شفاعت در لغت از ماده شفع به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است[1] و در اصطلاح عبارت است از ضمیمه شدن استعداد ناقص کسی که نیاز به شفاعت دارد با دعا و درخواست شفیع و واسطه. در نتیجه این وساطت شخص شفاعت شده ارتقای مقام پیدا کرده و یا از عقوبت و عذاب رهایی مییابد. مسأله شفاعت در قیامت، یکی از اصول مسلم و خدشه ناپذیر اسلام است که همه فرقهها و مذاهب مهم اسلامی با استناد به آیات و روایات آن را پذیرفتهاند در عین حال در تفسیر معنای شفاعت اختلاف دارند که در این رابطه به سه دیدگاه مهم و اصلی میتوان اشاره کرد: 1. دیدگاه سلفیها (وهّابیت). 2. دیدگاه معتزله. 3. دیدگاه شیعة امامیه و اشاعره. وهابیها: آنها همچون دیگر مسلمانان شفاعت را به عنوان یک اصل اسلامی پذیرفتهاند و میگویند که روز قیامت شافعان درباره گناهکاران امت، شفاعت خواهند کرد و پیامبر گرامی در این قسمت سهم بزرگی دارد و در عین حال میگویند: ما هرگز حق نداریم در این جهان از آنان طلب شفاعت کنیم، خلاصه کلام آنها این است که باید شفاعت را از مالک شفاعت و اذن دهنده آن که خدا باشد، درخواست کرد و باید گفت: (پروردگارا! پیامبر و دیگر بندگان صالح خود را شفیعان ما در روز قیامت قرار بده)، ولی حق نداریم که بگوییم ای پیامبر خدا یا ای ولی خدا، از تو میخواهم در حق من شفاعت نمایی، زیرا شفاعت چیزی است که جز خدا کسی بر آن قادر نیست هر گاه چنین چیزی از پیامبر صلی الله علیه و آله که در برزخ به سر میبرد، بخواهی شرک و عبادت غیر خدا خواهد بود.)[2] معتزله: آنها معتقد بودهاند که شفاعت تنها باعث زیادی ثواب خواهد بود؛ نه بخشش گناه، همچنین میگویند عفو برای گناهان صغیره است و گناهان کبیره فقط با توبه بخشیده میشود. از ابوالحسن خیّاط که یکی از بزرگان معتزله است، نقل شده که او علیه معتقدان به شفاعت به این قول خداوند متعال استدلال میکرده که فرموده است: (آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب دربارهاش قطعی شده از آتش برهانی؟)[3] و گفته است این آیه تصریح دارد بر این که پیامبر صلی الله علیه و آله نمیتواند کسی را که مستحق عذاب است از جهنم نجات دهد. شیخ مفید در جواب او گفته است: کسانی که به شفاعت معتقدند، ادعا نمیکنند که پیامبر(ص) نجات دهندة مستحقان عذاب از آتش است، بلکه آنچه ادعا میکنند این است که خداوند برای گرامیداشت پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش آنان را از آتش رهایی دهند.[4] اشاعره: این گروه از اهل سنت برخلاف معتزله معتقدند که شفاعت موجب آمرزش گناهان میگردد. عبدالرحمن بن احمد ایجی یکی از علمای بزرگ اشاعره در کتاب مواقف در رابطه با شفاعت میگوید: امت بر اصل شفاعت اجماع دارد، ما اعتقاد داریم که شفاعت در اسقاط گناهان کبیره مفید است.[5] محمد بن عمر نسفی میگوید: شفاعت رسول خدا و نیکان دربارة صاحبان گناهان کبیره با استفاده از روایات فراوان ثابت شده است، قرآن کریم میفرماید: (... و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمنات...)؛[6] ای پیامبر! برای خود و برای مردان و زنان مؤمن طلب بخشش کن. درخواست مغفرت برای دیگران همان شفاعت است؛ چنان که در آیه دیگر میفرماید: (فما تنفعهم شفاعة الشافعین)؛[7] شفاعت شفاعت کنندگان برای کافران نفع ندارد. از این آیه استفاده میشود که اصل شفاعت وجود دارد؛ زیرا آیه یاد شده تنها شفاعت نسبت به کافران را نفی میکند و از این امر میتوان امکان شفاعت برای مؤمنان را اثبات نمود. وی در ادامه میگوید: روایات فراوان نیز مسأله شفاعت را تصدیق میکند.[8] امامیه: شیعه امامیه اختلاف قابل توجهی با اشاعره در مسأله شفاعت ندارد، و اتفاق دارند بر این که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز رستاخیز برای گروهی از به جا آورندگان کبیره از امتش، شفاعت میکند و امیر مؤمنان علیه السلام درباره شیعیان گناهکار خود به شفاعت میپردازد و ائمه علیهم السلام نیز گناهکاران را شفاعت میکنند و خداوند به شفاعت آنها بسیاری از خطاکاران را نجات میدهد، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: من در روز قیامت شفاعت میکنم و پذیرفته میشود و علی شفاعت میکند و پذیرفته میشود. و کمترین شفاعت مؤمن شفاعت او درباره چهل تن از برادرانش میباشد.)[9] آنچه ذکر شد خلاصة دیدگاه مذاهب اسلامی در مورد شفاعت انبیاء و اولیاء میباشد که هیچ کدام به طور مطلق مسأله شفاعت را انکار ننمودهاند، البته در کیفیّت خواستن شفاعت و یا موارد و مصادیق آن با هم اختلاف داشتند که برای اطلاع از این اختلافات و دیگر جزئیات مسأله باید به کتابهای مفصل مراجعه شود. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. عدل الهی، استاد شهید مطهری. 2. عقاید امامیه، آیت الله سبحانی. 3. فرقه وهّابی، علی دوّانی. [1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزه، شماره 1405، ماده شفع، ج 8، ص 184. [2] . سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1364، ص260. [3] . زمر/19. [4] . الحسنی، هاشم معروف، شیعه در برابر معتزله و اشاعره، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، 1379ش، ص299. [5] . ایجی، عضدالدین، مواقف، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1997م، بیتا، ص508. [6] . محمد/19. [7] . مدثر/48. [8] . نسفی، محمد بن عمر، شرح عقاید النسفیة، پیشاور، مکتبة علوم اسلامیة، بیتا، ص87. [9] . مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، بیجا، بیتا، ص53 54.
شفاعت در لغت از ماده شفع به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است[1] و در اصطلاح عبارت است از ضمیمه شدن استعداد ناقص کسی که نیاز به شفاعت دارد با دعا و درخواست شفیع و واسطه. در نتیجه این وساطت شخص شفاعت شده ارتقای مقام پیدا کرده و یا از عقوبت و عذاب رهایی مییابد.
مسأله شفاعت در قیامت، یکی از اصول مسلم و خدشه ناپذیر اسلام است که همه فرقهها و مذاهب مهم اسلامی با استناد به آیات و روایات آن را پذیرفتهاند در عین حال در تفسیر معنای شفاعت اختلاف دارند که در این رابطه به سه دیدگاه مهم و اصلی میتوان اشاره کرد:
1. دیدگاه سلفیها (وهّابیت).
2. دیدگاه معتزله.
3. دیدگاه شیعة امامیه و اشاعره.
وهابیها:
آنها همچون دیگر مسلمانان شفاعت را به عنوان یک اصل اسلامی پذیرفتهاند و میگویند که روز قیامت شافعان درباره گناهکاران امت، شفاعت خواهند کرد و پیامبر گرامی در این قسمت سهم بزرگی دارد و در عین حال میگویند: ما هرگز حق نداریم در این جهان از آنان طلب شفاعت کنیم، خلاصه کلام آنها این است که باید شفاعت را از مالک شفاعت و اذن دهنده آن که خدا باشد، درخواست کرد و باید گفت:
(پروردگارا! پیامبر و دیگر بندگان صالح خود را شفیعان ما در روز قیامت قرار بده)، ولی حق نداریم که بگوییم ای پیامبر خدا یا ای ولی خدا، از تو میخواهم در حق من شفاعت نمایی، زیرا شفاعت چیزی است که جز خدا کسی بر آن قادر نیست هر گاه چنین چیزی از پیامبر صلی الله علیه و آله که در برزخ به سر میبرد، بخواهی شرک و عبادت غیر خدا خواهد بود.)[2]
معتزله:
آنها معتقد بودهاند که شفاعت تنها باعث زیادی ثواب خواهد بود؛ نه بخشش گناه، همچنین میگویند عفو برای گناهان صغیره است و گناهان کبیره فقط با توبه بخشیده میشود. از ابوالحسن خیّاط که یکی از بزرگان معتزله است، نقل شده که او علیه معتقدان به شفاعت به این قول خداوند متعال استدلال میکرده که فرموده است: (آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب دربارهاش قطعی شده از آتش برهانی؟)[3] و گفته است این آیه تصریح دارد بر این که پیامبر صلی الله علیه و آله نمیتواند کسی را که مستحق عذاب است از جهنم نجات دهد.
شیخ مفید در جواب او گفته است: کسانی که به شفاعت معتقدند، ادعا نمیکنند که پیامبر(ص) نجات دهندة مستحقان عذاب از آتش است، بلکه آنچه ادعا میکنند این است که خداوند برای گرامیداشت پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش آنان را از آتش رهایی دهند.[4]
اشاعره:
این گروه از اهل سنت برخلاف معتزله معتقدند که شفاعت موجب آمرزش گناهان میگردد. عبدالرحمن بن احمد ایجی یکی از علمای بزرگ اشاعره در کتاب مواقف در رابطه با شفاعت میگوید: امت بر اصل شفاعت اجماع دارد، ما اعتقاد داریم که شفاعت در اسقاط گناهان کبیره مفید است.[5]
محمد بن عمر نسفی میگوید: شفاعت رسول خدا و نیکان دربارة صاحبان گناهان کبیره با استفاده از روایات فراوان ثابت شده است، قرآن کریم میفرماید: (... و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمنات...)؛[6] ای پیامبر! برای خود و برای مردان و زنان مؤمن طلب بخشش کن.
درخواست مغفرت برای دیگران همان شفاعت است؛ چنان که در آیه دیگر میفرماید: (فما تنفعهم شفاعة الشافعین)؛[7] شفاعت شفاعت کنندگان برای کافران نفع ندارد.
از این آیه استفاده میشود که اصل شفاعت وجود دارد؛ زیرا آیه یاد شده تنها شفاعت نسبت به کافران را نفی میکند و از این امر میتوان امکان شفاعت برای مؤمنان را اثبات نمود.
وی در ادامه میگوید: روایات فراوان نیز مسأله شفاعت را تصدیق میکند.[8]
امامیه:
شیعه امامیه اختلاف قابل توجهی با اشاعره در مسأله شفاعت ندارد، و اتفاق دارند بر این که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز رستاخیز برای گروهی از به جا آورندگان کبیره از امتش، شفاعت میکند و امیر مؤمنان علیه السلام درباره شیعیان گناهکار خود به شفاعت میپردازد و ائمه علیهم السلام نیز گناهکاران را شفاعت میکنند و خداوند به شفاعت آنها بسیاری از خطاکاران را نجات میدهد، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: من در روز قیامت شفاعت میکنم و پذیرفته میشود و علی شفاعت میکند و پذیرفته میشود. و کمترین شفاعت مؤمن شفاعت او درباره چهل تن از برادرانش میباشد.)[9]
آنچه ذکر شد خلاصة دیدگاه مذاهب اسلامی در مورد شفاعت انبیاء و اولیاء میباشد که هیچ کدام به طور مطلق مسأله شفاعت را انکار ننمودهاند، البته در کیفیّت خواستن شفاعت و یا موارد و مصادیق آن با هم اختلاف داشتند که برای اطلاع از این اختلافات و دیگر جزئیات مسأله باید به کتابهای مفصل مراجعه شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عدل الهی، استاد شهید مطهری.
2. عقاید امامیه، آیت الله سبحانی.
3. فرقه وهّابی، علی دوّانی.
[1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزه، شماره 1405، ماده شفع، ج 8، ص 184.
[2] . سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1364، ص260.
[3] . زمر/19.
[4] . الحسنی، هاشم معروف، شیعه در برابر معتزله و اشاعره، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، 1379ش، ص299.
[5] . ایجی، عضدالدین، مواقف، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1997م، بیتا، ص508.
[6] . محمد/19.
[7] . مدثر/48.
[8] . نسفی، محمد بن عمر، شرح عقاید النسفیة، پیشاور، مکتبة علوم اسلامیة، بیتا، ص87.
[9] . مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، بیجا، بیتا، ص53 54.
- [سایر] بنابر آیات و روایات چه افرادی میتوانند شفاعت کنند؟
- [سایر] آیات مربوط به شفاعت ائمه اطهار(علیهم السلام) را بیان کنید.
- [سایر] در قرآن کریم چه آیاتی مربوط به شفاعت ذکر شده و به طور کلی شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] در حالی که برخی آیات قرآن شفاعت را نفی میکند، بعضی آیات دیگر شفاعت را تثبیت میکند، این تعارض چگونه است؟
- [سایر] مفسران شیعه در تفسیر آیات 23 تا 26 سوره نور چه گفتهاند؟
- [سایر] آیا با یقین تجربی میتوان آیات قرآن را تفسیر کرد؟
- [سایر] برخی از آیات قرآن شفاعت را نفی می کند و برخی اثبات , جمع این آیات چگونه است ؟
- [سایر] تفسیر آیات 12 و 13 سوره مجادله چیست؟
- [سایر] تفسیر و معنای آیات 23 و 24 سوره حجر چیست؟
- [سایر] معنا و تفسیر آیات 19 و 20 سوره حجر چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواب سلام را باید به قصد جواب بگوید، نه به قصد قرائت بعضی از آیات قرآن و مانند آن.
- [آیت الله سبحانی] اول ماه با محاسبات نجومی ثابت نمی شود. ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید و اگر با محاسبات علمی امکان رؤیت هلال را نفی کنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشکل می باشد. و احادیث مربوط به عدم حجیت قول منجم و... مربوط به محاسبات ظنی آن روز بوده و ارتباطی به محاسبات علمی امروز ندارد.
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام عاقّ پدر و مادر است، و در روایات فراوانی از گناه کبیره شمرده است، و در بعضی از آیات و روایات، گناه آن را در حدّ کفر دانسته است و آن اقسامی دارد: الف) ناراحت کردن پدر و مادر در عدم پرداخت نفقه آنها، زیرا اداره پدر و مادر در معیشت به طور متعارف اگر فقیر باشند، بر اولاد واجب است و ترک آن، گناهش خیلی بزرگ است. ب) غصب مال پدر و مادر و ممنوع نمودن آنها از حقّ خودشان، و این قسم علاوه بر اینکه گناهش خیلی بزرگ است، حقّالنّاس نیز میباشد و گناه حقّالنّاس، بسیار سنگین است. ج) بردن آبروی پدر و مادر یا غیبت آنان، یا تهمت زدن به آنها، یا مکر و خدعه و یا دشمنی و امثال اینها با آنان، و این قسم علاوه بر اینکه گناه بزرگ عاقّ پدر و مادر را دارد، گناه آبروریزی و تهمت و غیبت و امثال اینها را نیز دارد. د) تندی و پرخاشگری و یا- العیاذ باللَّه- فحش به آنها، حتّی قهر و داد زدن بر سر آنها، و این قسم همان عاقّی است که در قرآن و روایات از گناهان کبیره شمرده شده است و حتّی قرآن شریف اظهار ناراحتی نسبت به آنها را منع فرموده است: (وَ لا تَقُلْ لَهُما افّ)[1] (پس به پدر و مادر (حتّی) افّ هم نگویید.)
- [آیت الله سبحانی] هر یک از رکوع های نماز آیات رکن است که اگر عمداً یا اشتباهاً کم یا زیاد شود نماز باطل است. احکام نماز جمعه: نماز جمعه عبادتی است که در شرایط خاصی انجام می گیرد ودارای فضیلت زیادی می باشد و در قرآن مجید می فرماید:(مؤمنان هر موقع صدای مؤذن را شنیدند کارهای دیگر را ترک کنندو به سوی نمازجمعه حرکت کنند.(1)
- [آیت الله اردبیلی] دادن قرآن به دست کفار و اهل کتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی و درک آیات آن، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] آنچه بر حائض واجب است بر نفساء هم واجب می باشد . و بنابر احتیاط واجب توقف در مسجد و دخول آن بدون عبور ، و عبور از مسجدین (مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و خواندن آیات سجده واجب ، و تماس با خط قرآن و نام خدا ، بر نفساء حرام است .