مسأله غیبت در اعتقادات شیعه امامیه و مستور بودن امام در معتقدات اسماعیلیه، امری است که به حسب ظاهر مشترک به نظر میرسد، یعنی اعتقاد که آنان به غیبت امامشان مانند اعتقاد شیعه امامیه به غیبت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف است. ولی در واقع هر کدام خصوصیات و ویژگیهای خاص خود را دارد که باید این ویژگیها بیان شود تا افتراق آن دو روشن گردد. در این که پس از وفات اسماعیل، امامان اسماعیلیه یک قرن و نیم پنهان بودند و این دوران در تاریخ اسماعیلیه به دورة (ستر) معروف است. شکی نیست، امّا این دوران با دوران غیبت در اعتقاد امامیه کاملاً متفاوت است. در اعتقاد امامیه امامی که غایب است، نام، خصوصیات، نام پدر، زنده بودن، چگونگی ظهور، علائم ظهور، چگونگی استفادة شیعیان از او، فلسفة غیبت و ... همگی روشن و مشخّص است. این غیبت از دو دورة صغری و کبری تشکیل شده است که در دورة اول شیعیان از طریق چهار نائب خاصّ او، با آن حضرت ارتباط داشته، و در دورة دوم غیبت، با نبودن نائب خاص، این شکل با نواب عام آن حضرت(عج) که خصوصیات و ویژگیهای آنان در روایات توسط آن حضرت گردیه حل شده است.[1] از طرف دیگر امام غائب علیه السّلام یکی بیش نیست او همان کسی است که پس از غیبت که اندازة آن را خدا میداند به اذن الهی ظهور کرده و هم او مهدی قائم علیه السّلام است که پس از ظهور، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از اینکه از ظلم و جور و فساد پر شده است. امّا در اعتقاد اسماعیلیه محل اقامت امام را جز عدهای بقیه نمیدانند، و افراد دیگری حتّی اسم امام مستور خویش را نمیدانند و اطّلاعات در مورد ائمة مستور اندک است و بین مورّخان اسماعیلی نیز دربارة نام امامان این عصر اختلاف است، لذا فاطمیان عدهای را نام بردهاند که بیشتر از آن تعدادیاند که مورخان اسماعیلی نام آوردهاند.[2] در این باره یکی از محققان روسی مینویسد: (در فاصلة قرنهای دوم و سوم هجری، اسماعیلیه به دو فرقه تقسیم و منشعب شدند، یکی از آن دو کماکان پس از مرگ محمّد بن اسماعیل اعقاب خود را به امامت مستور قبول داشت، که پس از قرن چهارم پیروان این گروه را (اسماعیلیه فاطمیه) نامیدند. و پیروان شاخة دیگر، به این عقیده راسخ بودند که شمار ائمه نیز مانند پیامبران مرسل نباید از هفت بیشتر باشد. بدین سبب محمّد بن اسماعیل آخرین امام شمرده میشود، به عقیدة ایشان پس از وی امامانی پدید نخواهند آمد، اکنون فقط باید چشم به راه و منتظر ظهور پیامبر هفتم، قائم المهدی بود که اندکی قبل از روز قیامت ظهور خواهد کرد. این فرقة فرعی فقط هفت امام را قبول داشته (سبعیه) خوانده شد. بعدها در نیمة دوم قرن سوم هجری ایشان را (قرمطیان) نامیدند.[3] وی میافزاید: (تقسیم اسماعیلیه مدتی مدید قطعی نبوده ، زیرا که امامان مستور را پردة ضخیم از اختفاء و استتار پوشانده بود و ایشان رابطة مستقیم با توده برقرار نمیکردند. و حتی کسانی که از نام آنها نیز خبر نداشتند. بدین سبب اختلاف بر سر قبول یا عدم قبول ایشان، موجب بروز دشمنی میان افراد دو شاخة یاد شده نمیگردید. و غالباً همه ایشان را گاه اسماعیلیه به طور اعم، وگاه سبعیه یا قرمطی مینامیدند. این وضع تا آخر قرن چهارم هجری باقی بود.[4] همان طور که بیان شد، نه تعداد امامان معلوم است و نه نام آنان مشخصاً معلوم بوده و نه سنخیّت روشن و درستی با غیبت امام اثنی عشریه دارد، آنان قائلند که امامان مستور غیر از امامی است که به نام مهدی ظهور خواهد کرد، در صورتی که در اعتقاد امامیه امام غائب همان است که به نام مهدی ظهور خواهد کرد. تعداد امامان از نظر آنان طبق تفسیرشان و تطبیق و مقایسة با پیامبران مرسل، 7 نفر بیشتر نیست، لذا پس از محمّد بن اسماعیل باید منتظر قائم بود و در معتقد اسماعیلیه فاطمیه نیز تعداد روشنی بیان نشده است. اما در عقیده امامیه، اسامی همه امامان دوازده گانه از جمله امام منتظر توسط شخص حضرت پیامبر اعلام شده است نه اسامی آنها را شیعیان ساخته اند و نه امامت آنها از جعلیات شیعیان می باشد بلکه امامت دوازده امام به عنوان عترت و اهل بیت در کنار قرآن از طرف خداوند جعل شد و توسط پیامبر ابلاغ گردیده است. بر خلاف امامان اسماعیلیه که هیچ اثری از آنها در کلام رسول خدا(ص) دیده نمی شود. زمان ظهور امام در معتقدات امامیه هر چند به طور خاص اعلام نشده، ولی علائمی برای ظهور بیان گریده است. ولی اسماعیلیه در این باره بیان روشنی ندارد و فقط منتظر باید بود. در معتقد امامیه هر چند امام غائب است، ولی شیعیان وظایفی در قبال او دارند، چه از دعا برای ظهور و چه انجام تکالیف الهی در عصر غیبت، و امام غائب از اعمال این شیعیان باخبر است. ولی اسماعیلیه خود نیز امام مستورشان را نه میدانند کیست؟ چه نامی دارد؟ فرزند کیست؟ و نه میفهمند در قبال او چه وظیفهای خواهند داشت؛[5] نتیجه این شد که: امام مستور در اعتقاد اسماعیلیه، کاملاً متفاوت از امام غایب در اعتقاد امامیه است، در اعتقاد امامیه، امام غایب یک نفر بیشتر نیست، و حسب و نسب او، نام و لقب او، زمان تولد، مکان ظهور و برنامههای او و چگونگی ارتباط او با شیعیان و استفادة شیعیان از او همگی بیان شده است. و او امام دوازدهم شیعیان است که در حدیث پیغمبر صلّی الله علیه و آله نیز آمده است؛ ولی در اسماعیلیه تعداد امامان مستور معلوم نبوده، نام آنان مشخص نیست، در عین حال همة اسماعیلیه امامان مستور را قبول ندارند، و علت غیبت و برنامههای آن مشخص نیست و منتظر ظهور امامان مستور هم نمی باشند چون دوره امامت آنان در عالم مستر گذشته است برخلاف اعتقاد شیعه که همان مهدی که غائب است ظهور خواهد کرد. بنابراین امام غائب شیعیان امامیه، با امامان اسماعیلیه کاملاً متفاوت است و قابل مقایسه با هم نیست. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. اسماعیلیه (مجموعه مقالات)، با مقدمة: دکتر فرهاد دفتری. 2. اسماعیلیه، هاشم عثمان. [1] . فاما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام ان یقلدوه ...) طبرسی، الاحتجاج، تحقیق: محمّد باقر خرسان، نجف، نشر دار النعمان، 1386 ق، ج2، ص 263. [2] . کامل حسین احمد، طائفة الاسماعیلیه، 1959 م، طبع قاهره، ص1723. [3] . مجلة کلام اسلامی، شماره 18، مقاله از: مرحوم داوود الهامی، به نقل از: پطروشفسکی، اسلام در ایران، ترجمة کریم کشاورز، ص 297. [4] . اسلام در ایران، ص 297. [5] . لذا امروز امام آنان که در انگلیس میباشد، هیچ گونه تکلیف شرعی را قائل نیست، و حتّی همسر او بدون حجاب در اجتماع ظاهر میشود. ( اندیشه قم )
مسأله غیبت در اعتقادات شیعه امامیه و مستور بودن امام در معتقدات اسماعیلیه، امری است که به حسب ظاهر مشترک به نظر میرسد، یعنی اعتقاد که آنان به غیبت امامشان مانند اعتقاد شیعه امامیه به غیبت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشّریف است. ولی در واقع هر کدام خصوصیات و ویژگیهای خاص خود را دارد که باید این ویژگیها بیان شود تا افتراق آن دو روشن گردد.
در این که پس از وفات اسماعیل، امامان اسماعیلیه یک قرن و نیم پنهان بودند و این دوران در تاریخ اسماعیلیه به دورة (ستر) معروف است. شکی نیست، امّا این دوران با دوران غیبت در اعتقاد امامیه کاملاً متفاوت است. در اعتقاد امامیه امامی که غایب است، نام، خصوصیات، نام پدر، زنده بودن، چگونگی ظهور، علائم ظهور، چگونگی استفادة شیعیان از او، فلسفة غیبت و ... همگی روشن و مشخّص است. این غیبت از دو دورة صغری و کبری تشکیل شده است که در دورة اول شیعیان از طریق چهار نائب خاصّ او، با آن حضرت ارتباط داشته، و در دورة دوم غیبت، با نبودن نائب خاص، این شکل با نواب عام آن حضرت(عج) که خصوصیات و ویژگیهای آنان در روایات توسط آن حضرت گردیه حل شده است.[1]
از طرف دیگر امام غائب علیه السّلام یکی بیش نیست او همان کسی است که پس از غیبت که اندازة آن را خدا میداند به اذن الهی ظهور کرده و هم او مهدی قائم علیه السّلام است که پس از ظهور، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از اینکه از ظلم و جور و فساد پر شده است.
امّا در اعتقاد اسماعیلیه محل اقامت امام را جز عدهای بقیه نمیدانند، و افراد دیگری حتّی اسم امام مستور خویش را نمیدانند و اطّلاعات در مورد ائمة مستور اندک است و بین مورّخان اسماعیلی نیز دربارة نام امامان این عصر اختلاف است، لذا فاطمیان عدهای را نام بردهاند که بیشتر از آن تعدادیاند که مورخان اسماعیلی نام آوردهاند.[2]
در این باره یکی از محققان روسی مینویسد: (در فاصلة قرنهای دوم و سوم هجری، اسماعیلیه به دو فرقه تقسیم و منشعب شدند، یکی از آن دو کماکان پس از مرگ محمّد بن اسماعیل اعقاب خود را به امامت مستور قبول داشت، که پس از قرن چهارم پیروان این گروه را (اسماعیلیه فاطمیه) نامیدند. و پیروان شاخة دیگر، به این عقیده راسخ بودند که شمار ائمه نیز مانند پیامبران مرسل نباید از هفت بیشتر باشد. بدین سبب محمّد بن اسماعیل آخرین امام شمرده میشود، به عقیدة ایشان پس از وی امامانی پدید نخواهند آمد، اکنون فقط باید چشم به راه و منتظر ظهور پیامبر هفتم، قائم المهدی بود که اندکی قبل از روز قیامت ظهور خواهد کرد. این فرقة فرعی فقط هفت امام را قبول داشته (سبعیه) خوانده شد. بعدها در نیمة دوم قرن سوم هجری ایشان را (قرمطیان) نامیدند.[3] وی میافزاید: (تقسیم اسماعیلیه مدتی مدید قطعی نبوده ، زیرا که امامان مستور را پردة ضخیم از اختفاء و استتار پوشانده بود و ایشان رابطة مستقیم با توده برقرار نمیکردند. و حتی کسانی که از نام آنها نیز خبر نداشتند. بدین سبب اختلاف بر سر قبول یا عدم قبول ایشان، موجب بروز دشمنی میان افراد دو شاخة یاد شده نمیگردید. و غالباً همه ایشان را گاه اسماعیلیه به طور اعم، وگاه سبعیه یا قرمطی مینامیدند. این وضع تا آخر قرن چهارم هجری باقی بود.[4]
همان طور که بیان شد، نه تعداد امامان معلوم است و نه نام آنان مشخصاً معلوم بوده و نه سنخیّت روشن و درستی با غیبت امام اثنی عشریه دارد، آنان قائلند که امامان مستور غیر از امامی است که به نام مهدی ظهور خواهد کرد، در صورتی که در اعتقاد امامیه امام غائب همان است که به نام مهدی ظهور خواهد کرد. تعداد امامان از نظر آنان طبق تفسیرشان و تطبیق و مقایسة با پیامبران مرسل، 7 نفر بیشتر نیست، لذا پس از محمّد بن اسماعیل باید منتظر قائم بود و در معتقد اسماعیلیه فاطمیه نیز تعداد روشنی بیان نشده است.
اما در عقیده امامیه، اسامی همه امامان دوازده گانه از جمله امام منتظر توسط شخص حضرت پیامبر اعلام شده است نه اسامی آنها را شیعیان ساخته اند و نه امامت آنها از جعلیات شیعیان می باشد بلکه امامت دوازده امام به عنوان عترت و اهل بیت در کنار قرآن از طرف خداوند جعل شد و توسط پیامبر ابلاغ گردیده است. بر خلاف امامان اسماعیلیه که هیچ اثری از آنها در کلام رسول خدا(ص) دیده نمی شود.
زمان ظهور امام در معتقدات امامیه هر چند به طور خاص اعلام نشده، ولی علائمی برای ظهور بیان گریده است. ولی اسماعیلیه در این باره بیان روشنی ندارد و فقط منتظر باید بود.
در معتقد امامیه هر چند امام غائب است، ولی شیعیان وظایفی در قبال او دارند، چه از دعا برای ظهور و چه انجام تکالیف الهی در عصر غیبت، و امام غائب از اعمال این شیعیان باخبر است. ولی اسماعیلیه خود نیز امام مستورشان را نه میدانند کیست؟ چه نامی دارد؟ فرزند کیست؟ و نه میفهمند در قبال او چه وظیفهای خواهند داشت؛[5]
نتیجه این شد که: امام مستور در اعتقاد اسماعیلیه، کاملاً متفاوت از امام غایب در اعتقاد امامیه است، در اعتقاد امامیه، امام غایب یک نفر بیشتر نیست، و حسب و نسب او، نام و لقب او، زمان تولد، مکان ظهور و برنامههای او و چگونگی ارتباط او با شیعیان و استفادة شیعیان از او همگی بیان شده است. و او امام دوازدهم شیعیان است که در حدیث پیغمبر صلّی الله علیه و آله نیز آمده است؛ ولی در اسماعیلیه تعداد امامان مستور معلوم نبوده، نام آنان مشخص نیست، در عین حال همة اسماعیلیه امامان مستور را قبول ندارند، و علت غیبت و برنامههای آن مشخص نیست و منتظر ظهور امامان مستور هم نمی باشند چون دوره امامت آنان در عالم مستر گذشته است برخلاف اعتقاد شیعه که همان مهدی که غائب است ظهور خواهد کرد.
بنابراین امام غائب شیعیان امامیه، با امامان اسماعیلیه کاملاً متفاوت است و قابل مقایسه با هم نیست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اسماعیلیه (مجموعه مقالات)، با مقدمة: دکتر فرهاد دفتری.
2. اسماعیلیه، هاشم عثمان.
[1] . فاما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام ان یقلدوه ...) طبرسی، الاحتجاج، تحقیق: محمّد باقر خرسان، نجف، نشر دار النعمان، 1386 ق، ج2، ص 263.
[2] . کامل حسین احمد، طائفة الاسماعیلیه، 1959 م، طبع قاهره، ص1723.
[3] . مجلة کلام اسلامی، شماره 18، مقاله از: مرحوم داوود الهامی، به نقل از: پطروشفسکی، اسلام در ایران، ترجمة کریم کشاورز، ص 297.
[4] . اسلام در ایران، ص 297.
[5] . لذا امروز امام آنان که در انگلیس میباشد، هیچ گونه تکلیف شرعی را قائل نیست، و حتّی همسر او بدون حجاب در اجتماع ظاهر میشود.
( اندیشه قم )
- [سایر] آیا غیر از حضرت مهدی (عج) پیامبری هست که غایب باشد (به اعتقاد اسلام و شیعه)؟
- [سایر] به چه دلیل امامان دوازده نفرند و امام آخر حضرت مهدی(عج) است؟
- [سایر] آیا اعتقاد به لزوم وجود امام معصوم، با غیبت طولانی امام زمان (عج) ناسازگار نیست؟
- [سایر] به چه دلیل امامان دوازده نفرند و امام آخر حضرت مهدی(عج) است؟
- [سایر] اگر حضرت مهدی (عج) وجود دارد پس چرا غایب است؟
- [سایر] امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف در چه زمانی غایب شد؟
- [سایر] در زمان رجعت حضرت مهدی (عج) چه تعداد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) ظهور خواهند کرد؟
- [سایر] در زمان رجعت حضرت مهدی (عج) چه تعداد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) ظهور خواهند کرد؟
- [سایر] آیا هنگام ظهور امام زمان(عج) پیامبران دیگر و امامان هم به دنیا بازگشته و زندگی میکنند نیکوکاران چطور؟
- [سایر] چرا سلسله امامان در امام دوازدهم علیه السلام ختم میشود؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز در حرم امامان علیهمالسلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .