لطفاً بفرمایید مسلمین به چند فرقه تقسیم شده اند؟
فرقه در لغت به معنای جدایی،‌دسته، گروه و طایفه آمده است،[1] ولی در اصطلاح علم ملل و نحل به گروهی از قائلین به یک دین که اعتقاد، روش و طریقه خاصی را برگزیده اند و خود را از دیگر قائلین به آن دین جدا ساخته اند، گفته می شود. بنابراین می توان گفت که فرقه دینی زمانی به وجود می آید که گروهی از مردم در اصول دین و فروع مهم نظر جدیدی مطرح کرده و شیوه تازه ای را برگزیده باشند. بررسی تاریخ دین اسلام نشان می دهد که اولین فرقه ای که در اسلام به وجود آمد،‌ فرقه ای بود که بعدها (اهل سنت) نامیده شد. این عده بعد از وفات پیامبر اسلام بنابر هوسهای نفسانی، مصلحت های دنیوی و شخصی از اطاعت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام که در روز غدیر خم، با وی بیعت کرده بودند،‌ سرباز زده و اصل امامت را که پیامبر اسلام در زمان حیات بر آن تأکید فراوان داشتند،[2] کنار گذاشته و باعث تقسیم مسلمانان به دو دسته شدند. دستة اول گروهی بودند که هم چنان بر بیعت خود با امیر مؤمنان در روز غدیر خم وفادار ماندند و امامت را که جزو اصول دین بود پذیرفتند. این گروه که نام (شیعه علی علیه السّلام ) را داشتند بعدها به اختصار (شیعه) نامیده شدند. دستة دوم گروهی بودند که از قبول اصل امامت سرباز زده و گفتند که ما خود، رهبر تعیین می کنیم و از قبول امامت حضرت علی علیه السّلام خودداری کردند، این گروه بعدها به (اهل سنت) معروف شدند. این اولین تقسیم بندی مسلمانان در صدر اسلام بود که تاکنون نیز ادامه داشته است اما باید دانست که دو گروه فوق بعدها، خودشان به فرقه های متعددی تقسیم شدند که درذیل به ذکر نام برخی از آنها و مختصری از اعتقادات آنها اشاره می کنیم: الف) فرقه های شیعه مذهب شیعه فرقه های متعددی چون کیسانیه، فطحیه، واقفیه، نصیریه و... دارد که بیشتر آنها از بین رفته اند و برای اطلاع از آنها می توان به کتاب هایی چون فرق الشیعه نوبختی، مراجعه کرد و ما در ذیل به ذکر چند نمونه که تا زمان حال باقی مانده و طرفدارانی دارد، اشاره می کنیم. 1. شیعه امامیه:‌این نام به کسانی گفته می شود که معتقدند، خداوند بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله امامان دوازده گانه را نصب کرده که بعد از آن حضرت به تبیین دین اسلام و هدایت مردم بپردازند. نام این دوازده امام عبارت است از: علی مرتضی علیه السّلام ، حسن مجتبی علیه السّلام ، حسین سیدالشهداء(ع)، علی زین العابدین، محمد (باقر) علیه السّلام ، جعفر الصادق علیه السّلام ، موسی (کاظم) علیه السّلام ، علی (الرضا) علیه السّلام ، محمد (هادی)، علی (نقی) علیه السّلام ، حسن عسکری علیه السّلام مهدی قائم علیه السّلام منتظر که زنده است و روزی ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد می کند، پس از آنکه از جور و ظلم پر شده باشد.[3] 2. زیدیه: این نام به کسانی اطلاق می شود که عقیده دارند،‌امامان بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله که از سوی آن حضرت نصب شده اند، حضرت علی علیه السّلام امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام می باشد.[4] و بعد از آن هر فاطمی شجاع و عالم که با شمشیر قیام کند و... امام است.[5] 3. اسماعیلیه: گروهی از شیعیان هستند که معتقدند، امامان از سوی پیامبر صلّی الله علیه و آله و یا امام قبلی،‌نصب می شود و از پدر به پسر می رسد و بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله حضرت علی علیه السّلام امام بوده بعد از وی به ترتیب تا امام صادق علیه السّلام را قبول می کنند و بعد از آن حضرت عقیده دارند که امامت به اسماعیل فرزند امام صادق علیه السّلام رسیده و بعد از او هم امامت در فرزندان وی ادامه یافته و تا زمان حال این سلسله امامت ادامه دارد.[6] ب) فرقه های اهل سنت اهل سنت نیز به فرقه های متعدد و فراوانی تقسیم می شوند که هر کدام اعتقادات خاص خود را دارند و ادعاهای مختلفی را مطرح می کنند. فرقه هایی چون، حشویه، سلفیه،‌ماتریدیه، مرجئه، قدریه، جهمیه، مجسمه، کرامیه، ظاهریه، خوارج و... از جمله فرقه های اهل سنت هستند که هر کدام نیز گاهی ده ها فرقه، ‌زیر مجموعه دارند که برای اطلاع از آنها می توان به کتاب (مقالات الاسلامیین) مراجعه کرد، لکن ما در این قسمت به چند فرقه مهم از اهل سنت اشاره می کنم. 1. اشاعره: عدّه ای از اهل سنت هستند که امامت را قبول نداشته و سعی می کنند بین ظاهر گرایی اهل حدیث و عقل گرایی معتزله جمع کنند ولی بیشتر به ظاهرگرایان تمایل داشته صفات خداوند را غیر از ذات دانسته و کلام الله را قدیم می دانند.[7] 2. معتزله: گروهی از مسلمانان سنی بودند که بر پنج اصل اعتقاد داشتند که از آن تعبیر به اصول خمسه معتزله می کنند که عبارتند از 1. توحید. 2. عدل. 3. وعد و وعید. 4. منزلتی بین دو منزلت. 5. امربه معروف و نهی از منکر.[8] 3. وهابیت:‌این گروه طرفداران محمد بن عبدالوهاب هستند که در اواخر قرن دوازده هجری به ترویج افکار ابن تیمیه پرداخته و به تخریب اماکن اسلامی و قبور ائمه بقیع پرداخت و طرفداران وی که وهابیه نامیده می شوند بارها به کربلا و نجف حمله کردند. اصول عقاید وهابیت را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد: 1. اعتقاد به وسایط میان خلق و خدا با توحید در الوهیت منافات دارد! 2. مشرکان عصررسالت در مسئله ربوبیت مشرک نبودند. با این که انگیزه بت پرستان، تقرب به خداوند و طلب شفاعت از معبودان خویش در پیشگاه خداوند بود، قرآن کریم عمل آنان را شرک دانسته است. 3. هرگونه عمل که مشابه اعمال مشرکان عصر رسالت باشد مثل استغاثه و استعانت از غیر خدا، نذر و قربانی برای خدا، و طلب شفاعت از غیر خدا شرک است. 4. از آنجا که مسلمانان (غیر از وهابیه) این اعمال را انجام می دهند، مشرک خواهند بود. 5. شرک مسلمانان از شرک مشرکان عصر رسالت عظیم تر است و...[9] 4) قادیانیه: قادیانیه طرفداران غلام احمد قادیانی هستند که در سال 1256 ه ق، در هند ظهور کرد و ادعا نمود که مسیح موعود و مهدی مورد انتظار مسلمانان است و در نهایت نیز ادعای نبوت نمود. او می گفت که نبوت و رسالت او ناسخ دین اسلام نبوده، بلکه مؤید و مجدد دین اسلام است. و جهاد را از عهده مسلمانان برداشته و دیگر جهاد واجب نیست.[10] در پایان باید به این نکته اشاره کرد که شمردن فرقه های اسلامی و احصاء آنها کاری مشکل می باشد زیرا هر کدام از نویسندگان ملل و نحل که نام و عقاید فرقه های اسلامی را ذکر کرده اند از دیدگاهی خاص به فرقه های اسلامی نگریسته اند. برخی فرقه های مهم را بیست فرقه شمرده اند. برخی از 74 فرقه نام برده اند[11] و برخی نیز صدها فرقه نام برده اند که برخی از آنها واقعیت تاریخی نداشته و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده آن کتاب بوده اند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فرق و مذاهب کلامی،‌ ربانی گلپایگانی. 2. فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور. 3. المذاهب الاسلامیه، جعفر سبحانی. [1] . معین، محمد، فرهنگ معین، انتشارات امیرکبیر، چاپ دهم، 1375، ج2، ص2523. [2] . حدیث ثقلین. [3] . خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، ترجمه حسین خدیو، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ 1، 1362، ص 35. [4] . سبحانی، جعفر، المذاهب الاسلامیه، مؤسسة‌امام صادق چاپ اول، 1423 ه، ص 246. [5] . ربانی، علی، درآمدی بر علم کلام، انتشارات دارالفکر، چاپ اول، 1378، ص 208. [6] . المذاهب الاسلامیه، ص 246. [7] . ر. ک: درآمدی بر علم کلام، ص 276. [8] . همان، ص 250 و 251. [9] . درآمدی بر علم کلام، ص 323. [10] . المذاهب الاسلامیه، ص 360 تا 367. [11] . مفاتیح العلوم، ص 30 تا35.
عنوان سوال:

لطفاً بفرمایید مسلمین به چند فرقه تقسیم شده اند؟


پاسخ:

فرقه در لغت به معنای جدایی،‌دسته، گروه و طایفه آمده است،[1] ولی در اصطلاح علم ملل و نحل به گروهی از قائلین به یک دین که اعتقاد، روش و طریقه خاصی را برگزیده اند و خود را از دیگر قائلین به آن دین جدا ساخته اند، گفته می شود. بنابراین می توان گفت که فرقه دینی زمانی به وجود می آید که گروهی از مردم در اصول دین و فروع مهم نظر جدیدی مطرح کرده و شیوه تازه ای را برگزیده باشند.
بررسی تاریخ دین اسلام نشان می دهد که اولین فرقه ای که در اسلام به وجود آمد،‌ فرقه ای بود که بعدها (اهل سنت) نامیده شد. این عده بعد از وفات پیامبر اسلام بنابر هوسهای نفسانی، مصلحت های دنیوی و شخصی از اطاعت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام که در روز غدیر خم، با وی بیعت کرده بودند،‌ سرباز زده و اصل امامت را که پیامبر اسلام در زمان حیات بر آن تأکید فراوان داشتند،[2] کنار گذاشته و باعث تقسیم مسلمانان به دو دسته شدند.
دستة اول گروهی بودند که هم چنان بر بیعت خود با امیر مؤمنان در روز غدیر خم وفادار ماندند و امامت را که جزو اصول دین بود پذیرفتند. این گروه که نام (شیعه علی علیه السّلام ) را داشتند بعدها به اختصار (شیعه) نامیده شدند.
دستة دوم گروهی بودند که از قبول اصل امامت سرباز زده و گفتند که ما خود، رهبر تعیین می کنیم و از قبول امامت حضرت علی علیه السّلام خودداری کردند، این گروه بعدها به (اهل سنت) معروف شدند. این اولین تقسیم بندی مسلمانان در صدر اسلام بود که تاکنون نیز ادامه داشته است اما باید دانست که دو گروه فوق بعدها، خودشان به فرقه های متعددی تقسیم شدند که درذیل به ذکر نام برخی از آنها و مختصری از اعتقادات آنها اشاره می کنیم:
الف) فرقه های شیعه
مذهب شیعه فرقه های متعددی چون کیسانیه، فطحیه، واقفیه، نصیریه و... دارد که بیشتر آنها از بین رفته اند و برای اطلاع از آنها می توان به کتاب هایی چون فرق الشیعه نوبختی، مراجعه کرد و ما در ذیل به ذکر چند نمونه که تا زمان حال باقی مانده و طرفدارانی دارد، اشاره می کنیم.
1. شیعه امامیه:‌این نام به کسانی گفته می شود که معتقدند، خداوند بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله امامان دوازده گانه را نصب کرده که بعد از آن حضرت به تبیین دین اسلام و هدایت مردم بپردازند. نام این دوازده امام عبارت است از: علی مرتضی علیه السّلام ، حسن مجتبی علیه السّلام ، حسین سیدالشهداء(ع)، علی زین العابدین، محمد (باقر) علیه السّلام ، جعفر الصادق علیه السّلام ، موسی (کاظم) علیه السّلام ، علی (الرضا) علیه السّلام ، محمد (هادی)، علی (نقی) علیه السّلام ، حسن عسکری علیه السّلام مهدی قائم علیه السّلام منتظر که زنده است و روزی ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد می کند، پس از آنکه از جور و ظلم پر شده باشد.[3]
2. زیدیه: این نام به کسانی اطلاق می شود که عقیده دارند،‌امامان بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله که از سوی آن حضرت نصب شده اند، حضرت علی علیه السّلام امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام می باشد.[4] و بعد از آن هر فاطمی شجاع و عالم که با شمشیر قیام کند و... امام است.[5]
3. اسماعیلیه: گروهی از شیعیان هستند که معتقدند، امامان از سوی پیامبر صلّی الله علیه و آله و یا امام قبلی،‌نصب می شود و از پدر به پسر می رسد و بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله حضرت علی علیه السّلام امام بوده بعد از وی به ترتیب تا امام صادق علیه السّلام را قبول می کنند و بعد از آن حضرت عقیده دارند که امامت به اسماعیل فرزند امام صادق علیه السّلام رسیده و بعد از او هم امامت در فرزندان وی ادامه یافته و تا زمان حال این سلسله امامت ادامه دارد.[6]
ب) فرقه های اهل سنت
اهل سنت نیز به فرقه های متعدد و فراوانی تقسیم می شوند که هر کدام اعتقادات خاص خود را دارند و ادعاهای مختلفی را مطرح می کنند. فرقه هایی چون، حشویه، سلفیه،‌ماتریدیه، مرجئه، قدریه، جهمیه، مجسمه، کرامیه، ظاهریه، خوارج و... از جمله فرقه های اهل سنت هستند که هر کدام نیز گاهی ده ها فرقه، ‌زیر مجموعه دارند که برای اطلاع از آنها می توان به کتاب (مقالات الاسلامیین) مراجعه کرد، لکن ما در این قسمت به چند فرقه مهم از اهل سنت اشاره می کنم.
1. اشاعره: عدّه ای از اهل سنت هستند که امامت را قبول نداشته و سعی می کنند بین ظاهر گرایی اهل حدیث و عقل گرایی معتزله جمع کنند ولی بیشتر به ظاهرگرایان تمایل داشته صفات خداوند را غیر از ذات دانسته و کلام الله را قدیم می دانند.[7]
2. معتزله: گروهی از مسلمانان سنی بودند که بر پنج اصل اعتقاد داشتند که از آن تعبیر به اصول خمسه معتزله می کنند که عبارتند از 1. توحید. 2. عدل. 3. وعد و وعید. 4. منزلتی بین دو منزلت. 5. امربه معروف و نهی از منکر.[8]
3. وهابیت:‌این گروه طرفداران محمد بن عبدالوهاب هستند که در اواخر قرن دوازده هجری به ترویج افکار ابن تیمیه پرداخته و به تخریب اماکن اسلامی و قبور ائمه بقیع پرداخت و طرفداران وی که وهابیه نامیده می شوند بارها به کربلا و نجف حمله کردند. اصول عقاید وهابیت را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1. اعتقاد به وسایط میان خلق و خدا با توحید در الوهیت منافات دارد!
2. مشرکان عصررسالت در مسئله ربوبیت مشرک نبودند.
با این که انگیزه بت پرستان، تقرب به خداوند و طلب شفاعت از معبودان خویش در پیشگاه خداوند بود، قرآن کریم عمل آنان را شرک دانسته است.
3. هرگونه عمل که مشابه اعمال مشرکان عصر رسالت باشد مثل استغاثه و استعانت از غیر خدا، نذر و قربانی برای خدا، و طلب شفاعت از غیر خدا شرک است.
4. از آنجا که مسلمانان (غیر از وهابیه) این اعمال را انجام می دهند، مشرک خواهند بود.
5. شرک مسلمانان از شرک مشرکان عصر رسالت عظیم تر است و...[9]
4) قادیانیه:
قادیانیه طرفداران غلام احمد قادیانی هستند که در سال 1256 ه ق، در هند ظهور کرد و ادعا نمود که مسیح موعود و مهدی مورد انتظار مسلمانان است و در نهایت نیز ادعای نبوت نمود. او می گفت که نبوت و رسالت او ناسخ دین اسلام نبوده، بلکه مؤید و مجدد دین اسلام است. و جهاد را از عهده مسلمانان برداشته و دیگر جهاد واجب نیست.[10]
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که شمردن فرقه های اسلامی و احصاء آنها کاری مشکل می باشد زیرا هر کدام از نویسندگان ملل و نحل که نام و عقاید فرقه های اسلامی را ذکر کرده اند از دیدگاهی خاص به فرقه های اسلامی نگریسته اند. برخی فرقه های مهم را بیست فرقه شمرده اند. برخی از 74 فرقه نام برده اند[11] و برخی نیز صدها فرقه نام برده اند که برخی از آنها واقعیت تاریخی نداشته و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده آن کتاب بوده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فرق و مذاهب کلامی،‌ ربانی گلپایگانی.
2. فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور.
3. المذاهب الاسلامیه، جعفر سبحانی.


[1] . معین، محمد، فرهنگ معین، انتشارات امیرکبیر، چاپ دهم، 1375، ج2، ص2523.
[2] . حدیث ثقلین.
[3] . خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، ترجمه حسین خدیو، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ 1، 1362، ص 35.
[4] . سبحانی، جعفر، المذاهب الاسلامیه، مؤسسة‌امام صادق چاپ اول، 1423 ه، ص 246.
[5] . ربانی، علی، درآمدی بر علم کلام، انتشارات دارالفکر، چاپ اول، 1378، ص 208.
[6] . المذاهب الاسلامیه، ص 246.
[7] . ر. ک: درآمدی بر علم کلام، ص 276.
[8] . همان، ص 250 و 251.
[9] . درآمدی بر علم کلام، ص 323.
[10] . المذاهب الاسلامیه، ص 360 تا 367.
[11] . مفاتیح العلوم، ص 30 تا35.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین