با سلام و ادب، اگر می‌شود توضیح بدهید که چه دلیلی داشته که جعده، دختر اشعث که از خوارج بود و از کسانی بود که ابن ملجم را تحریک به قتل امیرالمومنین کرده بود، با امام حسن(ع) ازدواج بکند؟ و اینکه جعده دختر اشعث بن قیس در نهایت چگونه و در چه تاریخی از دنیا رفت؟
با سلام و ادب، اگر می‌شود توضیح بدهید که چه دلیلی داشته که جعده، دختر اشعث که از خوارج بود و از کسانی بود که ابن ملجم را تحریک به قتل امیرالمومنین کرده بود، با امام حسن(ع) ازدواج بکند؟ و اینکه جعده دختر اشعث بن قیس در نهایت چگونه و در چه تاریخی از دنیا رفت؟ پاسخ: دانشجوی گرامی سلام علیکم؛ جواب سوال شما با توجه به مطالب ذیل روشن خواهد شد: با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج‌ها تنها بر اساس رعایت تناسب و هم کفو بودن انجام نمی‌پذیرفت؛ بلکه گاهی برای ادای احترام به یک شخصیت‌ و یا برای ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیری از انتقام قبیله‌ای صورت می‌گرفت. به طوری که اگر طرف مقابل نمی‌پذیرفت، به عنوان رد احترام و گاهی در حد اعلان تنفر و جنگ بود. بنابراین اگر چه برخی ازدواج‌ها، برای امامان معصوم بسیار سنگین بود؛ ولی بزرگواری شخصیت ایشان موجب می‌شد که آن را بپذیرند. البته آنچه گفته شد، از نگاه زمینی و روابط اجتماعی بود؛ اما از دید دیگر این نوع‌ ازدواج‌ها، یک امتحان الهی برای امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستی بدخواهان و مظلومیت و بزرگواری معصومان در طول تاریخ نشان داده شود؛ چنان که برای پیامبران گذشته نیز گاهی چنین ازدواج‌های ناموفق رخ می‌داد. قرآن درباره همسران نوح و لوط فرموده است: (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ) ؛ تحریم(66)، آیه 10. ؛ (خدا برای کسانی که کفر ورزیده‌اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کاری از دست [ شوهران ]آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان، به آتش داخل شوید). بنابراین امکان دارد، برخی بتوانند ارتباطی نزدیک - همچون ارتباط زناشویی با پیامبر یا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختیار خود، به راه کفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامی شوند که (جعده) نیز این چنین بود. او به امام خیانت کرد و چون امام الگوی مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادی داشت و از علم لدنی خود استفاده نکرد. اما چگونگی این ازدواج : در جریان ازدواج امام حسن با جعده آمده که امیرالمومنین(ع) دختر سعید بن قیس(برادر اشعث) را برای امام حسن خواستگاری نمود، وقتی اشعث از این جریان مطلع شد نزد سعید رفت و او را از این کار منصرف نموده و دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد امیرالمومنین آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری نموده اید زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی،ص 27) در منابع‌، فرزندی‌ از جعده‌ برای‌ امام‌ حسن‌ گزارش‌ نشده‌ است‌. در بیشتر منابع‌ شیعی‌ آمده‌ است‌ که‌ معاویه‌ با وعده مالِ بسیار و ازدواج‌ با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌ حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه نشین شده بود زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین‌ کرد و بر اثر آن‌ امام‌ را به‌ شهادت‌ رساند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ج‌ 2، ص‌ 16؛ ابن‌شهر آشوب‌، ج‌ 3، ص‌ 202؛ اربلی‌، ج‌ 2، ص‌ 138139؛ طبرِسی‌ ج‌ 2، ص‌ 13) پس‌ از کارگر افتادن‌ زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج‌ او با یزید رضایت‌ نداد (ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ص‌ 48) و به‌ او گفت‌ که‌ می‌ترسد فرزندش‌، یزید، را نیز مانند حسن ‌بن‌ علی‌ به‌ قتل‌ برساند (رجوع کنید به مسعودی‌، ج‌ 3، ص‌ 182؛ طبرسی‌، همانجا). بنا به‌ نقل‌ بعضی‌ از منابع نیز، سم‌ دادن‌ جعده‌ به‌ امام‌ حسن‌ علیه‌السلام‌، به‌ تحریک‌ و دستور یزید بن‌ معاویه‌ بوده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن ‌ابی ‌الحدید، ج‌ 16، ص‌ 11، به‌ نقل‌ از مدائنی‌؛ ابن‌کثیر). با توجه به مطالب ذکر شده و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز درمی یابیم که جعده و اشعث فریب وعده های معاویه را خورده و نه اینکه جعده عاشق یزید باشد بلکه چون خلیفه آن وقت معاویه بود و می خواست زن پسر خلیفه آن روز و خلیفه آینده شود دست به چنین کاری زد، و امام در این قضیه فدای توطئه معاویه و یزید شد. در مورد سرنوشت جعده و زندگی او پس از امام حسن (ع) هم در تاریخ اینطور آمده است که: جعده‌ پس‌ از امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ دو بارازدواج‌ کرد نخست‌ با یعقوب‌بن‌ طلحه بن‌ عبیدالله‌ (بلاذری، ج‌2،ص‌369) که‌ برای‌ او سه‌ پسر به‌ نامهای‌ اسماعیل‌،اسحاق‌ و ابوبکر به‌دنیا آورد؛ اسماعیل‌ و اسحاق‌ به‌ هنگام‌ حیات‌ پدر از دنیا رفتند (ابن‌سعد،ج‌5،ص‌123). دومین‌ بار پس‌ از کشته‌ شدن‌ یعقوب‌بن‌ طلحه‌ (متوفی‌ 63) در واقعه حره‌ (همان‌،ج‌3،قسم‌1،ص‌ 152) با عباس‌بن‌ عبدالله‌بن‌ عباس‌ (فرزند ارشد ابن‌عباس‌ مشهور) ازدواج‌ کرد و برای‌ او پسری‌ به‌ نام‌ محمد و دختری‌ به‌ نام‌ قریبه به‌ دنیا آورد که‌ از این‌ دو نیز نسلی‌ باقی‌ نماند (همان‌،ج‌5،ص‌231). در گزارشها آمده‌ که‌ قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌ آنان‌ را (بنی‌ مسمة الازْواج‌) (فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند) خطاب‌ می‌کردند (رجوع کنید به:ابوالفرج‌اصفهانی،ص 31به بعد‌). اما از محل دفن وی ذکری به میان نیامده است. برای مطالعه بیشتر به این منابع رجوع کنید: 1. منتهی الآمال، ج اول، چاپ هجرت، از ص 412 تا ص 518 2. بحارالانوار، ج 43، 44 و 45 3. اعیان الشیعه 4. صلح امام حسن نوشته شیخ راضی آل یاسین، ترجمه رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای، چاپ اول، 1348 و چاپ دوازدهم سال 1371. 5. زندگانی امام حسن(علیه السلام) نوشته باقر شریف القرشی، ترجمه فخرالدین حجازی، چاپ سال 1376. 6. فلسفه صلح امام حسن(علیه السلام)، محمد مقیمی، چاپ اول.
عنوان سوال:

با سلام و ادب، اگر می‌شود توضیح بدهید که چه دلیلی داشته که جعده، دختر اشعث که از خوارج بود و از کسانی بود که ابن ملجم را تحریک به قتل امیرالمومنین کرده بود، با امام حسن(ع) ازدواج بکند؟ و اینکه جعده دختر اشعث بن قیس در نهایت چگونه و در چه تاریخی از دنیا رفت؟


پاسخ:

با سلام و ادب، اگر می‌شود توضیح بدهید که چه دلیلی داشته که جعده، دختر اشعث که از خوارج بود و از کسانی بود که ابن ملجم را تحریک به قتل امیرالمومنین کرده بود، با امام حسن(ع) ازدواج بکند؟ و اینکه جعده دختر اشعث بن قیس در نهایت چگونه و در چه تاریخی از دنیا رفت؟

پاسخ: دانشجوی گرامی سلام علیکم؛ جواب سوال شما با توجه به مطالب ذیل روشن خواهد شد: با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج‌ها تنها بر اساس رعایت تناسب و هم کفو بودن انجام نمی‌پذیرفت؛ بلکه گاهی برای ادای احترام به یک شخصیت‌ و یا برای ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیری از انتقام قبیله‌ای صورت می‌گرفت. به طوری که اگر طرف مقابل نمی‌پذیرفت، به عنوان رد احترام و گاهی در حد اعلان تنفر و جنگ بود. بنابراین اگر چه برخی ازدواج‌ها، برای امامان معصوم بسیار سنگین بود؛ ولی بزرگواری شخصیت ایشان موجب می‌شد که آن را بپذیرند.
البته آنچه گفته شد، از نگاه زمینی و روابط اجتماعی بود؛ اما از دید دیگر این نوع‌ ازدواج‌ها، یک امتحان الهی برای امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستی بدخواهان و مظلومیت و بزرگواری معصومان در طول تاریخ نشان داده شود؛ چنان که برای پیامبران گذشته نیز گاهی چنین ازدواج‌های ناموفق رخ می‌داد. قرآن درباره همسران نوح و لوط فرموده است: (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ) ؛ تحریم(66)، آیه 10. ؛ (خدا برای کسانی که کفر ورزیده‌اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کاری از دست [ شوهران ]آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان، به آتش داخل شوید). بنابراین امکان دارد، برخی بتوانند ارتباطی نزدیک - همچون ارتباط زناشویی با پیامبر یا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختیار خود، به راه کفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامی شوند که (جعده) نیز این چنین بود. او به امام خیانت کرد و چون امام الگوی مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادی داشت و از علم لدنی خود استفاده نکرد.
اما چگونگی این ازدواج : در جریان ازدواج امام حسن با جعده آمده که امیرالمومنین(ع) دختر سعید بن قیس(برادر اشعث) را برای امام حسن خواستگاری نمود، وقتی اشعث از این جریان مطلع شد نزد سعید رفت و او را از این کار منصرف نموده و دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد امیرالمومنین آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری نموده اید زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی،ص 27) در منابع‌، فرزندی‌ از جعده‌ برای‌ امام‌ حسن‌ گزارش‌ نشده‌ است‌.
در بیشتر منابع‌ شیعی‌ آمده‌ است‌ که‌ معاویه‌ با وعده مالِ بسیار و ازدواج‌ با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌ حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه نشین شده بود زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین‌ کرد و بر اثر آن‌ امام‌ را به‌ شهادت‌ رساند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ج‌ 2، ص‌ 16؛ ابن‌شهر آشوب‌، ج‌ 3، ص‌ 202؛ اربلی‌، ج‌ 2، ص‌ 138139؛ طبرِسی‌ ج‌ 2، ص‌ 13)
پس‌ از کارگر افتادن‌ زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج‌ او با یزید رضایت‌ نداد (ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ص‌ 48) و به‌ او گفت‌ که‌ می‌ترسد فرزندش‌، یزید، را نیز مانند حسن ‌بن‌ علی‌ به‌ قتل‌ برساند (رجوع کنید به مسعودی‌، ج‌ 3، ص‌ 182؛ طبرسی‌، همانجا). بنا به‌ نقل‌ بعضی‌ از منابع نیز، سم‌ دادن‌ جعده‌ به‌ امام‌ حسن‌ علیه‌السلام‌، به‌ تحریک‌ و دستور یزید بن‌ معاویه‌ بوده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن ‌ابی ‌الحدید، ج‌ 16، ص‌ 11، به‌ نقل‌ از مدائنی‌؛ ابن‌کثیر).
با توجه به مطالب ذکر شده و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز درمی یابیم که جعده و اشعث فریب وعده های معاویه را خورده و نه اینکه جعده عاشق یزید باشد بلکه چون خلیفه آن وقت معاویه بود و می خواست زن پسر خلیفه آن روز و خلیفه آینده شود دست به چنین کاری زد، و امام در این قضیه فدای توطئه معاویه و یزید شد.
در مورد سرنوشت جعده و زندگی او پس از امام حسن (ع) هم در تاریخ اینطور آمده است که: جعده‌ پس‌ از امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ دو بارازدواج‌ کرد نخست‌ با یعقوب‌بن‌ طلحه بن‌ عبیدالله‌ (بلاذری، ج‌2،ص‌369) که‌ برای‌ او سه‌ پسر به‌ نامهای‌ اسماعیل‌،اسحاق‌ و ابوبکر به‌دنیا آورد؛ اسماعیل‌ و اسحاق‌ به‌ هنگام‌ حیات‌ پدر از دنیا رفتند (ابن‌سعد،ج‌5،ص‌123). دومین‌ بار پس‌ از کشته‌ شدن‌ یعقوب‌بن‌ طلحه‌ (متوفی‌ 63) در واقعه حره‌ (همان‌،ج‌3،قسم‌1،ص‌ 152) با عباس‌بن‌ عبدالله‌بن‌ عباس‌ (فرزند ارشد ابن‌عباس‌ مشهور) ازدواج‌ کرد و برای‌ او پسری‌ به‌ نام‌ محمد و دختری‌ به‌ نام‌ قریبه به‌ دنیا آورد که‌ از این‌ دو نیز نسلی‌ باقی‌ نماند (همان‌،ج‌5،ص‌231). در گزارشها آمده‌ که‌ قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌ آنان‌ را (بنی‌ مسمة الازْواج‌) (فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند) خطاب‌ می‌کردند (رجوع کنید به:ابوالفرج‌اصفهانی،ص 31به بعد‌).
اما از محل دفن وی ذکری به میان نیامده است.
برای مطالعه بیشتر به این منابع رجوع کنید:
1. منتهی الآمال، ج اول، چاپ هجرت، از ص 412 تا ص 518
2. بحارالانوار، ج 43، 44 و 45
3. اعیان الشیعه
4. صلح امام حسن نوشته شیخ راضی آل یاسین، ترجمه رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای، چاپ اول، 1348 و چاپ دوازدهم سال 1371.
5. زندگانی امام حسن(علیه السلام) نوشته باقر شریف القرشی، ترجمه فخرالدین حجازی، چاپ سال 1376.
6. فلسفه صلح امام حسن(علیه السلام)، محمد مقیمی، چاپ اول.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین