در تاریخ، هیچ واقعهای عمیقتر و ماندنیتر از مسأله جانشینی پیامب اسلام صلی الله علیه و آله موجب تفرقه در اسلام نبوده است. حق جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و به دست گرفتن زمام امور امّت پس از رحلت او به صورت یکی از مسایل دینی درآمد که تا به امروز سبب جدایی اهل سنت و تشیع بوده است. از نظر اهل تسنن ابوبکر خلیفه اول تنها خلیفه بر حق بود زیرا او افضل مردمان پس از پیامبر صلی الله علیه و آله بود هر چند پیامبر صلی الله علیه و آله به صراحت او را به جانشینی خود منصوب نکرده است اما انتخاب ابوبکر به امامت جماعت مسلمانان در زمان بیماری پیامبر دلیل بر اولویت او بود. از نظر شیعه حضرت علی علیه السلام پسر عم و داماد پیامبر که به علت سوابق شایستهاش در اسلام و نسبت نزدیکش، پیامبر وی را به جانشینی خود منصوب کرده است و ابوبکر به حمایت اکثر صحابه، این مقام بر حق حضرت را غصب کرده است. قرآن با تأکید بسیار همه مسلمانان را مکلف کرده است که پیوندهای خویشاوندی را حفظ کنند.[1] همچنین در تاریخ پیامبران سلف به نقل از قرآن، اهل بیت آنان اهمیت ویژهای داشتهاند اهل بیت معمولاً یاور اصلی پیامبران در مقابل مخالفان آنها در میان امتشان بودند و پس از رحلت آنها خاندانشان وارثان معنوی و مادی آنها بودند.[2] به علت وجه تشابهی که بین مقام والای خاندانها و فرزندان پیامبران پیشین و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن ذکر شده است لازم است که پیامبر نیز جایگاه ممتازی برای خاندان خود در نظر گرفته باشد.[3] آیه بیست و سوم سوره شوری شاهد این است که پیامبر فرمان میدهد که بر این رسالت مزدی از شما نمیخواهم جز دوست داشتن خویشاوندان من، از طرف دیگر قرآن بخشی از خمس و غنیمت و نیز قسمتی از فیء را به خویشاوندان محمد صلی الله علیه و آله و به خود او اختصاص داده است.[4] سهم خویشاوندان پیامبر از غنیمت و فیء بر حسب روایات بسیاری در کتب حدیث جبرانی برای استثنا کردن آنان از دریافت صدقه و زکات بود. با این مقدمه ما میگوییم نه تنها خلفای ثلاث مودتی در حق اهل بیت نکردند بلکه آنان را از حق مسلم و قرآنی خود محروم کردند و اگر چنانچه مودتی هم بوده به خاطر فرار از انتقاداتی که از سوی اهل بیت و مردم بر آنها شده بوده است. از جمله حقی که از آنها غصب شده است: مسئله جانشینی حضرت علی علیه السلام بود که خطبه و حدیث غدیر در اکثر کتب اهل سنت آمده است و علامه امینی در کتاب شریف الغدیر کلیه اسناد و مدارک را از کتابهای اهل سنت جمعآوری کرده است. همچنین روایتهایی وجود دارد درباره اِعمال زور علیه حضرت علی علیه السلام و بنیهاشم در مورد بیعت با ابوبکر.[5] محروم کردن اهل بیت از حق ارث: ابوبکر مطابق احکام قرآن ارث و خمس و فیء را به کسانی باید پرداخت میکرد که از سوی قرآن به عنوان اهل بیت مطرح بودند و وقتی حضرت فاطمه سلام الله علیها و عباس میراث پیامبر را از ابوبکر طلب کردند او آنها را از این حق محروم کرد و گفت:از پیامبر شنیدم که ما ارث نمیگذاریم و هر چه از ما بماند صدقه است.[6] ابوبکر اهل بیت را از حق مسلم آنها محروم کرد و گفت در صورت نیاز آنها میتوانند از صدقات استفاده کنند در صورتی که خود پیامبر در دوران حیات خود استفاده از صدقات را برای اهل بیت خود اکیداً حرام کرده بود. همچنین ابوبکر حضرت فاطمه را از فدک که پیامبر به حضرت بخشیده بودند محروم کرد در حالی که ابوبکر به دختر خود در بخش عالیه در مدینه و بحرین زمینهایی واگذار کرد.[7] هجوم و کتک زدن حضرت فاطمه سلام الله علیها ابوبکر در پایان عمر از این که حضرت فاطمه را ناراضی کرده و به خانه اش هجوم برده است اظهار پشیمانی و ندامت کرد او در روزهای آخر زندگی گفت: ای کاش هرگز خانه زهرا را مورد تفتیش قرار نداده بودم. و این از سوی بسیاری از مورخان اهل سنت روایت شده است.[8] عمر با حضرت علی علیه السلام مانند دیگر صحابه نخستین رفتار میکرد او توجه خود به خویشاوندان پیامبر را بیشتر با رعایت حال عباس نشان میداد. عمر امتیازاتی به بنیهاشم داد او ما ترک پیامبر را در مدینه به عباس و علی علیهم السّلام باز گرداند اما سهم پیامبر صلی الله علیه و آله از خیبر و فدک را نزد خود نگه داشت.[9] عمر با اقداماتش سعی داشت میان خلافت و بنی هاشم آشتی برقرار کند. عمر به شدت درصدد کنترل بنیهاشم بود و سعی میکرد آنها از مدینه دور نشوند در حالی که دیگران در آزادی کامل به سر میبردند. امّا در زمان عثمان: ابوبکر و عمر با آن که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بنیهاشم را از سهم قرآنی خود محروم کردند اما از آن به نفع خویشاوندان خود استفاده نکردند بلکه آن را در بیت المال نهادند. عثمان سهم قرآنی را به خویشاوندان نزدیکش سپرد او آبادی فدک را به مروان حکم داد[10]. [1] . احزاب، آیه 6. [2] . آل عمران، آیه 33و 34 و سوره مریم آیه 59. [3] . شوری،آیه 23. [4] . انفال، آیه 41. [5] . تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ دوم،تهران، 1362، ج 1، ص 1819. [6] . همان، ج 1، ص 1825. [7] . طبقات،ابن سعد، به اهتمام زاخا و دیگران، لیدن، 1905، ج 3، ص 138. [8] . حیاه الصحابه، الکاند هلوی، دارالوعی، 1391،ج 2،ص 24، و کنزالعمال، ج 5، ش 14113. [9] . صحیح بخاری، قاهره، 1894، خمس 2. [10] . ابن قتبه، المعارف به کوشش ثروت عکاشه قاهره،1960، ص 195. www.andisheqom.com
شبهه: شیعیان مدعی هستند که خلفای ثلاث ظالم به اهل بیت هستند در حالیکه آنها همواره مودت و محبت خود را به اهل بیت اثبات کردهاند.
در تاریخ، هیچ واقعهای عمیقتر و ماندنیتر از مسأله جانشینی پیامب اسلام صلی الله علیه و آله موجب تفرقه در اسلام نبوده است. حق جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و به دست گرفتن زمام امور امّت پس از رحلت او به صورت یکی از مسایل دینی درآمد که تا به امروز سبب جدایی اهل سنت و تشیع بوده است.
از نظر اهل تسنن ابوبکر خلیفه اول تنها خلیفه بر حق بود زیرا او افضل مردمان پس از پیامبر صلی الله علیه و آله بود هر چند پیامبر صلی الله علیه و آله به صراحت او را به جانشینی خود منصوب نکرده است اما انتخاب ابوبکر به امامت جماعت مسلمانان در زمان بیماری پیامبر دلیل بر اولویت او بود.
از نظر شیعه حضرت علی علیه السلام پسر عم و داماد پیامبر که به علت سوابق شایستهاش در اسلام و نسبت نزدیکش، پیامبر وی را به جانشینی خود منصوب کرده است و ابوبکر به حمایت اکثر صحابه، این مقام بر حق حضرت را غصب کرده است.
قرآن با تأکید بسیار همه مسلمانان را مکلف کرده است که پیوندهای خویشاوندی را حفظ کنند.[1] همچنین در تاریخ پیامبران سلف به نقل از قرآن، اهل بیت آنان اهمیت ویژهای داشتهاند اهل بیت معمولاً یاور اصلی پیامبران در مقابل مخالفان آنها در میان امتشان بودند و پس از رحلت آنها خاندانشان وارثان معنوی و مادی آنها بودند.[2] به علت وجه تشابهی که بین مقام والای خاندانها و فرزندان پیامبران پیشین و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن ذکر شده است لازم است که پیامبر نیز جایگاه ممتازی برای خاندان خود در نظر گرفته باشد.[3]
آیه بیست و سوم سوره شوری شاهد این است که پیامبر فرمان میدهد که بر این رسالت مزدی از شما نمیخواهم جز دوست داشتن خویشاوندان من، از طرف دیگر قرآن بخشی از خمس و غنیمت و نیز قسمتی از فیء را به خویشاوندان محمد صلی الله علیه و آله و به خود او اختصاص داده است.[4] سهم خویشاوندان پیامبر از غنیمت و فیء بر حسب روایات بسیاری در کتب حدیث جبرانی برای استثنا کردن آنان از دریافت صدقه و زکات بود.
با این مقدمه ما میگوییم نه تنها خلفای ثلاث مودتی در حق اهل بیت نکردند بلکه آنان را از حق مسلم و قرآنی خود محروم کردند و اگر چنانچه مودتی هم بوده به خاطر فرار از انتقاداتی که از سوی اهل بیت و مردم بر آنها شده بوده است.
از جمله حقی که از آنها غصب شده است: مسئله جانشینی حضرت علی علیه السلام بود که خطبه و حدیث غدیر در اکثر کتب اهل سنت آمده است و علامه امینی در کتاب شریف الغدیر کلیه اسناد و مدارک را از کتابهای اهل سنت جمعآوری کرده است. همچنین روایتهایی وجود دارد درباره اِعمال زور علیه حضرت علی علیه السلام و بنیهاشم در مورد بیعت با ابوبکر.[5]
محروم کردن اهل بیت از حق ارث: ابوبکر مطابق احکام قرآن ارث و خمس و فیء را به کسانی باید پرداخت میکرد که از سوی قرآن به عنوان اهل بیت مطرح بودند و وقتی حضرت فاطمه سلام الله علیها و عباس میراث پیامبر را از ابوبکر طلب کردند او آنها را از این حق محروم کرد و گفت:از پیامبر شنیدم که ما ارث نمیگذاریم و هر چه از ما بماند صدقه است.[6] ابوبکر اهل بیت را از حق مسلم آنها محروم کرد و گفت در صورت نیاز آنها میتوانند از صدقات استفاده کنند در صورتی که خود پیامبر در دوران حیات خود استفاده از صدقات را برای اهل بیت خود اکیداً حرام کرده بود.
همچنین ابوبکر حضرت فاطمه را از فدک که پیامبر به حضرت بخشیده بودند محروم کرد در حالی که ابوبکر به دختر خود در بخش عالیه در مدینه و بحرین زمینهایی واگذار کرد.[7]
هجوم و کتک زدن حضرت فاطمه سلام الله علیها ابوبکر در پایان عمر از این که حضرت فاطمه را ناراضی کرده و به خانه اش هجوم برده است اظهار پشیمانی و ندامت کرد او در روزهای آخر زندگی گفت: ای کاش هرگز خانه زهرا را مورد تفتیش قرار نداده بودم. و این از سوی بسیاری از مورخان اهل سنت روایت شده است.[8]
عمر با حضرت علی علیه السلام مانند دیگر صحابه نخستین رفتار میکرد او توجه خود به خویشاوندان پیامبر را بیشتر با رعایت حال عباس نشان میداد. عمر امتیازاتی به بنیهاشم داد او ما ترک پیامبر را در مدینه به عباس و علی علیهم السّلام باز گرداند اما سهم پیامبر صلی الله علیه و آله از خیبر و فدک را نزد خود نگه داشت.[9] عمر با اقداماتش سعی داشت میان خلافت و بنی هاشم آشتی برقرار کند.
عمر به شدت درصدد کنترل بنیهاشم بود و سعی میکرد آنها از مدینه دور نشوند در حالی که دیگران در آزادی کامل به سر میبردند.
امّا در زمان عثمان: ابوبکر و عمر با آن که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بنیهاشم را از سهم قرآنی خود محروم کردند اما از آن به نفع خویشاوندان خود استفاده نکردند بلکه آن را در بیت المال نهادند. عثمان سهم قرآنی را به خویشاوندان نزدیکش سپرد او آبادی فدک را به مروان حکم داد[10].
[1] . احزاب، آیه 6.
[2] . آل عمران، آیه 33و 34 و سوره مریم آیه 59.
[3] . شوری،آیه 23.
[4] . انفال، آیه 41.
[5] . تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ دوم،تهران، 1362، ج 1، ص 1819.
[6] . همان، ج 1، ص 1825.
[7] . طبقات،ابن سعد، به اهتمام زاخا و دیگران، لیدن، 1905، ج 3، ص 138.
[8] . حیاه الصحابه، الکاند هلوی، دارالوعی، 1391،ج 2،ص 24، و کنزالعمال، ج 5، ش 14113.
[9] . صحیح بخاری، قاهره، 1894، خمس 2.
[10] . ابن قتبه، المعارف به کوشش ثروت عکاشه قاهره،1960، ص 195.
www.andisheqom.com
- [سایر] شرایط محبت اهل بیت علیهم السلام چیست؟
- [سایر] جایگاه محبت اهل بیت(ع) چیست؟
- [سایر] چطور می توان به محبت اهل بیت(ع) نایل شد؟
- [سایر] راه های کسب محبت و معرفت اهل بیت (ع) چیست؟
- [سایر] محبت اهل بیت علیهم السلام تا چه اندازه اهمیت دارد و چگونه به دست میآید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا محبت اهل بیت (علیهم السلام) بدون هیچ چون و جرایی مانع عذاب قیامت می گردد؟
- [آیت الله مظاهری] جواب : محبت اهل بیت(علیهم السلام) و متابعت از آنها مرگ را آسان می کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چگونه می توان محبت اهل بیت (علیهم السلام ) را در دل خود به وجود آوریم؟
- [سایر] محبت اهل بیت(علیهم السلام) چیست و چگونه به دست میآید؟
- [سایر] جایگاه قرآن کریم و عترت علیهم السلام در مذهب تشیع چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله وحید خراسانی] دراشامیدن اب چند چیز مستحب است اول اب رابه طور مکیدن بیاشامد دوم در روز ایستاده اب بیاشامد سوم پیش از اشامیدن اب بسم الله وبعداز ان الحمدالله بگوید چهارم به سه نفس اب بیاشامد پنجم از روی میل اب بیاشامد ششم بعداز اشامیدن اب حضرت ابی عبدالله علیه السلام و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان ان حضرت را لعنت نماید
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام کوتاهی در حقوق فرزند است، زیرا همانطور که پدر و مادر در اسلام حقوقی دارند فرزندان نیز چنین هستند، و اگر پدر و مادر آن حقوق را مراعات نکنند، از نظر قرآن موجب خسران در قیامت است. حقوقی که فرزندان بر پدر و مادر دارند چند چیز است: الف) تربیت صحیح اسلامی (آشنا نمودن فرزند با احکام اسلام از اصول و فروع و اخلاق و مقیّد نمودن او به ظواهر شرع از اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از گناهان خصوصاً گناهان بزرگ) و اگر کوتاهی کنند، شریک در جرایم فرزند میباشند. ب) تربیت فرزند به آداب و رسوم اجتماعی و به عبارت دیگر به او ادب آموختن. ج) آموختن دانش در حدّ خوب خواندن و خوب نوشتن. د) فراهم نمودن راهی برای زندگی متوسّط و پرهیزدادن او از تنبلی و بیکاری. ه) فراهم کردن مقدّمات ازدواج برای فرزند خصوصاً اگر دختر باشد که در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای ازدواج دختر بیشتر سفارش و تأکید شده است. و) گذاشتن اسم اسلامی که سفارش در نامهای پیامبر گرامی و اهلبیت او(سلاماللهعلیهم) زیاد شده است، و شیعه باید از انتخاب نامهای غیر اسلامی برای فرزندان خود پرهیز کند و سزاوار نیست که با وجود اسمهای اهلبیت(سلاماللهعلیهم) برای فرزند خود نام دیگری را انتخاب کند.
- [آیت الله بروجردی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است:اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد.دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم الله) و بعد از آن (الحمد لله) بگوید.چهارم:به سه نفس آب بیاشامد.پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (- ع) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است که از آن جملهاند: پوشیدن لباس سیاه مگر برای عزای اهل بیت علیهمالسلام و همچنین لباس چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن دکمههای لباس و به دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم اللّه) و بعد از آن (الحمداللّه) بگوید.چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللّه علیهالسلام و اهل بیت و یاران ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] شش کار در آشامیدن آب مستحب است: اوّل: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوّم: در روز ایستاده آب بخورد. سوّم: پیش از آشامیدن آب بسم اللَّه و بعد از آن الحمدللَّه بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللَّهعلیه السلام و اهلبیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] در آشامیدن آب چند چیز مستحّب است : اوّل : آب را بطور مکیدن بیاشامد . دوّم : در روز ایستاده آب بخورد . سوّم : پیش از آشامیدن آب بِسْمِ اللهِ و بعد از آن اَلْحَمْدُ لِلهِ بگوید . چهارم : به سه نفس آب بیاشامد . پنجم : بعد از آشامیدن آب حضرت اَبا عَبْدِ اَللهِ ( علیه السّلام ) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعن نماید . مکروهات آب آشامیدن
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اوّل: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوّم: در روز ایستاده آب بخورد.سوّم: پیش از آشامیدن آب بسم الله و بعد از آن الحمد لله بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید. مکروهات آب آشامیدن