح مکه) نیز به دشمنی خود ادامه دادند چگونه سر از خلافت و حکومت درآوردند و فرزند او معاویه و دیگر وابستگان خاندان اموی، بر اریکه حکومت بر مسلمانان تکیه کردند. وقتی ریشه این حوادث را بررسی کنیم، می‌بینیم که معاویه از جانب عمر به حکومت شام منصوب گردید و حتی در برابر انتقاداتی که صحابه به نحوه حکومت او داشتند، مقاومت کرد و به آنها ترتیب اثر نداد. پس از عمر نیز عثمان که توسط شورای شش نفره به خلافت رسیده بود به تقویت معاویه همت گماشت و علاوه بر آن، پایه‌های تسلط بنی‌امیه را بر سرنوشت اسلام و مسلمانان پی‌ریزی کرد. پس از عثمان مردم با رشد سیاسی و متنبه شدن نسبت به گذشته‌ها با حضرت علی(ع) بیعت کردند؛ ولی این پایه‌ها خود را نشان داد و عملاً حکومت حضرت علی(ع) را با مشکل روبه رو ساخت و در نهایت نیز با شهادت امیرالمؤمنین(ع)، آخرین سنگر مقاوم در برابر جریان انحراف رو به خاموشی نهاد. باید توجه داشت که موضوع خلافت، تنها در ابعاد سیاسی محصور نبود؛ بلکه موجب تغییرات و ایجاد بدعت‌های گسترده‌ای در دیگر ابعاد؛ از جمله در فقه و مسائل عملی بود. در برابر این جریان‌های مختلف انحرافی، تنها حضرت علی(ع) و معدود یاران وفادار آن حضرت بودند که به مقاومت پرداختند و از اساس اسلام حراست کردند. شیعه از همان صدر اسلام، به کسانی گفته می‌شود که از مکتب اهل بیت(ع) پیروی می‌کردند و می‌خواستند خود رااز انحرافات پیش آمده، مصون بدارند. این گروه، استمرار اسلام محمدی را در امامت علوی می‌دانستند. خلاصه آن که بررسی تاریخ و تحلیل دقیق آن،می‌تواند حقانیت تشیع و مواضع آن را تا حدود زیادی روشن سازد. www.eporsesh.com
تشیع و تسنن، از انشعابهای فکری و عملی است که در داخل اسلام پدیدار شده است. از همینرو بایستی ریشههای آن را در بطن اسلام جست و جو کرد، نه بیرون از آن. گفتنی است که مبانی فکری تشیع، مبتنی بر آیات قرآن و روایات است و بدون توجه به آنها، نمیتوان راه به جایی برد. البته نه این که راه دیگری وجود نداشته باشد؛ ولی آنهابه نقطه اطمینان بخشی ختم نمیشود.
از جمله این مسائل و ریشهها، تحلیل تاریخ صدر اسلام و علل منتهی شدن آن به حکومت معاویهها است. با اندک تأملی در تاریخ صدر اسلام، این نکته به ذهن میآید که چرا سیره و سنّت پیامبر اکرم(ص) در حکومت و معیشت که روش پیامبران بود مبدّل به یک نوع اریستوکراسی (Aristocracy) عربی و اشرافیت بیحد و مرز شد.
به عبارت دیگر، خاندان ابوسفیان که از سرسختترین دشمنان پیامبر خدا(ص) و اسلام بودند و تا آخرین سنگر(فتح مکه) نیز به دشمنی خود ادامه دادند چگونه سر از خلافت و حکومت درآوردند و فرزند او معاویه و دیگر وابستگان خاندان اموی، بر اریکه حکومت بر مسلمانان تکیه کردند.
وقتی ریشه این حوادث را بررسی کنیم، میبینیم که معاویه از جانب عمر به حکومت شام منصوب گردید و حتی در برابر انتقاداتی که صحابه به نحوه حکومت او داشتند، مقاومت کرد و به آنها ترتیب اثر نداد.
پس از عمر نیز عثمان که توسط شورای شش نفره به خلافت رسیده بود به تقویت معاویه همت گماشت و علاوه بر آن، پایههای تسلط بنیامیه را بر سرنوشت اسلام و مسلمانان پیریزی کرد.
پس از عثمان مردم با رشد سیاسی و متنبه شدن نسبت به گذشتهها با حضرت علی(ع) بیعت کردند؛ ولی این پایهها خود را نشان داد و عملاً حکومت حضرت علی(ع) را با مشکل روبه رو ساخت و در نهایت نیز با شهادت امیرالمؤمنین(ع)، آخرین سنگر مقاوم در برابر جریان انحراف رو به خاموشی نهاد.
باید توجه داشت که موضوع خلافت، تنها در ابعاد سیاسی محصور نبود؛ بلکه موجب تغییرات و ایجاد بدعتهای گستردهای در دیگر ابعاد؛ از جمله در فقه و مسائل عملی بود. در برابر این جریانهای مختلف انحرافی، تنها حضرت علی(ع) و معدود یاران وفادار آن حضرت بودند که به مقاومت پرداختند و از اساس اسلام حراست کردند.
شیعه از همان صدر اسلام، به کسانی گفته میشود که از مکتب اهل بیت(ع) پیروی میکردند و میخواستند خود رااز انحرافات پیش آمده، مصون بدارند.
این گروه، استمرار اسلام محمدی را در امامت علوی میدانستند. خلاصه آن که بررسی تاریخ و تحلیل دقیق آن،میتواند حقانیت تشیع و مواضع آن را تا حدود زیادی روشن سازد.
www.eporsesh.com
- [سایر] اگر شیعه حق است، چرا در اقلیّت میباشد و اکثریت، مذهب تسنّن را پذیرفتهاند؟
- [سایر] نماز شب در مذهب تسنن چگونه باید اقامه شود؟ و چند رکعت است؟
- [سایر] چگونگی پیدایش مذهب اشعری را توضیح دهید.
- [سایر] تاریخ پیدایش مذهب ماتریدی را بنویسید؟
- [سایر] تاریخچه پیدایش شیعه چیست ؟
- [سایر] سلام.چرااهل تسنن با دست بسته نماز میخوانند و اهل تشیع با دست باز؟
- [سایر] پیدایش شیعه از چه زمانی است؟
- [سایر] مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
- [سایر] مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
- [سایر] مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه قسم یاد کند که کاری انجام ندهد و اگر ان کار را انجام داد زنش مطلقه شود و ان کار را انجام داد بر مذهب خودش زن او مطلقه می شود و بر مذهب امامیه قسم به طلاق منعقد نمی شود بنا به قاعده الزام جایز است مرد شیعی بعد از ایام عده با ان زن ازدواج کند و همچنین بر مذهب عامه به کتابت طلاق جایز است و بر مذهب امامیه طلاق به کتابت واقع نمی شود بنا به قاعده الزام مرد شیعی می تواند با زنی که به نوشته طلاق داده شده پس از ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] در مذهب ابی حنیفه در صحت عقد سلم فروش چیزی به نحو کلی مدت دار به ثمن نقد حاضر شرط است که ان چیز هنگام عقد در خارج موجود باشد ولی در مذهب شیعه این شرط در صحت معامله سلم معتبر نیست بنابراین اگر شیعه با حنفی مذهب معامله سلم انجام دهد و مورد معامله موجود نباشد بنا به قاعده الزام می تواند فروشنده حنفی را به بطلان معامله ملزم کند و همچنین است اگر حین انجام معامله خریدار حنفی بوده و بعد شیعه شده باشد
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله بهجت] مسلمانی که مستبصر (شیعه) شد عباداتی که موافق مذهب خودش انجام داده اعاده ندارد، مگر زکات که باید آن را به فقیر شیعه بدهد، ولی اگر از اول آن را به فقیر شیعه و با قصد قربت داده باشد، اعاده ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] در مذهب عامه در طلاق زن یایسه و یا صغیره ای که شوهر با انها نزدیکی کرده باشد بر ان زن واجب است عده نگه دارد هر چند در مورد صغیره در بعضی از مذاهب عامه تفصیلی است ولی در مذهب شیعه در طلاق زن یایسه و صغیره عده واجب نیست بنابراین بر مذهب عامه انها ملزم هستند که احکام عده را رعایت کنند پس اگر زن یایسه یا صغیره از عامه شیعه گردد لازم نیست عده نگه دارد و اگر طلاق او رجعی باشد جایز است نفقه ایام عده را از شوهر عامی مطالبه کند و جایز است با شخص دیگری در ان ایام ازدواج نماید و همچنین اگر مرد عامی شیعه شود جایز است با خواهر زن یایسه و صغیره ای که طلاق داده است و هنوز به مذهب عامه در ایام عده هستند ازدواج کند و لازم نیست احکام عده را رعایت نماید
- [آیت الله وحید خراسانی] به مذهب ابی حنیفه و بعض دیگر از فقهای عامه کسی که به اجبار و اکراه زنش را طلاق دهد ان طلاق صحیح است ولی به مذهب امامیه باطل است بنابراین شخص شیعی بنا به قاعده الزام می تواند با زنی که با جبر و اکراه شوهرش او را طلاق داده در صورتی که پیرو مذهب ابی حنیفه یا هم رایان او باشد ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه بدون حضور دو شاهد عادل زن خود را طلاق دهد و یا مقداری از بدن زن خود را مثلا یک انگشت زنش را طلاق دهد بر مذهب او این طلاق صحیح است ولی بر مذهب امامیه این طلاق باطل است بنابراین مرد شیعه به قاعده الزام می تواند با ان زن مطلقه پس از تمام شدن ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه زن خود را که در حال عادت است طلاق دهد و یا در حال پاکی که با او مقاربت کرده است طلاق دهد این طلاق بر مذهب او صحیح است ولی در مذهب امامیه این طلاق باطل است بنابراین مرد شیعی بنا به قاعده الزام می تواند با ان زن بعد از تمام شدن ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر ریشه درخت همسایه در ملک انسان بیاید، میتواند از آن جلوگیری کند و چنانچه ضرری هم از ریشه درخت به او برسد میتواند از صاحب درخت بگیرد.