چرا پس از پیروزی مشروطه، برخی افراد واژه هایی چون آزادی، مساوات، مشروطه، و غیره را تقدس بخشیدند؟
نکته ی مهم در فرایند استحاله ی نهضت مشروطه، یا به تعبیر صحیح، عدالت خانه، پیدایش مفاهیم جدید و واژه های مقدّس در فضای فرهنگی ایران است. مشروطه گران غرب زده، برای نهادینه کردن اندیشه ها و نایل آمدن به اهداف خود، ابتدا مفاهیم مبهم و شعارهای لغزنده ای را در فضای فرهنگی کشور تقدّس بخشیدند؛ شعارهایی که آنها مطرح کردند سه ویژگی مهم داشت: اولا، در فضای ضداستبدادی جامعه ی ایران و در میان مردمی که از ظلم و ستم و خودکامگی سلاطین قاجار به تنگ آمده بودند، شعاری مطلوب و دل پذیر بود. ثانیاً، مرزها و تعریف مشخصی نداشت؛ یعنی مفهوم دقیق آن روشن نبود و از واژه های کلّی و چند پهلو استفاده می شد. ثالثاً، در صورتی که بدون حد و مرز و نامحدود لحاظ می شد، با مفاهیم و دستورهای دینی تعارض پیدا می کرد. مفاهیمی چون (آزادی)، (مساوات)، (برادری)، (اتباع اکثریت) و در رأس همه ی آنها (مشروطیت) چنین ویژگی هایی را در خود داشتند؛ به عنوان نمونه، مفهوم (آزادی) از یک سو به علت خستگی ملّت از فشارها و ظلم قاجار، مفهومی خواستنی به حساب می آمد، از سوی دیگر به علت نامعیّن بودن مرزهای مثبت و منفی اش، امری کش دار و چند پهلو بود و حتی رهایی و فرار از قید احکام خداوند متعال را نیز در برمی گرفت. شعارهای (مساوات) و (برادری) و (اتّباع رأی اکثریت) نیز همین خاصیت را داشتند و جالب این است که اکثر این شعارها دقیقاً شعارهای فراماسون ها بودند و این، ارتباط مشروطه گران غربی با محافل ماسونی و میزان نفوذ لژهای ماسونی در فرایند سکولاریزه کردن نهضت مشروطه را نشان می دهد. منوّرالفکران خودباخته ابتدا این شعارها را به طور عادی مطرح کردند و حتی زمینه ی مساعد رشد آن ها را در فضای سیاسی - فرهنگی ایران سنجیدند و به آنها قداست بخشیدند و آن قدر در روزنامه ها و مقالات و سخن رانی ها از (مشروطه) و (آزادی) و (مساوات) سخن گفتند که دیگر کسی جرأت نقد و مخالفت با طرح آنها را پیدا نمی کرد و اگر روزی با آزادی مخالفت می کرد، نزد ملّت منفور و در فضای فرهنگی - سیاسی کشور منزوی می شد. محقق کتاب تاریخ استقرار مشروطیت در ایران در مورد تبلیغ (آزادی) توسط روزنامه ها، با استناد به گزارش اسناد سفارت انگلیس می نویسد: لحن جراید محلی هر روزه بیش از پیش آزادی خواهانه تر می گردد و جراید تازه ای منتشر می شود. در حال حاضر تنها در خود تهران حدود سی نشریه، از جمله چندین روزنامه، منتشر می شود. تقریباً در همه ی ایالات نیز نشریاتی منتشر می گردد.[1] نکته ی جالب این است که در مرحله ی طرح و تقدس بخشی، طراحان مشروطه ی غربی مقصد اصلی خویش را از طرح این مقولات روشن نمی کردند، هر قدر علما و روحانیان تیزبین از آنها می خواستند تا دقیقاً مقصود خود را از مفاهیم فوق روشن کنند، از ارائه ی پاسخ روشن طفره می رفتند. رمز اصرار بر مبهم گویی آنان این بود که می خواستند با استفاده از حمایت نیروهای مذهبی، استبداد قاجار را سرنگون کنند و در مرحله ی بعد حکومت سکولارِ دلخواه خود را روی کار آورند؛ لذا اگر در همان مرحله ی نخست پرده از اهداف ضددینی خود برمی داشتند، نیروهای مذهبی از همراهی و همگامی با آنها منصرف شده یا آنها را از جمع خود بیرون می راندند و یا از صحنه ی مبارزه و انقلاب کناره می گرفتند؛ از این رو تا زمان صدور فرمان تشکیل مجلس شورای ملّی، مفاهیمی چون (مشروطه)، (آزادی)، (مساوات) و غیره در هاله ای از ابهام ماند، ولی پس از آن اندک اندک پرده ها کنار رفت و معلوم شد مقصود از آزادی و مساوات، تنها آزادی از خودکامگی سلاطین جور و مساوات ملّت با پادشاه قاجار نبود، بلکه، آزادی از فرمان های خداوند و خروج از قید بندگی حضرت حق و تساوی حقوق مسلمان و کافر و زن و مرد نیز در بین بوده است و این امر موجب اختلاف شدید جناح های مذهبی و غیرمذهبی شد، به گونه ای که مخبرالسلطنة در این مورد می نویسد: در سر ماده ی تساوی ملل -متنوّع- در حدود با مسلم، شش ماه رخت خواب ها در صحن مجلس پهن شد و مردمی مجاور ماندند؛ بالاخره چاره در این جستند که در اجرای حدود بنویسند: اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی، متساوی الحقوق خواهند بود)، (اصل هشتم) قانون دولتی چه معنا دارد معلوم نیست.[2] پی نوشتها: [1]. حسن معاصر، تاریخ استقرار مشروطیت در ایران، ص 350 - 351. [2]. ر.ک: گزارش ایران، ص 188 - 189، به نقل از: علی ابوالحسنی، دیده بان بیدار، پاورقی ص 130. منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
عنوان سوال:

چرا پس از پیروزی مشروطه، برخی افراد واژه هایی چون آزادی، مساوات، مشروطه، و غیره را تقدس بخشیدند؟


پاسخ:

نکته ی مهم در فرایند استحاله ی نهضت مشروطه، یا به تعبیر صحیح، عدالت خانه، پیدایش مفاهیم جدید و واژه های مقدّس در فضای فرهنگی ایران است. مشروطه گران غرب زده، برای نهادینه کردن اندیشه ها و نایل آمدن به اهداف خود، ابتدا مفاهیم مبهم و شعارهای لغزنده ای را در فضای فرهنگی کشور تقدّس بخشیدند؛ شعارهایی که آنها مطرح کردند سه ویژگی مهم داشت: اولا، در فضای ضداستبدادی جامعه ی ایران و در میان مردمی که از ظلم و ستم و خودکامگی سلاطین قاجار به تنگ آمده بودند، شعاری مطلوب و دل پذیر بود.
ثانیاً، مرزها و تعریف مشخصی نداشت؛ یعنی مفهوم دقیق آن روشن نبود و از واژه های کلّی و چند پهلو استفاده می شد.
ثالثاً، در صورتی که بدون حد و مرز و نامحدود لحاظ می شد، با مفاهیم و دستورهای دینی تعارض پیدا می کرد.
مفاهیمی چون (آزادی)، (مساوات)، (برادری)، (اتباع اکثریت) و در رأس همه ی آنها (مشروطیت) چنین ویژگی هایی را در خود داشتند؛ به عنوان نمونه، مفهوم (آزادی) از یک سو به علت خستگی ملّت از فشارها و ظلم قاجار، مفهومی خواستنی به حساب می آمد، از سوی دیگر به علت نامعیّن بودن مرزهای مثبت و منفی اش، امری کش دار و چند پهلو بود و حتی رهایی و فرار از قید احکام خداوند متعال را نیز در برمی گرفت.
شعارهای (مساوات) و (برادری) و (اتّباع رأی اکثریت) نیز همین خاصیت را داشتند و جالب این است که اکثر این شعارها دقیقاً شعارهای فراماسون ها بودند و این، ارتباط مشروطه گران غربی با محافل ماسونی و میزان نفوذ لژهای ماسونی در فرایند سکولاریزه کردن نهضت مشروطه را نشان می دهد.
منوّرالفکران خودباخته ابتدا این شعارها را به طور عادی مطرح کردند و حتی زمینه ی مساعد رشد آن ها را در فضای سیاسی - فرهنگی ایران سنجیدند و به آنها قداست بخشیدند و آن قدر در روزنامه ها و مقالات و سخن رانی ها از (مشروطه) و (آزادی) و (مساوات) سخن گفتند که دیگر کسی جرأت نقد و مخالفت با طرح آنها را پیدا نمی کرد و اگر روزی با آزادی مخالفت می کرد، نزد ملّت منفور و در فضای فرهنگی - سیاسی کشور منزوی می شد.
محقق کتاب تاریخ استقرار مشروطیت در ایران در مورد تبلیغ (آزادی) توسط روزنامه ها، با استناد به گزارش اسناد سفارت انگلیس می نویسد:
لحن جراید محلی هر روزه بیش از پیش آزادی خواهانه تر می گردد و جراید تازه ای منتشر می شود. در حال حاضر تنها در خود تهران حدود سی نشریه، از جمله چندین روزنامه، منتشر می شود. تقریباً در همه ی ایالات نیز نشریاتی منتشر می گردد.[1]
نکته ی جالب این است که در مرحله ی طرح و تقدس بخشی، طراحان مشروطه ی غربی مقصد اصلی خویش را از طرح این مقولات روشن نمی کردند، هر قدر علما و روحانیان تیزبین از آنها می خواستند تا دقیقاً مقصود خود را از مفاهیم فوق روشن کنند، از ارائه ی پاسخ روشن طفره می رفتند.
رمز اصرار بر مبهم گویی آنان این بود که می خواستند با استفاده از حمایت نیروهای مذهبی، استبداد قاجار را سرنگون کنند و در مرحله ی بعد حکومت سکولارِ دلخواه خود را روی کار آورند؛ لذا اگر در همان مرحله ی نخست پرده از اهداف ضددینی خود برمی داشتند، نیروهای مذهبی از همراهی و همگامی با آنها منصرف شده یا آنها را از جمع خود بیرون می راندند و یا از صحنه ی مبارزه و انقلاب کناره می گرفتند؛ از این رو تا زمان صدور فرمان تشکیل مجلس شورای ملّی، مفاهیمی چون (مشروطه)، (آزادی)، (مساوات) و غیره در هاله ای از ابهام ماند، ولی پس از آن اندک اندک پرده ها کنار رفت و معلوم شد مقصود از آزادی و مساوات، تنها آزادی از خودکامگی سلاطین جور و مساوات ملّت با پادشاه قاجار نبود، بلکه، آزادی از فرمان های خداوند و خروج از قید بندگی حضرت حق و تساوی حقوق مسلمان و کافر و زن و مرد نیز در بین بوده است و این امر موجب اختلاف شدید جناح های مذهبی و غیرمذهبی شد، به گونه ای که مخبرالسلطنة در این مورد می نویسد:
در سر ماده ی تساوی ملل -متنوّع- در حدود با مسلم، شش ماه رخت خواب ها در صحن مجلس پهن شد و مردمی مجاور ماندند؛ بالاخره چاره در این جستند که در اجرای حدود بنویسند:
اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی، متساوی الحقوق خواهند بود)، (اصل هشتم) قانون دولتی چه معنا دارد معلوم نیست.[2]
پی نوشتها:
[1]. حسن معاصر، تاریخ استقرار مشروطیت در ایران، ص 350 - 351.
[2]. ر.ک: گزارش ایران، ص 188 - 189، به نقل از: علی ابوالحسنی، دیده بان بیدار، پاورقی ص 130.
منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ی غربی، جواد سلیمانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین