امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام در سال 148 ه در مدینه متولد شدند.[1] آن حضرت در سال 183 ه به امامت رسیدند. در این زمان هارون خلیفه ستمگر عباسی حکومت جامعه اسلامی را در دست داشت. بعد از هارون امر خلافت در اختیار امین قرار داشت. سپس مأمون با شکست دادن برادرش در سال 198 ه توانست حکومت را در اختیار بگیرد. در سال 200 ه مأمون امام رضا علیه السّلام را به جهت مقاصد شوم سیاسیاش به مرو فراخواند. و سپس ولایتعهدی را بر آن حضرت تحمیل کرد. امام رضا علیه السّلام خود در این زمینه میفرماید: (خداوندا تو میدانی که مرا اکراه نمودند و به ضرورت این امر را اختیار کردم ... خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نمیباشد مگر از جانب تو. پس توفیق ده مرا که دین تو را به پا دارم و سنت پیغمبر تو را زنده بدارم.)[2] یکی از اقدامات مأمون هنگام حضور امام رضا علیه السّلام تشکیل دادن جلسات بحث با فرق و مذاهب کلامی و علمای سایر ادیان بود. هر چند حضرت قبل از تشکیل این مجالسِ مناظره، مناظراتی با فرق و مذاهب کلامی گوناگون داشتند، اما هدف مأمون این بود که امام رضا علیه السّلام را در این جلسات شکست دهد. تا موقعیت معنوی امام رضا علیه السّلام در نظر مردم کاهش یابد. در این رابطه جعفر مرتضی عاملی مینویسد: (مأمون برای مغلوب ساختن امام رضا علیه السّلام شروع به گردآوری علما و معتزلیان و اهل کلام که اصحاب جدل و کلام و استدلال و مو شکافی بودند نمود. تا با امام رضا علیه السّلام درافتند و در هر مجلسی از قدر علمی امام بکاهند. و او را در زمینة بزرگترین چیزی که خود و پدرانش علیهم السّلام ادعا میکردند، یعنی علم و شناختِ آثار و علوم پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله ، که بر حسب اعتقاد شیعیان، بزرگترین شرط و لازمه پیشوائی امام بود، شکست دهند.)[3] آن حضرت در مجالس مناظره، با فصاحت و بلاغت، میراث جد بزرگوارشان را در مقابل اشکال تراشیهای دیگران محافظت نموده و بدون استثنا تمام دانشمندان را مغلوب ساختند. برخی از آنها به حقانیت آن حضرت و دین اسلام اعتراف کردند و برخی همانند عمران صابی مسلمان شدند. بیان همه جلسات مناظره و تمام گفتگوها و سئوال و جوابها خود کتابی مفصل است که ما به گوشهای از این مباحث اشاره میکنیم. یکی از مهمترین مجالس مناظرات آن حضرت، مناظرات مرو میباشد. در این جلسه مأمون رهبران مکاتب (کلامی و خلفی) و مذاهب (اسلام، یهود، مسیح، صابئی، هندو و...) را جمعآوری کرد که شاید امام رضا علیه السّلام را در یک مناظره علمی شکست دهند. ولی مقصود او حاصل نشد. علاوه بر اینکه در این مناظرات آن حضرت، با رهبران چهار مکتب و مذهب معروف مناظره کردند از این جهت میبینیم (این مناظره از طلوع آفتاب تا بعد از نماز مغرب طول کشیده است.)[4] آن حضرت در این جلسه با جاثلیق دانشمند مسیحیان، رأس الجالوت دانشمند یهودی، هیربذ اکبر بزرگ زرتشتیان، عمران صابی[5] مناظره کردند. سپس در جلسهای جداگانه با علی بن محمّد جهم و سلیمان مروزی هم مناظره نمودند. مناظره اوّل با جاثلیق:[6] در ابتدای این مناظره جاثلیق گفت: من چگونه با شما بحث کنم و حال آنکه استدلال شما به کتابی است که من آن را قبول ندارم؟ حضرت فرمود: ای نصرانی اگر از انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟ گفت: آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد. امام رضا علیه السّلام فرمود: هر چه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو! جاثلیق گفت: دربارة نبوت عیسی و کتابش چه میگوئی؟ امام رضا علیه السّلام فرمود: من به نبوت عیسی و کتابش و آنچه به امتش بشارت داد، و حواریون به آن اقرار کردهاند، اعتراف میکنم و به نبوت عیسی که اقرار به نبوت محمّد صلّی الله علیه و آله و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم. سپس جاثلیق 2 شاهد بر این مطلب از امام درخواست کرد ... امام رضا علیه السّلام فرمود: سوگندت میدهم. آیا انجیل این سخن را بیان نمیکند که یوحنا گفت: حضرت مسیح علیه السّلام ، مرا از دین محمّد صلّی الله علیه و آله عربی باخبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پیامبری خواهد آمد ... جاثلیق: آری این سخن یوحنا از مسیح نقل شده اما نگفته این در چه زمانی واقع می شود و این گروه را برای ما نام نبرده تا آنها را بشناسیم، امام علیه السّلام : اگر ما کسی را بیاوریم که انجیل را بخواند و نام محمد(ص) و اهل بیتش(ع) راتلاوت کند آیا به او ایمان می آوری ؟ جاثلیق: بسیار خوب سپس امام به نسطاس رومی فرمود: آیا سِفر سوم انجیل را در حفظ داری نسطاس گفت: بسیار خوب از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت بزرگ یهودیان فرمود: آیا تو هم انجیل میخوانی؟ گفت: آری به جان خودم سوگند. امام رضا علیه السّلام فرمود: آن سِفر سوم را بخوان اگر در آن ذکری از محمّد صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السّلام بود به نفع من شهادت بده. سپس خود آن حضرت سِفر سوم را قرائت کرد تا به نام پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید متوقف شد. رو به جاثلیق کرد و فرمود: ای نصرانی، تو را به حق مسیح و مادرش آیا میدانی من از انجیل باخبرم، جاثلیق: آری سپس امام نام پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت(ع) و امّتش را برای او تلاوت کرد. سپس فرمود: ای نصرانی چه میگویی آیا این سخن عیسی بن مریم است؟ جاثلیق: من انکار نمیکنم آنچه در انجیل برای من روشن شده است، و به آن اعتراف دارم. امام رضا علیه السّلام : همگی شاهد باشید که او اقرار کرد. در ادامه این مناظره آن حضرت با جاثلیق در رابطه با الوهیت عیسی علیه السّلام مناظره کرد و جاثلیق که پاسخی نداشت تسلیم شد و گفت: القول قولک و لا اله الا الله.[7] مناظره امام رضا علیه السّلام با جاثلیق به گونهای بود که جاثلیق درمانده شد و گفت: (به مسیح قسم گمان نمیکردم بین مسلمانان فردی مثل تو پیدا شود.)[8] مناظره دوم امام رضا علیه السّلام در مرو با رأس الجالوت بزرگ یهودیان: در این مناظره رأس الجالوت از اثبات نبوت حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله پرسید؛ امام رضا علیه السّلام دلائل قانع کنندهای برای او ذکر کرد. سپس امام رضا علیه السّلام از اثبات پیامبری موسی علیه السّلام از وی سؤال کرد رأس الجالوت جواب داد: او کارهای خارقالعاده انجام داده که احدی از انبیای پیشین انجام ندادهاند ... امام رضا علیه السّلام فرموند: پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسیح نمیکنید که مردگان را زنده میکرد و ... رأس الجالوت: میگویند چنین کارهایی را میکرده ولی ما هرگز ندیدهایم. امام رضا علیه السّلام : آیا معجزات موسی را با چشم خود دیدهای؟ رأس الجالوت در اینجا جوابی نداشت که بدهد. ...[9] مناظره سوم با بزرگ هیر بدان: امام رضا علیه السّلام رو به او کرد و فرمود: به من بگو این زرتشت را که پیامبر میدانی بر طبق کدام دلیل است؟ بزرگ هیر بدان گفت: او کارهای خارقالعادهای انجام داده که احدی قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را ندیدهایم ولی اخبار پیشینیان ما گواه بر این معنی است. امام علیه السّلام : آیا جز این است که اخبار پیشینیان به شما رسیده و پیروی کردهاید؟ گفت: آری. امام رضا علیه السّلام : همین گونه است سایر امتها و پیامبران[10] پس چرا این پیامبران را قبول ندارید و تنها تکیه روی زرتشت میکنید؟ بزرگ هیربدان خاموش گشت و پاسخی نداشت.)[11] یکی دیگر از مناظرات آن حضرت در مرو با عمران صابی ( یکی از متکلمان) میباشد. این مناظره از مناظرات طولانی آن حضرت است در این مناظره بارها عمران صابی سکوت کرد و نتوانست پاسخ امام علیه السّلام را بدهد. سرانجام این مناظره به اسلام عمران صابی منجر شد. از دیگر مناظرات آن حضرت در مرو مناظره آن حضرت است با ( علی بن محمد الجهم) . وی عقایدی انحرافی درباره عصمت انبیاء داشت. در پایان این مناظره علی بن محمد الجهم گریه کرد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من توبه میکنم و تعهد مینمایم از امروز به بعد درباره پیامبران خدا، جز آن چه شما فرمودید نگویم).[12] نتیجه بحث: مناظرات امام رضا علیه السّلام با فرق گوناگون و مذاهب جهانی مناظراتی شیرین و غرور آفرین برای مسلمانان و شیعیان است. ذکر همه این مناظرات در فراخور این مقاله مختصر نبود. لذا به موارد کوتاهی از مناظرات اشاره شد. در این مناظرات، امام رضا علیه السّلام به مدد دانش بیکرانشان عالمان سایر فرق و ادیان جهانی را شکست دادند و در برخی از موارد باعث اسلام آوردن آنها شدند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ج1 و 2. 2. شیخ صدوق، توحید. 3. علامه جعفری، مناظرات امام رضا علیه السّلام با عمران صابئی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفید، ارشاد، ترجمة: محمّد باقر ساعدی، تهران. کتابفروشی اسلامیه، 1351، ص 591. [2] . ابن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات،1404 ه، ج1، ص36. [3] . عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیه لِلْاِمام الرضا علیه السّلام ، ترجمه دفتر انتشارات اسلامی، تهران، کنگره جهانی حضرت رضا علیه السّلام ، 1356، ص 358. [4] . مرتضوی، سیدمحمّد، نهضت کلامی در عصر امام رضا علیه السّلام ، مشهد، مؤسسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1375، ص135. [5] . او از مذهب صابئین دفاع میکرد. صابئین گروهی هستند که خود را پیرو یحیی علیه السّلام میدانند ولی به دو گروه موحد و مشرک تقسیم میشوند. پیشین، ص 136. [6] . این مناظره در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج 2، ص 230 به بعد بیان شده است. [7] . قمی، ابن بابویه، پیشین، ج 2، ص 232 به بعد. [8] . همان، ج 2، ص 238. [9] . همان، ج 2، ص 241. [10] . امام رضا علیه السّلام نام عیسی علیه السّلام موسی علیه السّلام و حضرت محمد صلّی الله علیه و آله را ذکر فرمودند. [11] . همان، ج2، ص 242. [12] . همان، ج2، ص 272.
امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام در سال 148 ه در مدینه متولد شدند.[1] آن حضرت در سال 183 ه به امامت رسیدند. در این زمان هارون خلیفه ستمگر عباسی حکومت جامعه اسلامی را در دست داشت. بعد از هارون امر خلافت در اختیار امین قرار داشت. سپس مأمون با شکست دادن برادرش در سال 198 ه توانست حکومت را در اختیار بگیرد. در سال 200 ه مأمون امام رضا علیه السّلام را به جهت مقاصد شوم سیاسیاش به مرو فراخواند. و سپس ولایتعهدی را بر آن حضرت تحمیل کرد. امام رضا علیه السّلام خود در این زمینه میفرماید: (خداوندا تو میدانی که مرا اکراه نمودند و به ضرورت این امر را اختیار کردم ... خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نمیباشد مگر از جانب تو. پس توفیق ده مرا که دین تو را به پا دارم و سنت پیغمبر تو را زنده بدارم.)[2] یکی از اقدامات مأمون هنگام حضور امام رضا علیه السّلام تشکیل دادن جلسات بحث با فرق و مذاهب کلامی و علمای سایر ادیان بود. هر چند حضرت قبل از تشکیل این مجالسِ مناظره، مناظراتی با فرق و مذاهب کلامی گوناگون داشتند، اما هدف مأمون این بود که امام رضا علیه السّلام را در این جلسات شکست دهد. تا موقعیت معنوی امام رضا علیه السّلام در نظر مردم کاهش یابد. در این رابطه جعفر مرتضی عاملی مینویسد: (مأمون برای مغلوب ساختن امام رضا علیه السّلام شروع به گردآوری علما و معتزلیان و اهل کلام که اصحاب جدل و کلام و استدلال و مو شکافی بودند نمود. تا با امام رضا علیه السّلام درافتند و در هر مجلسی از قدر علمی امام بکاهند. و او را در زمینة بزرگترین چیزی که خود و پدرانش علیهم السّلام ادعا میکردند، یعنی علم و شناختِ آثار و علوم پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله ، که بر حسب اعتقاد شیعیان، بزرگترین شرط و لازمه پیشوائی امام بود، شکست دهند.)[3]
آن حضرت در مجالس مناظره، با فصاحت و بلاغت، میراث جد بزرگوارشان را در مقابل اشکال تراشیهای دیگران محافظت نموده و بدون استثنا تمام دانشمندان را مغلوب ساختند. برخی از آنها به حقانیت آن حضرت و دین اسلام اعتراف کردند و برخی همانند عمران صابی مسلمان شدند. بیان همه جلسات مناظره و تمام گفتگوها و سئوال و جوابها خود کتابی مفصل است که ما به گوشهای از این مباحث اشاره میکنیم. یکی از مهمترین مجالس مناظرات آن حضرت، مناظرات مرو میباشد. در این جلسه مأمون رهبران مکاتب (کلامی و خلفی) و مذاهب (اسلام، یهود، مسیح، صابئی، هندو و...) را جمعآوری کرد که شاید امام رضا علیه السّلام را در یک مناظره علمی شکست دهند. ولی مقصود او حاصل نشد. علاوه بر اینکه در این مناظرات آن حضرت، با رهبران چهار مکتب و مذهب معروف مناظره کردند از این جهت میبینیم (این مناظره از طلوع آفتاب تا بعد از نماز مغرب طول کشیده است.)[4]
آن حضرت در این جلسه با جاثلیق دانشمند مسیحیان، رأس الجالوت دانشمند یهودی، هیربذ اکبر بزرگ زرتشتیان، عمران صابی[5] مناظره کردند. سپس در جلسهای جداگانه با علی بن محمّد جهم و سلیمان مروزی هم مناظره نمودند.
مناظره اوّل با جاثلیق:[6] در ابتدای این مناظره جاثلیق گفت: من چگونه با شما بحث کنم و حال آنکه استدلال شما به کتابی است که من آن را قبول ندارم؟ حضرت فرمود: ای نصرانی اگر از انجیل خودت برای تو استدلال کنم اقرار خواهی کرد؟ گفت: آری به خدا سوگند اقرار خواهم کرد.
امام رضا علیه السّلام فرمود: هر چه میخواهی بپرس و جوابش را بشنو! جاثلیق گفت: دربارة نبوت عیسی و کتابش چه میگوئی؟ امام رضا علیه السّلام فرمود: من به نبوت عیسی و کتابش و آنچه به امتش بشارت داد، و حواریون به آن اقرار کردهاند، اعتراف میکنم و به نبوت عیسی که اقرار به نبوت محمّد صلّی الله علیه و آله و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم. سپس جاثلیق 2 شاهد بر این مطلب از امام درخواست کرد ... امام رضا علیه السّلام فرمود: سوگندت میدهم. آیا انجیل این سخن را بیان نمیکند که یوحنا گفت: حضرت مسیح علیه السّلام ، مرا از دین محمّد صلّی الله علیه و آله عربی باخبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پیامبری خواهد آمد ... جاثلیق: آری این سخن یوحنا از مسیح نقل شده اما نگفته این در چه زمانی واقع می شود و این گروه را برای ما نام نبرده تا آنها را بشناسیم، امام علیه السّلام : اگر ما کسی را بیاوریم که انجیل را بخواند و نام محمد(ص) و اهل بیتش(ع) راتلاوت کند آیا به او ایمان می آوری ؟
جاثلیق: بسیار خوب سپس امام به نسطاس رومی فرمود: آیا سِفر سوم انجیل را در حفظ داری نسطاس گفت: بسیار خوب از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت بزرگ یهودیان فرمود: آیا تو هم انجیل میخوانی؟ گفت: آری به جان خودم سوگند. امام رضا علیه السّلام فرمود: آن سِفر سوم را بخوان اگر در آن ذکری از محمّد صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السّلام بود به نفع من شهادت بده. سپس خود آن حضرت سِفر سوم را قرائت کرد تا به نام پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید متوقف شد. رو به جاثلیق کرد و فرمود: ای نصرانی، تو را به حق مسیح و مادرش آیا میدانی من از انجیل باخبرم، جاثلیق: آری سپس امام نام پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت(ع) و امّتش را برای او تلاوت کرد. سپس فرمود: ای نصرانی چه میگویی آیا این سخن عیسی بن مریم است؟ جاثلیق: من انکار نمیکنم آنچه در انجیل برای من روشن شده است، و به آن اعتراف دارم. امام رضا علیه السّلام : همگی شاهد باشید که او اقرار کرد. در ادامه این مناظره آن حضرت با جاثلیق در رابطه با الوهیت عیسی علیه السّلام مناظره کرد و جاثلیق که پاسخی نداشت تسلیم شد و گفت: القول قولک و لا اله الا الله.[7]
مناظره امام رضا علیه السّلام با جاثلیق به گونهای بود که جاثلیق درمانده شد و گفت: (به مسیح قسم گمان نمیکردم بین مسلمانان فردی مثل تو پیدا شود.)[8]
مناظره دوم امام رضا علیه السّلام در مرو با رأس الجالوت بزرگ یهودیان: در این مناظره رأس الجالوت از اثبات نبوت حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله پرسید؛ امام رضا علیه السّلام دلائل قانع کنندهای برای او ذکر کرد. سپس امام رضا علیه السّلام از اثبات پیامبری موسی علیه السّلام از وی سؤال کرد رأس الجالوت جواب داد: او کارهای خارقالعاده انجام داده که احدی از انبیای پیشین انجام ندادهاند ... امام رضا علیه السّلام فرموند: پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسیح نمیکنید که مردگان را زنده میکرد و ... رأس الجالوت: میگویند چنین کارهایی را میکرده ولی ما هرگز ندیدهایم. امام رضا علیه السّلام : آیا معجزات موسی را با چشم خود دیدهای؟ رأس الجالوت در اینجا جوابی نداشت که بدهد. ...[9]
مناظره سوم با بزرگ هیر بدان: امام رضا علیه السّلام رو به او کرد و فرمود: به من بگو این زرتشت را که پیامبر میدانی بر طبق کدام دلیل است؟ بزرگ هیر بدان گفت: او کارهای خارقالعادهای انجام داده که احدی قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را ندیدهایم ولی اخبار پیشینیان ما گواه بر این معنی است. امام علیه السّلام : آیا جز این است که اخبار پیشینیان به شما رسیده و پیروی کردهاید؟ گفت: آری. امام رضا علیه السّلام : همین گونه است سایر امتها و پیامبران[10] پس چرا این پیامبران را قبول ندارید و تنها تکیه روی زرتشت میکنید؟ بزرگ هیربدان خاموش گشت و پاسخی نداشت.)[11]
یکی دیگر از مناظرات آن حضرت در مرو با عمران صابی ( یکی از متکلمان) میباشد. این مناظره از مناظرات طولانی آن حضرت است در این مناظره بارها عمران صابی سکوت کرد و نتوانست پاسخ امام علیه السّلام را بدهد. سرانجام این مناظره به اسلام عمران صابی منجر شد. از دیگر مناظرات آن حضرت در مرو مناظره آن حضرت است با ( علی بن محمد الجهم) . وی عقایدی انحرافی درباره عصمت انبیاء داشت. در پایان این مناظره علی بن محمد الجهم گریه کرد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من توبه میکنم و تعهد مینمایم از امروز به بعد درباره پیامبران خدا، جز آن چه شما فرمودید نگویم).[12]
نتیجه بحث: مناظرات امام رضا علیه السّلام با فرق گوناگون و مذاهب جهانی مناظراتی شیرین و غرور آفرین برای مسلمانان و شیعیان است. ذکر همه این مناظرات در فراخور این مقاله مختصر نبود. لذا به موارد کوتاهی از مناظرات اشاره شد. در این مناظرات، امام رضا علیه السّلام به مدد دانش بیکرانشان عالمان سایر فرق و ادیان جهانی را شکست دادند و در برخی از موارد باعث اسلام آوردن آنها شدند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ج1 و 2.
2. شیخ صدوق، توحید.
3. علامه جعفری، مناظرات امام رضا علیه السّلام با عمران صابئی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، ارشاد، ترجمة: محمّد باقر ساعدی، تهران. کتابفروشی اسلامیه، 1351، ص 591.
[2] . ابن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات،1404 ه، ج1، ص36.
[3] . عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیه لِلْاِمام الرضا علیه السّلام ، ترجمه دفتر انتشارات اسلامی، تهران، کنگره جهانی حضرت رضا علیه السّلام ، 1356، ص 358.
[4] . مرتضوی، سیدمحمّد، نهضت کلامی در عصر امام رضا علیه السّلام ، مشهد، مؤسسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1375، ص135.
[5] . او از مذهب صابئین دفاع میکرد. صابئین گروهی هستند که خود را پیرو یحیی علیه السّلام میدانند ولی به دو گروه موحد و مشرک تقسیم میشوند. پیشین، ص 136.
[6] . این مناظره در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج 2، ص 230 به بعد بیان شده است.
[7] . قمی، ابن بابویه، پیشین، ج 2، ص 232 به بعد.
[8] . همان، ج 2، ص 238.
[9] . همان، ج 2، ص 241.
[10] . امام رضا علیه السّلام نام عیسی علیه السّلام موسی علیه السّلام و حضرت محمد صلّی الله علیه و آله را ذکر فرمودند.
[11] . همان، ج2، ص 242.
[12] . همان، ج2، ص 272.
- [سایر] آیا واقعا امام رضا(ع) بحثهای علمی با فرق دیگر و ادیان جهان داشت؟ چگونه آنها از همه دنیا درمرو جمع شدند؟
- [سایر] اوضاع خلافت و منطقه جغرافیایی جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام چگونه بود؟
- [سایر] آیا امام رضا علیه السلام در عرصه های علمی شاگردانی تربیت کرده اند؟
- [سایر] چرا به علی بن موسی، امام هشتم شیعیان، "رضا" می گویند؟
- [سایر] چرا امام رضا (ع) را ابوالحسن می نامند؟
- [سایر] کنیه امام رضا (علیه السلام) چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا روز 23 ذی القعده روز زیارتی امام رضا علیه السلام دارای سند معتبر است تا در بارگاه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام توجه ویژه شود؟
- [سایر] چرا به امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) لقب (ابا الحسن) را دادهاند؟
- [سایر] آیا امام رضا علیه السلام از غیبت حضرت مهدی علیه السلام خبر دادهاند؟
- [سایر] چرا امام رضا علیه السّلام ولایتعهدی را پذیرفت؟
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.