جریان نحوة دفن و محل دفن آن حضرت در منابع تاریخی اینگونه آمده است که: پس از شهادت حضرت علی علیه السلام بر اساس وصیتش فرزندان ارجمندش به پا خاستند تا شبانه آن نازنین بدن را غسل دهند و کفن کنند و به خاک سپارند. پس از انجام غسل و کفن به دستور امام حسن علیه السلام جز فرزندان امیرالمؤمنین و شماری از یاران خاص آن حضرت، همه برگشتند و آن تابوت بر دوش جبرئیل و میکائیل و حسن و حسین علیهما السلام از کوفه دور شد و بر سوی نجف (منطقه غری) رهسپار گردید. در نقطه ای از آن سرزمین، جلو تابوت به زمین آمد و فرزندان آن حضرت نیز عقب آن را بر زمین نهادند و امام حسن(ع) همان گونه که پدر سفارش فرموده بود، بر آن پیکر پاک نماز خواند پس از نماز، تابوت را کنار زدند و با جا به جا کردن خاک، آرامگاهی ساخته و پرداخته یافتند، که سنگ نوشته ای نشان می داد که آن قبر را حضرت نوح علیه السلام برای بنده برگزیده و شایسته خدا، علی علیه السلام آماده ساخته است. هنگامی که بر آن شدند تا آن پیکر مقدس را به درون قبر برند ندای منادی را از آسمان شنیدند که می گفت: آن بدن پاک را بر زمین پاک نهید، که دوست، مشتاق دیدار دوست است.[1] شیخ مفید در کتاب (الارشاد) آورده است که: قبر آنحضرت بنابه وصیّتی که نموده بود، مخفی ماند تا سقوط دولت بنی امیّه که دشمنی و کینه ورزی شدیدی نسبت به آنحضرت داشتند و چون قدرت به دست بنی عباس افتاد، در زمان امامت امام صادق علیه السلام توسط آن حضرت قبر مطهر جد بزرگوارش آشکار شد.[2] و به این جریان شیخ ابو علی طبرسی در کتاب (اعلام الوری بأعلام الهدی) اشاره کرده است.[3] در اینجا دو روایت که در رابطه با محل دفن آنحضرت وار د شده را ذکر می کنیم: 1. (ابی عمید) به سند خود می گوید: شخصی از امام حسین علیه السلام پرسید: جنازه امیرالمؤمنین علیه السلام را در کجا به خاک سپردید. فرمود: شبانه جنازه را برداشتیم و از جانب مسجد اشعث آن را بردیم تا به پشت کوفه کنار (غریین برده) و در آن جا به خاک سپردیم. 2. جابربن یزید جعفی، گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم جنازه امیرالمومنین علیه السلام در کجا ذفن شد؟ فرمود: پیش از طلوع خورشید در جانب غریین به خاک سپرده شد و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و محمد حنیفه و زنان علی علیه السلام و عبدالله بن جعفر (برادرزاده علی علیه السلام ) جنازه را در میان قبر گذاردند.[4] و اما در مورد اینکه آیا جسد مطهر آن حضرت در ابتداء محل دیگری دفن شد و بعداً به مکان فعلی منتقل شد، باید ذکر شود که بدن مبارک آن حضرت طبق روایات وارده از ابتداء در محل فعلی دفن گردید ولی چنانچه قبلاً اشاره شد برای در امان ماندن از کینه ورزی و اهانت بنی امیه نسبت به مرقد مطهر، محل دفن مخفی ماند و فرزندان علی(ع) برای اطمینان بیشتر وقتی صبح شد تابوتی از خانة امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون آوردند و به مصلای پشت کوفه بردند و امام حسن علیه السلام جلو رفته و بر آن نماز خواند و آن گاه، تابوت را پشت شتری گذاشتند و به همراه فردی به سوی مدینه روانه کردند.[5] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. ارشاد، شیخ مفید. 2. اعلام الوری، طبرسی. 3. ترجمه فرحه الفری، سید بن طاوس، ترجمه محمدتقی مجلسی. 4. کشته شدن امیرالمومنین، ابن طقطقی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . قزوینی، سید کاظم، امام علی علیه السلام از ولادت تا شهادت، مترجم علی کرمی، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، تابستان 1380، ص663 و 664. [2] . مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، موسسه آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث، چاپ اول، رجب 1413ه ق، ج اول، ص10. [3] . طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث. چاپ اول، ربیع الاولی 1417 ه ق، ج اول ص312. [4] . حلی، نگاهی بر زندگی دوازده امام علیهم السلام ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، چاپخانة دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، تابستان 1370، ص 65. [5] . حسینی مطلق، سید محمدرضا، شهید تنها مقتل امیرمؤمنان علی علیه السلام انتشارات پارسایان، چاپ اول، 1381، ص250.
آیا قبر حضرت علی(ع) مخفی بوده است و آیا مکان فعلی همان قبر اولیه ای است که برای حضرت در نظر گرفته شده بود؟
جریان نحوة دفن و محل دفن آن حضرت در منابع تاریخی اینگونه آمده است که:
پس از شهادت حضرت علی علیه السلام بر اساس وصیتش فرزندان ارجمندش به پا خاستند تا شبانه آن نازنین بدن را غسل دهند و کفن کنند و به خاک سپارند. پس از انجام غسل و کفن به دستور امام حسن علیه السلام جز فرزندان امیرالمؤمنین و شماری از یاران خاص آن حضرت، همه برگشتند و آن تابوت بر دوش جبرئیل و میکائیل و حسن و حسین علیهما السلام از کوفه دور شد و بر سوی نجف (منطقه غری) رهسپار گردید.
در نقطه ای از آن سرزمین، جلو تابوت به زمین آمد و فرزندان آن حضرت نیز عقب آن را بر زمین نهادند و امام حسن(ع) همان گونه که پدر سفارش فرموده بود، بر آن پیکر پاک نماز خواند پس از نماز، تابوت را کنار زدند و با جا به جا کردن خاک، آرامگاهی ساخته و پرداخته یافتند، که سنگ نوشته ای نشان می داد که آن قبر را حضرت نوح علیه السلام برای بنده برگزیده و شایسته خدا، علی علیه السلام آماده ساخته است.
هنگامی که بر آن شدند تا آن پیکر مقدس را به درون قبر برند ندای منادی را از آسمان شنیدند که می گفت: آن بدن پاک را بر زمین پاک نهید، که دوست، مشتاق دیدار دوست است.[1]
شیخ مفید در کتاب (الارشاد) آورده است که: قبر آنحضرت بنابه وصیّتی که نموده بود، مخفی ماند تا سقوط دولت بنی امیّه که دشمنی و کینه ورزی شدیدی نسبت به آنحضرت داشتند و چون قدرت به دست بنی عباس افتاد، در زمان امامت امام صادق علیه السلام توسط آن حضرت قبر مطهر جد بزرگوارش آشکار شد.[2]
و به این جریان شیخ ابو علی طبرسی در کتاب (اعلام الوری بأعلام الهدی) اشاره کرده است.[3] در اینجا دو روایت که در رابطه با محل دفن آنحضرت وار د شده را ذکر می کنیم:
1. (ابی عمید) به سند خود می گوید: شخصی از امام حسین علیه السلام پرسید: جنازه امیرالمؤمنین علیه السلام را در کجا به خاک سپردید. فرمود: شبانه جنازه را برداشتیم و از جانب مسجد اشعث آن را بردیم تا به پشت کوفه کنار (غریین برده) و در آن جا به خاک سپردیم.
2. جابربن یزید جعفی، گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم جنازه امیرالمومنین علیه السلام در کجا ذفن شد؟ فرمود: پیش از طلوع خورشید در جانب غریین به خاک سپرده شد و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و محمد حنیفه و زنان علی علیه السلام و عبدالله بن جعفر (برادرزاده علی علیه السلام ) جنازه را در میان قبر گذاردند.[4]
و اما در مورد اینکه آیا جسد مطهر آن حضرت در ابتداء محل دیگری دفن شد و بعداً به مکان فعلی منتقل شد، باید ذکر شود که بدن مبارک آن حضرت طبق روایات وارده از ابتداء در محل فعلی دفن گردید ولی چنانچه قبلاً اشاره شد برای در امان ماندن از کینه ورزی و اهانت بنی امیه نسبت به مرقد مطهر، محل دفن مخفی ماند و فرزندان علی(ع) برای اطمینان بیشتر وقتی صبح شد تابوتی از خانة امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون آوردند و به مصلای پشت کوفه بردند و امام حسن علیه السلام جلو رفته و بر آن نماز خواند و آن گاه، تابوت را پشت شتری گذاشتند و به همراه فردی به سوی مدینه روانه کردند.[5]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ارشاد، شیخ مفید.
2. اعلام الوری، طبرسی.
3. ترجمه فرحه الفری، سید بن طاوس، ترجمه محمدتقی مجلسی.
4. کشته شدن امیرالمومنین، ابن طقطقی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . قزوینی، سید کاظم، امام علی علیه السلام از ولادت تا شهادت، مترجم علی کرمی، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، تابستان 1380، ص663 و 664.
[2] . مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، موسسه آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث، چاپ اول، رجب 1413ه ق، ج اول، ص10.
[3] . طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث. چاپ اول، ربیع الاولی 1417 ه ق، ج اول ص312.
[4] . حلی، نگاهی بر زندگی دوازده امام علیهم السلام ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، چاپخانة دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، تابستان 1370، ص 65.
[5] . حسینی مطلق، سید محمدرضا، شهید تنها مقتل امیرمؤمنان علی علیه السلام انتشارات پارسایان، چاپ اول، 1381، ص250.
- [سایر] چرا حدود صد سال قبر امیرالمومنین علی(ع) مخفی بود؟
- [سایر] چرا قبر امام علی (ع)که در ابتدا مخفی بود توسط امامان بعدی آشکار شد ولی قبر حضرت فاطمه (س) هم چنان مخفی مانده است؟
- [سایر] علت مخفی بودن مزار علی(علیه السلام) چه بوده و قبر آن حضرت تا چه سالی مخفی مانده است؟
- [سایر] آیا صحیح است که میگویند: زهری و مالک از دشمنان حضرت امام علی(ع) و از هواداران بنی امیه بودند، و لذا فضائل امام علی(ع) را مخفی کردند و حتی یک فضیلت درباره آنحضرت روایت نکردهاند؟
- [سایر] قصیده ای از یکی از شاعران شنیدم که در آن ابیاتی به این مضمون آمده است: "کوه ها علی است. زمین علی است. آسمان علی است، ملائکه علی است. بهشت علی است، حشر، حساب، صراط، آدم، نوح و..... محمد، فاطمه، علی(ع) است و.... این شاعر همه اینها را علی (ع) قرار داد است؛ یعنی علی (ع) همه اینها است! نظر شرعی شما در این باره چیست؟
- [سایر] چرا قبر حضرت علی (ع) در نجف می باشد؟
- [سایر] نظر و دیدگاه حضرت علی(ع) درباره جانشین پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
- [سایر] نظر شیعه در مورد محسن، فرزند حضرت زهرا س و حضرت علی ع چیست؟
- [سایر] آیا مقام حضرت علی(ع) از مقام حضرت ابراهیم(ع) بالاتر است؟
- [سایر] پاسخ امام رضا(ع) به علی بن جهم در مورد شبهه حضرت داود وگناه آدم چیست؟
- [آیت الله سیستانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند ، و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند ، مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد ، مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند ، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند . و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر ، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بر دارند ، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند . و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پائین قبر باشد ، و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند . و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای رو ی قبر بگیرند . و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند ، و دعاهائی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند ، و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند ، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند ، و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت نگردد ، و پیش از آنکه لحد را پوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند ، و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند ، و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمُ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگویند . مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بَن عَلِیّ) ، پس از آن بگویند : (هَلْ اَنْتَ عَلَی العَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیْهِ ، مِنْ شَهادَةِ آن لا اِله إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیّدُ النَّبِیِّینَ وَخاتَمُ المُرْسَلِینَ ، وَاَنَّ عَلِیّاً اَمِیرُ المُؤْمِنینَ وَسَیّدُ الوَصِیّینَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَی العالَمین وَاَنَّ الحَسَنَ وَالحُسَینَ وَعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ وَمُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍ وَ جَعْفَرَ بَنَ محَمَّدَ وَ مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ وَ عَلیّ بنَ مُوسی وَ مَحَمّد بنَ علیّ وَ عَلیّ بنَ محمّدٍ و الحسنَ بنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الحُجَّةَ المَهْدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ المُؤْمِنِینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعِینَ ، وَأئِمَّتُکُ أَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبرارٌ ، یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (إذا اَتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَأَلاکَ عَنْ رَبّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِی جَوابِهِما : اللّهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم نَبِیّ¨ ، وَالاِسْلامُ دِینِی وَالقُرْآنُ کِتابِی ، وَالکَعْبَةُ قِبْلَتِی وَاَمِیرُ المُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بنُ اَبی طالِبٍ اِمامِی ، وَالحَسَنُ بْنُ عَلِیّ المُجْتَبی إمامِی ، وَالحُسَینُ بنُ عَلِیّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا إمامِی ، وَعَلِیٌّ زَیْنُ العابِدِیَن اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الباقِرُ اِمامِی ، وَجَعْفَرٌ الصادِقُ اِمامِی ، وَمُوسَی الکاظِمُ اِمامی ، وَعَلِیٌّ الرّضا اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الجَوادُ اِمامِی ، وَعَلِیٌّ الهادِی اِمامِی ، وَالحَسَنُ العَسْکَرِیٌّ اِمامِی ، وَالحُجَّةُ المُنْتَظَرُ اِمامِی ، هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّتِی وَسادَتِی وَقادَتِی وَشُفَعائِی ، بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّأُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ . ثُمَّ اعْلَمْ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (اَنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُّ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً صلیاللهعلیهوآلهوسلم نِعْمَ الرَّسُولُ ، وَاَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طالِبٍ وَاَوْلادَهُ المَعْصُومِینَ الاَئِمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ الاَئِمَّةُ ، وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلمحَقٌّ ، وَاَنَّ المَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ فِی القَبْرِ حَقٌّ ، وَالبَعْثَ حَقٌّ ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ ، وَالصّراطَ حَقٌّ ، وَالمِیزانَ حَقٌّ ، وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقٌّ ، وَاَنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وَالنّارَ حَقٌّ ، وَاَنَّ الساعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها ، وَاَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ) پس بگوید (اَفَهِمْتَ یا فُلان) و بجای فلان اسم میّت را بگوید ، پس از آن بگوید : (ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ، عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمَتِهِ) پس بگوید : (اللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ ، وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیکَ ، وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً ، اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ) .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطم باشد ، باید بگوید : بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل همر او پس او رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : بارأْتُ زَوْجَهَ مُوَکِلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . و در هر دو صورت به جای دو کلمه ( عَلی مَهْرِها ) ( بِمَهْرِها ) بگوید ، اشکال ندارد .