پیروان کلیسای کاتولیک و ارتدکس (کلیسا) را (معصوم) می دانند؛ به این معنا که اجتماع مسیحیت توسط روح القدس از خطا محفوظ می ماند؛ و معتقدند که مسیح پس از صعود به آسمان روح القدس را فرستاد تا مؤمنان را هدایت کند و او هیچ گاه کلیسا را رها نمی کند؛ بنابراین باید تمام حقایقی را که کلیسا تعلیم می دهد پذیرفت. کلیسای کاتولیک علاوه بر عصمت کلیسا، عصمت را برای کلیسای روم مخصوصاً ثابت می داند. در حقیقت نور عصمت از کلیسای روم به جهان مسیحیت می تابد. کلیسای روم عصمت خود را از دو طریق، یعنی پاپ و مجامع جهانی که پاپ برپا کرده است، کسب می کند.[1] در قرون پس از اصلاح دینی، دو نگرش در مورد مرجعیت کلیسای کاتولیک وجود داشت: گروهی که در اقلیت بودند پاپ را رهبری می دانستند که مرجعیت او در چهارچوب اصول و قوانین کلیسایی است و نظرهای شورای عمومی کلیسا را بر نظرهای پاپ مقدم می داشتند و معتقد بودند تا وقتی کلیسا موافقت خود را با نظر پاپ اعلام نکرده، نظر وی قابل اصلاح است. دیدگاه دیگر که اکثریت بر آن اصرار داشتند این بود که پاپ، رهبر مطلق کلیساست و شوراهای عمومی اعتبار خود را از او می یابند. پاپ (پیوس نهم) از پیروان جدی این نظریه بود. در شورای (واتیکان اول) (1869 1870 م) این موضوع مورد بحث قرار گرفت و بیانیه ای به نفع دیدگاه اکثریت صادر شد: پاپ روم وقتی بر اساس اقتداری که به او اعطا شده و توسط وعده ی الهی که به او به سبب جانشینی پطرس متبارک داده شده، سخن می گوید. سخن او مصون از خطاست و این امری است که از سوی منجی الهی به کلیسایش بخشیده شده است تا کلیسایش به هنگام تعریف آموزه ای مربوط به ایمان و امور اخلاقی مصون از خطا باشد؛ بنابراین، نظرهای پاپ روم اصلاح شدنی نبوده، بر اساس رضایت و خشنودی کلیسا نیست. اما اگر کسی (که خدا نکند چنین باشد) بر آن باشد تا با این حکم به مخالفت برخیزد، ملعون باد.[2] در این بیانیه دو نکته ی مهم وجود دارد: اولا، سخنان پاپ تنها در مورد مسائلی که وی اقتدار دارد، یعنی در قلمرو الهیات و امور اخلاقی، مصون از خطاست؛ و ثانیا، عصمت پاپ به پشتوانه ی کلیسا و تصدیق اسقف ها وابسته نیست و او نیازی به مشورت کلیسا ندارد. پی نوشتها: [1]. پطرس فرماج، ایضاح التعلیم المسیحی، ص 176. [2]. تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ص 480. منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
پیروان کلیسای کاتولیک و ارتدکس (کلیسا) را (معصوم) می دانند؛ به این معنا که اجتماع مسیحیت توسط روح القدس از خطا محفوظ می ماند؛ و معتقدند که مسیح پس از صعود به آسمان روح القدس را فرستاد تا مؤمنان را هدایت کند و او هیچ گاه کلیسا را رها نمی کند؛ بنابراین باید تمام حقایقی را که کلیسا تعلیم می دهد پذیرفت. کلیسای کاتولیک علاوه بر عصمت کلیسا، عصمت را برای کلیسای روم مخصوصاً ثابت می داند. در حقیقت نور عصمت از کلیسای روم به جهان مسیحیت می تابد. کلیسای روم عصمت خود را از دو طریق، یعنی پاپ و مجامع جهانی که پاپ برپا کرده است، کسب می کند.[1]
در قرون پس از اصلاح دینی، دو نگرش در مورد مرجعیت کلیسای کاتولیک وجود داشت: گروهی که در اقلیت بودند پاپ را رهبری می دانستند که مرجعیت او در چهارچوب اصول و قوانین کلیسایی است و نظرهای شورای عمومی کلیسا را بر نظرهای پاپ مقدم می داشتند و معتقد بودند تا وقتی کلیسا موافقت خود را با نظر پاپ اعلام نکرده، نظر وی قابل اصلاح است. دیدگاه دیگر که اکثریت بر آن اصرار داشتند این بود که پاپ، رهبر مطلق کلیساست و شوراهای عمومی اعتبار خود را از او می یابند. پاپ (پیوس نهم) از پیروان جدی این نظریه بود. در شورای (واتیکان اول) (1869 1870 م) این موضوع مورد بحث قرار گرفت و بیانیه ای به نفع دیدگاه اکثریت صادر شد:
پاپ روم وقتی بر اساس اقتداری که به او اعطا شده و توسط وعده ی الهی که به او به سبب جانشینی پطرس متبارک داده شده، سخن می گوید. سخن او مصون از خطاست و این امری است که از سوی منجی الهی به کلیسایش بخشیده شده است تا کلیسایش به هنگام تعریف آموزه ای مربوط به ایمان و امور اخلاقی مصون از خطا باشد؛ بنابراین، نظرهای پاپ روم اصلاح شدنی نبوده، بر اساس رضایت و خشنودی کلیسا نیست. اما اگر کسی (که خدا نکند چنین باشد) بر آن باشد تا با این حکم به مخالفت برخیزد، ملعون باد.[2]
در این بیانیه دو نکته ی مهم وجود دارد: اولا، سخنان پاپ تنها در مورد مسائلی که وی اقتدار دارد، یعنی در قلمرو الهیات و امور اخلاقی، مصون از خطاست؛ و ثانیا، عصمت پاپ به پشتوانه ی کلیسا و تصدیق اسقف ها وابسته نیست و او نیازی به مشورت کلیسا ندارد.
پی نوشتها:
[1]. پطرس فرماج، ایضاح التعلیم المسیحی، ص 176.
[2]. تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ص 480.
منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
- [سایر] چه نقدی بر عصمت کلیسا و پاپ وارد است؟
- [سایر] مسیحیان در کلیسا چه میکنند؟اگر نماز برای دیگر ادیان هم بود،چرا مسیحیان و یهودیان مثل ما نماز نمیخوانند؟کدامیک نمازشان ،نماز است؟
- [سایر] آیا عقیده به الوهیت مریم(ع) در میان مسیحیان سابقه دارد؟
- [سایر] آیا این عقیده مسیحیان که مسیح پسر خدا است شباهت به خون خدا دانستن امام حسین علیه السلام (یا ثار الله و ابن ثاره) ندارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مسلمان اگر در محیط کلیسا و معابد اهل کتاب با دریافت مزد کار کند چه اشکالی دارد؟ البته کارهای جزئی مثل نگهبانی، رانندگی، نقاشی، باغبانی که در عین حال عقیده مسلمانی خودش را هم نگه می دارد.
- [سایر] تفاوت پاپ با ولی فقیه چیست؟ حدود اختیارات پاپ در احکام و مسائل اجتماعی چه قدر است؟
- [سایر] واکنش کلیسا نسبت به ظهور رهبانیت چیست؟
- [سایر] آیا میان انواع موسیقیها - از قبیل اصیل (سنتی)، کلاسیک، محلی، پاپ و... - تفاوتی در حکم هست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکم شراکت و راه اندازی کسب و کار و تصرف در منافع مشترک بدست آمده با افراد ذیل در جامعه اسلامی و در کارهای حلال چگونه است؟ 1- کسی که معلوم نیست چه عقیده ای دارد و اظهار عقیده نمی کند. 2- مسلمانی که می گوید به خمس و زکات اعتقادی ندارد. 3- افراد اهل کتاب شامل مسیحیان و یهودیان.
- [سایر] ریاست پاپ رم بر جهان مسیحیت چگونه است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد مالی به دست شیعه اثنی عشری بیاید واجب نیست خمس ان را بدهد
- [آیت الله نوری همدانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد ؛ مالی بدست انسان بیاید ؛ واجب نیست خمس آن را بدهد .
- [آیت الله سبحانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد; مالی به دست انسان آید، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خُمس عقیده ندارد، مالی به دست انسان آید، واجب نیست خُمس آن را بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر امام جماعت قضای نماز یومیه خود یا کس دیگر را که فوت آن به عقیده مأموم یقینی باشد میخواند، میشود به او اقتدا کرد، ولی اگر به عقیده مأموم یقینی نباشد، نمیشود اقتدا نمود؛ مگر در برخی صورتهای خاص؛ مثل آن که مأموم و کسی که امام نماز قضای او را میخواند، احتیاط مشابهی داشته باشند، چنانچه در مسأله قبل توضیح داده شد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مالی به دست انسان از شخص کافر، یا کسی که عقیده به خمس ندارد از طریق تجارت یا غیر آن بیاید، دادن خمس آن واجب نیست، اما اگر عقیده به خمس دارد ولی خمس آن را نداده، دادن خمس آن واجب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد مالی به دست انسان برسد، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حضور در کلاس درسی که استاد آن، فساد عقیده داشته باشد و در ضمن درس، به طور ضمنی، علیه اسلام تبلیغ می کند، جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد ، یا خمس نمیدهد ، مالی به دست انسان آید ، واجب نیست خمس آن را بدهد .
- [آیت الله خوئی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد، مالی بهدست انسان آید، واجب نیست خمس آن را بدهد.