معنی «فاطمه» که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
(فاطمه وصفی است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمدن است. این صیغه که بر وزن فاعل معنی مفعولی می‌دهد، به معنی بریده و جدا شده است. فاطمه از چه چیز جدا شده است؟) (1) در روایات بسیاری به وجه تسمیه‌ی آن حضرت به (فاطمه) اشاره شده است. فاطمه از جهل و پلیدی جدا شده است: عن الباقر علیه السلام قال:... ثم قال: (إنّی فطمتک بالعلم، و فطمتک عن الطّمت. ثم قال أبوجعفر علیهاالسلام: واللَّه لقد فطمها اللَّه تبارک و تعالی بالعلم و عن الطّمث بالمیثاق. امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام را از جهل و پلیدی جدا نموده است، لذا (فاطمه) نام گرفته است. ایشان سپس ادامه دادند: به خدا قسم، خداوند در عالم پیمان و عهد (یعنی عالم ذر) فاطمه علیهاالسلام را از جهل و پلیدی جدا کرده است.) (2) فاطمه از شرّ به دور است: قال الصادق علیه السلام: (أتدرون أیّ شی‌ء تفسیر (فاطمة)؟ قلت: أخبرنی یا سیدی! قال: فطمت من الشّر. ثم قال: لولا أن أمیرالمؤمنین علیهاالسلام تزوجها لما کان لها کفو إلی یوم القیامة علی وجه الأرض آدم فمن دونه، امام صادق علیه السلام فرمودند: می‌دانید تفسیر فاطمه چیست؟ و فاطمه چه معنایی دارد؟ عرضه داشتم: مرا آگاه بنما چه معنایی دارد. فرمودند: (فاطمه) از شر و بدی جدا گردیده است. سپس فرمودند: اگر امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زهرا علیها السلام ازدواج نمی‌کرد، هیچ‌کس همتای زهرا علیهاالسلام نبود، از زمان حضرت آدم تا روز قیامت کفو و همتایی برای زهرا علیهاالسلام یافت نمی‌شد.) (3) فاطمه و دوستانش از آتش بازگرفته شده‌اند: ولی شیرین‌ترین تفسیر از علت نامگذاری فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام روایاتی است که می‌گوید (فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام) (فاطمه) نامیده شد، زیرا شیعیان آن حضرت، از آتش جهنم بازگرفته شده‌اند. عن الرضا عن آبائه علیهم‌السلام قال رسول‌اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم: (یا فاطمة! أتدرین لم سمیتِ (فاطمة)؟ قال علی علیهاالسلام: لِمَ سمّیتْ؟ قال: لانها فطمتْ هی و شیعتها من النار؛ امام رضا علیه السلام از اجدادشان نقل می‌فرمایند: پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله وسلم فرمودند: ای فاطمه! آیا می‌دانی که چرا (فاطمه) نام گرفتی؟ امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه می‌دارند: شما بفرمایید چرا فاطمه، (فاطمه) نامیده شده است. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله وسلم فرمودند: زیرا (فاطمه علیهاالسلام) و شیعیان فاطمه از آتش جهنم بازگرفته شده‌اند و به آتش نخواهند رفت.) (4) پیمان خدا، بر آزادی دوستداران فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام: عن محمّد بن مسلم قال: سمعت أباجعفر علیه السلام یقول: (لفاطمة علیهاالسلام وقفة علی باب جهنم فإذا کان یوم القیامة، کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر. فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه إلی النار. فتقرء بین عینیه محبّا. فتقول: إلهی و سیدی سمیتنی فاطمة و فطمت بی من تولانی و تولی ذریتی من النار و وعدک الحق و أنت لاتخلف المیعاد. فیقول اللَّه عز و جل: صدقت یا فاطمة انی سمیتک (فاطمة) و فطمت بک من أحبک و تولاک و أحب ذریتک و تولاهم من النار و وعدی الحق و أنا لا اُخلف المیعاد و إنّما امرت بعبدی هذا إلی النار لتشفعی فیه فاشفعک لیتبین لملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی فمن قرأت بین عینیه مؤمناً فجذبت بیده و أدخلته الجنة. امام باقر علیه السلام فرمودند: در روز قیامت حضرت فاطمه علیهاالسلام بر در جهنم توقفی دارند. روی پیشانی هرکس نوشته شده است که مؤمن است یا کافر. در این هنگام به یکی از دوستان خطاکار حضرت فاطمه علیهاالسلام، فرمان می‌دهند به طرف جهنم برو. فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام روی پیشانی او را می‌خواند: (بر روی پیشانی او نوشته شده است) (دوستدار زهراء). (فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام به درگاه خداوند عرضه می‌دارد: خدایا! پروردگارا! نام مرا (فاطمه) نهادی و فرمودی: (به خاطر تو، دوستدارانت و دوستداران فرزندانت را از آتش جهنم رهایی می‌بخشم.) وعده‌ی تو همیشه حق بوده و هیچ‌گاه خلاف وعده‌ی خود عمل نکرده‌ای. (خداوند متعال می‌فرماید: فاطمه جان! چنین است که می‌گویی. من تو را فاطمه نام نهادم و هرکس که تو را دوست بدارد، یا فرزندان تو را دوست بدارد، او را از آتش جهنم رهایی می‌بخشم، وعده‌ی من راست است و من خلاف وعده‌ی خود عمل نمی‌کنم. من این بنده‌ام را به طرف جهنم فرستادم تا تو او را شفاعت کنی و فرشتگان و پیامبران من و هرکس در محشر است مقام تو را پیش من ببینند. هرکس را که مؤمن (و عاشق) یافتی دستش را بگیر و داخل بهشت نما.) (5) خلایق از معرفت فاطمه عاجزند: قال الصادق علیه السلام: (إنا أنزلناه فی لیلة القدر، اللیلة، فاطمة والقدر، اللَّه. فمن عرف فاطمة حق معرفتها، فقد أدرک لیلة القدر و إنّما سمیت (فاطمة) لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها، امام صادق علیه السلام درباره آیه‌ی کریمه (إنّا أنزلناه فی لیلة القدر) فرمودند: مراد از (لیلة) فاطمه است. مراد از (قدر) خداوند است، پس هرکس مادرم فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام را آن گونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است. مادرم (فاطمه) نامیده شد، زیرا خلایق از معرفت او عاجزند.) (6) فاطمه مشتق از فاطر است. قال النبی صلی اللَّه علیه و آله وسلم لفاطمة علیهاالسلام. (شق اللَّه لک یا فاطمة! إسماً من أسمائه، فهو (الفاطر) و أنت (فاطمة.) پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله وسلم به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: ای فاطمه‌ی من! خداوند برای تو اسمی از اسامی خود برگرفته است. (7) خداوند (فاطر) است و نام تو را (فاطمه) گذاشته است.) (8) نام فاطمه برگرفته از نام خداوند هذه(فاطمة) و أنا فاطر السماوات والأرضین فاطم، أعدائی عن رحمتی یوم فصل قضائی و فاطم أولیائی عمّا یعتریهم و یشینهم فشققت لها إسماء من إسمی، من فاطر زمین و آسمان هستم (یعنی خالق آسمان و زمین هستم.) و در روز قیامت دشمنان خود را از رحمتم محروم می‌گردانم و اولیای خود را، از هر چه آنها را می‌آزارد و ناپسند دارند، جدا نموده‌ام، پس نام (فاطمه) را از نام خود مشتق نمودم. (9) پی نوشتها: 1-سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام، ص 34. 2-بحارالانوار، ج 43، ص 13، ر 9 از علل‌الشرایع. 3- فاطمه الزهراء من المهد إلی اللحد، ص 71 از مقتل الحسین خوارزمی، ص 65 و مناقب ترمذی. 4- فاطمة الزهراء من المهد إلی اللحد، ص 70. 5- بحارالانوار، ج 8، ص 50، ر 58 از علل‌الشرایع. 6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 ر 58 از تفسیر فرات بن ابراهیم. 7- اشتقاق بر سه قسم است. 1- صغیر 2- کبیر 3- اکبر، اشتقاق صغیر آن است که مشتق مشتمل بر حروف مشتق منه باشد و ترتیب حروف نیز در آن رعایت شده باشد، مانند یضرب و ضارب و مضروب که از (ضرب) مشتق می‌شود. اگر در اشتقاق، مشتق مشتمل بر حروف مشتق منه باشد، لکن ترتیب حروف ملحوظ نباشد، آن را (اشتقاق کبیر) گویند، مانند جذب و جبذ، حمد و مدح، غرد و رغد. اگر در اشتقاق مشتق مشتمل بر بعض حروف مشتق منه باشد و در معنی چنان مناسبتی داشته باشد که صلاحیت رجوع معنا به سوی آن باشد، آن را (اشتقاق اکبر) گویند، مانند: ثلم و ثلب، قصم و فصم، خضم و هضم، حزوجز، فطر و فطم، نبع و نیع، نزح و نزف. لفظ فطر به معنای شق و ابتداء و انشاء و امثال اینها آمده است و فطم به معنای فصل و قطع و منع آمده و هر یک مستلزم دیگری هستند، پس اشتقاق فاطمه از فاطر، اشتقاق اکبر است. شاید اشاره باشد به اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام مظهر صفت فاطریت حق جل و علا و متادب به آداب اللَّه و متخلق به اخلاق اللَّه می باشد (با قدری تلخیص و تصرف از جنه العاصمه، ص 49.) 8- بحارالانوار، ج 43، ص 15. 9- بحارالانوار، ج 26، ص 326. منبع: www.yazahra.net
عنوان سوال:

معنی «فاطمه» که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.


پاسخ:

(فاطمه وصفی است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمدن است. این صیغه که بر وزن فاعل معنی مفعولی می‌دهد، به معنی بریده و جدا شده است. فاطمه از چه چیز جدا شده است؟) (1)
در روایات بسیاری به وجه تسمیه‌ی آن حضرت به (فاطمه) اشاره شده است.
فاطمه از جهل و پلیدی جدا شده است:
عن الباقر علیه السلام قال:... ثم قال:
(إنّی فطمتک بالعلم، و فطمتک عن الطّمت. ثم قال أبوجعفر علیهاالسلام: واللَّه لقد فطمها اللَّه تبارک و تعالی بالعلم و عن الطّمث بالمیثاق.
امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام را از جهل و پلیدی جدا نموده است، لذا (فاطمه) نام گرفته است. ایشان سپس ادامه دادند: به خدا قسم، خداوند در عالم پیمان و عهد (یعنی عالم ذر) فاطمه علیهاالسلام را از جهل و پلیدی جدا کرده است.) (2)
فاطمه از شرّ به دور است:
قال الصادق علیه السلام:
(أتدرون أیّ شی‌ء تفسیر (فاطمة)؟ قلت: أخبرنی یا سیدی! قال:
فطمت من الشّر. ثم قال: لولا أن أمیرالمؤمنین علیهاالسلام تزوجها لما کان لها کفو إلی یوم القیامة علی وجه الأرض آدم فمن دونه،
امام صادق علیه السلام فرمودند: می‌دانید تفسیر فاطمه چیست؟ و فاطمه چه معنایی دارد؟ عرضه داشتم: مرا آگاه بنما چه معنایی دارد. فرمودند: (فاطمه) از شر و بدی جدا گردیده است.
سپس فرمودند: اگر امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زهرا علیها السلام ازدواج نمی‌کرد، هیچ‌کس همتای زهرا علیهاالسلام نبود، از زمان حضرت آدم تا روز قیامت کفو و همتایی برای زهرا علیهاالسلام یافت نمی‌شد.) (3)
فاطمه و دوستانش از آتش بازگرفته شده‌اند:
ولی شیرین‌ترین تفسیر از علت نامگذاری فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام روایاتی است که می‌گوید (فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام) (فاطمه) نامیده شد، زیرا شیعیان آن حضرت، از آتش جهنم بازگرفته شده‌اند.
عن الرضا عن آبائه علیهم‌السلام قال رسول‌اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم:
(یا فاطمة! أتدرین لم سمیتِ (فاطمة)؟ قال علی علیهاالسلام: لِمَ سمّیتْ؟ قال: لانها فطمتْ هی و شیعتها من النار؛
امام رضا علیه السلام از اجدادشان نقل می‌فرمایند: پیامبراکرم صلی اللَّه علیه و آله وسلم فرمودند: ای فاطمه! آیا می‌دانی که چرا (فاطمه) نام گرفتی؟ امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه می‌دارند: شما بفرمایید چرا فاطمه، (فاطمه) نامیده شده است. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله وسلم فرمودند:
زیرا (فاطمه علیهاالسلام) و شیعیان فاطمه از آتش جهنم بازگرفته شده‌اند و به آتش نخواهند رفت.) (4)
پیمان خدا، بر آزادی دوستداران فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام:
عن محمّد بن مسلم قال: سمعت أباجعفر علیه السلام یقول:
(لفاطمة علیهاالسلام وقفة علی باب جهنم فإذا کان یوم القیامة، کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر. فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه إلی النار. فتقرء بین عینیه محبّا. فتقول: إلهی و سیدی سمیتنی فاطمة و فطمت بی من تولانی و تولی ذریتی من النار و وعدک الحق و أنت لاتخلف المیعاد. فیقول اللَّه عز و جل: صدقت یا فاطمة انی سمیتک (فاطمة) و فطمت بک من أحبک و تولاک و أحب ذریتک و تولاهم من النار و وعدی الحق و أنا لا اُخلف المیعاد و إنّما امرت بعبدی هذا إلی النار لتشفعی فیه فاشفعک لیتبین لملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی فمن قرأت بین عینیه مؤمناً فجذبت بیده و أدخلته الجنة.
امام باقر علیه السلام فرمودند: در روز قیامت حضرت فاطمه علیهاالسلام بر در جهنم توقفی دارند. روی پیشانی هرکس نوشته شده است که مؤمن است یا کافر. در این هنگام به یکی از دوستان خطاکار حضرت فاطمه علیهاالسلام، فرمان می‌دهند به طرف جهنم برو. فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام روی پیشانی او را می‌خواند: (بر روی پیشانی او نوشته شده است) (دوستدار زهراء).
(فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام به درگاه خداوند عرضه می‌دارد: خدایا! پروردگارا! نام مرا (فاطمه) نهادی و فرمودی: (به خاطر تو، دوستدارانت و دوستداران فرزندانت را از آتش جهنم رهایی می‌بخشم.) وعده‌ی تو همیشه حق بوده و هیچ‌گاه خلاف وعده‌ی خود عمل نکرده‌ای.
(خداوند متعال می‌فرماید: فاطمه جان! چنین است که می‌گویی. من تو را فاطمه نام نهادم و هرکس که تو را دوست بدارد، یا فرزندان تو را دوست بدارد، او را از آتش جهنم رهایی می‌بخشم، وعده‌ی من راست است و من خلاف وعده‌ی خود عمل نمی‌کنم. من این بنده‌ام را به طرف جهنم فرستادم تا تو او را شفاعت کنی و فرشتگان و پیامبران من و هرکس در محشر است مقام تو را پیش من ببینند. هرکس را که مؤمن (و عاشق) یافتی دستش را بگیر و داخل بهشت نما.) (5)
خلایق از معرفت فاطمه عاجزند:
قال الصادق علیه السلام:
(إنا أنزلناه فی لیلة القدر، اللیلة، فاطمة والقدر، اللَّه. فمن عرف فاطمة حق معرفتها، فقد أدرک لیلة القدر و إنّما سمیت (فاطمة) لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها،
امام صادق علیه السلام درباره آیه‌ی کریمه (إنّا أنزلناه فی لیلة القدر) فرمودند: مراد از (لیلة) فاطمه است. مراد از (قدر) خداوند است، پس هرکس مادرم فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام را آن گونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است. مادرم (فاطمه) نامیده شد، زیرا خلایق از معرفت او عاجزند.) (6)
فاطمه مشتق از فاطر است.
قال النبی صلی اللَّه علیه و آله وسلم لفاطمة علیهاالسلام.
(شق اللَّه لک یا فاطمة! إسماً من أسمائه، فهو (الفاطر) و أنت (فاطمة.)
پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله وسلم به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند:
ای فاطمه‌ی من! خداوند برای تو اسمی از اسامی خود برگرفته است. (7) خداوند (فاطر) است و نام تو را (فاطمه) گذاشته است.) (8)
نام فاطمه برگرفته از نام خداوند
هذه(فاطمة) و أنا فاطر السماوات والأرضین فاطم، أعدائی عن رحمتی یوم فصل قضائی و فاطم أولیائی عمّا یعتریهم و یشینهم فشققت لها إسماء من إسمی، من فاطر زمین و آسمان هستم (یعنی خالق آسمان و زمین هستم.) و در روز قیامت دشمنان خود را از رحمتم محروم می‌گردانم و اولیای خود را، از هر چه آنها را می‌آزارد و ناپسند دارند، جدا نموده‌ام، پس نام (فاطمه) را از نام خود مشتق نمودم. (9)
پی نوشتها:
1-سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام، ص 34.
2-بحارالانوار، ج 43، ص 13، ر 9 از علل‌الشرایع.
3- فاطمه الزهراء من المهد إلی اللحد، ص 71 از مقتل الحسین خوارزمی، ص 65 و مناقب ترمذی.
4- فاطمة الزهراء من المهد إلی اللحد، ص 70.
5- بحارالانوار، ج 8، ص 50، ر 58 از علل‌الشرایع.
6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 ر 58 از تفسیر فرات بن ابراهیم.
7- اشتقاق بر سه قسم است. 1- صغیر 2- کبیر 3- اکبر، اشتقاق صغیر آن است که مشتق مشتمل بر حروف مشتق منه باشد و ترتیب حروف نیز در آن رعایت شده باشد، مانند یضرب و ضارب و مضروب که از (ضرب) مشتق می‌شود. اگر در اشتقاق، مشتق مشتمل بر حروف مشتق منه باشد، لکن ترتیب حروف ملحوظ نباشد، آن را (اشتقاق کبیر) گویند، مانند جذب و جبذ، حمد و مدح، غرد و رغد. اگر در اشتقاق مشتق مشتمل بر بعض حروف مشتق منه باشد و در معنی چنان مناسبتی داشته باشد که صلاحیت رجوع معنا به سوی آن باشد، آن را (اشتقاق اکبر) گویند، مانند: ثلم و ثلب، قصم و فصم، خضم و هضم، حزوجز، فطر و فطم، نبع و نیع، نزح و نزف. لفظ فطر به معنای شق و ابتداء و انشاء و امثال اینها آمده است و فطم به معنای فصل و قطع و منع آمده و هر یک مستلزم دیگری هستند، پس اشتقاق فاطمه از فاطر، اشتقاق اکبر است. شاید اشاره باشد به اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام مظهر صفت فاطریت حق جل و علا و متادب به آداب اللَّه و متخلق به اخلاق اللَّه می باشد (با قدری تلخیص و تصرف از جنه العاصمه، ص 49.)
8- بحارالانوار، ج 43، ص 15.
9- بحارالانوار، ج 26، ص 326.
منبع: www.yazahra.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین