از اساسی ترین کارهای پیامبران، امامان و دیگر مصلحان الهی، تلاش برای ریشه کنی جهل و رذالت مردمان و شکوفاسازی عقل و فطرت ایشان بوده است. هیچ جامعه ای در مسیر اصلاح به سامان نخواهد رسید، مگر آنکه یکایک افراد آن از اخلاق و فرهنگی متعالی بهره مند گردند. از این روی در مسیر اصلاح فرد و جامعه، اصلاحات اخلاقی و فرهنگی بر دیگر اصلاحات مقدم است. قرآن کریم مهم ترین وظایف پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله را این گونه برمی شمارد: تلاوت آیات قرآن: یتلوا علیهم ءایاته؛ تزکیه و تهذیب اخلاق: و یزکیهم؛ تعلیم قرآن و حکمت: و یعلمهم الکتب و الحکمه. [ جمعه (62): 2. ] دو وظیفه ی اخیر، از مهم ترین وظایف پیامبر است که اولی به شکوفاسازی فطرت و اخلاق آدمیان و دیگری به بارورسازی عقل و فرهنگ ایشان اشاره دارد. این دو مقام، مربی گری اخلاق و معلمی قرآن، از جمله مقامات ویژه ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که بعد از ایشان به ائمه ی اطهار علیهم السلام منتقل می شود. [ با الهام از معارف قرآن (1-3)، آیت الله مصباح یزدی: ص 5 و 6. ] هر یک از امامان علیهم السلام در طول عمر پربرکت خویش، تلاشی بی امان در عرصه ی تعلیم و تزکیت مردمان از خود بروز داده اند. در همین راستا، اساسی ترین کار آخرین مصلح بشری، یوسف ناپیدای فاطمه عجل الله تعالی فرجه نیز تلاش برای اصلاح فرهنگی و اخلاقی فرد فردِ جامعه خواهد بود. در میان معصومان علیهم السلام جهاد فرهنگی ام الائمه، صدیقه ی طاهره علیهاالسلام جایگاه و منزلتی ویژه دارد؛ چرا که او دست پرورده ی مستقیم رسول خدا و استمرار وجود او است؛ علم او از علم پیامبر و سیره ی او از همان سیره ی رسول خداست. منبع علم و حکمت او قرآن است و یگانه مربی او، بهترین مفسر و مبین قرآن. منش او، همان منش رسول خداست که عمر خویش را وقف تعلیم و تزکیت انسان ها نمود؛ همو که یتلوا علیهم ءایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه؛ [ جمعه (62)، 2. ] آیات قرآن را برای مردم تلاوت می فرمود (تا الفاظش را یاد بگیرند)، به تزکیه و تهذیب ایشان می پرداخت و قرآن و حکمت را به مردم تعلیم می داد (تا حقیقت قرآن را بیاموزند). آری، او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ [ تعلیم قرآن، صرف خواندن و آموزش الفاظ نیست؛ چرا که خواندن قرآن برای یادگیری دیگران، همان تلاوت است. منظور از تعلیم قرآن، فهمانیدن معانی آن است و تعلیم آنچه خود مردم نمی فهمند: یعلمکم ما لم تکنوا تعلمون) (بقره (2): 151) در آیه ی دیگری می فرماید: (و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا آیاتش را برای مردم تبیین نمایی (نحل (16): 44.): از این آیات معلوم می شود که آیات قرآن به تبیین احتیاج دارد و وظیفه ی پیامبر صلی الله علیه و آله تبیین آنهاست که این تبیین مسلماً غیر از تلاوت است. ما شیعیان معتقدیم که این مقام برای معصومان علیهم السلام هم ثابت است و مقام معلمی قرآن، از آنِ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه ی اطهار علیهم السلام است. با الهام از معارف قرآن (1-3)، آیت الله مصباح یزدی: پاورقی ص 6. ] مقامی که تنها از آن پیامبر و اهل بیت پاک نهاد او است. او، عمری را با تلاشی بی امان، در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دین باوران پرداخت؛ چرا که روح او از جنس همان روحی است که خداوند رحمان در وصف او چنین می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم؛ [ توبه (9): 128. ] به راستی که پیامبری از میان خودتان به سوی شما آمده است که رنج های شما بر او سخت گران است؛ سخت مایل به هدایت شماست و بر مؤمنان رئوف و مهربان است. زهرا، میراث دار عطوفت و حکمت نبوی است. وجود او، همچون وجود رسول خدا، سراسر نورانیت و لبریز از عطوفت است. گفتار او همه عین حکمت و درایت و سرچشمه ی نور و معرفت است؛ چرا که او پاره ی همان وجودی است که هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید و کلام او جز وحی و الهام الهی چیزی نیست: و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی علمه شدید القوی؛ [ نجم (53): 5-3. ] هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید. آنچه می گوید جز وحیی که بر او نازل شده، نیست. آموزگار او، همان فرشته ی بسیار توانا (جبرئیل) است. روایت ذیل که گزارشگر آن، مولای متقیان علی علیه السلام است، نماینده ی جلوه ای از رحمت بی کرانه و تلاش خستگی ناپذیر فاطمه علیهاالسلام در مقام تعلیم و تربیت می باشد: روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام رسید و گفت: مادر پیری دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم. حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: بپرس! آن زن، مسایل زیادی طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید. در ادامه ی گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسش ها خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول خدا! از اینکه فراوان خدمت می رسم و با سؤالات زیادی شما را به زحمت می اندازم، معذرت می خواهم! فاطمه علیهاالسلام فرمود: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می آید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و در مقابل، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟ گفت: خیر. حضرت ادامه داد: من در ازای هر مسأله ای که پاسخ می دهم، بیش از فاصله ی بین زمین تا عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش می گیرم، پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید. [ قالت فاطمه علیهاالسلام: هاتی وسلی عما بدا لک، أرایت من اکتری یوما یصعد الی سطح بحمل ثقیل و کراه مأة الف دینار بثقل علیه؟ اکثریت أنا بکل مسأله بأکثر من مل ما بین الثری الی العرش لؤلؤا فاحری ان یثقل علی. بحارالانوار: ج 2، ص 3. لئالی الاخبار: ج 2، ص 254. تفسیر امام عسکری علیه السلام: ص 340. محجة البیضاء: ج 1، ص 30. ] باری سیره ی عملی حضرت زهرا علیهاالسلام پُر است از جلوه هایی زیبا در مقام تعلیم و تربیت و رشد دادن فرهنگ مردمان. بر همه ی داعیه داران اصلاحات فرهنگی اعم از روحانیان، مبلغان، معلمان، استادان و مسؤولان فرهنگی کشور لازم است که با اسوه پذیری از سیره ی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام به عرصه ی کارزار فرهنگی وارد شوند و زهراگونه در مقابل غارتگران ایمان و فرهنگ مردم، سینه سپر سازند. امروز نه تنها سکوت در مقابل هجوم فرهنگی پذیرفتنی نیست، بلکه مجاهدت در عرصه ی کارزار علمی و فرهنگی، واجب ترین وظیفه و تکلیف ماست. جنگ امروز، نه جنگ نظامی که جنگی فرهنگی است. سلاح کارآمد امروز هم، نه سلاح نظامی که سلاح فرهنگی است. باید همه باور کنیم که با جنگی به مراتب خطرناک تر از جنگ 8 ساله مواجهیم. در آن جنگ، هدف، اشغال چند وجب از خاک ما بود؛ اما در این جنگ، هدف نابودی ایمان ماست. به اندازه ی اهمیت ایمان نسبت به خاک، این جنگ فرهنگی مهم تر و خطیرتر از آن جنگ نظامی است. در عرصه ی کارزار و دفاع نظامی، 598000 شهید و فدایی وارسته، از جان خویش گذشتند و خون پاک خویش را تقدیم کردند تا مرزهای جغرافیایی ما محفوظ بماند. آیا در عرصه ی کارزار و دفاع فرهنگی که بسی سخت تر و خسارت بارتر است، به همان تعداد نیروی آماده و لایق شهادت و فدایی جان بر کف نیاز داریم یا خیر؟ جبهه ی حق باید با تمام توان با سلاح علم، معرفت و منطق صحیح به مقابله با حزب شیطان بشتابد. هرگز جای آن نیست که در مبارزه با هجوم بی امان امواج ضلالت و فساد به حرکت هایی آرام و مورچه وار یا به فعالیت های سطحی و مقطعی دل خوش کنیم. بسیار خسارت بار خواهد بود اگر فکر کنیم که در مقابل تاراج دین و ایمان مردمان و در مواجه با گسیل انبوه شبهات به ذهن های فعال جامعه از سوی دشمن، تنها با تظاهرات، کاربرد سلاح نظامی یا... می توانیم موفق باشیم و رسالت خویش را به انجام رسانیم. این گونه ابزارها وقتی به کار می آیند که دشمن نیز با این ابزار به میدان آمده باشد. در حال حاضر، دشمن با سلاح فرهنگی به عرصه ی کارزار آمده است و ما نیز باید با سلاح فرهنگ به مقابله ی آن برخیزیم. امروز، همه ی استعدادها و نیروها باید بسیج شوند و به کمک نیروهای رسمی در خط مقدم جهاد فرهنگی بشتابند؛ همان گونه که در عرصه ی نبرد نظامی چنین کردیم و به پیروزی رسیدیم. آری، بر همگان لازم است که با اقتدا به حضرت زهرا و فرزندان او در مقابل شیبخون وسیع دشمن در عرصه ی فرهنگ، مردانه بایستند و در مقابل صدمات و مشکلات این جهاد عظیم، صبور و شکیبا باشند و هیچ گاه از مجاهدات علمی و عملی در قلمروی امور فرهنگی خسته نشوند و بدانند که هر گام خالصانه ای که در این عرصه برمی دارند و هر کلمه ای که می آموزانند، در پی دارنده ی اجری بزرگ و مایه ی تقرب هر چه بیشتر به مادر مهربان شیعیان، صدیقه ی طاهره علیهاالسلام و نزدیکی به خداوند است؛ چرا که از رهگذر این جهاد فرهنگی سنخیت و شباهت بیشتری به ایشان می یابند و در عالم معنا به ایشان نزدیک تر می شود. ... و اصل هم این است که در راستای شباهت و سنخیت هر چه بیشتر با اهل بیت علیهم السلام تلاش کنیم و بدانیم که هر چه بیشتر در کردار و گفتار بدیشان شباهت یابیم، در مسیر کمال، پیشرفت بیشتری داشته ایم و سزاوار عنایات مخصوص تری از ناحیه ی وجود کریم ایشان گشته ایم. بدان امید که توفیق پیروی کامل از این خاندان، قسمت و روزی ما گردد. این گفتار را با جلوه ای دیگر از نورافشانی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام در قلمرو تعلیم و تربیت به پایان می بریم: (همسر) یکی از پیروان اهل بیت علیهم السلام در شهر مدینه، خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام شرفیاب شد و گفت: شوهرم می پرسد که آیا او در زمره ی شیعیان شما می باشد یا نه؟ حضرت در جواب او فرمودند: ان کنت تعمل بما أمرناک و تنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا و الا فلا؛ اگر به آنچه شما را امر می کنیم، عمل می کنی و از آنچه شما را برحذر می داریم، دوری می کنی، از شیعیان مایی وگرنه هرگز! وقتی که جواب حضرت زهرا به آن مرد رسید، بسیار هراسان و مضطرب شد و با گریه و زاری مرتب می گفت: وای بر من که همیشه در آتش جهنم خواهم بود. همسر آن مرد، دوباره خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام بازگشت و حال زار همسرش را به ایشان گزارش داد. در این هنگام، لسان پاک حضرت زهرا علیهاالسلام به کلامی لبریز از عطوفت و حکمت، گهربار گردید که تا قیامت برای همه ی محبان اهل بیت علیهم السلام مایه ی افتخار، امید و سرور گشته است: از جانب من به همسرت بگو: چنین نیست که او گمان کرده است. شیعیان ما از بهترین های اهل بهشتند و نیز همه ی دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما جملگی در بهشت خواهند بود. کسانی که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده باشند، چنانچه از فرمان های ما سرپیچی کنند و از نواهی ما و دیگر مهلکات، پرهیز نمایند، هرچند از شیعیان [ حقیقی و کامل ] ما نیستند، ولی عاقبت از بهشتیان خواهند بود؛ اما بعد از آن که از گناهانشان پاک و مطهر شوند: یا با بلاها و گرفتاری های دنیایی یا با انواع سختی ها و مشکلات روز قیامت یا پس از چشیدن عذاب در طبقه ی سطحی جهنم. و عاقبت به خاطر محبت دوستی شان با ما، نجاتشان می دهیم و ایشان را به پیشگاه خودمان منتقل خواهیم کرد [ قالت فاطمه علیهاالسلام: قولی له: لیس هکذا، شیعتنا من خیار أهل الجنه و کل محبینا و موالی أولیائنا و معادی أعدائنا. و المسلم بقلبه و لسانه لنا، لیسوا من شیعتنا اذا خالفوا أوامرنا و نواهینا فی سائر الموبقات و هم مع ذلک فی الجنه، و لکن بعد ما یطهرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا أو فی عرصات القیامه بأنواع شدائدها أو فی الطبق الأعلی من جهنم بعذابها الی ان نستنقذهم بحبنا و ننقلهم الی حضرتنا. بحارالانوار: ج 65، ص 155. لئالی الاخبار: ج 5، ص 156. تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام: ص 308. تفسیر البرهان: ج 4، ص 21. ] www.eporsesh.com
از اساسی ترین کارهای پیامبران، امامان و دیگر مصلحان الهی، تلاش برای ریشه کنی جهل و رذالت مردمان و شکوفاسازی عقل و فطرت ایشان بوده است. هیچ جامعه ای در مسیر اصلاح به سامان نخواهد رسید، مگر آنکه یکایک افراد آن از اخلاق و فرهنگی متعالی بهره مند گردند. از این روی در مسیر اصلاح فرد و جامعه، اصلاحات اخلاقی و فرهنگی بر دیگر اصلاحات مقدم است.
قرآن کریم مهم ترین وظایف پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله را این گونه برمی شمارد:
تلاوت آیات قرآن: یتلوا علیهم ءایاته؛
تزکیه و تهذیب اخلاق: و یزکیهم؛
تعلیم قرآن و حکمت: و یعلمهم الکتب و الحکمه. [ جمعه (62): 2. ]
دو وظیفه ی اخیر، از مهم ترین وظایف پیامبر است که اولی به شکوفاسازی فطرت و اخلاق آدمیان و دیگری به بارورسازی عقل و فرهنگ ایشان اشاره دارد.
این دو مقام، مربی گری اخلاق و معلمی قرآن، از جمله مقامات ویژه ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که بعد از ایشان به ائمه ی اطهار علیهم السلام منتقل می شود. [ با الهام از معارف قرآن (1-3)، آیت الله مصباح یزدی: ص 5 و 6. ] هر یک از امامان علیهم السلام در طول عمر پربرکت خویش، تلاشی بی امان در عرصه ی تعلیم و تزکیت مردمان از خود بروز داده اند. در همین راستا، اساسی ترین کار آخرین مصلح بشری، یوسف ناپیدای فاطمه عجل الله تعالی فرجه نیز تلاش برای اصلاح فرهنگی و اخلاقی فرد فردِ جامعه خواهد بود.
در میان معصومان علیهم السلام جهاد فرهنگی ام الائمه، صدیقه ی طاهره علیهاالسلام جایگاه و منزلتی ویژه دارد؛ چرا که او دست پرورده ی مستقیم رسول خدا و استمرار وجود او است؛ علم او از علم پیامبر و سیره ی او از همان سیره ی رسول خداست.
منبع علم و حکمت او قرآن است و یگانه مربی او، بهترین مفسر و مبین قرآن.
منش او، همان منش رسول خداست که عمر خویش را وقف تعلیم و تزکیت انسان ها نمود؛ همو که یتلوا علیهم ءایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه؛ [ جمعه (62)، 2. ] آیات قرآن را برای مردم تلاوت می فرمود (تا الفاظش را یاد بگیرند)، به تزکیه و تهذیب ایشان می پرداخت و قرآن و حکمت را به مردم تعلیم می داد (تا حقیقت قرآن را بیاموزند).
آری، او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ [ تعلیم قرآن، صرف خواندن و آموزش الفاظ نیست؛ چرا که خواندن قرآن برای یادگیری دیگران، همان تلاوت است. منظور از تعلیم قرآن، فهمانیدن معانی آن است و تعلیم آنچه خود مردم نمی فهمند: یعلمکم ما لم تکنوا تعلمون) (بقره (2): 151) در آیه ی دیگری می فرماید: (و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا آیاتش را برای مردم تبیین نمایی (نحل (16): 44.): از این آیات معلوم می شود که آیات قرآن به تبیین احتیاج دارد و وظیفه ی پیامبر صلی الله علیه و آله تبیین آنهاست که این تبیین مسلماً غیر از تلاوت است. ما شیعیان معتقدیم که این مقام برای معصومان علیهم السلام هم ثابت است و مقام معلمی قرآن، از آنِ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه ی اطهار علیهم السلام است. با الهام از معارف قرآن (1-3)، آیت الله مصباح یزدی: پاورقی ص 6. ] مقامی که تنها از آن پیامبر و اهل بیت پاک نهاد او است.
او، عمری را با تلاشی بی امان، در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دین باوران پرداخت؛ چرا که روح او از جنس همان روحی است که خداوند رحمان در وصف او چنین می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم؛ [ توبه (9): 128. ] به راستی که پیامبری از میان خودتان به سوی شما آمده است که رنج های شما بر او سخت گران است؛ سخت مایل به هدایت شماست و بر مؤمنان رئوف و مهربان است.
زهرا، میراث دار عطوفت و حکمت نبوی است. وجود او، همچون وجود رسول خدا، سراسر نورانیت و لبریز از عطوفت است.
گفتار او همه عین حکمت و درایت و سرچشمه ی نور و معرفت است؛ چرا که او پاره ی همان وجودی است که هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید و کلام او جز وحی و الهام الهی چیزی نیست: و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی علمه شدید القوی؛ [ نجم (53): 5-3. ] هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید. آنچه می گوید جز وحیی که بر او نازل شده، نیست. آموزگار او، همان فرشته ی بسیار توانا (جبرئیل) است.
روایت ذیل که گزارشگر آن، مولای متقیان علی علیه السلام است، نماینده ی جلوه ای از رحمت بی کرانه و تلاش خستگی ناپذیر فاطمه علیهاالسلام در مقام تعلیم و تربیت می باشد:
روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام رسید و گفت: مادر پیری دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم.
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: بپرس!
آن زن، مسایل زیادی طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.
در ادامه ی گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسش ها خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول خدا! از اینکه فراوان خدمت می رسم و با سؤالات زیادی شما را به زحمت می اندازم، معذرت می خواهم!
فاطمه علیهاالسلام فرمود:
باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می آید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و در مقابل، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟
گفت: خیر.
حضرت ادامه داد:
من در ازای هر مسأله ای که پاسخ می دهم، بیش از فاصله ی بین زمین تا عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش می گیرم، پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید. [ قالت فاطمه علیهاالسلام: هاتی وسلی عما بدا لک، أرایت من اکتری یوما یصعد الی سطح بحمل ثقیل و کراه مأة الف دینار بثقل علیه؟ اکثریت أنا بکل مسأله بأکثر من مل ما بین الثری الی العرش لؤلؤا فاحری ان یثقل علی. بحارالانوار: ج 2، ص 3. لئالی الاخبار: ج 2، ص 254. تفسیر امام عسکری علیه السلام: ص 340. محجة البیضاء: ج 1، ص 30. ]
باری سیره ی عملی حضرت زهرا علیهاالسلام پُر است از جلوه هایی زیبا در مقام تعلیم و تربیت و رشد دادن فرهنگ مردمان. بر همه ی داعیه داران اصلاحات فرهنگی اعم از روحانیان، مبلغان، معلمان، استادان و مسؤولان فرهنگی کشور لازم است که با اسوه پذیری از سیره ی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام به عرصه ی کارزار فرهنگی وارد شوند و زهراگونه در مقابل غارتگران ایمان و فرهنگ مردم، سینه سپر سازند.
امروز نه تنها سکوت در مقابل هجوم فرهنگی پذیرفتنی نیست، بلکه مجاهدت در عرصه ی کارزار علمی و فرهنگی، واجب ترین وظیفه و تکلیف ماست. جنگ امروز، نه جنگ نظامی که جنگی فرهنگی است. سلاح کارآمد امروز هم، نه سلاح نظامی که سلاح فرهنگی است. باید همه باور کنیم که با جنگی به مراتب خطرناک تر از جنگ 8 ساله مواجهیم. در آن جنگ، هدف، اشغال چند وجب از خاک ما بود؛ اما در این جنگ، هدف نابودی ایمان ماست. به اندازه ی اهمیت ایمان نسبت به خاک، این جنگ فرهنگی مهم تر و خطیرتر از آن جنگ نظامی است.
در عرصه ی کارزار و دفاع نظامی، 598000 شهید و فدایی وارسته، از جان خویش گذشتند و خون پاک خویش را تقدیم کردند تا مرزهای جغرافیایی ما محفوظ بماند. آیا در عرصه ی کارزار و دفاع فرهنگی که بسی سخت تر و خسارت بارتر است، به همان تعداد نیروی آماده و لایق شهادت و فدایی جان بر کف نیاز داریم یا خیر؟
جبهه ی حق باید با تمام توان با سلاح علم، معرفت و منطق صحیح به مقابله با حزب شیطان بشتابد. هرگز جای آن نیست که در مبارزه با هجوم بی امان امواج ضلالت و فساد به حرکت هایی آرام و مورچه وار یا به فعالیت های سطحی و مقطعی دل خوش کنیم. بسیار خسارت بار خواهد بود اگر فکر کنیم که در مقابل تاراج دین و ایمان مردمان و در مواجه با گسیل انبوه شبهات به ذهن های فعال جامعه از سوی دشمن، تنها با تظاهرات، کاربرد سلاح نظامی یا... می توانیم موفق باشیم و رسالت خویش را به انجام رسانیم. این گونه ابزارها وقتی به کار می آیند که دشمن نیز با این ابزار به میدان آمده باشد. در حال حاضر، دشمن با سلاح فرهنگی به عرصه ی کارزار آمده است و ما نیز باید با سلاح فرهنگ به مقابله ی آن برخیزیم.
امروز، همه ی استعدادها و نیروها باید بسیج شوند و به کمک نیروهای رسمی در خط مقدم جهاد فرهنگی بشتابند؛ همان گونه که در عرصه ی نبرد نظامی چنین کردیم و به پیروزی رسیدیم.
آری، بر همگان لازم است که با اقتدا به حضرت زهرا و فرزندان او در مقابل شیبخون وسیع دشمن در عرصه ی فرهنگ، مردانه بایستند و در مقابل صدمات و مشکلات این جهاد عظیم، صبور و شکیبا باشند و هیچ گاه از مجاهدات علمی و عملی در قلمروی امور فرهنگی خسته نشوند و بدانند که هر گام خالصانه ای که در این عرصه برمی دارند و هر کلمه ای که می آموزانند، در پی دارنده ی اجری بزرگ و مایه ی تقرب هر چه بیشتر به مادر مهربان شیعیان، صدیقه ی طاهره علیهاالسلام و نزدیکی به خداوند است؛ چرا که از رهگذر این جهاد فرهنگی سنخیت و شباهت بیشتری به ایشان می یابند و در عالم معنا به ایشان نزدیک تر می شود.
... و اصل هم این است که در راستای شباهت و سنخیت هر چه بیشتر با اهل بیت علیهم السلام تلاش کنیم و بدانیم که هر چه بیشتر در کردار و گفتار بدیشان شباهت یابیم، در مسیر کمال، پیشرفت بیشتری داشته ایم و سزاوار عنایات مخصوص تری از ناحیه ی وجود کریم ایشان گشته ایم.
بدان امید که توفیق پیروی کامل از این خاندان، قسمت و روزی ما گردد. این گفتار را با جلوه ای دیگر از نورافشانی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام در قلمرو تعلیم و تربیت به پایان می بریم:
(همسر) یکی از پیروان اهل بیت علیهم السلام در شهر مدینه، خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام شرفیاب شد و گفت:
شوهرم می پرسد که آیا او در زمره ی شیعیان شما می باشد یا نه؟
حضرت در جواب او فرمودند: ان کنت تعمل بما أمرناک و تنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا و الا فلا؛ اگر به آنچه شما را امر می کنیم، عمل می کنی و از آنچه شما را برحذر می داریم، دوری می کنی، از شیعیان مایی وگرنه هرگز!
وقتی که جواب حضرت زهرا به آن مرد رسید، بسیار هراسان و مضطرب شد و با گریه و زاری مرتب می گفت: وای بر من که همیشه در آتش جهنم خواهم بود.
همسر آن مرد، دوباره خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام بازگشت و حال زار همسرش را به ایشان گزارش داد. در این هنگام، لسان پاک حضرت زهرا علیهاالسلام به کلامی لبریز از عطوفت و حکمت، گهربار گردید که تا قیامت برای همه ی محبان اهل بیت علیهم السلام مایه ی افتخار، امید و سرور گشته است:
از جانب من به همسرت بگو: چنین نیست که او گمان کرده است. شیعیان ما از بهترین های اهل بهشتند و نیز همه ی دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما جملگی در بهشت خواهند بود.
کسانی که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده باشند، چنانچه از فرمان های ما سرپیچی کنند و از نواهی ما و دیگر مهلکات، پرهیز نمایند، هرچند از شیعیان [ حقیقی و کامل ] ما نیستند، ولی عاقبت از بهشتیان خواهند بود؛ اما بعد از آن که از گناهانشان پاک و مطهر شوند: یا با بلاها و گرفتاری های دنیایی یا با انواع سختی ها و مشکلات روز قیامت یا پس از چشیدن عذاب در طبقه ی سطحی جهنم.
و عاقبت به خاطر محبت دوستی شان با ما، نجاتشان می دهیم و ایشان را به پیشگاه خودمان منتقل خواهیم کرد [ قالت فاطمه علیهاالسلام: قولی له: لیس هکذا، شیعتنا من خیار أهل الجنه و کل محبینا و موالی أولیائنا و معادی أعدائنا. و المسلم بقلبه و لسانه لنا، لیسوا من شیعتنا اذا خالفوا أوامرنا و نواهینا فی سائر الموبقات و هم مع ذلک فی الجنه، و لکن بعد ما یطهرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا أو فی عرصات القیامه بأنواع شدائدها أو فی الطبق الأعلی من جهنم بعذابها الی ان نستنقذهم بحبنا و ننقلهم الی حضرتنا. بحارالانوار: ج 65، ص 155. لئالی الاخبار: ج 5، ص 156. تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام: ص 308. تفسیر البرهان: ج 4، ص 21. ]
www.eporsesh.com
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] قاتل حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] معنی «فاطمه» که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] معنی (فاطمه) که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [سایر] چرا قبر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مخفی است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).