امام موسی کاظم علیه السّلام در سال 183 هجری قمری به شهادت رسیدند. بعد از ایشان، فرزندش علی بن موسی الرّضاء علیه السّلام عهدهدار منصب امامت شدند. به مدت بیست سال، امام رضا علیه السّلام عهدهدار هدایت مسلمانان بودند تا اینکه سرانجام در سال 203 هجری قمری به دست مأمون به شهادت رسیدند. دوران امامت ایشان مصادف با سه خلیفة عباسی: هارون الرشید (ده سال)، محمّد امین (پنج سال)، و عبدالله مأمون(پنج سال) بود.[1]در طول این بیست سال قیامهای علوی و غیر علوی زیادی بر ضدّ حاکمیت عباسیان صورت گرفت که در نهایت حکومت عباسی موفقّ به سرکوبی این قیامها شد. طبری این قیامها را ضبط کرده است که به مشروح آنها پرداخته میشود:[2] 1. قیام ابو عمرو جانفروش در سال 184 ه ق که هارون زهیر قصّاب را برای سرکوبی او فرستاد، و ابو عمرو در شهر زور کشته شد. 2. در سال 185 ه ق حمزه جانفروش در بادغیس قیام کرد که عیسی بن علی از طرف خلیفه آنها را سرکوب کرد. 3. در سال 185 ه ق ابوالخصیب در نساء قیام کرد و بر طوس، نیشابور، ابیورد مسلّط شد. علی بن عیسی بن ماهان موفّق به سرکوبی این قیام شد؛ ابوالخصیب را کشته و زنان و فرزندانش را اسیر کرد. 4. عبدالسلام در 187 ه ق در (آمد) قیام نمود و یحیی بن سعید عقیلی او را کشت و قیامش را سرکوب نمود. 5. در سال 190 ه ق رافع بن لیث بن نصر بن سیار در سمرقند به مخالفت با هارون برخاست. بسیاری از مردم خراسان و سرزمین ماوراء النهر به علّت نفرت از سیاستهای خلیفه از او پیروی کردند. ابتدا علی بن عیسی بن ماهان به سرکوبی این قیام پرداخت، ولی موفّق نشد و سرانجام هرثمه بن اعین روانه گردید.[3] و قیامش را سرکوب کرد. 6. ثروان پسر سیف در 191 ه ق در ناحیة حولایا قیام کرد که توسط طوق بن مالک سرکوب گردید. 7. ابو اسندا در 191 ه ق در شام قیام کرد و هارون الرشید، یحیی بن معاذ را به مقابله با او فرستاد. 8. در سال 192 ه ق، ثروان حروری قیام کرد و در طف بصره عامل خلیفه را کشت. 9. در مورد قیام مردم حمص دو نقل است: طبری، قیام مردم حمص را در سال 194 ه ق میداند که مردم حمص بر علیه اسحاق بن سلیمان عامل محمد امین قیام کردند. ولی یعقوبی، قیام را در سال 190 ه ق، ثبت کرده که هارون خود به سرکوبی این قیام رهسپار شد. و مردم حمص خواستار صلح شدند و او هم قبول کرد. بعید نیست که مردم حمص در سالهای 190 و 194 قیام کرده باشند. 10. قیام علی بن عبدالله سفیانی، از نوادگان معاویه، که در شام قیام کرد. وی در سال 195 ه ق، حاکم دمشق را اخراج و به محاصره شهر پرداخت. 11. در سال 198 ه ق خزیمه بن خازم به مخالفت با محمد امین برخاست. 12. قیام ابو السرایا (سری بن منصور شیبانی) در سال 199 ه ق در کوفه: این قیام که از عمدهترین و خطرناکترین قیامهای علویان به حساب میآید، ابتدا توسط محمد بن ابراهیم طالبی معروف به ابن طبا طبا شروع شد. ابن طبا طبا سرپرستی کارهای نبرد و فرماندهی سپاهیان را به ابو السرایا داد. ابوالسرایا بعد از مدّتی ابن طبا طبا را با زهر مسموم کرد و خود به جای وی نشست و در کوفه شروع به ضرب سکه نمود. بصره، واسط، حجاز و یمن را تصاحب نمود ولی سرانجام هرثمه وی را دستگیر کرد. 13. قیام ابراهیم بن موسی طالبی در یمن در سال 200 ه ق. 14. قیام حسین بن حسن افطس در مکه. 15. قیام ابن ابی سعید بر علیه حسن بن سهل که توسط هرثمه سرکوب شد. 16. مردم بغداد به خاطر اعطای قدرت بیشتر به فضل بن سهل از سوی مأمون، خواستار رهبری قیامی توسط منصور بن مهدی گردیدند ولی او از قبول آن خودداری نمود. 17. قیام ابراهیم بن مهدی معروف به ابن شکله در 201 ه ق به خاطر ولایتعهدی امام رضا علیه السّلام . 18. قیام بابک خرمی (خرم الدین) در آذربایجان در 201 ه ق که سرانجام توسط معتصم در 223 ه ق سرکوب گردید. 19. قیام مهدی بن علوان حروری در سال 203 ه ق. 20. قیام برادر ابو السرایا در 202 ه ق در کوفه که غسان بن الفراج آن را سرکوب کرد. علاوه بر قیام های مذکور که به طور عمده از تاریخ طبری نقل گردید، یعقوبی مورخ بزرگ شیعه نیز به قیامهای ذیل اشاره کرده است: 21. قیام احمد بن عیسی بن زید علوی در 188 ه ق که سر انجام توسط غلامش (حاضر) دستگیر و به هارون تحویل داده شد. 22. قیام عبد الملک بن صالح بن علی هاشمی در 188 ه ق که توسط خلیفه (هارون) سرکوب گردید. 23. قیام صنادیه در ارمنستان در 193 ه ق که توسط هارون سرکوب شد. 24. قیام محمد بن ابی خالد که محمد امین آن را سرکوب کرد. 25. قیام مالک بن لبید یشکری در سواد. 26. قیام عباس بن محمد بن موسی جعفری در بصره. 27. قیام محمد بن حسن معروف به (سلق) در واسط که توسط عبدالله بن سعید خرشی سرکوب گردید. 28. قیام محمد بن جعفر در حجاز که توسط عیسی بن یزید جلودی سرکوب شد. 29. قیام احمد بن خطاب ربعی در نصیبین. 30. سید بن انس در موصل.[4] 31. قیام نصر بن شبث در 198 ه ق در شام که طاهر بن حسین مأمور سرکوبی او شد. 32. قیام زط (کولی) در جنوب عراق که در دورة معتصم سرکوب گردید.[5] 33. قیام زید معروف بن (زید النار) در بصره که توسط عیسی جلودی سرکوب شد. 34. قیام محمد بن جعفر ملقب به دیباج در مکه و نواحی حجاز. 35. قیام محمد بن سلیمان بن داوود در مدینه. 36. قیام حسن الهراش در 198 ه ق. 37. قیام حاتم بن هرثمه در ارمنستان. 38. قیام عبد الرحمان بن احمد در یمن.[6] به سبب اوضاع در هم ریخته و نابسامانی اجتماعی و سیاسی به خصوص در زمان درگیری بین امین و مأمون بر سر قدرت، شورشها و قیامهای گوناگونی بر علیه حاکمیت عباسی رخ داد. قیامهای مذکور، شامل علویان و غیر علویان میشد که به عمده این قیامها اشاره گردید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. کتاب تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السّلام ، تألیف محمد جواد فضل الله. 2. الکامل فی التاریخ، نوشته ابن اثیر. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . پیشوایی، مهدی، سیرة پیشوایان، قم، چاپ نهم، 77، مؤسسة امام صادق علیه السّلام ، ص 400. [2] . طبری، تاریخ طبری، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات اسیاطیر، چاپ دوم، 63، ج12 و 13، ص 5280 تا 5675. [3] . ملقوش، محمّدسهیل، دولت عباسیان، مترجم: حجت الله جودکی، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چ اول، 80، ص 100. [4] . یعقوبی، ابن واضع، تاریخ یعقوبی، مترجم محمد ابراهیم آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 74، ج2، ص461. [5] . ملقوش، محمد بن سهیل، پیشین، ص130. [6] . عاملی، جعفرمرتضی، زندگانی سیاسی امام رضا علیه السّلام ، مترجم و چاپ از دفتر انتشارات اسلامی، انتشارات کنگره جهانی حضرت رضا علیه السّلام ، چاپ 1365، ص 175.
امام موسی کاظم علیه السّلام در سال 183 هجری قمری به شهادت رسیدند. بعد از ایشان، فرزندش علی بن موسی الرّضاء علیه السّلام عهدهدار منصب امامت شدند. به مدت بیست سال، امام رضا علیه السّلام عهدهدار هدایت مسلمانان بودند تا اینکه سرانجام در سال 203 هجری قمری به دست مأمون به شهادت رسیدند.
دوران امامت ایشان مصادف با سه خلیفة عباسی: هارون الرشید (ده سال)، محمّد امین (پنج سال)، و عبدالله مأمون(پنج سال) بود.[1]در طول این بیست سال قیامهای علوی و غیر علوی زیادی بر ضدّ حاکمیت عباسیان صورت گرفت که در نهایت حکومت عباسی موفقّ به سرکوبی این قیامها شد. طبری این قیامها را ضبط کرده است که به مشروح آنها پرداخته میشود:[2]
1. قیام ابو عمرو جانفروش در سال 184 ه ق که هارون زهیر قصّاب را برای سرکوبی او فرستاد، و ابو عمرو در شهر زور کشته شد.
2. در سال 185 ه ق حمزه جانفروش در بادغیس قیام کرد که عیسی بن علی از طرف خلیفه آنها را سرکوب کرد.
3. در سال 185 ه ق ابوالخصیب در نساء قیام کرد و بر طوس، نیشابور، ابیورد مسلّط شد. علی بن عیسی بن ماهان موفّق به سرکوبی این قیام شد؛ ابوالخصیب را کشته و زنان و فرزندانش را اسیر کرد.
4. عبدالسلام در 187 ه ق در (آمد) قیام نمود و یحیی بن سعید عقیلی او را کشت و قیامش را سرکوب نمود.
5. در سال 190 ه ق رافع بن لیث بن نصر بن سیار در سمرقند به مخالفت با هارون برخاست. بسیاری از مردم خراسان و سرزمین ماوراء النهر به علّت نفرت از سیاستهای خلیفه از او پیروی کردند. ابتدا علی بن عیسی بن ماهان به سرکوبی این قیام پرداخت، ولی موفّق نشد و سرانجام هرثمه بن اعین روانه گردید.[3] و قیامش را سرکوب کرد.
6. ثروان پسر سیف در 191 ه ق در ناحیة حولایا قیام کرد که توسط طوق بن مالک سرکوب گردید.
7. ابو اسندا در 191 ه ق در شام قیام کرد و هارون الرشید، یحیی بن معاذ را به مقابله با او فرستاد.
8. در سال 192 ه ق، ثروان حروری قیام کرد و در طف بصره عامل خلیفه را کشت.
9. در مورد قیام مردم حمص دو نقل است: طبری، قیام مردم حمص را در سال 194 ه ق میداند که مردم حمص بر علیه اسحاق بن سلیمان عامل محمد امین قیام کردند. ولی یعقوبی، قیام را در سال 190 ه ق، ثبت کرده که هارون خود به سرکوبی این قیام رهسپار شد. و مردم حمص خواستار صلح شدند و او هم قبول کرد. بعید نیست که مردم حمص در سالهای 190 و 194 قیام کرده باشند.
10. قیام علی بن عبدالله سفیانی، از نوادگان معاویه، که در شام قیام کرد. وی در سال 195 ه ق، حاکم دمشق را اخراج و به محاصره شهر پرداخت.
11. در سال 198 ه ق خزیمه بن خازم به مخالفت با محمد امین برخاست.
12. قیام ابو السرایا (سری بن منصور شیبانی) در سال 199 ه ق در کوفه:
این قیام که از عمدهترین و خطرناکترین قیامهای علویان به حساب میآید، ابتدا توسط محمد بن ابراهیم طالبی معروف به ابن طبا طبا شروع شد. ابن طبا طبا سرپرستی کارهای نبرد و فرماندهی سپاهیان را به ابو السرایا داد. ابوالسرایا بعد از مدّتی ابن طبا طبا را با زهر مسموم کرد و خود به جای وی نشست و در کوفه شروع به ضرب سکه نمود. بصره، واسط، حجاز و یمن را تصاحب نمود ولی سرانجام هرثمه وی را دستگیر کرد.
13. قیام ابراهیم بن موسی طالبی در یمن در سال 200 ه ق.
14. قیام حسین بن حسن افطس در مکه.
15. قیام ابن ابی سعید بر علیه حسن بن سهل که توسط هرثمه سرکوب شد.
16. مردم بغداد به خاطر اعطای قدرت بیشتر به فضل بن سهل از سوی مأمون، خواستار رهبری قیامی توسط منصور بن مهدی گردیدند ولی او از قبول آن خودداری نمود.
17. قیام ابراهیم بن مهدی معروف به ابن شکله در 201 ه ق به خاطر ولایتعهدی امام رضا علیه السّلام .
18. قیام بابک خرمی (خرم الدین) در آذربایجان در 201 ه ق که سرانجام توسط معتصم در 223 ه ق سرکوب گردید.
19. قیام مهدی بن علوان حروری در سال 203 ه ق.
20. قیام برادر ابو السرایا در 202 ه ق در کوفه که غسان بن الفراج آن را سرکوب کرد.
علاوه بر قیام های مذکور که به طور عمده از تاریخ طبری نقل گردید، یعقوبی مورخ بزرگ شیعه نیز به قیامهای ذیل اشاره کرده است:
21. قیام احمد بن عیسی بن زید علوی در 188 ه ق که سر انجام توسط غلامش (حاضر) دستگیر و به هارون تحویل داده شد.
22. قیام عبد الملک بن صالح بن علی هاشمی در 188 ه ق که توسط خلیفه (هارون) سرکوب گردید.
23. قیام صنادیه در ارمنستان در 193 ه ق که توسط هارون سرکوب شد.
24. قیام محمد بن ابی خالد که محمد امین آن را سرکوب کرد.
25. قیام مالک بن لبید یشکری در سواد.
26. قیام عباس بن محمد بن موسی جعفری در بصره.
27. قیام محمد بن حسن معروف به (سلق) در واسط که توسط عبدالله بن سعید خرشی سرکوب گردید.
28. قیام محمد بن جعفر در حجاز که توسط عیسی بن یزید جلودی سرکوب شد.
29. قیام احمد بن خطاب ربعی در نصیبین.
30. سید بن انس در موصل.[4]
31. قیام نصر بن شبث در 198 ه ق در شام که طاهر بن حسین مأمور سرکوبی او شد.
32. قیام زط (کولی) در جنوب عراق که در دورة معتصم سرکوب گردید.[5]
33. قیام زید معروف بن (زید النار) در بصره که توسط عیسی جلودی سرکوب شد.
34. قیام محمد بن جعفر ملقب به دیباج در مکه و نواحی حجاز.
35. قیام محمد بن سلیمان بن داوود در مدینه.
36. قیام حسن الهراش در 198 ه ق.
37. قیام حاتم بن هرثمه در ارمنستان.
38. قیام عبد الرحمان بن احمد در یمن.[6]
به سبب اوضاع در هم ریخته و نابسامانی اجتماعی و سیاسی به خصوص در زمان درگیری بین امین و مأمون بر سر قدرت، شورشها و قیامهای گوناگونی بر علیه حاکمیت عباسی رخ داد. قیامهای مذکور، شامل علویان و غیر علویان میشد که به عمده این قیامها اشاره گردید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کتاب تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السّلام ، تألیف محمد جواد فضل الله.
2. الکامل فی التاریخ، نوشته ابن اثیر.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . پیشوایی، مهدی، سیرة پیشوایان، قم، چاپ نهم، 77، مؤسسة امام صادق علیه السّلام ، ص 400.
[2] . طبری، تاریخ طبری، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات اسیاطیر، چاپ دوم، 63، ج12 و 13، ص 5280 تا 5675.
[3] . ملقوش، محمّدسهیل، دولت عباسیان، مترجم: حجت الله جودکی، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چ اول، 80، ص 100.
[4] . یعقوبی، ابن واضع، تاریخ یعقوبی، مترجم محمد ابراهیم آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 74، ج2، ص461.
[5] . ملقوش، محمد بن سهیل، پیشین، ص130.
[6] . عاملی، جعفرمرتضی، زندگانی سیاسی امام رضا علیه السّلام ، مترجم و چاپ از دفتر انتشارات اسلامی، انتشارات کنگره جهانی حضرت رضا علیه السّلام ، چاپ 1365، ص 175.
- [سایر] قیامهایی که در عصر امام رضا علیه السّلام بر علیه خلافت عباسیان رخ داد را توضیح دهید؟
- [سایر] قیام هایی در عصر امام رضا(ع) علیه خلافت عباسیان رخ داده است؟
- [سایر] چرا امام صادق دعوت بنی العباس را برای قبول خلافت نپذیرفت؟
- [سایر] اوضاع خلافت و منطقه جغرافیایی جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام چگونه بود؟
- [سایر] چگونگی مواجهه امام هادی(علیه السلام) با خلفای عباسی را بیان کنید.
- [سایر] چرا خلفای عباسی امام عسکری علیهالسلام را در سامرا نگاه می داشتند؟
- [سایر] آیا با قبول ولایتعهدی توسط امام رضا علیه السّلام شورشهای علویان بر علیه خلافت فروکش کرد؟
- [سایر] چه اختلافی بین عباس برادر امام رضا (ع) و آن حضرت وجود داشته است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) پیشنهاد عباس و ابوسفیان برای بیعت با ایشان جهت خلیفه شدن را نپذیرفت؟
- [سایر] شیعه از کجا میداند که بعد از امام عسکری(ع)، بنی عباس امام مهدی(عج) را نکشتند؟! و از کجا فهمیدند که در سرداب غائب شده است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .رعایت ترتیب بین نماز ظهر و عصر و بین نماز مغرب و عشا ء واجب است و تقدیم عمدی عصر بر ظهر و عشاء بر مغرب, موجب بطلان عصر و عشا ء خواهد بود . اگر سهواً پیش از نماز ظهر، نماز عصر را شروع کند و در بین نماز بفهمد که نماز ظهر را نخوانده، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند؛ یعنی قصد کند آنچه خواندم و آنچه میخوانم, همه نماز ظهر باشد؛ خواه این حالت در وقت مخصوص نماز ظهر پیدا شود; خواه در وقت مشترک، هر چند احتیاط مستحب آن است که اگر این عمل در وقت مخصوص ظهر رخ دهد, دوباره نماز ظهر پیش از عصر خوانده شود.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله مظاهری] بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید: (اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ وَللَّهِِالْحَمْدُ اَللَّهُ اَکْبَرُ عَلی ما هَدانا).
- [آیت الله نوری همدانی] بعد از نماز مغرب و عشا شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نمازعید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید : الله اکبرُ الله اکبرُ لا اله الا الله و اله اکبرُ الله اکبرُ و لله الحمدُ الله اکبر علی ما هدانا .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بعد از نماز مغرب و عشا شب عید فطر و بعد از نماز صبح آن و بعد از نماز عید فطر بلکه بعد از نماز ظهر و عصر روز عید نیز مستحب است این تکبیرها را بگوید: الله اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ لاَ اِلَهَ إلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ وللهِ الْحَمْدُ، اللهُ اَکْبَرُ عَلی مَا هَدَانا
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در رکعت دوّم تمام نمازهای واجب و رکعت سوّم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا باید انسان بعد از سجده دوّم بنشیند و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند یعنی بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اَللّهُمَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بعد از نماز مغرب و عشاءِ شبِ عید فطر و بعد از نمازِ صبح و ظهر و عصرِ روز عید و نیز بعد از نمازِ عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید: (اَللّهُ اَکْبَرُ اَللّهُ اَکْبَرُ لا اِلَهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ اَللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما هَدانَا).
- [امام خمینی] بعد از نماز مغرب و عشای شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگویند:"الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الله اکبر علی ما هدانا".
- [آیت الله جوادی آملی] .واجب است در رکعت دوم نمازها، نیز رکعت پایانی نماز مغرب و نماز ظهر و عصر و عشاء, بعد از سجده دوم, تشهّد بخواند؛ یعنی بگوید: (اَشهَدُ اَنْ لاَ اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ). نماز وتر که یک رکعت است, تشهّد دارد.
- [آیت الله سبحانی] بعداز نماز مغرب و عشاء شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید: اَللهُ اَکْبَر اللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَاللهُ اَکْبَرُ اَللهُ اَکْبَرُ وَ للهِ الْحَمْدُ اَللهُ اَکْبَرُ عَلی ما هَدانا.