پاسخ اجمالی: اسلام در لغت به معنی تسلیم شدن و گردن نهادن است و قرآن کریم دینی را که به سوی آن دعوت می‌کند از این روی اسلام نامیده که برنامه کلی آن تسلیم شدن انسان در مقابل خدای جهان است. علی (ع) در روز ایمان آوردن به پیامبر از لحاظ قدرت جسمی و رشد فکری به حدی رسیده بود که برای همه این کارها شایستگی داشت و از لحظه‌ای که دست پیمان خدمت و فداکاری به سوی رسول خدا دراز کرد در تصمیم خود راسخ بود و پیوسته گفتار خود را با کردار، توأم می‌ساخت و در تمام مراحل زندگی مونس پیغمبر بود. علی (ع) در قول و فعل خود از خطا و معصیت مصون است و داناترین مردم به معارف و شرایع است. علاوه بر این، حضرت یحیی هم در کودکی پیامبر شده و همچنین حضرت عیسی و چند نفر از امامان در کودکی به امامت رسیده‌اند. پاسخ تفصیلی: با عرض سلام خدمت پرسشگر محترم از اینکه سئوال خویش را با ما در میان گذاشته‌اید تشکر و قدردانی می‌شود. در پاسخ از سؤال، در ابتدا دلایلی که بر اعتبار اسلام کودک اقامه شده با قطع نظر از عصمت بررسی می‌شود و در قسمت دوم به عصمت و ممتاز بودن ائمه وانبیاء از دیگران می‌پردازیم. اما قسمت اول: اولاً این که معروف است علی (ع) در سن هفت سالگی ایمان آورده از نظر تاریخی اختلافی است و مسلم نیست. از ابن مسعود نقل شده که در سن پانزده سالگی یا شانزده سالگی ایمان آورده است. و باز شداد بن اوس نقل می‌کند که در پانزده سالگی. راوی دیگر نقل کرده در چهار ده سالگی و دیگری گفته در یازده سالگی و راوی دیگر نوشته در پانزده سالگی ایمان آورده است.[1] ثانیاً: اگر قبول کنیم که در هفت سالگی ایمان آورده، می‌گوئیم سن بلوغ در احکام شرعیه معتبر است نه در امور عقلیه، ایمان بخدا و یگانگی او و تصدیق رسالت از امور عقلی است نه از تکالیف شرعی. و ثالثاً: فزونی قوه ممیزه و عقل آدمی در سنین بالا کلیت ندارد و چه بسا کسی در سالهای اولیه عمر، عقل و منطقش قوی‌تر از کسی باشد که در سنین چهل و یا پنجاه سالگی بسر می‌برد. رابعاً: ایمان علی )ع( مانند ایمان دیگران نبوده است، زیرا ایمان او از فطرت سرچشمه می‌گرفت در صورتی که ایمان دیگران از کفر به ایمان بوده است و آن حضرت پیش از بعثت نبوی فطرةً، موحد بود، چنانکه خود آن جناب در نهج البلاغه می‌فرماید )فانی ولدت علی الفطرة و سبقت الی الایمان و الهجرة[2] (من بر فطرت توحید ولادت یافتم و به ایمان و هجرت با رسول خدا بر دیگران سبقت گرفتم). و خامساً: قول و فعل پیغمبر حجت می‌باشد، زیرا که خداوند درباره آن حضرت می‌فرماید پیغمبر از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید، بلکه هر چه می‌گوید از جانب وحی است. بنابراین اگر ایمان ار روی تقلید و کودکانه بود نبی اکرم به او می‌فرمود یا علی تو هنوز کودکی و بحد بلوغ و تکلیف نرسیده‌ای در صورتی که نه تنها چنین حرفی را نزد، بلکه ایمانش را پذیرفت و وارث بودن و خلافت او را نیز صریحاً بعموم حاضرین گوشزد نمود.[3] همچنین علی (ع) در آن روز از لحاظ قدرت جسمی و رشد فکری به حدی رسیده بود که برای هر کاری شایستگی داشت، لذا این کودک هیچ گاه با کودکان دیگر انس نگرفت و در جرگه آنان وارد نشد و به بازی با آنها نپرداخت، بلکه از همان اول دست پیمان خدمت و فداکاری به سوی رسول خدا دراز کرد و در تمام مراحل زندگی، مونس پیغمبر بود. جواب دیگر اینکه در امور شرعی بعضی‌ها بلوغ را معتبر نمی‌دانند. در عروة الوثقی سید یزدی می‌فرماید: "عبادات بچه صحیح است و بعید نیست بگوئیم که می‌تواند اجیر شود برای اتیان نماز دیگری".[4] و ده‌ها روایت که می‌فرمایند بچه‌ها را از سنین کم و بچگی به انجام تکالیف شرعی وادار نمایید. اما قسمت دوم: "لما یقاس بال محمد من هذه الامة احد"؛[5] هیچ فردی از افراد این امت با خاندان پیغمبر مقایسه نمی‌شود. ائمه از اول تولد تا پایان زندگی معصوم هستند. روایات زیادی داریم که پیغمبر فرموده علی در قول و فعل معصوم و از خطا و معصیت مصون است و از طرف دیگر می‌دانیم علی (ع) دومین شخصیت عالم هستی است، وقتی حضرت یحیی که یکی از پیامبران بزرگ الهی است در کودکی به مقام نبوت رسیده، خداوند آنچنان عقل روشن و درایتی به او داد که شایسته پذیرش این منصب شد. یا در رابطه با حضرت عیسی در سوره مریم آیه 12 آمده: ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درایت را در کودکی به او دادیم که در ابتدای تولد گفت من بنده خدایم او کتاب آسمانی به من مرحمت کرد و مرا پیامبر قرار داد. یا امام جواد در سن 7 سالگی به امامت رسید و رهبری و زعامت امت اسلامی را بدست گرفت.[6] وهمچنین امام هادی و امام زمان در کودکی به امامت و رهبری رسیده‌اند، پس چه مانع دارد امام علی (ع) در کودکی با بصیرت و بینش کامل به پیامبر اسلام ایمان بیاورد، کسی که پیامبر فرموده: علی (ع) همیشه با حق است و حق و قرآن همیشه با او است تا قیامت از حق جدا نمی‌شود. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تفسر نمونه ج13. 2. شیعه در اسلام. 3. فروغ ولایت. 4. علی کیست؟ فضل اللَّه کمپانی. 5. نهج البلاغه خوئی جلد8، ص282. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . منهاج البراعة فی شرع نهج البلاغة، میرزا حبیب اللَّه خوئی، کتاب فروشی اسلامی تهران، ناشر مؤسسه دار العلم قم، چاپ سوم، ص284. [2] . نهج البلاغه، خ/57. [3] . منهاج البراعة شرح نهج البلاغه، جلد 8 صفحات 268 به بعد تا 290، و تاریخ طبری، بیروت، دار المعرفة، 1407 ه ق، ج19، ص74. [4] . عروة الوثقی، ج1، ص748 علی کیست؟ فضل اللَّه کمپانی، ص20 به بعد. [5] . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ دوم، 1385 ق، ج1، ص140. [6] . از شیعه در اسلام، ص26 و تفسیر نمونه جلد 13، آیات 12 و 30 سوره مریم.
چگونه وقتی امام علی (ع) هنوز بالغ نشده بودند ما او را از مسلمانان صدر اسلام میدانیم. (به عنوان اولین مرد مسلمان)؟
پاسخ اجمالی:
اسلام در لغت به معنی تسلیم شدن و گردن نهادن است و قرآن کریم دینی را که به سوی آن دعوت میکند از این روی اسلام نامیده که برنامه کلی آن تسلیم شدن انسان در مقابل خدای جهان است. علی (ع) در روز ایمان آوردن به پیامبر از لحاظ قدرت جسمی و رشد فکری به حدی رسیده بود که برای همه این کارها شایستگی داشت و از لحظهای که دست پیمان خدمت و فداکاری به سوی رسول خدا دراز کرد در تصمیم خود راسخ بود و پیوسته گفتار خود را با کردار، توأم میساخت و در تمام مراحل زندگی مونس پیغمبر بود. علی (ع) در قول و فعل خود از خطا و معصیت مصون است و داناترین مردم به معارف و شرایع است. علاوه بر این، حضرت یحیی هم در کودکی پیامبر شده و همچنین حضرت عیسی و چند نفر از امامان در کودکی به امامت رسیدهاند.
پاسخ تفصیلی:
با عرض سلام خدمت پرسشگر محترم از اینکه سئوال خویش را با ما در میان گذاشتهاید تشکر و قدردانی میشود.
در پاسخ از سؤال، در ابتدا دلایلی که بر اعتبار اسلام کودک اقامه شده با قطع نظر از عصمت بررسی میشود و در قسمت دوم به عصمت و ممتاز بودن ائمه وانبیاء از دیگران میپردازیم.
اما قسمت اول:
اولاً این که معروف است علی (ع) در سن هفت سالگی ایمان آورده از نظر تاریخی اختلافی است و مسلم نیست. از ابن مسعود نقل شده که در سن پانزده سالگی یا شانزده سالگی ایمان آورده است.
و باز شداد بن اوس نقل میکند که در پانزده سالگی. راوی دیگر نقل کرده در چهار ده سالگی و دیگری گفته در یازده سالگی و راوی دیگر نوشته در پانزده سالگی ایمان آورده است.[1]
ثانیاً: اگر قبول کنیم که در هفت سالگی ایمان آورده، میگوئیم سن بلوغ در احکام شرعیه معتبر است نه در امور عقلیه، ایمان بخدا و یگانگی او و تصدیق رسالت از امور عقلی است نه از تکالیف شرعی.
و ثالثاً: فزونی قوه ممیزه و عقل آدمی در سنین بالا کلیت ندارد و چه بسا کسی در سالهای اولیه عمر، عقل و منطقش قویتر از کسی باشد که در سنین چهل و یا پنجاه سالگی بسر میبرد.
رابعاً: ایمان علی )ع( مانند ایمان دیگران نبوده است، زیرا ایمان او از فطرت سرچشمه میگرفت در صورتی که ایمان دیگران از کفر به ایمان بوده است و آن حضرت پیش از بعثت نبوی فطرةً، موحد بود، چنانکه خود آن جناب در نهج البلاغه میفرماید )فانی ولدت علی الفطرة و سبقت الی الایمان و الهجرة[2] (من بر فطرت توحید ولادت یافتم و به ایمان و هجرت با رسول خدا بر دیگران سبقت گرفتم).
و خامساً: قول و فعل پیغمبر حجت میباشد، زیرا که خداوند درباره آن حضرت میفرماید پیغمبر از روی هوی و هوس سخن نمیگوید، بلکه هر چه میگوید از جانب وحی است.
بنابراین اگر ایمان ار روی تقلید و کودکانه بود نبی اکرم به او میفرمود یا علی تو هنوز کودکی و بحد بلوغ و تکلیف نرسیدهای در صورتی که نه تنها چنین حرفی را نزد، بلکه ایمانش را پذیرفت و وارث بودن و خلافت او را نیز صریحاً بعموم حاضرین گوشزد نمود.[3]
همچنین علی (ع) در آن روز از لحاظ قدرت جسمی و رشد فکری به حدی رسیده بود که برای هر کاری شایستگی داشت، لذا این کودک هیچ گاه با کودکان دیگر انس نگرفت و در جرگه آنان وارد نشد و به بازی با آنها نپرداخت، بلکه از همان اول دست پیمان خدمت و فداکاری به سوی رسول خدا دراز کرد و در تمام مراحل زندگی، مونس پیغمبر بود.
جواب دیگر اینکه در امور شرعی بعضیها بلوغ را معتبر نمیدانند. در عروة الوثقی سید یزدی میفرماید: "عبادات بچه صحیح است و بعید نیست بگوئیم که میتواند اجیر شود برای اتیان نماز دیگری".[4] و دهها روایت که میفرمایند بچهها را از سنین کم و بچگی به انجام تکالیف شرعی وادار نمایید.
اما قسمت دوم: "لما یقاس بال محمد من هذه الامة احد"؛[5] هیچ فردی از افراد این امت با خاندان پیغمبر مقایسه نمیشود.
ائمه از اول تولد تا پایان زندگی معصوم هستند. روایات زیادی داریم که پیغمبر فرموده علی در قول و فعل معصوم و از خطا و معصیت مصون است و از طرف دیگر میدانیم علی (ع) دومین شخصیت عالم هستی است، وقتی حضرت یحیی که یکی از پیامبران بزرگ الهی است در کودکی به مقام نبوت رسیده، خداوند آنچنان عقل روشن و درایتی به او داد که شایسته پذیرش این منصب شد. یا در رابطه با حضرت عیسی در سوره مریم آیه 12 آمده: ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درایت را در کودکی به او دادیم که در ابتدای تولد گفت من بنده خدایم او کتاب آسمانی به من مرحمت کرد و مرا پیامبر قرار داد. یا امام جواد در سن 7 سالگی به امامت رسید و رهبری و زعامت امت اسلامی را بدست گرفت.[6] وهمچنین امام هادی و امام زمان در کودکی به امامت و رهبری رسیدهاند، پس چه مانع دارد امام علی (ع) در کودکی با بصیرت و بینش کامل به پیامبر اسلام ایمان بیاورد، کسی که پیامبر فرموده: علی (ع) همیشه با حق است و حق و قرآن همیشه با او است تا قیامت از حق جدا نمیشود.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسر نمونه ج13.
2. شیعه در اسلام.
3. فروغ ولایت.
4. علی کیست؟ فضل اللَّه کمپانی.
5. نهج البلاغه خوئی جلد8، ص282.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . منهاج البراعة فی شرع نهج البلاغة، میرزا حبیب اللَّه خوئی، کتاب فروشی اسلامی تهران، ناشر مؤسسه دار العلم قم، چاپ سوم، ص284.
[2] . نهج البلاغه، خ/57.
[3] . منهاج البراعة شرح نهج البلاغه، جلد 8 صفحات 268 به بعد تا 290، و تاریخ طبری، بیروت، دار المعرفة، 1407 ه ق، ج19، ص74.
[4] . عروة الوثقی، ج1، ص748 علی کیست؟ فضل اللَّه کمپانی، ص20 به بعد.
[5] . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ دوم، 1385 ق، ج1، ص140.
[6] . از شیعه در اسلام، ص26 و تفسیر نمونه جلد 13، آیات 12 و 30 سوره مریم.
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) اولین مسلمان بوده است؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) اولین مسلمان بوده است؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) اولین مسلمان بوده است؟
- [سایر] اولین مسلمان چه کسی بود؟ حضرت علی (ع) یا ابوبکر؟
- [سایر] می خواستم بدونم در غدیر خم اولین کسانی که به پیامبر و امیر مومنان حضرت علی(ع)تبریک گفتند چه کسانی بودند؟و آیا ثقل در خطبه غدیر به معنی سنگ گران است یا نه؟
- [سایر] با سلام خدمت استاد گرامی. در شب 23 ماه مبارک رمضان درمراسم احیا شب قدر جنابعالی فرمودید اولین مسلمانان به ترتیب ، اول حضرت محمد(ص) بعد حضرت علی (ع) و سپس بانو خدیجه(ع) بوده اند . اما تا جائی که از قبل می دانستم و باز هم نحقیق کردم اول حضرت خدیجه(ع) مسلمان شدند و سپس جضرت علی (ع). آیا اشتباه نکردید ؟
- [سایر] اولین اشخاصی که با حضرت علی علیه السلام در واقعه غدیر بیعت نمودند چه کسانی بودند؟
- [سایر] مسئله جانشینی حضرت امام علی(ع) اولین بار در چه زمانی مطرح شد؟
- [سایر] اولین کسی که سب امام علی(ع) را شروع کرد چه کسی و چه زمانی بود؟
- [سایر] اولین شهدای صدر اسلام چه کسانی بودند و به دست چه کسی به شهادت رسیدند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغة عقد غیر دائم را بخوانند ، بعد از آنکه مدّت و مَهر را معیّن کردند ، چنانچه زن بگوید : زَوَجْتُکَ نَفْسی فٍی الْمُدَّهٍ الْمَعْلُومَهٍ عَلَی الْمَهْرٍ الْمَعْلُومٍ ، بعد بدون فاصله مرد بگوید قَبٍلْتُ صحیح است . و اگر دیگری را وکیل کنند و اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید : مَتَّعْتُ مُوَکِلَّتی مُوَکِلَّکَ فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ ، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید : قَبِلْتُ لِمُوَکِلی هکَذا صحیح میباشد . شرائط عقد :
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی فی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ) صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند و اول، وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ پس بدون فاصله، وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی هَکَذا صحیح میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آنکه مدّت و مهر را معیّن کردند، چنانچه زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعلُوم، بعد بدون فاصله مرد بگوید: قَبِلْتُ، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُوم، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذَا، صحیح می باشد. شرایط عقد
- [امام خمینی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: "زوجتک نفسی فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم" بعد بدون فاصله مرد بگوید: "قبلت" صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: "متعت موکلتی موکلک فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قبلت لموکلی هکذا"، صحیح می باشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند ، بعد از آنکه مدّت و مهر را معیّن کردند ، چنانچه زن بگوید : (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ) ، بعد بدون فاصله قابل توجهی مرد بگوید : (قَبِلْتُ) ، صحیح است . واگر دیگری را وکیل کنند ، و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید : (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ) پس بدون فاصله قابل توجهی وکیل مرد ، بگوید : (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِمُوَکِّلِی هکَذا) ، صحیح میباشد . شرائط عقد
- [آیت الله بهجت] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آنکه مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ المَعْلُوم)، و سپس مرد بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ)، صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُوم)، پس بلافاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذَا)، صحیح میباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیردائم را بخوانند بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنان چه زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی فی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ بعد بدون فاصله مرد بگوید:"قَبِلْتُ" صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول، وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی هَکَذا صحیح می باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغهی عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدّت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید:(زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعلُوم)، بعد بدون فاصله مرد بگوید:(قَبِلْتُ)، صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند و اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید:(مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُوم)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید:(قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذَا)، صحیح میباشد.