1- رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) با بعضی از همسرانش به منظور کسب نیرو و به دست آوردن اقوام بیشتر و در نتیجه به خاطر جمع ‌آوری یار و هوادار بیشتر ازدواج کرد و با بعضی دیگر به منظور جلب نمودن و دلجوئی و در نتیجه ایمن شدن از شر خویشاوند آن همسر ازدواج فرمود و با بعضی دیگر به این انگیزه ازدواج کرد که هزینه زندگیش را تکفل نماید و به دیگران بیاموزد که در حفظ ارامل و پیر زنان از فقر و مسکنت و بی کسی کوشا باشند ، و مؤمنین رفتار آن جناب را در بین خود سنتی قرار دهند و با بعضی دیگر به این منظور ازدواج کرد که با یک سنت جاهلیت مبارزه نموده و عملا آن را باطل سازد که ازدواجش با زینب دختر جحش به همین منظور بوده است ، چون او نخست همسر زید بن حارثه ( پسر خوانده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) بود و زید او را طلاق داد و از نظر رسوم جاهلیت ازدواج با همسر پسر خوانده ممنوع بود ، چون پسر خوانده در نظر عرب جاهلی حکم پسر را داشت ، همان طور که یک مرد نمی‌تواند همسر پسر صلبی خود را بگیرد ، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسر خوانده نیز ممنوع بود ، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) با زینب ازدواج کرد تا این رسم غلط را بر اندازد ، و آیاتی از قرآن در این باب نازل گردید. و ازدواجش با سوده دختر زمعه به این جهت بوده که وی بعد از بازگشت از هجرت دوم از حبشه همسر خود را از دست داد و اقوام او همه کافر بودند و او اگر به میان اقوامش بر می‌گشت، یا به قتلش می‌رساندند و یا شکنجه‌اش می‌کردند و یا بر گرویدن به کفر مجبورش می‌کردند، لذا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) برای حفظ او از این مخاطرات با او ازدواج نمود. و ازدواجش با زینب دختر خزیمه این بود که همسر وی عبد الله بن جحش در جنگ احد کشته شد و او زنی بود که در جاهلیت به فقرا و مساکین بسیار انفاق و مهربانی می‌کرد و به همین جهت یکی از بانوان آبرومند و سرشناس آن دوره بود و او را مادر مساکین نامیده بودند ، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) خواست با ازدواج با وی آبروی او را حفظ کند ( و فضیلت او را تقدیر نماید ) و انگیزه ازدواجش با ام سلمه این بود که وی نام اصلیش هند بود و قبلا همسر عبد الله بن ابی سلمه پسر عمه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و برادر شیری آن جناب بود.و اولین کسی بود که به حبشه هجرت کرد ، زنی زاهده و فاضله و دین دار و خردمند بود ، بعد از آنکه همسرش از دنیا رفت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) به این جهت با او ازدواج کرد که زنی پیر و دارای ایتام بود و نمی‌توانست یتیمان خود را اداره کند. ازدواجش با حفصه دختر عمر نیز بدین جهت بود که شوهر او خنیس بن خداقه در جنگ بدر کشته شد و او بیوه زن ماند. بنا بر این اگر در این خصوصیات و در سیره آن جناب و در زهدی که آن جناب نسبت به دنیا و زینت دنیا داشت و حتی همسران خود را نیز بدان دعوت می‌کرد دقت شود ، هیچ شکی باقی نمی‌ماند در این که ازدواجهای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) نظیر ازدواجهای مردم نبوده ، به اضافه این که رفتار آن جناب با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در قرون جاهلیت و تجدید حرمت به باد رفته‌شان و احیای شخصیت اجتماعیشان ، دلیل دیگری است بر این که آن جناب زن را تنها یک وسیله برای شهوترانی مردان نمی‌دانسته و تمام همّش این بوده که زنان را از ذلت و بردگی نجات داده و به مردان بفهماند که زن نیز انسان است حتی در آخرین نفس عمرش نیز سفارش آنان را به مردان کرده و فرمود:(الصلوة الصلوة و ما ملکت ایمانکم لا تکلفوهم ما لا یطیقون ، الله الله فی النساء فانهن عوان فی ایدیکم ، ( تا آخر حدیث)[1] 2- و تنها همسری که در دختریش با آن جناب ازدواج کرد عایشه دختر ابی بکر بود. ازدواج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با عائشه بر اساس مصالحی که بیان شد صورت گرفت و بعد از بلوغ و رشد عائشه انجام شده است و هرگز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با یک دختر نا بالغ ازدواج نکرده و این ازدواج اتفاقاً به اصرار پدر و مادر عائشه و صلاحدید جهان اسلام آن روز، انجام گرفت. و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) زنهای خود را مختار کرد که یا با سختیهای معیشتی سازگار باشند و یا با کمال متانت و آرامش طلاق گرفته و دنیا را اختیار کنند که هیچ کدام حتی عائشه حاضر نشد این افتخار همسری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را از دست بدهد. نکته مهمتری که شما باید توجه کنید این است که ازدواج و لوازم آن در این عصر را نباید با عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قیاس نمایید، چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ آب و هوا و وضعیت رشد انسانها، امروزه دختران در سنین بالاتری ازدواج میکنند تا تحصیلات خود را ادامه دهند و... ولی در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) معطل ماندن یک دختر وجهی نداشت. و هم چنین در آب و هوای و موقعیت آن عصر دختران 9 یا 10 ساله کاملاً به سن بلوغ جنسی می رسیدند و ازدواج نیز، چنین قید و بندهایی را نداشت. 3- عظمت معنوی و روحانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چنان است که تاریخ آن را منعکس کرده است. قرآن کریم به عنوان سند زنده و بی همتای رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و گواه همیشگی صداقت و درستی آن حضرت است و همین قرآن کریم مایه شفا و صفای انسانها و موجب هدایت فطرتهای پاک و توحیدی میشود.[2] پی نوشتها: [1]ترجمة المیزان ج 4 ص 311. [2] برای مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه ج 17 ص 381 و ترجمه المیزان ص 309 مراجعه نمائید.
1- رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با بعضی از همسرانش به منظور کسب نیرو و به دست آوردن اقوام بیشتر و در نتیجه به خاطر جمع آوری یار و هوادار بیشتر ازدواج کرد و با بعضی دیگر به منظور جلب نمودن و دلجوئی و در نتیجه ایمن شدن از شر خویشاوند آن همسر ازدواج فرمود و با بعضی دیگر به این انگیزه ازدواج کرد که هزینه زندگیش را تکفل نماید و به دیگران بیاموزد که در حفظ ارامل و پیر زنان از فقر و مسکنت و بی کسی کوشا باشند ، و مؤمنین رفتار آن جناب را در بین خود سنتی قرار دهند و با بعضی دیگر به این منظور ازدواج کرد که با یک سنت جاهلیت مبارزه نموده و عملا آن را باطل سازد که ازدواجش با زینب دختر جحش به همین منظور بوده است ، چون او نخست همسر زید بن حارثه ( پسر خوانده رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و زید او را طلاق داد و از نظر رسوم جاهلیت ازدواج با همسر پسر خوانده ممنوع بود ، چون پسر خوانده در نظر عرب جاهلی حکم پسر را داشت ، همان طور که یک مرد نمیتواند همسر پسر صلبی خود را بگیرد ، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسر خوانده نیز ممنوع بود ، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با زینب ازدواج کرد تا این رسم غلط را بر اندازد ، و آیاتی از قرآن در این باب نازل گردید.
و ازدواجش با سوده دختر زمعه به این جهت بوده که وی بعد از بازگشت از هجرت دوم از حبشه همسر خود را از دست داد و اقوام او همه کافر بودند و او اگر به میان اقوامش بر میگشت، یا به قتلش میرساندند و یا شکنجهاش میکردند و یا بر گرویدن به کفر مجبورش میکردند، لذا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای حفظ او از این مخاطرات با او ازدواج نمود.
و ازدواجش با زینب دختر خزیمه این بود که همسر وی عبد الله بن جحش در جنگ احد کشته شد و او زنی بود که در جاهلیت به فقرا و مساکین بسیار انفاق و مهربانی میکرد و به همین جهت یکی از بانوان آبرومند و سرشناس آن دوره بود و او را مادر مساکین نامیده بودند ، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خواست با ازدواج با وی آبروی او را حفظ کند ( و فضیلت او را تقدیر نماید )
و انگیزه ازدواجش با ام سلمه این بود که وی نام اصلیش هند بود و قبلا همسر عبد الله بن ابی سلمه پسر عمه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و برادر شیری آن جناب بود.و اولین کسی بود که به حبشه هجرت کرد ، زنی زاهده و فاضله و دین دار و خردمند بود ، بعد از آنکه همسرش از دنیا رفت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به این جهت با او ازدواج کرد که زنی پیر و دارای ایتام بود و نمیتوانست یتیمان خود را اداره کند.
ازدواجش با حفصه دختر عمر نیز بدین جهت بود که شوهر او خنیس بن خداقه در جنگ بدر کشته شد و او بیوه زن ماند.
بنا بر این اگر در این خصوصیات و در سیره آن جناب و در زهدی که آن جناب نسبت به دنیا و زینت دنیا داشت و حتی همسران خود را نیز بدان دعوت میکرد دقت شود ، هیچ شکی باقی نمیماند در این که ازدواجهای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نظیر ازدواجهای مردم نبوده ، به اضافه این که رفتار آن جناب با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در قرون جاهلیت و تجدید حرمت به باد رفتهشان و احیای شخصیت اجتماعیشان ، دلیل دیگری است بر این که آن جناب زن را تنها یک وسیله برای شهوترانی مردان نمیدانسته و تمام همّش این بوده که زنان را از ذلت و بردگی نجات داده و به مردان بفهماند که زن نیز انسان است حتی در آخرین نفس عمرش نیز سفارش آنان را به مردان کرده و فرمود:(الصلوة الصلوة و ما ملکت ایمانکم لا تکلفوهم ما لا یطیقون ، الله الله فی النساء فانهن عوان فی ایدیکم ، ( تا آخر حدیث)[1]
2- و تنها همسری که در دختریش با آن جناب ازدواج کرد عایشه دختر ابی بکر بود.
ازدواج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با عائشه بر اساس مصالحی که بیان شد صورت گرفت و بعد از بلوغ و رشد عائشه انجام شده است و هرگز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با یک دختر نا بالغ ازدواج نکرده و این ازدواج اتفاقاً به اصرار پدر و مادر عائشه و صلاحدید جهان اسلام آن روز، انجام گرفت. و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) زنهای خود را مختار کرد که یا با سختیهای معیشتی سازگار باشند و یا با کمال متانت و آرامش طلاق گرفته و دنیا را اختیار کنند که هیچ کدام حتی عائشه حاضر نشد این افتخار همسری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را از دست بدهد.
نکته مهمتری که شما باید توجه کنید این است که ازدواج و لوازم آن در این عصر را نباید با عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قیاس نمایید، چه به لحاظ اجتماعی و چه به لحاظ آب و هوا و وضعیت رشد انسانها، امروزه دختران در سنین بالاتری ازدواج میکنند تا تحصیلات خود را ادامه دهند و... ولی در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) معطل ماندن یک دختر وجهی نداشت. و هم چنین در آب و هوای و موقعیت آن عصر دختران 9 یا 10 ساله کاملاً به سن بلوغ جنسی می رسیدند و ازدواج نیز، چنین قید و بندهایی را نداشت.
3- عظمت معنوی و روحانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چنان است که تاریخ آن را منعکس کرده است. قرآن کریم به عنوان سند زنده و بی همتای رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و گواه همیشگی صداقت و درستی آن حضرت است و همین قرآن کریم مایه شفا و صفای انسانها و موجب هدایت فطرتهای پاک و توحیدی میشود.[2]
پی نوشتها:
[1]ترجمة المیزان ج 4 ص 311.
[2] برای مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه ج 17 ص 381 و ترجمه المیزان ص 309 مراجعه نمائید.
- [سایر] دعای رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – درباره ی زن ناشایست چیست؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] آیا در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) کاتبان و حافظان زن بودهاند؟
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [سایر] داستان معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در کدام سوره میباشد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شهید شدند؟
- [سایر] معراج پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه بوده است؟
- [سایر] دین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت چه بوده است؟
- [سایر] نام های حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چیست؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [امام خمینی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله نوری همدانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مانند محمد و احمد ، یا لقب و کنیة آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم ، بگوید یا بشنود ، اگر چه در نماز باشد ، مستحب است صلوات بفرست .
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.