آیا پذیرش ولایتعهدی مامون در موقعیت ونقش امام رضا (ع) تاثیر منفی داشت؟
برای پاسخ این سئوال لازم است نگاه کوتاهی به زندگی امام رضا علیه السلام داشته باشیم: حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در روز یازدهم ذی القعده سال 148 ق در مدینه دیده به جهان گشود.[1] مادرش بانویی بافضیلت به نام (تُکتَم) بود که پس از تولد حضرت، از طرف امام کاظم علیه السلام (طاهره) نام گرفت.[2] کنیه او (ابوالحسن) و مشهورترین لقبش (رضا) است. آن بزرگوار پس از شهادت پدر عزیزش در سال 183 در سن 35 سالگی عهده دار مقام امامت گردید. خلفای معاصر حضرت مدت امامت آن حضرت بیست سال بود که ده سال آن، معاصر با خلافت (هارون الرشید) و پنج سال معاصر با خلافت (محمد امین) و پنج سال آخر نیز معاصر با خلافت (عبدالله المأمون) بود. امام تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود، شهر مدینه، اقامت داشت، ولی مأمون پس از رسیدن به حکومت، حضرت را به خراسان دعوت کرد و سرانجام آن حضرت در ماه صفر سال 203ق در سن 55 سالگی به شهادت رسید و در همان سرزمین به خاک سپرده شد.[3] بنابراین وقتی که مأمون امام رضا علیه السلام را به اجبار به خراسان منتقل کرد، مدّت 18 سال از امامت ایشان می گذشت (زیرا امام رضا علیه السلام در سال 201 وارد سرزمین خراسان شد).[4] و آن حضرت در این زمان کاملا در بین شیعیان و علویان شناخته شده و مورد قبول بود. یکی از دلایل انتقال آن حضرت توسط مأمون به خراسان این بود که وی می خواست آن بزرگوار را از کانون توجه شیعیان و علویان دور سازد و به نوعی وی را تحت نظر بگیرد. امام رضا علیه السلام به ویژه در مدّتی که امین و مأمون به جنگ قدرت مشغول بودند، از فرصت استفاده کرد و شیعیان را به لحاظ فکری سروسامان داد و امامت خویش را به آنان معرفی نمود. جایگاه امام رضا علیه السلام در مدینه و در بین شیعیان و علویان سبب وحشت مأمون شد و لذا آن حضرت را از مدینه به مرو منتقل کرد. در این زمان، شیعیان آن قدر زیاد شده بودند که مأمون دستور داد امام رضا علیه السلام را از مناطق و شهرهای شیعه نشین عبور ندهند. وقتی که کاروان امام علیه السلام به نیشابور رسید، شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام چون نگین آن حضرت را در میان گرفتند و آن حضرت در آن شرایط مساعد، حدیث سلسله الذهب را بیان فرمود و امامت را مکمّل توحید قرار داد.[5] با اینکه امام با اکراه و اجبار از زادگاه خود از شهر آباء و اجدادیش دور شد و در دورترین نقطه جهان اسلام آن روز بدون اینکه فردی از خویشان در پیش او باشد در طوس مظلومانه و غریبانه شربت شهادت نوشید. ام این مسئله نه تنها از منزلت وموقعیت امام نکاست بلکه فرصتهایی پیش آمد که علوم اهل بیت منتشر گردید وشناخت مردم وپیروان نحله های مختلف از امامت واسلام تغییر وترقی یافت ؛ اسلام واقعی برای دیگران در این زمان شناخته شد وبسیاری به اهل بیت گرایش یافته وعاشقانه به دیدار امام شناختند از طرفی بسیاری از شبهات وارد بردین توسط امام پاسخ داده شد ؛ حاصل حضور امام در مرو وپذیرش ولایتعهدی فراتر از آنچه بود که مامون درپی آن بود ؛ مجموعه روایات علمی که از حضرت در این زمان جمع آوری شده وبه دست رسیده نمایانگرآثار این رفتار امام است که در مقابل اجبار مامون به مرو آمد وولایتهدی را پذیرفت. نتیجه مثبت دیگر این بود که نه تنها موقعیت امام کاهش نیافت بلکه موقعیت عباسیان وعدم شایستگی آنان به خلافت وحکومت روشن تر گردید وامام به صراحت به مامون فرمود تو که شایسته این مقام نیستی نمی توانی آنرا به دیگری نتقل کنی ، مواضع صریح امام در مقابل مامون ومواضع علمی و...همه به سود اهل بیت وبه شناخته شدن جایگاه امامت انجامید.[6] دیگر فایده مهم حضور امام (ع) درایران وپذیرش ولایتعهدی این بود که انشعابات وتفرقه در شیعه کاهش یافت چون دراین زمان شرایط مساعد شد تا در مدّت 20 سال و به ویژه در دوران ولیعهدی مسأله امامت را کاملا تشریح و تبیین نماید. به خصوص مناظرات آن حضرت در حضور مأمون و سایر شخصیت های لشکری و کشوری با نمایندگان مذاهب و ادیان مختلف، سبب اثبات حقانیت مذهب شیعه اثنی عشری شد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. زندگانی سیاسی امام رضا (ع)، جعفر مرتضی عاملی. 2.حیات فکری سیاسی امامان شیعه ،جعفریان . پی نوشتها: [1]. شیخ، مفید، الارشاد، قم، چاپ اول، 1413ق، ج2، ص247؛ کلینی، الاصول من الکافی، الموتمر العالمی لالفیه، تهران، مکتبه الصدوق،چاپ اول، 1381ش، ج1، ص486؛ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ص313. [2]. همان، ص313؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، 1385ش، ج49، ص5 و 7. [3]. اصول کافی، همان، ص486، ارشاد مفید، همان، ص247. [4]. مهدی پیشوائی، سیره پیشوایان، قم، موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق (ع)، چاپ اول، 1372ش، ص480. [5]. همان، ص495، جعفر مرتضی عاملی، زندگانی سیاسی امام رضا (ع)، ترجمه جمعی از محققین حوزه علمیه قم، انتشارات کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، چاپ اول، 1365ش، ص134 و 135. [6] . برگرفته از مجموعه مقالات همایش علمی پژوهشی امام رضا در زنجان؛چاپ دانشگاه زنجان ،مقاله امیر علی حسنلو . منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا پذیرش ولایتعهدی مامون در موقعیت ونقش امام رضا (ع) تاثیر منفی داشت؟


پاسخ:

برای پاسخ این سئوال لازم است نگاه کوتاهی به زندگی امام رضا علیه السلام داشته باشیم:
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در روز یازدهم ذی القعده سال 148 ق در مدینه دیده به جهان گشود.[1] مادرش بانویی بافضیلت به نام (تُکتَم) بود که پس از تولد حضرت، از طرف امام کاظم علیه السلام (طاهره) نام گرفت.[2] کنیه او (ابوالحسن) و مشهورترین لقبش (رضا) است.
آن بزرگوار پس از شهادت پدر عزیزش در سال 183 در سن 35 سالگی عهده دار مقام امامت گردید.

خلفای معاصر حضرت
مدت امامت آن حضرت بیست سال بود که ده سال آن، معاصر با خلافت (هارون الرشید) و پنج سال معاصر با خلافت (محمد امین) و پنج سال آخر نیز معاصر با خلافت (عبدالله المأمون) بود.
امام تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود، شهر مدینه، اقامت داشت، ولی مأمون پس از رسیدن به حکومت، حضرت را به خراسان دعوت کرد و سرانجام آن حضرت در ماه صفر سال 203ق در سن 55 سالگی به شهادت رسید و در همان سرزمین به خاک سپرده شد.[3]
بنابراین وقتی که مأمون امام رضا علیه السلام را به اجبار به خراسان منتقل کرد، مدّت 18 سال از امامت ایشان می گذشت (زیرا امام رضا علیه السلام در سال 201 وارد سرزمین خراسان شد).[4] و آن حضرت در این زمان کاملا در بین شیعیان و علویان شناخته شده و مورد قبول بود.
یکی از دلایل انتقال آن حضرت توسط مأمون به خراسان این بود که وی می خواست آن بزرگوار را از کانون توجه شیعیان و علویان دور سازد و به نوعی وی را تحت نظر بگیرد.
امام رضا علیه السلام به ویژه در مدّتی که امین و مأمون به جنگ قدرت مشغول بودند، از فرصت استفاده کرد و شیعیان را به لحاظ فکری سروسامان داد و امامت خویش را به آنان معرفی نمود.
جایگاه امام رضا علیه السلام در مدینه و در بین شیعیان و علویان سبب وحشت مأمون شد و لذا آن حضرت را از مدینه به مرو منتقل کرد.
در این زمان، شیعیان آن قدر زیاد شده بودند که مأمون دستور داد امام رضا علیه السلام را از مناطق و شهرهای شیعه نشین عبور ندهند.
وقتی که کاروان امام علیه السلام به نیشابور رسید، شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام چون نگین آن حضرت را در میان گرفتند و آن حضرت در آن شرایط مساعد، حدیث سلسله الذهب را بیان فرمود و امامت را مکمّل توحید قرار داد.[5]
با اینکه امام با اکراه و اجبار از زادگاه خود از شهر آباء و اجدادیش دور شد و در دورترین نقطه جهان اسلام آن روز بدون اینکه فردی از خویشان در پیش او باشد در طوس مظلومانه و غریبانه شربت شهادت نوشید. ام این مسئله نه تنها از منزلت وموقعیت امام نکاست بلکه فرصتهایی پیش آمد که علوم اهل بیت منتشر گردید وشناخت مردم وپیروان نحله های مختلف از امامت واسلام تغییر وترقی یافت ؛ اسلام واقعی برای دیگران در این زمان شناخته شد وبسیاری به اهل بیت گرایش یافته وعاشقانه به دیدار امام شناختند از طرفی بسیاری از شبهات وارد بردین توسط امام پاسخ داده شد ؛ حاصل حضور امام در مرو وپذیرش ولایتعهدی فراتر از آنچه بود که مامون درپی آن بود ؛ مجموعه روایات علمی که از حضرت در این زمان جمع آوری شده وبه دست رسیده نمایانگرآثار این رفتار امام است که در مقابل اجبار مامون به مرو آمد وولایتهدی را پذیرفت.
نتیجه مثبت دیگر این بود که نه تنها موقعیت امام کاهش نیافت بلکه موقعیت عباسیان وعدم شایستگی آنان به خلافت وحکومت روشن تر گردید وامام به صراحت به مامون فرمود تو که شایسته این مقام نیستی نمی توانی آنرا به دیگری نتقل کنی ، مواضع صریح امام در مقابل مامون ومواضع علمی و...همه به سود اهل بیت وبه شناخته شدن جایگاه امامت انجامید.[6]
دیگر فایده مهم حضور امام (ع) درایران وپذیرش ولایتعهدی این بود که انشعابات وتفرقه در شیعه کاهش یافت چون دراین زمان شرایط مساعد شد تا در مدّت 20 سال و به ویژه در دوران ولیعهدی مسأله امامت را کاملا تشریح و تبیین نماید. به خصوص مناظرات آن حضرت در حضور مأمون و سایر شخصیت های لشکری و کشوری با نمایندگان مذاهب و ادیان مختلف، سبب اثبات حقانیت مذهب شیعه اثنی عشری شد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. زندگانی سیاسی امام رضا (ع)، جعفر مرتضی عاملی.
2.حیات فکری سیاسی امامان شیعه ،جعفریان .

پی نوشتها:
[1]. شیخ، مفید، الارشاد، قم، چاپ اول، 1413ق، ج2، ص247؛ کلینی، الاصول من الکافی، الموتمر العالمی لالفیه، تهران، مکتبه الصدوق،چاپ اول، 1381ش، ج1، ص486؛ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ص313.
[2]. همان، ص313؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، 1385ش، ج49، ص5 و 7.
[3]. اصول کافی، همان، ص486، ارشاد مفید، همان، ص247.
[4]. مهدی پیشوائی، سیره پیشوایان، قم، موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق (ع)، چاپ اول، 1372ش، ص480.
[5]. همان، ص495، جعفر مرتضی عاملی، زندگانی سیاسی امام رضا (ع)، ترجمه جمعی از محققین حوزه علمیه قم، انتشارات کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، چاپ اول، 1365ش، ص134 و 135.
[6] . برگرفته از مجموعه مقالات همایش علمی پژوهشی امام رضا در زنجان؛چاپ دانشگاه زنجان ،مقاله امیر علی حسنلو .
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین