در رابطه با سفر حضرت فاطمه معصومه به طرف ایران و علت این سفر و اینکه آیا آن حضرت به خواست خودشان اقدام به این مسافرت نمودند یا اینکه از جانب برادر بزرگوارشان حضرت امام رضا _ علیه السّلام _ دعوتی داشتند. در مورد اینکه دعوتنامهای از سوی امام رضا علیه السّلام برای خواهر محترمهشان ارسال شده یا نه در منابع دست اول از جمله تاریخ قم که از منابع معتبر و دست اول در تاریخ قم و حضرت فاطمه معصومه است چیزی بیان نشده اما برخی منابع که اخیراً چاپ شدهاند به این امر اشاره کردهاند ولی سندی را که بیان کنندة این چنین نامهای بوده بیان نکردهاند و همچنین اشارهای به متن نامه نکردهاند. آقای میر عظیمی در کتاب خود نوشتهاند که: (حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا _ علیه السّلام _ نامهای خطاب به خواهر گرامیش حضرت فاطمه معصومه (س) مرقوم فرموده و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه ارسال فرموده است امام رضا _ علیه السّلام _ به غلام دستور داده که در هیچ منزل توقف نکنند تا در اندک زمان ممکن آن رقیمه را به مدینه برساند. آنگاه نشانی خانه حضرت موسی بن جعفر _ علیه السّلام _ را برای او بیان فرمود تا از کسی نشان نپرسد غلام خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام را به خدمت حضرت معصومه تسلیم نمود حضرت فاطمه معصومه به مجرد رسیدن نامه برادر خود را آماده سفر میکند.)[1] همانطور که گفته شد نویسنده هیچ اشارهای به سند و مدرک نمیکند. البته این امکان هم هست شاید نامهای وجود داشته ولی در گذشت زمان مفقود شده و یا از بین رفته. و اکثر کسانی که در رابطه با حضرت فاطمه معصومه(س) قلمفرسائی کردهاند از تاریخ قم کمک گرفتهاند و در آن نیز مطلبی راجع به نامه امام مطالبی به میان نیامده. در انوار المشعشعین آمده که: (آنکه نقل شده از برای حرکت نمودن آن منصوره از مدینه به سوی خراسان بیاید... این مطلب مأخذ صحیحی ندارد و در منبعی هم یافت نشده بلکه جهت حرکت همان محبت برادری و خواهری بوده.)[2] در حدود 25 منبع از منابع دست اول که در رابطه با زندگی حضرت فاطمه معصومه را بررسی و مطالعه شد، چیزی در این زمینه وجود نداشت و اکثر منابع علت حرکت خانم فاطمه معصومه را همان محبت برادری و شوق زیارت برادر بیان کردهاند. اگر هم دعوتی از سوی امام رضا _ علیه السّلام _ برای سفر خانم فاطمه معصومه صورت گرفته باشد که فعلاً محرز نیست، در راستای خنثی کردن اهداف مأمون بوده و امام میخواستند خواهر گرامیشان شیعیان را از اهداف مأمون آگاه سازند و نقشههای مأمون را نقش بر آب کنند. برخی هم معتقدند که چون حضرت فاطمه معصومه تنها خواهری است که از میان دیگر خواهران به جانب ایران سفر کرده، این دلیل بر دعوت امام رضا از آن حضرت است در حالی که امام 19 یا 21 خواهر داشته است؛ آنچه مسلم و محرز است خانم فاطمه معصومه ازدواج نکردهاند اما اینکه آیا از حضرت خواستگاری صورت گرفته یا نه از جمله از جانب مأمون که در برخی منابع بدان اشاره شده اگر هم این امر صورت گرفته باشد سند معتبر و مستدلی وجود ندارد و صرف ادعا است. کسانی که این را بیان کردهاند با توجه به همان نامه امام به حضرت معصومه (س) مطلب نوشتهاند که آن نامه هم ثابت نشده است یا لااقل موجود نیست. اما اگر این امر واقع شده باشد از این اقدام هم مأمون میخواسته در راستای اهداف خود سود جوید از برخی منابع ظاهر میشود اینکه مأمون چون احساس دشمنی از علویین نمود از حضرت رضا _ علیه السّلام _ حضرت معصومه (س) را خواستگاری کرد. حضرت نوشت تا اینکه آن بانو حرکت کرده به سمت ایران آمده.[3]در این جا هم نویسنده اشارهای به سند و مدرک به گفته خود ارائه نمیدهد. میتوان این نتیجه را در رابطه با سفر حضرت معصومه به ایران گرفت که آن بانوی بزرگ چون در دوران کودکی از رنجهای پدر بزرگوارشان متحمل میشد و بعد از شهادت پدر تنها ملجأ و پناه خود را برادر بزرگوارشان میدیدند و آن حضرت هم مدت یک سال از وطن دور بوده و علاقه و محبت برادری و خواهری موجب میشود که عازم خراسان شوند. و اگر هم نامهای از جانب امام دریافت نموده باشند و یا اینکه خواستگاری از جانب مأمون صورت گرفته یا نه، منبع محکم و مستدلی در این رابطه وجود ندارد. یا لااقل این حقیر پیدا نکردم. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تاریخ قم، حسن بن محمد، ترجمه حسن بن علی بن حسن. 2. پدر فروزان، عباس فیاض، چاپ 1364 م. 3. احوالات حضرت فاطمه معصومه، شیخ محمد حسین مفلس (مخطوط). 4. تاریخچه قم و حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی. 5. حضرت معصومه و شهر قم، محمد حکیمی. 6. حیات الست، شیخ مهدی منصوری. 7. کریمة اهلبیت، علی اکبر مهدیپور. پی نوشتها: [1] . میرعظیمی،سید جعفر، بارگاه فاطمه معصومه تجلیگاه حضرت فاطمه زهرا (س) ، چاپ دوم. نهضت، 1376، ص 24. [2] . نائینی اردستانی کجوئی، محمد بن حسین، انوار المشعشعین، بیان حالات الرواة ،،،، ، نشر کتابخانه مرعشی نجفی، ج 2، ص 275. [3] . موسوی، سید ابراهیم، جامع الانساب در تاریخچه امامزادگان، ص 22، ناشر بوذر جمهری، مصطفوی تهرانی. منبع: اندیشه قم
در رابطه با سفر حضرت فاطمه معصومه به طرف ایران و علت این سفر و اینکه آیا آن حضرت به خواست خودشان اقدام به این مسافرت نمودند یا اینکه از جانب برادر بزرگوارشان حضرت امام رضا _ علیه السّلام _ دعوتی داشتند.
در مورد اینکه دعوتنامهای از سوی امام رضا علیه السّلام برای خواهر محترمهشان ارسال شده یا نه در منابع دست اول از جمله تاریخ قم که از منابع معتبر و دست اول در تاریخ قم و حضرت فاطمه معصومه است چیزی بیان نشده اما برخی منابع که اخیراً چاپ شدهاند به این امر اشاره کردهاند ولی سندی را که بیان کنندة این چنین نامهای بوده بیان نکردهاند و همچنین اشارهای به متن نامه نکردهاند.
آقای میر عظیمی در کتاب خود نوشتهاند که: (حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا _ علیه السّلام _ نامهای خطاب به خواهر گرامیش حضرت فاطمه معصومه (س) مرقوم فرموده و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه ارسال فرموده است امام رضا _ علیه السّلام _ به غلام دستور داده که در هیچ منزل توقف نکنند تا در اندک زمان ممکن آن رقیمه را به مدینه برساند. آنگاه نشانی خانه حضرت موسی بن جعفر _ علیه السّلام _ را برای او بیان فرمود تا از کسی نشان نپرسد غلام خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام را به خدمت حضرت معصومه تسلیم نمود حضرت فاطمه معصومه به مجرد رسیدن نامه برادر خود را آماده سفر میکند.)[1]
همانطور که گفته شد نویسنده هیچ اشارهای به سند و مدرک نمیکند. البته این امکان هم هست شاید نامهای وجود داشته ولی در گذشت زمان مفقود شده و یا از بین رفته. و اکثر کسانی که در رابطه با حضرت فاطمه معصومه(س) قلمفرسائی کردهاند از تاریخ قم کمک گرفتهاند و در آن نیز مطلبی راجع به نامه امام مطالبی به میان نیامده. در انوار المشعشعین آمده که: (آنکه نقل شده از برای حرکت نمودن آن منصوره از مدینه به سوی خراسان بیاید... این مطلب مأخذ صحیحی ندارد و در منبعی هم یافت نشده بلکه جهت حرکت همان محبت برادری و خواهری بوده.)[2]
در حدود 25 منبع از منابع دست اول که در رابطه با زندگی حضرت فاطمه معصومه را بررسی و مطالعه شد، چیزی در این زمینه وجود نداشت و اکثر منابع علت حرکت خانم فاطمه معصومه را همان محبت برادری و شوق زیارت برادر بیان کردهاند.
اگر هم دعوتی از سوی امام رضا _ علیه السّلام _ برای سفر خانم فاطمه معصومه صورت گرفته باشد که فعلاً محرز نیست، در راستای خنثی کردن اهداف مأمون بوده و امام میخواستند خواهر گرامیشان شیعیان را از اهداف مأمون آگاه سازند و نقشههای مأمون را نقش بر آب کنند.
برخی هم معتقدند که چون حضرت فاطمه معصومه تنها خواهری است که از میان دیگر خواهران به جانب ایران سفر کرده، این دلیل بر دعوت امام رضا از آن حضرت است در حالی که امام 19 یا 21 خواهر داشته است؛
آنچه مسلم و محرز است خانم فاطمه معصومه ازدواج نکردهاند اما اینکه آیا از حضرت خواستگاری صورت گرفته یا نه از جمله از جانب مأمون که در برخی منابع بدان اشاره شده اگر هم این امر صورت گرفته باشد سند معتبر و مستدلی وجود ندارد و صرف ادعا است. کسانی که این را بیان کردهاند با توجه به همان نامه امام به حضرت معصومه (س) مطلب نوشتهاند که آن نامه هم ثابت نشده است یا لااقل موجود نیست.
اما اگر این امر واقع شده باشد از این اقدام هم مأمون میخواسته در راستای اهداف خود سود جوید از برخی منابع ظاهر میشود اینکه مأمون چون احساس دشمنی از علویین نمود از حضرت رضا _ علیه السّلام _ حضرت معصومه (س) را خواستگاری کرد. حضرت نوشت تا اینکه آن بانو حرکت کرده به سمت ایران آمده.[3]در این جا هم نویسنده اشارهای به سند و مدرک به گفته خود ارائه نمیدهد.
میتوان این نتیجه را در رابطه با سفر حضرت معصومه به ایران گرفت که آن بانوی بزرگ چون در دوران کودکی از رنجهای پدر بزرگوارشان متحمل میشد و بعد از شهادت پدر تنها ملجأ و پناه خود را برادر بزرگوارشان میدیدند و آن حضرت هم مدت یک سال از وطن دور بوده و علاقه و محبت برادری و خواهری موجب میشود که عازم خراسان شوند. و اگر هم نامهای از جانب امام دریافت نموده باشند و یا اینکه خواستگاری از جانب مأمون صورت گرفته یا نه، منبع محکم و مستدلی در این رابطه وجود ندارد. یا لااقل این حقیر پیدا نکردم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ قم، حسن بن محمد، ترجمه حسن بن علی بن حسن.
2. پدر فروزان، عباس فیاض، چاپ 1364 م.
3. احوالات حضرت فاطمه معصومه، شیخ محمد حسین مفلس (مخطوط).
4. تاریخچه قم و حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی.
5. حضرت معصومه و شهر قم، محمد حکیمی.
6. حیات الست، شیخ مهدی منصوری.
7. کریمة اهلبیت، علی اکبر مهدیپور.
پی نوشتها:
[1] . میرعظیمی،سید جعفر، بارگاه فاطمه معصومه تجلیگاه حضرت فاطمه زهرا (س) ، چاپ دوم. نهضت، 1376، ص 24.
[2] . نائینی اردستانی کجوئی، محمد بن حسین، انوار المشعشعین، بیان حالات الرواة ،،،، ، نشر کتابخانه مرعشی نجفی، ج 2، ص 275.
[3] . موسوی، سید ابراهیم، جامع الانساب در تاریخچه امامزادگان، ص 22، ناشر بوذر جمهری، مصطفوی تهرانی.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] آیا امام رضا(ع) بعد از شهادت حضرت معصومه(س) به قم سفر کردهاند یا خیر؟ همراهان حضرت معصومه در سفر به ایران چه کسانی بودهاند؟
- [سایر] آیا سفر حضرت معصومه به قم به دستور امام رضا(ع) بود؟
- [سایر] آیا سفر حضرت معصومه (س)به ایران بدون تدبیر یا با توطئه مامون بود؟
- [سایر] حضرت معصومه (ع) از سفر به ایران چه هدفی داشت؟
- [سایر] چرا حضرت معصومه (س)از مسیر سفرامام رضا(ع)به ایران نیامدند؟
- [سایر] حضرت معصومه س چگونه به ایران سفر کرد؟
- [سایر] آیا دختران حضرت امام کاظم(ع) بویژه حضرت معصومه(س) ازدواج کرده اند؟ اگر نه چرا؟
- [سایر] اوضاع سیاسی و فرهنگی زمان امام موسی کاظم ع و حضرت معصومه س را بیان کنید؟
- [سایر] چرا در زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) باید رو به قبله و در زیارت امام رضا (علیه السلام) برای خواندن زیارت، قبله باید پشت سر ما واقع شود؟
- [سایر] علت عدم ازدواج دختران مکرم موسی بن جعفر(ع) به ویژه حضرت معصومه سلام الله علیها از جهات گوناگون (چنانچه صحت دارد) چه بوده است؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.