سیره رسول اکرم(ع) در اهتمام به یاد مبدأ و معاد چگونه است؟
از آنجا که هیچ انسانی مانند نبی اکرم(ص) اعتقاد راسخ به مبدأ و معاد نداشت و ندارد هیچ سیره و روشی مانند سیرة آن حضرت(ع) آموزندگی نخواهد داشت. خدای سبحان بر اثر اهمیّت معاد همواره با واژههای (یوم) و (یومئذ)، یعنی روز و آن روز به پیامبر هشدار می دهد که اگر از صراط مستقیم فاصله می گرفتی به تو جزای این جدایی و انفصال را می چشاندیم و عذاب تو را در حیات دنیا و در آخرت مضاعف می گردانیدیم: (أذاً لاذقناکَ ضِعف الحیوة وضِعف الممات) اسراء/75 از این رو آن حضرت در سخن‌ها، استدلال‌ها و برخوردها چه در جنگ و چه در صلح، در مسجد و غیر آن، همواره معاد را مطرح می‌فرمود و مردم را به یاد معاد و قیامت متذکر می کرد. رسول گرامی(ص) اسم مبارک (هو الاخر) را در کنار (هو الأول) تفسیر می کرد و به عنوان مظهر اسم اعظم تا آن جا که ادراک و فهم مردم به آن می رسید از این امر مهمّ سخن می راند. آن حضرت می فرمود: شما با نظام کلّ جهان هماهنگ خواهید بود و همة اسمای الهی در معاد ظهور دارد. برخی از آنها سبب خوف، پارهای مایة امید و بعضی باعث ارادت و برخی سبب کراهت است. وجود انسان و حیات و ممات او از این مجموعة انجام یافته جدا نیست و به سوی خدا در حرکت است: (ألا إلی الله تَصیر الامور) شوری/53 و سفرة ظاهری آسمان و زمین برچیده خواهد شد: (و الارض جمیعاً قبضتُهُ یومَ القیامة والسّموات مَطوِیّات بِیَمینه) زمر/67 گاهی می فرمود: (أفضل الإیمان أن تعلم أنّ الله معک حیث ما کنت؛ (کنز العمّال 1/37، ح 66) بهترین ایمان آن است که بدانی هر جا باشی خدا با توست). در سیره پیامبر(ص) هر رخداد بزرگ یا کوچکی به وقوع می پیوست و نشانه زوال و نفاد بود، پیامبر آیة مبارکه (إنّا لله و إنّا إلیه راجعون) بقره/156 را بر لب جاری می کرد و به گفتة زمخشری وقتی چراغ منزل آن حضرت خاموش می شد و نیز در رخدادهای کوچکتر از آن این آیة مبارکه را تلاوت می فرمود(کشّاف 1/207) در سیرة آن حضرت هر حادثه یک آزمون الهی تلقی می شد. انسان کامل در حوادث شکیبایی خود را از دست نخواهد داد؛ زیرا رخدادهای تلخ و شیرین و سبک و سنگین را مجلای ارادة الهی می داند و هرگز متزلزل نمی شود چنان که حضرت علی(ع) فرمودند: (النّفس الکریمه لا تؤثّر فیها النّکبات)؛(میزان الحکمه 10/147) توجّه به خدا را در همه حالات خود حفظ می کند. بدیهی است سیره اخلاقی چنین انسانی بسیار آموزنده خواهد بود. بینش و نگرشی که پیامبر به ربوبیّت پروردگار داشت به او می آموخت که هر مربوبی تحت تدبیر ربّ خویش است و کمال تدبیر آن است که مربوب به پروردگار و ربّ خود تقرّب پیدا کند: (قل أَغیر الله أبغی ربّاً و هو ربُّ کلّ شیء ولا تکسب کلّ نفسٍ إلاّ علیها و لا تَزِر وازِرة وَزرَ أُخری ثمّ إلی ربّکم مرجعکم فَیُنَبِّئُکم بِما کُنتم فیه تَختلفون؛ انعام/164 بگو ای پیامبر آیا من کسی غیر خدا را به ربوبیّت برگزینم در صورتی که خدا ربّ همة موجودات است و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود و هیچ نفسی بار سنگین دیگری را بر دوش نگیرد و بازگشت همة شما به سوی خداست. او شما را به آنچه در آن خلاف کردید آگاه خواهد ساخت). در سیرة نبی اکرم(ص) اعتنا به مبدأ و اهتمام به معاد در کنار هم قرار گرفته است: (قل أغیر اللهِ أتّخذ ولیّاً فاطر السّموات والارض وهو یُطعِم ولا یُطعَم قل إنّی أُمرتُ أن أکونَ أوّل مَن أَسلم ولا تَکونَنّ مِن المشرکین قل إنّی أخاف إن عصیتُ ربّی عذابَ یومٍ عظیمٍ؛ انعام/1415 بگو آیا غیر از خدا را به یاری و دوستی و سرپرستی برگزینم. افرینندة آسمان و زمین خداست. او به خلق طعام و روزی می بخشد و خود از طعام بی نیاز است. بگو ای رسول، من مأمورم اوّل کسی باشم که تسلیم حکم خداست و نیز مرا گفته اند که از گروهی که به خدا شرک آورند نباشم). خداوند طبق این آیه، فاطر، مدبّر و آفریننده مجموعة نظام امکانی است، همة قوای طبیعی و غریزی از او پدید آمده و پیامبر(ص) طبق این فرمان می گوید: من اگر توحید الهی را به رسمیّت نشناسم به عذاب الهی در معاد مبتلا خواهم شد. در این نگرش پیامبر(ص) محروم ماندن از توحید سبب عذاب در معاد خواهد بود. آن حضرت دربارة معاد گاهی دو انگشت سبّابه دو دست را کنار هم می گذاشت و می فرمود: (أنا والسّاعة کهاتیْن؛(بحار 2/309) من و قیامت مانند این دو انگشتیم)؛ یعنی من از قیامت دور نیستم و همیشه به یاد آن هستم. گرچه معنای عمیق این همتایی، یعنی تساوی نبوت و معاد و حضور دائمی یکی برای دیگری جایگاه خاص خود را دارد.1 پی نوشت: 1. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 4 (معاد در قرآن) منبع: www.payambarazam.ir
عنوان سوال:

سیره رسول اکرم(ع) در اهتمام به یاد مبدأ و معاد چگونه است؟


پاسخ:

از آنجا که هیچ انسانی مانند نبی اکرم(ص) اعتقاد راسخ به مبدأ و معاد نداشت و ندارد هیچ سیره و روشی مانند سیرة آن حضرت(ع) آموزندگی نخواهد داشت. خدای سبحان بر اثر اهمیّت معاد همواره با واژههای (یوم) و (یومئذ)، یعنی روز و آن روز به پیامبر هشدار می دهد که اگر از صراط مستقیم فاصله می گرفتی به تو جزای این جدایی و انفصال را می چشاندیم و عذاب تو را در حیات دنیا و در آخرت مضاعف می گردانیدیم: (أذاً لاذقناکَ ضِعف الحیوة وضِعف الممات) اسراء/75 از این رو آن حضرت در سخن‌ها، استدلال‌ها و برخوردها چه در جنگ و چه در صلح، در مسجد و غیر آن، همواره معاد را مطرح می‌فرمود و مردم را به یاد معاد و قیامت متذکر می کرد. رسول گرامی(ص) اسم مبارک (هو الاخر) را در کنار (هو الأول) تفسیر می کرد و به عنوان مظهر اسم اعظم تا آن جا که ادراک و فهم مردم به آن می رسید از این امر مهمّ سخن می راند. آن حضرت می فرمود: شما با نظام کلّ جهان هماهنگ خواهید بود و همة اسمای الهی در معاد ظهور دارد. برخی از آنها سبب خوف، پارهای مایة امید و بعضی باعث ارادت و برخی سبب کراهت است. وجود انسان و حیات و ممات او از این مجموعة انجام یافته جدا نیست و به سوی خدا در حرکت است: (ألا إلی الله تَصیر الامور) شوری/53 و سفرة ظاهری آسمان و زمین برچیده خواهد شد: (و الارض جمیعاً قبضتُهُ یومَ القیامة والسّموات مَطوِیّات بِیَمینه) زمر/67 گاهی می فرمود: (أفضل الإیمان أن تعلم أنّ الله معک حیث ما کنت؛ (کنز العمّال 1/37، ح 66) بهترین ایمان آن است که بدانی هر جا باشی خدا با توست). در سیره پیامبر(ص) هر رخداد بزرگ یا کوچکی به وقوع می پیوست و نشانه زوال و نفاد بود، پیامبر آیة مبارکه (إنّا لله و إنّا إلیه راجعون) بقره/156 را بر لب جاری می کرد و به گفتة زمخشری وقتی چراغ منزل آن حضرت خاموش می شد و نیز در رخدادهای کوچکتر از آن این آیة مبارکه را تلاوت می فرمود(کشّاف 1/207) در سیرة آن حضرت هر حادثه یک آزمون الهی تلقی می شد. انسان کامل در حوادث شکیبایی خود را از دست نخواهد داد؛ زیرا رخدادهای تلخ و شیرین و سبک و سنگین را مجلای ارادة الهی می داند و هرگز متزلزل نمی شود چنان که حضرت علی(ع) فرمودند:
(النّفس الکریمه لا تؤثّر فیها النّکبات)؛(میزان الحکمه 10/147) توجّه به خدا را در همه حالات خود حفظ می کند. بدیهی است سیره اخلاقی چنین انسانی بسیار آموزنده خواهد بود.
بینش و نگرشی که پیامبر به ربوبیّت پروردگار داشت به او می آموخت که هر مربوبی تحت تدبیر ربّ خویش است و کمال تدبیر آن است که مربوب به پروردگار و ربّ خود تقرّب پیدا کند: (قل أَغیر الله أبغی ربّاً و هو ربُّ کلّ شیء ولا تکسب کلّ نفسٍ إلاّ علیها و لا تَزِر وازِرة وَزرَ أُخری ثمّ إلی ربّکم مرجعکم فَیُنَبِّئُکم بِما کُنتم فیه تَختلفون؛ انعام/164 بگو ای پیامبر آیا من کسی غیر خدا را به ربوبیّت برگزینم در صورتی که خدا ربّ همة موجودات است و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود و هیچ نفسی بار سنگین دیگری را بر دوش نگیرد و بازگشت همة شما به سوی خداست. او شما را به آنچه در آن خلاف کردید آگاه خواهد ساخت).
در سیرة نبی اکرم(ص) اعتنا به مبدأ و اهتمام به معاد در کنار هم قرار گرفته است: (قل أغیر اللهِ أتّخذ ولیّاً فاطر السّموات والارض وهو یُطعِم ولا یُطعَم قل إنّی أُمرتُ أن أکونَ أوّل مَن أَسلم ولا تَکونَنّ مِن المشرکین قل إنّی أخاف إن عصیتُ ربّی عذابَ یومٍ عظیمٍ؛ انعام/1415 بگو آیا غیر از خدا را به یاری و دوستی و سرپرستی برگزینم. افرینندة آسمان و زمین خداست. او به خلق طعام و روزی می بخشد و خود از طعام بی نیاز است. بگو ای رسول، من مأمورم اوّل کسی باشم که تسلیم حکم خداست و نیز مرا گفته اند که از گروهی که به خدا شرک آورند نباشم). خداوند طبق این آیه، فاطر، مدبّر و آفریننده مجموعة نظام امکانی است، همة قوای طبیعی و غریزی از او پدید آمده و پیامبر(ص) طبق این فرمان می گوید: من اگر توحید الهی را به رسمیّت نشناسم به عذاب الهی در معاد مبتلا خواهم شد.
در این نگرش پیامبر(ص) محروم ماندن از توحید سبب عذاب در معاد خواهد بود. آن حضرت دربارة معاد گاهی دو انگشت سبّابه دو دست را کنار هم می گذاشت و می فرمود:
(أنا والسّاعة کهاتیْن؛(بحار 2/309) من و قیامت مانند این دو انگشتیم)؛ یعنی من از قیامت دور نیستم و همیشه به یاد آن هستم. گرچه معنای عمیق این همتایی، یعنی تساوی نبوت و معاد و حضور دائمی یکی برای دیگری جایگاه خاص خود را دارد.1
پی نوشت:
1. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 4 (معاد در قرآن)
منبع: www.payambarazam.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین