از نظر قرآن و روایات اسلامی حق شفاعت درباره گروهها، افراد، مکانها، قرآن و ... فراوان به چشم میخورد که به مجموع آنها به اختصار اشاره میشود: یکم. خدای تبارک و تعالی؛ ( و آخر من یشفع هو أرحم الرّاحمین).[1] دوم. رسول گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع)؛ خداوند درباره شفاعت پیامبر میفرماید: ( وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی؛[2] و به زودی پروردگارت (چیزی) به تو عطا کند که خشنود شوی)، (عَسَی أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً؛[3] باشد که پروردگارت تو را به مقامی محمود و پسندیده برانگیزد). پیامبر(ص) نیز فرمود: ( ادَّخَرتُ شَفاعَتِی لِأهلِ الکَبائرِ مِن اُمَّتِی).[4] شفاعت پیامبر(ص) را شفاعت کبرا مینامند. سوم. قرآن مجید؛ پیامبر(ص) فرمود: (... اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ فَانَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّق؛[5] هر گاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت به قرآن تمسّک جویید، زیرا قرآن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است. گزارش بدیها را میدهد و گفته او تصدیق میشود.) چهارم. پیامبران الهی(ع)؛ ظاهر بعضی آیات این است که انبیای الهی گاه در صدد درخواست مغفرت برای تبهکاران خاص بودهاند و چنین درخواستی امضاء شده است. پنجم. فرشتگان؛ که شفاعتشان چیزی جز استغفار آنان نیست. ششم. اطاعت از فرمان خدا؛ ( فَاجعَلُوا طَاعَةَ الله... وَ شَفِیعاً لِدَرَکِ طَلِبَتِکُم؛[6] برای رسیدن به خواستههای مشروع خود، پیروی و اطاعت خدا را شفیع خود قرار دهید.) هفتم. توبه و بازگشت به خدا؛ مؤثرترین شفیع در دنیا توبه است، زیرا نفوذ شفاعتِ شفیعانی چون انبیاء و فرشتگان، تنها در غیر شرک و کفر و نفاق است و فقط شامل موحّدان و مسلمانانِ آلوده به گناه میشود. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:( إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَ لِکَ لِمَن یَشَآءُ؛[7] بی گمان خداوند این را که بدو شرک ورزند، نمیآمرزد و گناه پایینتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشاید.) و نیز میفرماید: ( اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ؛[8] برای منافقان استغفار کنی یا استغفار نکنی، (یکسان است.) اگر هفتاد بار برایشان آمرزش بخواهی، خداوند هرگز آنان را نخواهد بخشید.) راز بی فایده بودن استغفارِ دیگران برای آنان نیز این است که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و خدا کافران و فاسقان را به مقصد نمیرساند:( ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَسِقِینَ )[9]. در حالی که اگر آنها توبه کنند و دست از شرک و نفاق خود بردارند، نجات مییابند. از این رو امیرمؤمنان(ع) میفرماید:(لَا شَفیعَ أنجَحُ مِنَ التَّوبة)[10] و قرآن نیز به طور عام میگوید: ( قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛[11] بگو: ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف (و ستم) کردهاید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همهی گناهان را میبخشد، زیرا که او بسیار آمرزنده و مهربان است.) و از مسلّمات فقه ما این است که ( الاسلامُ یَجُبُّ مَا قَبلَهُ).[12] البته نقطه امتیاز شفیعانی چون پیامبران و فرشتگان نسبت به توبه این است که شفاعت آنان در قیامت نیز مؤثر است، در حالی که توبه، به دنیا اختصاص دارد. هشتم. مؤمنان و پارسایان؛ برخی آیات نشان میدهد که مؤمنان نیز جزو شفیعاناند. نهم. شهیدان راه خدا. دهم. دانشمندان و دین پژوهان. یازدهم. دانش پژوهان دین و قرآن. دوازدهم. خویشاوندان(رحم، حمیم). سیزدهم. همسایگان. چهاردهم. امانت داران. پانزدهم. روزه. شانزدهم. درود بر محمّد و آل او(ع). هفدهم. اطفال سقط شده. هجدهم. کاملان در راستگویی(صدّیقان). نوزدهم. پیکارگران با زبان، قلم و شمشیر و ... .* [1]. علم الیقین، ج2، ص1325. [2]. ضحی(93) آیه 5. [3]. إسراء(17) آیه 79. [4]. بحارالانوار، ج8، ص30. [5]. وسائل الشیعه، ج6، ص169. [6]. نهج البلاغه، خطبه198. [7]. نساء(4) آیات 48 و 116. [8]. توبه(9) آیه 80. [9]. همان [10]. نهج البلاغه، حکمت 371. [11]. زمر(39) آیه 53. [12]. بحارالانوار، ج81، ص316؛ مستدرک الوسائل، ج7، ص449. * نسیم اندیشه (پرسش و پاسخها از آیه الله جوادی آملی)، دفتر دوم، ص 83-86.
از نظر قرآن و روایات اسلامی حق شفاعت درباره گروهها، افراد، مکانها، قرآن و ... فراوان به چشم میخورد که به مجموع آنها به اختصار اشاره میشود:
یکم. خدای تبارک و تعالی؛ ( و آخر من یشفع هو أرحم الرّاحمین).[1]
دوم. رسول گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع)؛ خداوند درباره شفاعت پیامبر میفرماید: ( وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی؛[2] و به زودی پروردگارت (چیزی) به تو عطا کند که خشنود شوی)، (عَسَی أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً؛[3] باشد که پروردگارت تو را به مقامی محمود و پسندیده برانگیزد). پیامبر(ص) نیز فرمود: ( ادَّخَرتُ شَفاعَتِی لِأهلِ الکَبائرِ مِن اُمَّتِی).[4] شفاعت پیامبر(ص) را شفاعت کبرا مینامند.
سوم. قرآن مجید؛ پیامبر(ص) فرمود: (... اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ فَانَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّق؛[5] هر گاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت به قرآن تمسّک جویید، زیرا قرآن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است. گزارش بدیها را میدهد و گفته او تصدیق میشود.)
چهارم. پیامبران الهی(ع)؛ ظاهر بعضی آیات این است که انبیای الهی گاه در صدد درخواست مغفرت برای تبهکاران خاص بودهاند و چنین درخواستی امضاء شده است.
پنجم. فرشتگان؛ که شفاعتشان چیزی جز استغفار آنان نیست.
ششم. اطاعت از فرمان خدا؛ ( فَاجعَلُوا طَاعَةَ الله... وَ شَفِیعاً لِدَرَکِ طَلِبَتِکُم؛[6] برای رسیدن به خواستههای مشروع خود، پیروی و اطاعت خدا را شفیع خود قرار دهید.)
هفتم. توبه و بازگشت به خدا؛ مؤثرترین شفیع در دنیا توبه است، زیرا نفوذ شفاعتِ شفیعانی چون انبیاء و فرشتگان، تنها در غیر شرک و کفر و نفاق است و فقط شامل موحّدان و مسلمانانِ آلوده به گناه میشود. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:( إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَ لِکَ لِمَن یَشَآءُ؛[7] بی گمان خداوند این را که بدو شرک ورزند، نمیآمرزد و گناه پایینتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشاید.) و نیز میفرماید: ( اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ؛[8] برای منافقان استغفار کنی یا استغفار نکنی، (یکسان است.) اگر هفتاد بار برایشان آمرزش بخواهی، خداوند هرگز آنان را نخواهد بخشید.) راز بی فایده بودن استغفارِ دیگران برای آنان نیز این است که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و خدا کافران و فاسقان را به مقصد نمیرساند:( ذَ لِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَسِقِینَ )[9]. در حالی که اگر آنها توبه کنند و دست از شرک و نفاق خود بردارند، نجات مییابند.
از این رو امیرمؤمنان(ع) میفرماید:(لَا شَفیعَ أنجَحُ مِنَ التَّوبة)[10] و قرآن نیز به طور عام میگوید: ( قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛[11] بگو: ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف (و ستم) کردهاید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همهی گناهان را میبخشد، زیرا که او بسیار آمرزنده و مهربان است.) و از مسلّمات فقه ما این است که ( الاسلامُ یَجُبُّ مَا قَبلَهُ).[12]
البته نقطه امتیاز شفیعانی چون پیامبران و فرشتگان نسبت به توبه این است که شفاعت آنان در قیامت نیز مؤثر است، در حالی که توبه، به دنیا اختصاص دارد.
هشتم. مؤمنان و پارسایان؛ برخی آیات نشان میدهد که مؤمنان نیز جزو شفیعاناند.
نهم. شهیدان راه خدا. دهم. دانشمندان و دین پژوهان. یازدهم. دانش پژوهان دین و قرآن. دوازدهم. خویشاوندان(رحم، حمیم). سیزدهم. همسایگان. چهاردهم. امانت داران. پانزدهم. روزه. شانزدهم. درود بر محمّد و آل او(ع). هفدهم. اطفال سقط شده. هجدهم. کاملان در راستگویی(صدّیقان). نوزدهم. پیکارگران با زبان، قلم و شمشیر و ... .*
[1]. علم الیقین، ج2، ص1325.
[2]. ضحی(93) آیه 5.
[3]. إسراء(17) آیه 79.
[4]. بحارالانوار، ج8، ص30.
[5]. وسائل الشیعه، ج6، ص169.
[6]. نهج البلاغه، خطبه198.
[7]. نساء(4) آیات 48 و 116.
[8]. توبه(9) آیه 80.
[9]. همان
[10]. نهج البلاغه، حکمت 371.
[11]. زمر(39) آیه 53.
[12]. بحارالانوار، ج81، ص316؛ مستدرک الوسائل، ج7، ص449.
* نسیم اندیشه (پرسش و پاسخها از آیه الله جوادی آملی)، دفتر دوم، ص 83-86.
- [سایر] در تفسیر آیات و روایات مربوط به شفاعت چه اختلافی میان مذاهب وجود دارد؟
- [سایر] در حالی که برخی آیات قرآن شفاعت را نفی میکند، بعضی آیات دیگر شفاعت را تثبیت میکند، این تعارض چگونه است؟
- [سایر] معنای شفاعت چیست؟ چگونه با بعضی آیات دال بر نفی «شفاعت» سازگار است؟
- [سایر] از دیدگاه روایات، شفاعت چگونه است؟
- [سایر] آیا جانبازان، مانند شهدا میتوانند در آخرت از دیگران شفاعت کنند؟
- [سایر] برخی از آیات قرآن شفاعت را نفی می کند و برخی اثبات , جمع این آیات چگونه است ؟
- [سایر] شفاعت در روایات و گفتار صحابه چگونه مطرح شده است؟
- [سایر] با وجود آیات نفی شفاعت،چگونه می توان اعتقاد به تحقق آن داشت ؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا افرادی از فرقه اهل حق میتوانند اقامه قسامه نمایند؟
- [سایر] آیات مربوط به شفاعت ائمه اطهار(علیهم السلام) را بیان کنید.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز ایات بر مستحاضه واجب است و باید برای نماز ایات همه کارهایی را که برای نماز یومیه گذشت انجام دهد و بنابر احتیاط در استحاضه کثیره وضو هم بگیرد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در حال حیض یا نفاسِ زن، آفتاب یا ماه بگیرد و تا آخر مدّتی که خورشید یا ماه باز می شوند در حال حیض یا نفاس باشد نماز آیات بر او واجب نیست، ولی بنابر احتیاط واجب بعد از پاک شدن قضا نماید. و همچنین اگر زلزله یا سایر آیات پدید آمد بنابر احتیاط واجب پس از پاک شدن نماز آیات را بجا آورد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در حال حیض یا نفاس زن، یکی از اسباب وجوب نماز آیات رخ دهد، بنابر احتیاط واجب باید قضای آن را بعد از پاک شدن بجا آورد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر عدّهای بگویند که خورشید یا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفته آنان یقین پیدا نکند ونماز آیات نخواند و بعد معلوم شود راست گفتهاند، در صورتی که تمام خورشید یا ماه گرفته باشد باید نماز آیات را بخواند بلکه اگر مقداری از آن هم گرفته باشد، بنابر احتیاط مستحبّ نماز آیات را بجا آورد ولی اگر دو نفر که عادل بودن آنان معلوم نیست بگویند خورشید یا ماه گرفته، بعد معلوم شود که عادل بودهاند، بنابر احتیاط واجب نماز آیات را بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] نماز آیات بر مستحاضه واجب است و بنابر احتیاط واجب باید برای نماز آیات نیز اعمالی را که برای نمازهای واجب روزانه گفته شد، انجام دهد و اگر در وقت نماز واجب روزانه، نماز آیات بر مستحاضه واجب شود، گرچه بخواهد هر دو را پشت سر هم بجا آورد، احتیاط واجب آن است که برای نماز آیات نیز تمام اعمالی را که برای نماز روزانه بر او واجب است انجام دهد و هر دو را با یک غسل و وضو بجا نیاورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر عده ای بگویند که خورشید یا ماه گرفته است، چنان چه انسان از گفته آنان یقین پیدا نکند و نماز آیات نخواند، و بعد معلوم شود راست گفته اند در صورتی که تمام خورشید یا ماه گرفته باشد باید نماز آیات بخواند. بلکه اگر مقداری از آن هم گرفته باشد، بنابر احتیاط مستحب نماز آیات را بخواند. و هم چنین است اگر دو نفر که عادل بودن آنان معلوم نیست، بگویند خورشید یا ماه گرفته، بعد معلوم شود که عادل بوده اند.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه در وقت نماز یومیّه نماز آیات بر مستحاضه واجب شود، اگرچه بخواهد هر دو را پشت سر هم بجا آورد، بنابر احتیاط واجب برای نماز آیات هم تمام کارهائی را که برای نماز یومیّه او واجب است انجام دهد ونمیتوان هر دو را با یک غسل ووضو بخواند.
- [آیت الله اردبیلی] وقت نماز آیات در خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی از وقتی است که خورشید یا ماه شروع به گرفتن میکند و بنابر احتیاط واجب، نباید نماز آیات را به قدری تأخیر بیندازد که خورشید یا ماه شروع به باز شدن کند.
- [آیت الله سیستانی] هر گاه در وقت نماز یومیّه نماز آیات بر مستحاضه واجب شود ، اگرچه بخواهد هر دو را پشت سرهم بجا آورد بنابر احتیاط لازم نمیتواند هر دو را با یک غسل و وضو بخواند .
- [امام خمینی] از وقتی که خورشید یا ماه شروع به گرفتن می کند انسان باید نماز آیات را بخواند و بنابر احتیاط واجب باید به قدری تاخیر نیندازد که شروع به باز شدن کند.