برای بیان همه ابعاد زندگی حضرت امام حسن(علیه السلام)، کتابهایی از سوی دانشمندان جهان اسلام نوشته شده است و در این کتابها همه ابعاد زندی آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال به چند کتاب اشاره می کنیم: 1. منتهی الآمال، ج اول، چاپ هجرت، از ص 412 تا ص 518 2. بحارالانوار، ج 43، 44 و 45 3. اعیان الشیعه 4. صلح امام حسن نوشته شیخ راضی آل یاسین، ترجمه رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای، چاپ اول، 1348 و چاپ دوازدهم سال 1371. 5. زندگانی امام حسن(علیه السلام) نوشته باقر شریف القرشی، ترجمه فخرالدین حجازی، چاپ سال 1376. 6. فلسفه صلح امام حسن(علیه السلام)، محمد مقیمی، چاپ اول. شما از بین اینها می توانید (زندگانی امام حسن(علیه السلام)) نوشته باقر شریف قرشی را برای مطالعه انتخاب کنید. این کتاب درباره امام حسن(علیه السلام) خوب است و درباره همه ابعاد زندگانی آن حضرت است. بنابراین برای دسترسی به همه ابعاد زندگی حضرت امام حسن(علیه السلام) باید به امثال این کتابها مراجعه شود توجه به این نکته هم داشته باشیم که در بین علماء و دانشمندان افراد کمی هستند که درباره شرایط زمان امام حسن(علیه السلام) تحقیقات کامل داشته باشند و نسبت به اوضاع و احوال آن عصر آگاهی عمیقی به دست آورده باشند. یکی از کسانی که درباره شرایط عصر حضرت امام حسن(علیه السلام) تحقیقات خوبی کرده، شیخ راضی آل یاسین است. رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای این کتاب را در سال 1348 (35 سال پیش) به فارسی ترجمه کردند و تاکنون 12 بار چاپ شده و چاپ 12 آن در 544 صفحه است. این کتاب، دربارهء صلح امام حسن(علیه السلام) است و این مسأله را بطور کامل بررسی کرده است. ترجمه این کتاب نشان می دهد که مترجم آن در آن زمان در پی تحقیق انگیزه ها و عوامل صحل امام حسن(علیه السلام) بوده است. بر این اساس ما معتقدیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی اوضاع و شرایط عصر امام حسن(علیه السلام) را به خوبی تحلیل و تحقیق کرده و اوضاع و شرائط عصر حاضر را هم به خوبی در دست دارد و می تواند مقایسه درستی را به عمل آورد. موضوع دوم: ازدواج امام حسن(علیه السلام) در مآخذ تاریخی و روایی درباره زنان آن حضرت آمده است که همسران آن حضرت عبارتند از: 1. جعده 2. ام بشیر 3. خوله 4. ام اسحاق 5. ام کلثوم 6. زینب 7 و 8. دو تا ام ولد. به علاوه این هشت زن که نامشان آمده، پنج زن دیگر هم نوشته اند ولی نام آن پنج زن را ننوشته اند. در برخی روایات 300 زن ذکر کرده اند. و به این ترتیب امام حسن(علیه السلام) را در نظر مردم عوام یک فرد خوشگذران معرفی کرده اند و مردم عوام نفهمیده اند که این سخنان و این روایات راعوامل بنی امیه و بنی عباس ساخته اند تا کسی به حسن و اولاد حسن توجه نکند و آنان بتوانند به راحتی حکومت کنند و حقیقت این است که این روایات را افراد خاصی برای هدف خاصی ساخته اند. برای نمونه به یکی دو تا از این افراد اشاره می کنیم. یکی از این راویان یحیی بن علا است و این شخص قاضی منصور دوانیقی است. منصور خلیفه عباسی است و غاصب خلافت است و قاضی او نمی تواند امام حسن(علیه السلام) را انسان خوب معرفی کند. او برای خوشایند منصور, امام حسن(علیه السلام) را می کوبد تا دشمنی مردم با منصور کم شود. در زمان منصور سادات حسنی علیه خلافت او به پا خاستند و بهترین وسیله برای خلافت این بود که در بین مردم امام حسن(علیه السلام) بد معرفی شود تا مردم به سادات حسنی توجه نکنند. یکی از این راویان ابوالحسن مدائنی است. این شخص می گوید: امام حسن هفتاد زن داشت. این مدائنی مبلغ رسمی بنی امیه بود و او وظیفه دارد که بر ضد امام حسن و فرزندان او تبلیغات کند. بنابراین باید توجه داشته باشیم که ایادی حکومت امام حسن(علیه السلام)را می کوبیدند تا موانع حکومت از بین برود و یکی از ابزار تبلیغات بر ضد امام حسن(علیه السلام) این بود که او را خوشگذران معرفی کنند و به مردم بگویند که امام حسن(علیه السلام) اهل جنگ نبوده است و برای همین شکست خود و صلح کرد در حالیکه امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) و دیگر امامان همه امام هستند و این مردم هستند که گاهی پیرو آنان شده اند و گاهی نشده اند. (درباره همسران امام حسن مراجعه کنید به کتاب (حسن(ع) کیست) نوشته فضل الله کمپانی، چاپ سوم و فلسفه صلح امام حسن نوشته محمد مقیمی، چاپ اول، در این دو کتاب درباره تعداد همسران امام حسن (علیه السلام) بحث کرده اند. موضوع سوم: صلح امام حسن(علیه السلام) برای روشن شدن مسأله صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه باید به این چند مطلب توجه کرد: 1. بی انضباطی، سستی و پراکندگی سپاه عراق الف. در سپاه عراق دو حزب بودند که وفا دار به حکومت امام حسن(علیه السلام) نبودند و آنان خواستار نابودی حکومت بنی هاشم بودند و برای این کار، تدابیری داشتند. یکی از این دو حزب، حزب اموی و دیگری حزب خوارج بود. عمر بن سعد، عمرو بن حجاج، حجار بن ابجر، عمرو بن حریث و قیس بن اشعث از حزب و باند اموری بودند و اینها در کربلا هم حاضر بودند و عمر بن سعد فرمانده کل نیروهای دشمن در کربلا بود. کار اصلی این باند این بود که اطلاعات لازم را به معاویه می رساندند و همین افراد بودند که بین معاویه و سران مردم عراق واسطه می شدند و همینها بودند که مردم عراق را از جنگ می ترساندند. باند خوارج هم با حکومت امام حسن(علیه السلام) مخالف بودند و کینه ای شدید نسبت به بنی هاشم داشتند. بسیاری از بزرگان خوارج در جنگ نهروان به دست نیروهای علی(علیه السلام) کشته شدند و از آن زمان نسبت به خاندان علی(علیه السلام) دشمنی داشتند و همین خوارج بودند که حضرت علی را در محراب مسجد کوفه کشتند و همین خوارج بودند که در جریان جنگ، با معاویه به امام حسن حمله کردند تا آن حضرت را بکشند و ران آن حضرت را شکافتند. تعداد خوارج در میان نیروهای امام حسن(علیه السلام) زیاد بود و این دو باند در میان سپاه عراق اکثریت داشتند و عوامل اینها سپاه عراق را گمراه می ساختند. ب. خستگی از جنگ: جنگهای پیاپی در فتوحات اسلامی مخصولا جنگ جمل و صفین، سپاه عراق را خسته کرده بود و شوق جنگ نداشتند. برای همین در زمان علی(علیه السلام) پس از جنگ صفین، وقتی که نیروهای معاویه به قلمرو آن حضرت تجاوز می کردند، حوصله دفاع نداشتند و دفاع نمی کردند. علی (علیه السلام) بارها آنها را نکوهش کرد ولی گوش به حرف نکردند. ولی نیروهای شام خستگی جنگی نداشتند چون معاویه آنها را دور از جنگ نگهداشته بود و در فتوحات اسلامی ، شرکت نداد مگر زمان کمی و برای همین، نیروهای او پس از جنگ صفین، احساس خستگی نداشتند. ج. فقدان شخصیت های برجسته: یکی از عوامل سستی و پراکندگی سپاه عراق نبودن شخصیت های برجسته ای همانند عمار ، هاشم مرقال و مالک اشتر بود. وجود شخصیت های معنوی برجسته، سپاه را منسجم نگه می دارد و اگر اینها نباشند میدان برای منافقان باز می شود. د. نیرنگ معاویه در پیشنهاد صلح: پیشنهاد صلح از سوی معاویه بسیاری را فریب داد و جاسوسان و عوامل معاویه هم در داخل سپاه عراق، مردم را به صلح دعوت می کردند و اکثر سپاه عراق صلح را پذیرفتند و امام حسن(علیه السلام) نتوانست کاری بکند. امام حسن(علیه السلام) به سپاه عراق گفتند: معاویه ما را به چیزی دعوت کرده که در آن نه عزت است و نه انصاف است. اگر شما خواهان زندگی هستید پیشنهاد او را می پذیریم و این خار را بر دیده تحمل می کنیم و اگر مرگ را می خواهید جان خود را در راه رضای خدا می دهیم. همه گفتند: ما زندگی می خواهیم. ه. فرمانبرداری کامل از معاویه: شامیان مطیع کامل فرمان معاویه بودند و هر دستوری از ناحیه فرماندهی صادر می شد، شامیان اطاعت می کردند. علی(علیه السلام) درباره سپاه شام می فرماید: (لودرت و الله ان معاویه صارفنی بکم صرف الدینار بالدرهم فأخذ منی عشره منکم و اعطانی رجلا منهم) ؛ به خدا سوگند دوست دارم معاویه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دینار با من سودا کند و ده نفر از شما را از من بگیرد و یک نفر از آنها را به من بدهد. و می فرماید: (صاحبکم یطیع الله و انتم تعصونه و صاحب اهل الشام یعصی الله و هم یطیعونه) رهبر شما از خدا اطاعت می کند شما با او مخالفت می کنید، اما رهبر شامیان خدا را معصیت می کند. از او فرمانبردارند. (نهج البلاغه دشتی، خطبه 97، ص 178، چاپ دهم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی زهد، 1379، زمستان) این نشان می دهد که نیروهای شامی بطور کامل گوش به فرمان معاویه بودند در حالیکه نیروی عراقی چنین نبودند و امام حسن(علیه السلام) گرفتار اینگونه نیروهاست. برای اطلاع بیشتر ر.ک: زندگانی امام حسن(علیه السلام)، نوشته باقر شریف قریشی، ترجمه فخرالدین رازی، چاپ اول، سال 1376، مؤسسه بعثت، تهران؛ صلح امام حسن(علیه السلام) نوشته شیخ راضی آل یاسین، ترجمه آیت الله خامنه ای، چاپ 12؛ و تاریخ زندگی امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)، از انتشارات مرکز تحقیقات سپاه. eporsesh.com
ابعاد زندگانی شخصی امام حسن مجتبی(علیه السلام) و علت ازدواج با جعده و زنهای امام را توضیح دهید؟
برای بیان همه ابعاد زندگی حضرت امام حسن(علیه السلام)، کتابهایی از سوی دانشمندان جهان اسلام نوشته شده است و در این کتابها همه ابعاد زندی آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال به چند کتاب اشاره می کنیم:
1. منتهی الآمال، ج اول، چاپ هجرت، از ص 412 تا ص 518
2. بحارالانوار، ج 43، 44 و 45
3. اعیان الشیعه
4. صلح امام حسن نوشته شیخ راضی آل یاسین، ترجمه رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای، چاپ اول، 1348 و چاپ دوازدهم سال 1371.
5. زندگانی امام حسن(علیه السلام) نوشته باقر شریف القرشی، ترجمه فخرالدین حجازی، چاپ سال 1376.
6. فلسفه صلح امام حسن(علیه السلام)، محمد مقیمی، چاپ اول.
شما از بین اینها می توانید (زندگانی امام حسن(علیه السلام)) نوشته باقر شریف قرشی را برای مطالعه انتخاب کنید. این کتاب درباره امام حسن(علیه السلام) خوب است و درباره همه ابعاد زندگانی آن حضرت است.
بنابراین برای دسترسی به همه ابعاد زندگی حضرت امام حسن(علیه السلام) باید به امثال این کتابها مراجعه شود
توجه به این نکته هم داشته باشیم که در بین علماء و دانشمندان افراد کمی هستند که درباره شرایط زمان امام حسن(علیه السلام) تحقیقات کامل داشته باشند و نسبت به اوضاع و احوال آن عصر آگاهی عمیقی به دست آورده باشند. یکی از کسانی که درباره شرایط عصر حضرت امام حسن(علیه السلام) تحقیقات خوبی کرده، شیخ راضی آل یاسین است. رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای این کتاب را در سال 1348 (35 سال پیش) به فارسی ترجمه کردند و تاکنون 12 بار چاپ شده و چاپ 12 آن در 544 صفحه است. این کتاب، دربارهء صلح امام حسن(علیه السلام) است و این مسأله را بطور کامل بررسی کرده است. ترجمه این کتاب نشان می دهد که مترجم آن در آن زمان در پی تحقیق انگیزه ها و عوامل صحل امام حسن(علیه السلام) بوده است. بر این اساس ما معتقدیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی اوضاع و شرایط عصر امام حسن(علیه السلام) را به خوبی تحلیل و تحقیق کرده و اوضاع و شرائط عصر حاضر را هم به خوبی در دست دارد و می تواند مقایسه درستی را به عمل آورد.
موضوع دوم: ازدواج امام حسن(علیه السلام)
در مآخذ تاریخی و روایی درباره زنان آن حضرت آمده است که همسران آن حضرت عبارتند از: 1. جعده 2. ام بشیر 3. خوله 4. ام اسحاق 5. ام کلثوم 6. زینب 7 و 8. دو تا ام ولد.
به علاوه این هشت زن که نامشان آمده، پنج زن دیگر هم نوشته اند ولی نام آن پنج زن را ننوشته اند.
در برخی روایات 300 زن ذکر کرده اند. و به این ترتیب امام حسن(علیه السلام) را در نظر مردم عوام یک فرد خوشگذران معرفی کرده اند و مردم عوام نفهمیده اند که این سخنان و این روایات راعوامل بنی امیه و بنی عباس ساخته اند تا کسی به حسن و اولاد حسن توجه نکند و آنان بتوانند به راحتی حکومت کنند و حقیقت این است که این روایات را افراد خاصی برای هدف خاصی ساخته اند. برای نمونه به یکی دو تا از این افراد اشاره می کنیم.
یکی از این راویان یحیی بن علا است و این شخص قاضی منصور دوانیقی است. منصور خلیفه عباسی است و غاصب خلافت است و قاضی او نمی تواند امام حسن(علیه السلام) را انسان خوب معرفی کند. او برای خوشایند منصور, امام حسن(علیه السلام) را می کوبد تا دشمنی مردم با منصور کم شود. در زمان منصور سادات حسنی علیه خلافت او به پا خاستند و بهترین وسیله برای خلافت این بود که در بین مردم امام حسن(علیه السلام) بد معرفی شود تا مردم به سادات حسنی توجه نکنند. یکی از این راویان ابوالحسن مدائنی است. این شخص می گوید: امام حسن هفتاد زن داشت. این مدائنی مبلغ رسمی بنی امیه بود و او وظیفه دارد که بر ضد امام حسن و فرزندان او تبلیغات کند. بنابراین باید توجه داشته باشیم که ایادی حکومت امام حسن(علیه السلام)را می کوبیدند تا موانع حکومت از بین برود و یکی از ابزار تبلیغات بر ضد امام حسن(علیه السلام) این بود که او را خوشگذران معرفی کنند و به مردم بگویند که امام حسن(علیه السلام) اهل جنگ نبوده است و برای همین شکست خود و صلح کرد در حالیکه امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) و دیگر امامان همه امام هستند و این مردم هستند که گاهی پیرو آنان شده اند و گاهی نشده اند. (درباره همسران امام حسن مراجعه کنید به کتاب (حسن(ع) کیست) نوشته فضل الله کمپانی، چاپ سوم و فلسفه صلح امام حسن نوشته محمد مقیمی، چاپ اول، در این دو کتاب درباره تعداد همسران امام حسن (علیه السلام) بحث کرده اند.
موضوع سوم: صلح امام حسن(علیه السلام)
برای روشن شدن مسأله صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه باید به این چند مطلب توجه کرد:
1. بی انضباطی، سستی و پراکندگی سپاه عراق
الف. در سپاه عراق دو حزب بودند که وفا دار به حکومت امام حسن(علیه السلام) نبودند و آنان خواستار نابودی حکومت بنی هاشم بودند و برای این کار، تدابیری داشتند. یکی از این دو حزب، حزب اموی و دیگری حزب خوارج بود.
عمر بن سعد، عمرو بن حجاج، حجار بن ابجر، عمرو بن حریث و قیس بن اشعث از حزب و باند اموری بودند و اینها در کربلا هم حاضر بودند و عمر بن سعد فرمانده کل نیروهای دشمن در کربلا بود. کار اصلی این باند این بود که اطلاعات لازم را به معاویه می رساندند و همین افراد بودند که بین معاویه و سران مردم عراق واسطه می شدند و همینها بودند که مردم عراق را از جنگ می ترساندند.
باند خوارج هم با حکومت امام حسن(علیه السلام) مخالف بودند و کینه ای شدید نسبت به بنی هاشم داشتند. بسیاری از بزرگان خوارج در جنگ نهروان به دست نیروهای علی(علیه السلام) کشته شدند و از آن زمان نسبت به خاندان علی(علیه السلام) دشمنی داشتند و همین خوارج بودند که حضرت علی را در محراب مسجد کوفه کشتند و همین خوارج بودند که در جریان جنگ، با معاویه به امام حسن حمله کردند تا آن حضرت را بکشند و ران آن حضرت را شکافتند. تعداد خوارج در میان نیروهای امام حسن(علیه السلام) زیاد بود و این دو باند در میان سپاه عراق اکثریت داشتند و عوامل اینها سپاه عراق را گمراه می ساختند.
ب. خستگی از جنگ:
جنگهای پیاپی در فتوحات اسلامی مخصولا جنگ جمل و صفین، سپاه عراق را خسته کرده بود و شوق جنگ نداشتند. برای همین در زمان علی(علیه السلام) پس از جنگ صفین، وقتی که نیروهای معاویه به قلمرو آن حضرت تجاوز می کردند، حوصله دفاع نداشتند و دفاع نمی کردند.
علی (علیه السلام) بارها آنها را نکوهش کرد ولی گوش به حرف نکردند. ولی نیروهای شام خستگی جنگی نداشتند چون معاویه آنها را دور از جنگ نگهداشته بود و در فتوحات اسلامی ، شرکت نداد مگر زمان کمی و برای همین، نیروهای او پس از جنگ صفین، احساس خستگی نداشتند.
ج. فقدان شخصیت های برجسته:
یکی از عوامل سستی و پراکندگی سپاه عراق نبودن شخصیت های برجسته ای همانند عمار ، هاشم مرقال و مالک اشتر بود. وجود شخصیت های معنوی برجسته، سپاه را منسجم نگه می دارد و اگر اینها نباشند میدان برای منافقان باز می شود.
د. نیرنگ معاویه در پیشنهاد صلح:
پیشنهاد صلح از سوی معاویه بسیاری را فریب داد و جاسوسان و عوامل معاویه هم در داخل سپاه عراق، مردم را به صلح دعوت می کردند و اکثر سپاه عراق صلح را پذیرفتند و امام حسن(علیه السلام) نتوانست کاری بکند. امام حسن(علیه السلام) به سپاه عراق گفتند: معاویه ما را به چیزی دعوت کرده که در آن نه عزت است و نه انصاف است. اگر شما خواهان زندگی هستید پیشنهاد او را می پذیریم و این خار را بر دیده تحمل می کنیم و اگر مرگ را می خواهید جان خود را در راه رضای خدا می دهیم. همه گفتند: ما زندگی می خواهیم.
ه. فرمانبرداری کامل از معاویه:
شامیان مطیع کامل فرمان معاویه بودند و هر دستوری از ناحیه فرماندهی صادر می شد، شامیان اطاعت می کردند. علی(علیه السلام) درباره سپاه شام می فرماید: (لودرت و الله ان معاویه صارفنی بکم صرف الدینار بالدرهم فأخذ منی عشره منکم و اعطانی رجلا منهم) ؛ به خدا سوگند دوست دارم معاویه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دینار با من سودا کند و ده نفر از شما را از من بگیرد و یک نفر از آنها را به من بدهد. و می فرماید: (صاحبکم یطیع الله و انتم تعصونه و صاحب اهل الشام یعصی الله و هم یطیعونه) رهبر شما از خدا اطاعت می کند شما با او مخالفت می کنید، اما رهبر شامیان خدا را معصیت می کند. از او فرمانبردارند. (نهج البلاغه دشتی، خطبه 97، ص 178، چاپ دهم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی زهد، 1379، زمستان)
این نشان می دهد که نیروهای شامی بطور کامل گوش به فرمان معاویه بودند در حالیکه نیروی عراقی چنین نبودند و امام حسن(علیه السلام) گرفتار اینگونه نیروهاست.
برای اطلاع بیشتر ر.ک:
زندگانی امام حسن(علیه السلام)، نوشته باقر شریف قریشی، ترجمه فخرالدین رازی، چاپ اول، سال 1376، مؤسسه بعثت، تهران؛
صلح امام حسن(علیه السلام) نوشته شیخ راضی آل یاسین، ترجمه آیت الله خامنه ای، چاپ 12؛
و تاریخ زندگی امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)، از انتشارات مرکز تحقیقات سپاه.
eporsesh.com
- [سایر] چرا امام حسن(ع) با جعده ازدواج کردند؟
- [سایر] آیا جعده از حضرت امام حسن (ع) فرزندی داشت؟
- [سایر] علت ازدواج امام حسن(ع) با جعده، با اینکه زن خوبی نبود؛ چه بود؟
- [سایر] با سلام و ادب، اگر میشود توضیح بدهید که چه دلیلی داشته که جعده، دختر اشعث که از خوارج بود و از کسانی بود که ابن ملجم را تحریک به قتل امیرالمومنین کرده بود، با امام حسن(ع) ازدواج بکند؟ و اینکه جعده دختر اشعث بن قیس در نهایت چگونه و در چه تاریخی از دنیا رفت؟
- [سایر] امام حسن(ع) چرا با دختر اشعث ازدواج کرد با وجود اینکه از نیات اشعث پدر زنش آگاه بود؟
- [سایر] در اواخر زندگانی امام علی(ع) و بعد از شهادت آنحضرت و در زمان امامت امام حسن مجتبی(ع) چه کسانی فرماندار مدینه بودند؟
- [سایر] در مورد زندگانی امام حسن(ع) به طور خلاصه توضیحاتی ذکر کنید؟
- [سایر] شمه ای اجمالی از زندگانی امام حسن(ع)را برایم بیان کنید؟
- [سایر] آیا این که امام حسن و امام حسین (ع) در یک زمان بودند و امام حسن ابتدا امام شده، دلیل بهتر بودن امام حسن است؟ در مورد امام علی (ع) چطور؟ آیا حدیث معتبری در مورد بهتر بودن امامی از امام دیگر وجود دارد؟ لطفاً در مورد ارجحیت وجودی امامان نیز توضیح دهید و آیا تفاوت امامان همان ارجحیت وجودی ایشان است؟
- [سایر] چرا امامت به فرزندان امام حسن(علیه السلام) نرسیده است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر صیغه دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی خود را به همسری تو درآوردم با مهریه معیّن) پس از آن مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْویجَ). (یعنی قبول کردم این ازدواج را) عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مَوکِّلَتی مُوَکِّلَکَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی وکیل خودم را به ازدواج وکیل تو درآوردم با مهریه معین) و وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی عَلَی الصَّداقِ). (یعنی قبول نمودم این ازدواج را برای وکیل خودم با مهریه معین) صحیح میباشد. دستور خواندن عقد غیر دائم:
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله بهجت] مرد با دختری که مادر یا مادربزرگ مرد، او را شیر کامل داده نمیتواند ازدواج نماید. همچنین اگر زنِ پدر مرد، از شیر پدر او، دختری را شیر داده باشد، آن مرد نمیتواند با آن دختر ازدواج نماید، و چنانچه شخصی دختر شیرخواری را برای خود عقد کند، و بعداً مادر یا مادربزرگ، یا زن پدر او از شیر پدر آن شخص، آن دختر را شیر دهد، عقد باطل میشود.