عمر بدعتهای زیادی در دین بوجود آورد که از جمله آنها مسئلة (تکتف) یا دست روی دست گذاشتن در نماز میباشد. این عمل به عنوان تذلّل در برابر بزرگان و پادشاهان از عادات و فرهنگ جامعه مجوسی بوده که بعد از فتح ایران توسط خلیفه دوم وارد نماز شد. نقل شده وقتی اسرای ایرانی در برابر خلیفه قرار میگیرند، آنها به عنوان احترام به خلیفه مسلمین و یا تذلّل با گردن کج دست روی دست میگذاردند، خلیفه علت را جویا میشود، در جواب میگویند که اینها عادت دارند وقتی در برابر بزرگی قرار میگیرند، به عنوان تذلّل دست روی دست بگذارند. که یک نوع احترام محسوب می شود. عمر این عمل را میپسندد و دستور میدهد که از این به بعد مسلمانان در نماز چنین کنند. گویا بعد از آن به اجتهاد و امر خلیفه عمل تکتف در نماز بوجود آمد.[1] یکی دیگر از مسائلی که تفاوت رفتار شیعیان با اهل سنت در آن بسیار بارز است، مسأله سجود در نماز است، شیعیان ملتزم هستند که جز بر زمین (اعم از خاک و سنگ) و چیزهای غیر خوراکی که از زمین میروید سجده نکنند و سجده برخاک از همه بهتر است. زیرا که سجده تذلل و خشوع در برابر پروردگار است و زمانی که نمازگزار، پیشانی را که اشرف اعضای بدن است، برخاک میمالد عبودیت و تذلل خویش را به نهایت میرساند. رسول گرامی و مسلمانان صدر اسلام نیز بر خاک یا سنگ یا حصیر سجده میکردند، زیرا در کف مساجد و منازل سنگریزه و خاک بود و حداکثر مفروش به حصیر بود. ولی امروزه که تقریباً همه منازل و مساجد مفروش به فرشهای نخی و پشمی میباشد و به خاک دسترسی نیست، شیعیان قطعهای از خاک پاک را به صورت مهر به همراه بر میدارند، تا هم بر خاک سجده کرده باشند و هم از طهارت محل سجده که از شرایط صحت نماز است اطمینان داشته باشند. احمد حنبل در مسند خود روایت میکند که: جابر بن عبدالله انصاری میگوید: من با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز ظهر را میخواندم از شدّت گرما مشتی از سنگریزه بر میداشتم و در مشت خود نگه میداشتم و سپس آن را به مشت دیگر منتقل میکردم، تا سنگ ریزهها سرد شود و سپس آن را در جلو خود قرار میدادم تا بر آن سجده کنم.[2] روشن است که اگر سجده بر غیر زمین جایز بود، صحابه رسول خدا بر لباسهایشان سجده میکردند و این زحمات را برای سردکردن سنگریزهها، متحمل نمیشدند. گرچه مذاهب اهل سنت سجده بر فرش را جایز میدانند ولی به اتفاق همه مذاهب اسلامی سجده بر خاک و سنگ جایز است. و میتوان گفت که اختلاف شیعه و سنی در مورد محل سجده این است که اهل سنت توسعه بیشتری قایل هستند.[3] بنا بر این طبق مبانی فقهی اهل سنت سجده بر مهر نه تنها اشکال ندارد، بلکه رجحان نیز دارد ولکن آنها عملاً بر مهر سجده نمیکنند. و شاید به جهت مخالفت با شیعیان آنها حاضر نیستند که چنین عملی را انجام دهند. یکی دیگر از مسائل مورد اختلاف شیعه و سنی وظیفهای است که شخص وضو گیرنده نسبت به پاهای خود دارد، اکثریت اهل سنت به پیروی از مذاهب اربعه معتقدند که پاها را باید تا کعبین (قوزک پا) شست، و همه شیعیان معتقدند: آنچه که در وضو به آن امر شده است، مسح پاها تا کعبین است، نه شستن آنها، زیرا در قرآن کریم آمده است: (ای مؤمنان هرگاه برای اقامه نماز آماده شدید، صورتها و دستهایتان را تا مرفق بشویید و سرها و پاهایتان را تا قوزک مسح نمایید.)[4] همچنین در روایات اهل سنت از ابن عباس آمده است که (وضو دو شستن (صورت و دستها) و دو مسح (سر و پاها) است.[5] در عین حال اهل سنت برخلاف شیعیان در وضو به جای مسح، پاها را میشویند. گویا این انحراف در زمان عثمان بن عفان خلیفه سوم و توسط خود او بوجود آمد. او تنها کسی است که از میان خلفای سه گانه وضوی پیامبر صلی الله علیه و آله را نقل نموده است. لیث میگوید حمران وابسته به عثمان به او خبر داد که عثمان در وضو سه بار صورت خود را شست، سپس دست راست و چپ خود را تا مرفق سه بار شست، بعد سر خود را مسح کرد، سپس پای راست و چپ خویش را تا برآمدگی روی پا سه بار شست،[6] از این رو اهل سنت در وضو به عثمان توجه دارند و با قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله مخالفت میکنند. در نتیجه: مسأله تکتف (دست روی دست گذاشتن در نماز) در زمان خلافت عمر و توسط او بوجود آمد و شستن پاها در وضو در زمان خلیفه سوم عثمان ابن عفان ابداع گردید. و سجده برخاک یا مهر طبق مبانی اهل سنت اشکال ندارد ولکن عملاً آنها از سجده بر مهر اعراض دارند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مدرسی، سید محمد رضا، تشیع در تسنن. 2. شهرستانی، سید علی، وضو پیامبر. [1] . الهادی، جعفر، فقه مقارن، دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت، 1379 ه. قم، ج1، ص19. [2] . احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، بیتا، بیروت، ج2، ص327. [3] . پاسخ به پرسشها از دیدگاه تشیع و تسنن، نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت، قم، ج1، ص66. [4] . مائده/6. [5] . قرطبی، محمد بن احمد، جامع لاحکام القرآن، بیتا، مؤسسة تاریخ العربی، بیروت، ج6، ص92. [6] . بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارالفکر، بیتا، بیروت، ج1، ص48. ( اندیشه قم )
طریقه نماز خواندن اهل سنت (در مورد دست بستن و بدون مهر و طریقه وضو گرفتن) از چه زمانی و توسط چه کسی این بدعت شروع شده است؟
عمر بدعتهای زیادی در دین بوجود آورد که از جمله آنها مسئلة (تکتف) یا دست روی دست گذاشتن در نماز میباشد. این عمل به عنوان تذلّل در برابر بزرگان و پادشاهان از عادات و فرهنگ جامعه مجوسی بوده که بعد از فتح ایران توسط خلیفه دوم وارد نماز شد.
نقل شده وقتی اسرای ایرانی در برابر خلیفه قرار میگیرند، آنها به عنوان احترام به خلیفه مسلمین و یا تذلّل با گردن کج دست روی دست میگذاردند، خلیفه علت را جویا میشود، در جواب میگویند که اینها عادت دارند وقتی در برابر بزرگی قرار میگیرند، به عنوان تذلّل دست روی دست بگذارند. که یک نوع احترام محسوب می شود. عمر این عمل را میپسندد و دستور میدهد که از این به بعد مسلمانان در نماز چنین کنند. گویا بعد از آن به اجتهاد و امر خلیفه عمل تکتف در نماز بوجود آمد.[1]
یکی دیگر از مسائلی که تفاوت رفتار شیعیان با اهل سنت در آن بسیار بارز است، مسأله سجود در نماز است، شیعیان ملتزم هستند که جز بر زمین (اعم از خاک و سنگ) و چیزهای غیر خوراکی که از زمین میروید سجده نکنند و سجده برخاک از همه بهتر است. زیرا که سجده تذلل و خشوع در برابر پروردگار است و زمانی که نمازگزار، پیشانی را که اشرف اعضای بدن است، برخاک میمالد عبودیت و تذلل خویش را به نهایت میرساند. رسول گرامی و مسلمانان صدر اسلام نیز بر خاک یا سنگ یا حصیر سجده میکردند، زیرا در کف مساجد و منازل سنگریزه و خاک بود و حداکثر مفروش به حصیر بود. ولی امروزه که تقریباً همه منازل و مساجد مفروش به فرشهای نخی و پشمی میباشد و به خاک دسترسی نیست، شیعیان قطعهای از خاک پاک را به صورت مهر به همراه بر میدارند، تا هم بر خاک سجده کرده باشند و هم از طهارت محل سجده که از شرایط صحت نماز است اطمینان داشته باشند.
احمد حنبل در مسند خود روایت میکند که: جابر بن عبدالله انصاری میگوید: من با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز ظهر را میخواندم از شدّت گرما مشتی از سنگریزه بر میداشتم و در مشت خود نگه میداشتم و سپس آن را به مشت دیگر منتقل میکردم، تا سنگ ریزهها سرد شود و سپس آن را در جلو خود قرار میدادم تا بر آن سجده کنم.[2]
روشن است که اگر سجده بر غیر زمین جایز بود، صحابه رسول خدا بر لباسهایشان سجده میکردند و این زحمات را برای سردکردن سنگریزهها، متحمل نمیشدند.
گرچه مذاهب اهل سنت سجده بر فرش را جایز میدانند ولی به اتفاق همه مذاهب اسلامی سجده بر خاک و سنگ جایز است. و میتوان گفت که اختلاف شیعه و سنی در مورد محل سجده این است که اهل سنت توسعه بیشتری قایل هستند.[3]
بنا بر این طبق مبانی فقهی اهل سنت سجده بر مهر نه تنها اشکال ندارد، بلکه رجحان نیز دارد ولکن آنها عملاً بر مهر سجده نمیکنند. و شاید به جهت مخالفت با شیعیان آنها حاضر نیستند که چنین عملی را انجام دهند.
یکی دیگر از مسائل مورد اختلاف شیعه و سنی وظیفهای است که شخص وضو گیرنده نسبت به پاهای خود دارد، اکثریت اهل سنت به پیروی از مذاهب اربعه معتقدند که پاها را باید تا کعبین (قوزک پا) شست، و همه شیعیان معتقدند: آنچه که در وضو به آن امر شده است، مسح پاها تا کعبین است، نه شستن آنها، زیرا در قرآن کریم آمده است: (ای مؤمنان هرگاه برای اقامه نماز آماده شدید، صورتها و دستهایتان را تا مرفق بشویید و سرها و پاهایتان را تا قوزک مسح نمایید.)[4] همچنین در روایات اهل سنت از ابن عباس آمده است که (وضو دو شستن (صورت و دستها) و دو مسح (سر و پاها) است.[5] در عین حال اهل سنت برخلاف شیعیان در وضو به جای مسح، پاها را میشویند.
گویا این انحراف در زمان عثمان بن عفان خلیفه سوم و توسط خود او بوجود آمد. او تنها کسی است که از میان خلفای سه گانه وضوی پیامبر صلی الله علیه و آله را نقل نموده است. لیث میگوید حمران وابسته به عثمان به او خبر داد که عثمان در وضو سه بار صورت خود را شست، سپس دست راست و چپ خود را تا مرفق سه بار شست، بعد سر خود را مسح کرد، سپس پای راست و چپ خویش را تا برآمدگی روی پا سه بار شست،[6] از این رو اهل سنت در وضو به عثمان توجه دارند و با قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله مخالفت میکنند.
در نتیجه: مسأله تکتف (دست روی دست گذاشتن در نماز) در زمان خلافت عمر و توسط او بوجود آمد و شستن پاها در وضو در زمان خلیفه سوم عثمان ابن عفان ابداع گردید. و سجده برخاک یا مهر طبق مبانی اهل سنت اشکال ندارد ولکن عملاً آنها از سجده بر مهر اعراض دارند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مدرسی، سید محمد رضا، تشیع در تسنن.
2. شهرستانی، سید علی، وضو پیامبر.
[1] . الهادی، جعفر، فقه مقارن، دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت، 1379 ه. قم، ج1، ص19.
[2] . احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، بیتا، بیروت، ج2، ص327.
[3] . پاسخ به پرسشها از دیدگاه تشیع و تسنن، نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت، قم، ج1، ص66.
[4] . مائده/6.
[5] . قرطبی، محمد بن احمد، جامع لاحکام القرآن، بیتا، مؤسسة تاریخ العربی، بیروت، ج6، ص92.
[6] . بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارالفکر، بیتا، بیروت، ج1، ص48.
( اندیشه قم )
- [سایر] چرا سنی ها با مهر نماز شیعیان مشکل دارند؟
- [سایر] چرا شیعیان به هنگام سجده از مهر استفاده میکنند؟ تفاوت نظر اهل سنت و تشیع چیست؟
- [سایر] مذاهب اربعه اهل سنت چگونه پیدا شدند و چگونه باب اجتهاد مسدود شد؟ و به دست چه کسانی از اهل سنت، باب اجتهاد باز و مفتوح شد؟
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز میخوانند؟
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز می خوانند؟ آیا نمازی که شیعیان می خوانند درست است یا نماز دست بسته اهل سنت؟
- [سایر] چرا اهل سنت در عزاداری امام حسین علیه السلام گریه را بدعت می شمارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خواندن نماز میّت شیعیان توسط شخص سنّی چه حکمی دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] در مکه و مدینه به استناد فتوای امام خمینی(قدّس سرّه) نماز جماعت را با برادران اهل سنت می خوانیم و گاهی برای درک فضیلت نماز در مسجد مثل ادای نماز عصر یا عشا بعد از نماز ظهر و مغرب آن را به صورت فرادی در مساجد اهل سنت بدون مهر و با سجده بر فرش بجا می آوریم، این نمازها چه حکمی دارد؟
- [سایر] چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟
- [سایر] چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟
- [آیت الله مظاهری] اگر موقع خواندن عقد برای دادن مهر مدتی معیّن نکرده باشند زن هر وقت بخواهد میتواند مطالبه مهر کند مگر اینکه شوهر توانایی دادن آن را نداشته باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدّتی معیّن نکرده باشند، زن میتواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند، چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد، ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی کردن راضی شود و شوهر با او نزدیکی کند، دیگر نمیتواند بدون عذر شرعی از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر موقع خواندن عقد دائم برای دادن مهر، مدتی معین نکرده باشند، زن میتواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکیکردن شوهر جلوگیری کند؛ چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد و چه نداشته باشد، ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود، و شوهر با او نزدیکی کند، دیگر نمیتواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید.
- [امام خمینی] اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی را معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند، چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود و شوهر با او نزدیکی کند دیگر نمی تواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید
- [آیت الله بهجت] اگر هنگام خواندن عقد دائم برای دادن مهر، مدتی معین نکرده باشند، زن میتواند قبل از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند، چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد، چه نداشته باشد. ولی اگر قبل از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود و شوهر با او نزدیکی کند، دیگر نمیتواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر موقع خواندن عقد دائمی، برای دادن مهر مدّتی معیّن نکرده باشند، زن میتواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد وچه نداشته باشد، و اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود وشوهر با او نزدیکی کند، دیگر نمیتواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر موقع خواندن عقد دایم برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد و چه نداشته باشد ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود و شوهر با او نزدیکی کند دیگر نمی تواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید
- [آیت الله سبحانی] اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند. چه شوهر توانائی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. مگر این که ناتوانی مالی شوهر قرینه باشد که پرداخت مهر (عندالاستطاعه) خواهد بود. ازدواج موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند. چه شوهر توانائی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. مگر این که ناتوانی مالی شوهر قرینه باشد که پرداخت مهر (عندالاستطاعه) خواهد بود.