دحیة بن خلیفه کلبی از بزرگان و یاران پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است وی از پیشگامان در اسلام و یکی از شش نفری است که در آغاز بعثت ایمان آورد در جنگ احد و احزاب و سایر غزوات شرکت داشته ولی در بدر نبوده است دحیة به حدی زیبا بوده است که در زیبایی بدو مثل میزدند تجارت پیشه و ثروتمند و مورد علاقه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بوده است. وقتی ایشان در یک سال قحطی و گرانی، بار تجارتی را به شهر میآوردند مصادف شده بود با خطبة نمازجمعه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که مردم با شنیدن صدای قافله، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را تنها گذاشته و به سوی کالاهای ایشان شتافتند که قرآن کریم به آن اشاره میکند.(1)وقتی پیامبر اسلامی سفیرانی برای ممالک جهان جهت دعوت به اسلام فرستاد دحیة را با نامهای به طرف قیصر روم فرستاد جناب دحیة در فتوحات شام اثر شایانی داشته است. حضرت جبرئیل(علیه السلام) معمولاً به شکل و شمایل دحیة کلبی متمثل میشدند و به خدمت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میرسیدند. دحیة در سال 48 هجری در عهد حکومت معاویه جهان را بدورد گفت.(2) پی نوشتها: 1."وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِمًاً " سوره جمعه، آیه 11. 2. معارف و معاریف، ج 5، ص 364و365.
اطلاعاتی از (دحیه کلبی) را ارائه نمایید .
دحیة بن خلیفه کلبی از بزرگان و یاران پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است وی از پیشگامان در اسلام و یکی از شش نفری است که در آغاز بعثت ایمان آورد در جنگ احد و احزاب و سایر غزوات شرکت داشته ولی در بدر نبوده است دحیة به حدی زیبا بوده است که در زیبایی بدو مثل میزدند تجارت پیشه و ثروتمند و مورد علاقه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بوده است. وقتی ایشان در یک سال قحطی و گرانی، بار تجارتی را به شهر میآوردند مصادف شده بود با خطبة نمازجمعه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که مردم با شنیدن صدای قافله، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را تنها گذاشته و به سوی کالاهای ایشان شتافتند که قرآن کریم به آن اشاره میکند.(1)وقتی پیامبر اسلامی سفیرانی برای ممالک جهان جهت دعوت به اسلام فرستاد دحیة را با نامهای به طرف قیصر روم فرستاد جناب دحیة در فتوحات شام اثر شایانی داشته است. حضرت جبرئیل(علیه السلام) معمولاً به شکل و شمایل دحیة کلبی متمثل میشدند و به خدمت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میرسیدند. دحیة در سال 48 هجری در عهد حکومت معاویه جهان را بدورد گفت.(2)
پی نوشتها:
1."وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِمًاً " سوره جمعه، آیه 11.
2. معارف و معاریف، ج 5، ص 364و365.
- [سایر] در مورد زبور حضرت داوود (علیه السلام) به بنده اطلاعاتی بدهید . و اگر متن آن موجود است ارایه نمایید .
- [سایر] اطلاعاتی در مورد دجال
- [سایر] اطلاعاتی درباره حضرت ادریس(ع) بیان کنید.
- [سایر] اطلاعاتی در مورد سوره روم بنویسید؟
- [سایر] اطلاعاتی در مورد سوره عنکبوت بنویسید.
- [سایر] در مورد جن ها اطلاعاتی میخواستم؟
- [سایر] در مورد ذن اطلاعاتی می خواستم؟
- [سایر] اطلاعاتی درباره شیطان پرستی می خواستم؟
- [سایر] اطلاعاتی در باره روش تفسیر المنار ذکر کنید.
- [سایر] اطلاعاتی در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا می خواستم ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] رادیو و تلویزیون هم دارای منافع حلال و عقلایی بسیار و هم دارای منافع حرام است وجائز است انتفاع بردن از آنها به نحو حلال از قبیل اخبار و مواعظ و نشان دادن چیزهای حلال برای تعلیم وتربیت صحیح یا نشان دادن کالاها و عجایب خلقت از برّ وبحر، وامّا چیزهای حرام از قبیل پخش غنا و موسیقی و اشاعه منکرات و پخش قوانین خلاف اسلام و مدح خائن و ظالم و ترویج باطل و ارائه چیزهائی که اخلاق جامعه را فاسد و عقاید آنان را متزلزل میکند حرام و معصیت است و شنیدن و نگاه کردن آنها هم جائز نیست.
- [امام خمینی] رادیو و تلویزیون دارای منافع حلال عقلایی و منافع حرام است از نظر اسلام و جایز است انتفاع بردن از آنها به نحو حلال، از قبیل اخبار و مواعظ از رادیو و نشان دادن چیزهای حلال برای تعلیم و تربیت صحیح، یا نشان دادن کالاها و عجایب خلقت از بر و بحر از تلویزیون و اما چیزهای حرام از قبیل پخش غنا و موسیقی مطرب و اشاعه منکرات از قبیل پخش قوانین خلاف اسلام و مدح خائن و ظالم، و ترویج باطل، و ارائه چیزهایی که اخلاق جامعه را فاسد و عقاید آنها را متزلزل میکند، حرام و معصیت است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نصاب معدن بیست دینار شرعی است، یعنی اگر قیمت چیزی را که از معدن بیرون آورده، بعد از کم کردن مخارجی که برای آن کرده به بیست دینار شرعی برسد، باید خمس آن را بدهد، در تبدیل دینار شرعی به اوزان کنونی آرای چندی ارائه شده است: مشهور؛ دینار شرعی را 34 مثقال معمولی طلا دانسته، در نتیجه نصاب معدن 15 مثقال معمولی طلا یعنی تقریبا 69 / 1 گرم خواهد بود، ولی همچنان که در مسأله 1904 خواهد آمد، دینار شرعی ظاهراً بیش از این مقدار بوده، لذا نصاب معدن از مقدار فوق بیشتر است، نصاب معدن بنا بر یک نظر، تقریبا 84 / 7 گرم طلا و بنا بر نظر دیگر، تقریبا 89 / 3 گرم طلا میباشد، ولی بهتر است بر طبق قول مشهور عمل شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . معاملات حرام و باطل بر شش قسم است: اول خرید و فروش عین نجس، مثل مشروبات مسکر و خوک و مردار و بول و غایط، ولی در غیر مشروبات مسکر و خوک و مردار، اگر قابل استفاده حلال از آنها باشد، خرید و فروش آن جایز است، اگر چه احتیاط در ترک آن است. دوم خرید و فروش مال غصبی، که اگر مالکش امضا نکند باطل است، و تصرف در آن حرام میباشد. سوم خرید و فروش چیزی که مال نیست، مثل حیوانات درنده. چهارم معامله چیزی که منافع معمولی آن فقط کار حرام باشد، مانند آلات قمار مثل نرد و شطرنج یا آلات لهو. پنجم معاملهای که در آن ربا باشد. ششم فروش جنسی که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش میگویند، و مشتری هر وقت فهمید میتواند معامله را فسخ کند، و در بعض صور آن اصل معامله باطل است، مثل اینکه چیزی را بر خلاف جنسش ارائه دهد، مثلاً مس را به طلا روکش کند و به اسم طلا بفروشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید و هر کس با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزی او را میبرد و راه معاش او را میبندد و او را به خودش واگذار میکند.
- [آیت الله سیستانی] وصول سفته و دریافت کارمزد به چند شکل است: 1 استفادهکننده از سفته آن را به بانکی که محالعلیه نیست، میدهد و در قبال پرداخت کارمزدی معین، خواهان وصول مبلغ آن میگردد. ظاهراً این خدمت و دریافت کارمزد در قبال آن جایز است، مشروط بر آنکه بانک فقط سفته را وصول کند، لکن وصول سود ربوی آن جایز نیست، میتوان این کارمزد را از نظر فقهی جُعاله دانست، که طی آن طلبکار خواستار وصول طلب خود از طریق بانک میشود. 2 استفادهکننده سفته، آن را به بانک محالعلیه ارائه میکند، لکن بانک نسبت به امضاکننده آن بدهکار نیست و یا با ارز دیگری جز آنچه بدو حواله شده بدهکار است. در این صورت، جایز است که بانک بابت قبول این حواله با همان شرطی که در مورد قبلی گذشت کارمزدی دریافت کند؛ زیرا پذیرفتن حواله بر آن که بدهکار نیست و یا به جنس دیگری جز آنچه در حواله آمده، بدهکار است، واجب نیست. لذا گرفتن چیزی برای دست کشیدن از این حق و انجام خدمت، اشکالی ندارد. 3 امضاکننده سفته با اشاره به پرداخت وجه آن از حسابی که نزد بانک دارد، آن را به بانک حواله میکند، تا در سررسید آن از حسابش کسر شود و مبلغ آن به حساب دارنده سفته واریز شود و یا نقداً به او پرداخت گردد. در اینجا امضاکننده سفته، طلبکار خود را به بانک که بدهکار خودش است حواله داده است، لذا از نوع حواله به بدهکار به شمار میرود. و موافقت محالعلیه (بانک) با این حواله لازم است و بدون پذیرش آن از طرف بانک، نافذ نیست. لذا برای بانک جایز است که در قبال این حواله و پرداخت بدهی حواله دهنده، کارمزدی دریافت کند.