این مطلب را مکرر بر زبان می‌آوریم که حسین بن علی علیه السلام با آن جانبازی که کرد اسلام را تجدید حیات و درخت اسلام را با ریختن خون خود آبیاری نمود: (اشهَدُ انَّکَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلوةَ وَ اتَیْتَ الزَّکوةَ وَ امَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ)[1] شهادت می‌دهم که تو اقامه نماز کردی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و در راه خدا جهاد نمودی و حقّ جهاد را بجا آوردی. لازم است ما از خود سؤال کنیم که چه رابطه‌ای میان شهادت حسین بن علی و نیرو گرفتن اسلام و زنده شدن اصول و فروع دین وجود دارد؟ زیرا می‌دانیم صرف اینکه خونی ریخته بشود منشأ این امور نمی‌شود. بنابراین میان قیام و نهضت و شهادت حسین بن علی و این آثاری که ما می‌گوییم و مدعی آن هستیم و واقعاً تاریخ هم نشان می‌دهد که حقیقت دارد، چه رابطه‌ای وجود دارد؟ ...اگر شهادت حسین بن علی صرفاً یک جریان حزن‌آور می‌بود، اگر صرفاً یک مصیبت می‌بود، اگر صرفاً این می‌بود که خونی بناحق ریخته شده است و به تعبیر دیگر صرفاً نفله شدن یک شخصیت می‌بود ولو شخصیت بسیار بزرگی، هرگز چنین آثاری را به دنبال خود نمی‌آورد. شهادت حسین بن علی از آن جهت این آثار را به دنبال خود آورد که...نهضت او یک حماسه بزرگ اسلامی و الهی بود؛ از این جهت که این داستان و تاریخچه، تنها یک مصیبت و یک جنایت و ستمگری از طرف عده‌ای جنایتگر و ستمگر نبود، بلکه یک قهرمانی بسیاربسیار بزرگ از طرف همان کسی بود که جنایتها را بر او وارد کردند. شهادت حسین بن علی حیات تازه‌ای در عالم اسلام دمید و ...اثر و خاصیت یک سخن یا تاریخچه و یا شخصیت حماسی این است که در روحْ موج به وجود می‌آورد، حمیّت و غیرت به وجود می‌آورد، شجاعت و صلابت به وجود می‌آورد؛ در بدنها، خونها را به حرکت و جوشش درمی‌آورد و تن‌ها را از رخوت و سستی خارج می‌کند و چابک و چالاک می‌نماید. چه بسیار خونها در محیطهایی ریخته می‌شود که چون فقط جنبه خونریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است که از نیروی مردم و ملت می‌کاهد و نفسها بیشتر در سینه‌ها حبس می‌شود. اما شهادتهایی در دنیا هست که به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می‌آورد. شما در حالت فرد امتحان کرده و دیده‌اید که بعضی از اعمال است که قلب انسان را مکدّر می‌کند ولی بعضی دیگر از اعمال است که قلب انسان را روشن می‌کند، صفا و جلا می‌دهد. این حالت عیناً در اجتماع هم هست. بعضی از پدیده‌های اجتماعی، روح اجتماع را تاریک و کدر می‌کند، ترس و رعب در اجتماع به وجود می‌آورد، به اجتماع حالت بردگی و اسارت می‌دهد، ولی یک سلسله پدیده‌های اجتماعی است که به اجتماع صفا و نورانیت می‌دهد، ترس اجتماع را می‌ریزد، احساس بردگی و اسارت را از او می‌گیرد، جرأت و شهامت به او می‌دهد. بعد از شهادت امام حسین یک چنین حالتی به وجود آمد، یک رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود که امام حسین علیه السلام با حرکات قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد، احساسات بردگی و اسارتی را که از اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامی حکمفرما بود، تضعیف کرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل کرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی شخصیت داد. او بر روی نقطه‌ای در اجتماع انگشت گذاشت که بعداً اجتماع در خودش احساس شخصیت کرد. [2] پی نوشتها: [1] . مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین علیه السلام در عید فطر و قربان. [2] . مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، ج‌17، ص: 51 تا ص: 53 www.shamimm.ir
این مطلب را مکرر بر زبان میآوریم که حسین بن علی علیه السلام با آن جانبازی که کرد اسلام را تجدید حیات و درخت اسلام را با ریختن خون خود آبیاری نمود:
(اشهَدُ انَّکَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلوةَ وَ اتَیْتَ الزَّکوةَ وَ امَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ)[1]
شهادت میدهم که تو اقامه نماز کردی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و در راه خدا جهاد نمودی و حقّ جهاد را بجا آوردی.
لازم است ما از خود سؤال کنیم که چه رابطهای میان شهادت حسین بن علی و نیرو گرفتن اسلام و زنده شدن اصول و فروع دین وجود دارد؟ زیرا میدانیم صرف اینکه خونی ریخته بشود منشأ این امور نمیشود. بنابراین میان قیام و نهضت و شهادت حسین بن علی و این آثاری که ما میگوییم و مدعی آن هستیم و واقعاً تاریخ هم نشان میدهد که حقیقت دارد، چه رابطهای وجود دارد؟
...اگر شهادت حسین بن علی صرفاً یک جریان حزنآور میبود، اگر صرفاً یک مصیبت میبود، اگر صرفاً این میبود که خونی بناحق ریخته شده است و به تعبیر دیگر صرفاً نفله شدن یک شخصیت میبود ولو شخصیت بسیار بزرگی، هرگز چنین آثاری را به دنبال خود نمیآورد. شهادت حسین بن علی از آن جهت این آثار را به دنبال خود آورد که...نهضت او یک حماسه بزرگ اسلامی و الهی بود؛ از این جهت که این داستان و تاریخچه، تنها یک مصیبت و یک جنایت و ستمگری از طرف عدهای جنایتگر و ستمگر نبود، بلکه یک قهرمانی بسیاربسیار بزرگ از طرف همان کسی بود که جنایتها را بر او وارد کردند.
شهادت حسین بن علی حیات تازهای در عالم اسلام دمید و ...اثر و خاصیت یک سخن یا تاریخچه و یا شخصیت حماسی این است که در روحْ موج به وجود میآورد، حمیّت و غیرت به وجود میآورد، شجاعت و صلابت به وجود میآورد؛ در بدنها، خونها را به حرکت و جوشش درمیآورد و تنها را از رخوت و سستی خارج میکند و چابک و چالاک مینماید.
چه بسیار خونها در محیطهایی ریخته میشود که چون فقط جنبه خونریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است که از نیروی مردم و ملت میکاهد و نفسها بیشتر در سینهها حبس میشود. اما شهادتهایی در دنیا هست که به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع میآورد. شما در حالت فرد امتحان کرده و دیدهاید که بعضی از اعمال است که قلب انسان را مکدّر میکند ولی بعضی دیگر از اعمال است که قلب انسان را روشن میکند، صفا و جلا میدهد. این حالت عیناً در اجتماع هم هست. بعضی از پدیدههای اجتماعی، روح اجتماع را تاریک و کدر میکند، ترس و رعب در اجتماع به وجود میآورد، به اجتماع حالت بردگی و اسارت میدهد، ولی یک سلسله پدیدههای اجتماعی است که به اجتماع صفا و نورانیت میدهد، ترس اجتماع را میریزد، احساس بردگی و اسارت را از او میگیرد، جرأت و شهامت به او میدهد.
بعد از شهادت امام حسین یک چنین حالتی به وجود آمد، یک رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود که امام حسین علیه السلام با حرکات قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد، احساسات بردگی و اسارتی را که از اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامی حکمفرما بود، تضعیف کرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل کرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی شخصیت داد. او بر روی نقطهای در اجتماع انگشت گذاشت که بعداً اجتماع در خودش احساس شخصیت کرد. [2]
پی نوشتها:
[1] . مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین علیه السلام در عید فطر و قربان.
[2] . مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج17، ص: 51 تا ص: 53
www.shamimm.ir
- [آیت الله مکارم شیرازی] شهادت امام حسین با شهادت کدام پیامبر مقایسه شده است
- [سایر] چه رابطهای میان شهادت حسین بن علی و نیرو گرفتن اسلام و زنده شدن اصول و فروع دین وجود دارد؟
- [سایر] امام حسین علیهالسلام چگونه به شهادت رسید؟
- [سایر] نقش بصیرت در جاودانگی قیام امام حسین(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] آیا امام حسین(علیه السلام) از شهادت خود خبر داشتند؟
- [سایر] شهادت امام حسین(علیه السلام) با شهادت کدام پیامبر مقایسه شده است؟
- [سایر] نقش امام حسین در لشکر امام حسن چه بود؟ آیا ایشان مخالف صلح با معاویه بودند؟
- [سایر] شهادت امام حسین(علیه السلام) با شهادت کدام پیامبر مقایسه شده است؟
- [سایر] با این که امام حسین علیه السلام و یارانشان در صحرای کربلا به شهادت رسیدند، چگونه حادثه عاشورا باعث زنده نگه داشتن اسلام شده است؟
- [سایر] در حالی که وجود امام معصوم بهتر از فقدان اوست، چرا می گوییم شهادت امام حسین(علیه السلام) باعث حفظ اسلام شد؟
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.