مأمون پس از آن که در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال 201 ه ق در (مرو) ولیعهدی را بر امام رضا علیه السلام تحمیل کرد و عهدنامه ولایت عهدی امام علیه السلام را امضاء نمود به (فضل بن سهل) دستور داد مجلس باشکوهی که مرکب از رجال دولت و اعیان و اشراف ملت و امراء و وزراء و درباریان و فرماندهان و سپاهیان و علماء و نویسندگان و شعراء و خطباء باشد، تشکیل دهد و برای اجرای تشریفات بیعت در یک روز معیّن در دربار خلافت حاضر شوند و (لباس سیاه) را که شعار (بنی عباس) در آن روز بود به لباس (سبز) که شعار (علوییّن) است، تبدیل کنند[1] و پرچم سبز برافرازند. روز دهم رمضان تمام طبقات مردم با لباس سبز در دربار (مأمون) حاضر شدند و نظامیان در محل مخصوص خود صف آرائی کردند و سایر مدعوّین در جایگاه های خود قرار گرفتند. سپس حضرت رضا علیه السلام به همراه مأمون وارد مجلس شدند و حضرت، لباس سبز تن کرده و شمشیری حمایل نموده بودند، مأمون در صدر مجلس نشست و حضرت را نیز در جایگاهی که از قبل ترتیب داده بودند و در پهلوی جایگاه مأمون بود و پرچم های سبز در بالای آن جایگاه در اهتزاز بودند، جای داد و دستور داد کیسه های طلا و نقره که اسم مبارک حضرت رضا علیه السلام هم در آن سکّه ها زده شده بود آوردند. پس از آن مأمون بر محل بلندی رفت و گفت: ای مردم، این علی بن موسی الرضا علیه السلام است که ولیعهد من است بر همه شما واجب است که با او بیعت کنید و تبریک بگوئید، اولین کسی که دست بیعت در دست امام گذاشت، خود مأمون بود و بعد به فرزند خود (عباس) دستور داد تا با آن حضرت بیعت کند و بعد از او (فضل بن سهل) وزیر اعظم (یحیی بن أکثم) مفتی اعظم دستگاه خلافت و (عبدالله بن طاهر) ذوالیمینین فرمانده سپاه، بعد عموم اشراف و رجال بنی عباس که حاضر بودند حضور امام رضا علیه السلام حاضر شده، تبریک گفته و بیعت نمودند. آن گاه کیسه های اشرفی را پیش آوردند و شاعران و سخنوران برخاسته و هر کدام در فضیلت حضرت رضا علیه السلام و ولایت عهدی او سخن ها گفته و شعرها سرودند.[2] مرحوم (صدوق) از (بیهقی) روایت نموده وقتی که با حضرت رضا به ولایت عهدی بیعت شد مردم به اطراف او پروانه وار گرد آمده و او را شادباش و مبارک باد گفتند.[3] امام علیه السلام به جانب آن ها اشاره کرد، همگی ساکت شدند سپس مضمون مطالبی را که پشت ورق عهدنامه مرقوم فرموده بود، برای مردم بیان داشت. اینک به بعضی از نکات برجسته آن مطالب که حضرت در پشت ورقه عهدنامه نوشته بود اشاره می کنیم: امام رضا علیه السلام در این فراز از سخنانش از مظالم گذشته نسبت به اهل بیت پیامبرصلی الله علیه وآله یاد کرده است که با توجه به انعکاس این مطلب در چنین عهدنامه ای رسمی و تاریخی یک اقرار ضمنی از دستگاه خلافت در مورد این ستمگری ها در گذشته و محکوم کردن آن ها به حساب می آید و اشاره به این است که چگونه زمامداران و عمال حکومت های گذشته، موجبات سلب امنیّت و اتلاف نفوس و ایجاد محدودیتها و محرومیتها در مورد دوستداران اهل بیت و امامان معصوم را فراهم آورده اند.[4] سپس مأمون از حضرت رضا علیه السلام خواست تا برای مردم خطبه ای بخواند. حضرت حمد و ثنای پروردگار را به جا آورده و آن گاه فرمود: (انّ لنا علیکم حقا برسول اللّه و لکم علیناً حقاً به فاذا انتم ادیتم الینا ذلک وجب الحق لکم)[5] از برای ما بر شما به واسطه رسول خداصلی الله علیه وآله حقی است و نیز به واسطه آن حضرت بر شما نیز بر ما حقی است پس هرگاه شما حق ما را ادا کردید، بر ما نیز مراعات حق شما لازم است. خلاصه: مراسم بیعت همزمان با جشن ولایت عهدی (امام رضا علیه السلام ) که از جانب (مأمون) ترتیب داده شده بود صورت گرفت و مأمون علیه اللعنة گرچه خواست برای بقای حکومت خود عوام فریبی کند ولی امام رضا علیه السلام از این موقعیت استفاده کرده، حقایقی را برای مردم و برای قضاوت تاریخ بیان کرده است. این رویداد در رمضان سال 201 ه ق در مرو مرکز حکومت مأمون واقع شد. و لازم به ذکر است مرو در آن زمان بزرگترین و مهم ترین پایتخت حکومت اسلامی بوده است. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ترجمه فارسی به قلم محمد تقی اصفهانی، انتشارات نور. 2- سیری در تاریخ تشیّع، داود الهامی. 3- تاریخ ارشاد، ج 2، ترجمه فارسی. 4- منتهی الآمال، ج 2، ص 327 (شرح تفصیلی بیعت). -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفید، تاریخ ارشاد، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 252؛ داود الهامی، سیری در تاریخ تشیّع، انتشارات مکتب اسلام، ص 591. [2] . همان مدرک. [3] . مفید، تاریخ ارشاد، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 253؛ داود الهامی، سیری در تاریخ تشیّع، مکتب اسلام، ص 591؛ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، جاویدان علمی، ج 2، ص 327. [4] . سیری در تاریخ تشیّع، ص 587. [5] . مفید، تاریخ ارشاد، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 253.
پس از آن که امام رضا علیه السلام ولیعهد مأمون شناخته شدند مردم کجا و چگونه با ایشان بیعت کردند؟
مأمون پس از آن که در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال 201 ه ق در (مرو) ولیعهدی را بر امام رضا علیه السلام تحمیل کرد و عهدنامه ولایت عهدی امام علیه السلام را امضاء نمود به (فضل بن سهل) دستور داد مجلس باشکوهی که مرکب از رجال دولت و اعیان و اشراف ملت و امراء و وزراء و درباریان و فرماندهان و سپاهیان و علماء و نویسندگان و شعراء و خطباء باشد، تشکیل دهد و برای اجرای تشریفات بیعت در یک روز معیّن در دربار خلافت حاضر شوند و (لباس سیاه) را که شعار (بنی عباس) در آن روز بود به لباس (سبز) که شعار (علوییّن) است، تبدیل کنند[1] و پرچم سبز برافرازند. روز دهم رمضان تمام طبقات مردم با لباس سبز در دربار (مأمون) حاضر شدند و نظامیان در محل مخصوص خود صف آرائی کردند و سایر مدعوّین در جایگاه های خود قرار گرفتند. سپس حضرت رضا علیه السلام به همراه مأمون وارد مجلس شدند و حضرت، لباس سبز تن کرده و شمشیری حمایل نموده بودند، مأمون در صدر مجلس نشست و حضرت را نیز در جایگاهی که از قبل ترتیب داده بودند و در پهلوی جایگاه مأمون بود و پرچم های سبز در بالای آن جایگاه در اهتزاز بودند، جای داد و دستور داد کیسه های طلا و نقره که اسم مبارک حضرت رضا علیه السلام هم در آن سکّه ها زده شده بود آوردند. پس از آن مأمون بر محل بلندی رفت و گفت: ای مردم، این علی بن موسی الرضا علیه السلام است که ولیعهد من است بر همه شما واجب است که با او بیعت کنید و تبریک بگوئید، اولین کسی که دست بیعت در دست امام گذاشت، خود مأمون بود و بعد به فرزند خود (عباس) دستور داد تا با آن حضرت بیعت کند و بعد از او (فضل بن سهل) وزیر اعظم (یحیی بن أکثم) مفتی اعظم دستگاه خلافت و (عبدالله بن طاهر) ذوالیمینین فرمانده سپاه، بعد عموم اشراف و رجال بنی عباس که حاضر بودند حضور امام رضا علیه السلام حاضر شده، تبریک گفته و بیعت نمودند. آن گاه کیسه های اشرفی را پیش آوردند و شاعران و سخنوران برخاسته و هر کدام در فضیلت حضرت رضا علیه السلام و ولایت عهدی او سخن ها گفته و شعرها سرودند.[2] مرحوم (صدوق) از (بیهقی) روایت نموده وقتی که با حضرت رضا به ولایت عهدی بیعت شد مردم به اطراف او پروانه وار گرد آمده و او را شادباش و مبارک باد گفتند.[3] امام علیه السلام به جانب آن ها اشاره کرد، همگی ساکت شدند سپس مضمون مطالبی را که پشت ورق عهدنامه مرقوم فرموده بود، برای مردم بیان داشت. اینک به بعضی از نکات برجسته آن مطالب که حضرت در پشت ورقه عهدنامه نوشته بود اشاره می کنیم:
امام رضا علیه السلام در این فراز از سخنانش از مظالم گذشته نسبت به اهل بیت پیامبرصلی الله علیه وآله یاد کرده است که با توجه به انعکاس این مطلب در چنین عهدنامه ای رسمی و تاریخی یک اقرار ضمنی از دستگاه خلافت در مورد این ستمگری ها در گذشته و محکوم کردن آن ها به حساب می آید و اشاره به این است که چگونه زمامداران و عمال حکومت های گذشته، موجبات سلب امنیّت و اتلاف نفوس و ایجاد محدودیتها و محرومیتها در مورد دوستداران اهل بیت و امامان معصوم را فراهم آورده اند.[4] سپس مأمون از حضرت رضا علیه السلام خواست تا برای مردم خطبه ای بخواند. حضرت حمد و ثنای پروردگار را به جا آورده و آن گاه فرمود: (انّ لنا علیکم حقا برسول اللّه و لکم علیناً حقاً به فاذا انتم ادیتم الینا ذلک وجب الحق لکم)[5] از برای ما بر شما به واسطه رسول خداصلی الله علیه وآله حقی است و نیز به واسطه آن حضرت بر شما نیز بر ما حقی است پس هرگاه شما حق ما را ادا کردید، بر ما نیز مراعات حق شما لازم است.
خلاصه: مراسم بیعت همزمان با جشن ولایت عهدی (امام رضا علیه السلام ) که از جانب (مأمون) ترتیب داده شده بود صورت گرفت و مأمون علیه اللعنة گرچه خواست برای بقای حکومت خود عوام فریبی کند ولی امام رضا علیه السلام از این موقعیت استفاده کرده، حقایقی را برای مردم و برای قضاوت تاریخ بیان کرده است.
این رویداد در رمضان سال 201 ه ق در مرو مرکز حکومت مأمون واقع شد. و لازم به ذکر است مرو در آن زمان بزرگترین و مهم ترین پایتخت حکومت اسلامی بوده است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ترجمه فارسی به قلم محمد تقی اصفهانی، انتشارات نور.
2- سیری در تاریخ تشیّع، داود الهامی.
3- تاریخ ارشاد، ج 2، ترجمه فارسی.
4- منتهی الآمال، ج 2، ص 327 (شرح تفصیلی بیعت).
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، تاریخ ارشاد، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 252؛ داود الهامی، سیری در تاریخ تشیّع، انتشارات مکتب اسلام، ص 591.
[2] . همان مدرک.
[3] . مفید، تاریخ ارشاد، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 253؛ داود الهامی، سیری در تاریخ تشیّع، مکتب اسلام، ص 591؛ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، جاویدان علمی، ج 2، ص 327.
[4] . سیری در تاریخ تشیّع، ص 587.
[5] . مفید، تاریخ ارشاد، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 253.
- [سایر] پس از آن که امام رضا(ع) ولیعهد مأمون شناخته شد مردم کجا و چگونه با ایشان بیعت کردند؟
- [سایر] علت انتخاب امام رضا (ع) به عنوان ولیعهد از جانب مامون؟علل پذیرفتن حضرت؟
- [سایر] چرا امام رضا (ع) ولایتعهدی مامون عباسی را پذیرفت؟
- [سایر] چرا امام رضا علیه السلام ولایتعهدی مامون را قبول کردند؟
- [سایر] آیا ازدواج امام رضا (ع) با خواهر یا دختر مامون تاییدی بر حکومت مامون محسوب نمی شود.؟
- [سایر] علل فراخوانی امام رضا (ع) از مدینه به مرو توسط مأمون چه بود؟
- [سایر] سفر حضرت معصومه به ایران به دعوت امام رضا(ع) بود یا فرار از خواستگاری مامون؟
- [سایر] چرا امام رضا (ع) در مقابل مأمون در خوردن سم مقاومت نکرد؟
- [سایر] مامون چه مدت پس ازامامت امام رضا (ع) حضرت را به اجبار به مرو آورد؟
- [سایر] آیا پذیرش ولایتعهدی مامون در موقعیت ونقش امام رضا (ع) تاثیر منفی داشت؟
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.