شیعه امامیه همواره در اصول و فروع دین، به عترت پاک رسول خدا وابسته بوده و هرگز در طول تاریخ از آنان جدا نشده است، و در تمام امور دین جز به ائمه اهلبیت "ع" اعتماد نکرده است. شیعیان اهل بیت عصمت از زمان امام علی"ع" تاکنون، همواره بر روش و سیره و تعالیم ائمه "علیهم السلام" که همان سیره و سنت نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله است، مقید و ملزم بوده اند.[1] بنابراین در اصول و فروع دین، شیعه به آن اصولی عمل می کند که ائمه آل محمد "ص" بر آن بوده اند، و این از امتیازات شیعه امامیه نسبت به سایر فِرَق اسلامی است که حقایق و معارف دینی خود را از طریق معصومین دریافت کرده که عاری از هرگونه تحریف و بدعتهای سلیقه ای و انحرافی است. بنابراین آداب اقامة نماز در میان شیعه همان است که از طریق ائمه معصومین وارد گردیده که در اصل همان دستور رسول خدا در این باره است. در مذهب اهل سنت، خلفای راشدین ابوبکر، عمر، عثمان به لحاظ ضعف علمی در تمام زمینه ها و نیز به لحاظ اجتهاد به مصلحت و نه به حقیقت و واقعیت دین و در نظر داشتن حبّ و بغضهای قومی و سیاسی در بیان و اجرای احکام دین، دچار انحراف از قرآن و سنت و روش رسول خدا "ص" گردیدند، در نتیجه بدعتهایی را در دین خدا وارد کردند که مخالف نص صریح قرآن و سنت نبوی بود. از این رو هم خودگمراه گردیدند و هم پیروان آنان اسیر این گمراهی شدند. شدت این بدعتهای انحرافی در زمان عمر، خلیفه دوم، به اوج خود می رسد. [2] از جمله این بدعتها، تغییر در آداب وضو و نحوة اقامة نماز و تغییر جمله ای از جملات اذان بود که همه نتیجه اجتهادهای ناصواب عمر است. نقل گردیده که در زمان خلافت عمر، جمعی از اُسرای ایرانی را به نزد او آوردند. این گروه به منظور رعایت ادب نزد خلیفه، دستها را روی سینه بر هم گذاشته بودند. عمر از آنان پرسید چرا اینگونه ایستاده اید؟ آنان پاسخ دادند رسم ما آن است که در نزد بزرگان برای رعایت ادب و نشان دادن تواضع خویش، این چنین بایستیم. عمر این مرام را پسندید، و از آن پس دستور داد برای رعایت ادب و تواضع به درگاه الهی دستها را بر هم گذاشته و نماز را اقامه کنند، و این خلاف سنت و دستور رسول خدا "ص" بود.[3] البته اهل سنت بر سر مساله تکتف (دست بسته نماز خواندن) اتفاق نظر ندارند. و بعضی از علمای اهل سنت این کار را در نماز واجب مکروه نیز می دانند. ابن رشد اندلسی در این باره می گوید: درباره دست روی دست گذاشتن در نماز میان علماء (اهل سنت) اختلاف است، مالک ابن انس در نمازهای واجب مکروه و در نماز نافله آن را جائز شمرده و جمهور آن را مستحب دانسته اند. علت این اختلاف نظر روایات صحیحی است که به دست ما رسیده که نماز پیامبر را توصیف می کند و در آن نقل نشده که پیامبر دست راست روی دست چپ می گذاشته اند. از طرفی به مردم امر شده که دست روی دست گذاشته نماز بخوانند (دستور دهنده معلوم نیست.)[4] پی نوشتها: [1]. رهبری امام علی از دیدگاه قرآن، نامه صد و دهم، سید شرف الدین. [2]. مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی، ص 55 الی 60 3. سیدمحسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج 6 ص 531. [3]. جواهر الکلام، ج11، ص19؛ (به نقل از شبهای پیشاور ص 207) [4]. (بدایة المجتهد، جلد اوّل کتاب الصلاة فصل دوم، مسأله پنجم، ص136 193 به نقل از شبهای پیشاور ص 207) http://www.soalcity.ir
شیعه امامیه همواره در اصول و فروع دین، به عترت پاک رسول خدا وابسته بوده و هرگز در طول تاریخ از آنان جدا نشده است، و در تمام امور دین جز به ائمه اهلبیت "ع" اعتماد نکرده است. شیعیان اهل بیت عصمت از زمان امام علی"ع" تاکنون، همواره بر روش و سیره و تعالیم ائمه "علیهم السلام" که همان سیره و سنت نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله است، مقید و ملزم بوده اند.[1]
بنابراین در اصول و فروع دین، شیعه به آن اصولی عمل می کند که ائمه آل محمد "ص" بر آن بوده اند، و این از امتیازات شیعه امامیه نسبت به سایر فِرَق اسلامی است که حقایق و معارف دینی خود را از طریق معصومین دریافت کرده که عاری از هرگونه تحریف و بدعتهای سلیقه ای و انحرافی است. بنابراین آداب اقامة نماز در میان شیعه همان است که از طریق ائمه معصومین وارد گردیده که در اصل همان دستور رسول خدا در این باره است.
در مذهب اهل سنت، خلفای راشدین ابوبکر، عمر، عثمان به لحاظ ضعف علمی در تمام زمینه ها و نیز به لحاظ اجتهاد به مصلحت و نه به حقیقت و واقعیت دین و در نظر داشتن حبّ و بغضهای قومی و سیاسی در بیان و اجرای احکام دین، دچار انحراف از قرآن و سنت و روش رسول خدا "ص" گردیدند، در نتیجه بدعتهایی را در دین خدا وارد کردند که مخالف نص صریح قرآن و سنت نبوی بود. از این رو هم خودگمراه گردیدند و هم پیروان آنان اسیر این گمراهی شدند. شدت این بدعتهای انحرافی در زمان عمر، خلیفه دوم، به اوج خود می رسد. [2]
از جمله این بدعتها، تغییر در آداب وضو و نحوة اقامة نماز و تغییر جمله ای از جملات اذان بود که همه نتیجه اجتهادهای ناصواب عمر است.
نقل گردیده که در زمان خلافت عمر، جمعی از اُسرای ایرانی را به نزد او آوردند. این گروه به منظور رعایت ادب نزد خلیفه، دستها را روی سینه بر هم گذاشته بودند. عمر از آنان پرسید چرا اینگونه ایستاده اید؟ آنان پاسخ دادند رسم ما آن است که در نزد بزرگان برای رعایت ادب و نشان دادن تواضع خویش، این چنین بایستیم. عمر این مرام را پسندید، و از آن پس دستور داد برای رعایت ادب و تواضع به درگاه الهی دستها را بر هم گذاشته و نماز را اقامه کنند، و این خلاف سنت و دستور رسول خدا "ص" بود.[3]
البته اهل سنت بر سر مساله تکتف (دست بسته نماز خواندن) اتفاق نظر ندارند. و بعضی از علمای اهل سنت این کار را در نماز واجب مکروه نیز می دانند. ابن رشد اندلسی در این باره می گوید:
درباره دست روی دست گذاشتن در نماز میان علماء (اهل سنت) اختلاف است، مالک ابن انس در نمازهای واجب مکروه و در نماز نافله آن را جائز شمرده و جمهور آن را مستحب دانسته اند. علت این اختلاف نظر روایات صحیحی است که به دست ما رسیده که نماز پیامبر را توصیف می کند و در آن نقل نشده که پیامبر دست راست روی دست چپ می گذاشته اند. از طرفی به مردم امر شده که دست روی دست گذاشته نماز بخوانند (دستور دهنده معلوم نیست.)[4]
پی نوشتها:
[1]. رهبری امام علی از دیدگاه قرآن، نامه صد و دهم، سید شرف الدین.
[2]. مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی، ص 55 الی 60 3. سیدمحسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج 6 ص 531.
[3]. جواهر الکلام، ج11، ص19؛ (به نقل از شبهای پیشاور ص 207)
[4]. (بدایة المجتهد، جلد اوّل کتاب الصلاة فصل دوم، مسأله پنجم، ص136 193 به نقل از شبهای پیشاور ص 207)
http://www.soalcity.ir
- [سایر] چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟
- [سایر] چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟
- [سایر] چرا شیعیان مانند اهل تسنن دست بسته نماز نمی خوانند؟ سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟
- [سایر] چرا شیعیان نماز را با دست باز می خوانند و اهل تسنن با دست بسته؟ پیامبر به چه کیفیتی می خوانده اند؟ آیا دلیلی وجود دارد؟
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز میخوانند؟
- [آیت الله خامنه ای] مشارکت ما شیعیان در نماز جماعت مساجد کشورهای دیگر با برادران اهل سنت که دست بسته نماز می خوانند، چگونه است؟ آیا تبعیت از آنان در تکتف بر ما واجب است یا آن که باید نماز را بدون تکتف بخوانیم؟
- [آیت الله بهجت] گاهی در نماز جماعت اهل سُنّت پس از رکوع، قنوت می خوانند. تکلیف شیعیانی که در نماز جماعت آن ها شرکت کرده اند چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] گاهی در نماز جماعت اهل سنت پس از رکوع قنوت می خوانند، تکلیف شیعیانی که در نماز جماعت آنها شرکت کردهاند چیست؟
- [سایر] آیا در منابع سنی ها دلیلی هست که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) نماز را دست بسته خوانده است؟
- [سایر] چرا نمازهای مستحبّی به جماعت خوانده نمی شود؟ در حالی که اهل تسنّن در ماه رمضان نماز تراویح را به جماعت می خوانند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نمازهای مستحبّی را نمی شود به جماعت خواند مگر نماز استسقاء که برای آمدن باران می خوانند و همچنین نماز عید فطر و قربان را نیز می توانند به جماعت بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام(علیه السلام) می توان با جماعت خواند و نمازهای مستحبی را هم نمی شود به جماعت خواند، مگر نماز استسقاء که برای آمدن باران می خوانند.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله بهجت] نمازهای مستحبی را نمی شود به جماعت خواند، ولی خواندن نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت امام علیه السلام به جماعت مستحب است در صورتی که شروط وجوب موجود نباشد، همچنین خواندن نماز استسقاء که برای طلب باران می خوانند به جماعت مستحب است و بعید نیست استحباب جماعت در نماز غدیر که به امید مطلوبیت خوانده شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هیچ نماز مستحبی را نمی توان با جماعت خواند، مگر نماز استسقاء، یعنی نمازی که برای آمدن باران می خوانند و نماز عید فطر و قربان که در زمان غیبت امام(علیه السلام) مستحب است.
- [آیت الله مظاهری] دوازده چیز نماز را باطل میکند و آنها را مبطلات میگویند: اوّل آنکه در بین نماز یکی از شرطها یا اجزای آن از بین برود. دوّم از مبطلات آن است که در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روی ناچاری کاری که وضو یا غسل را باطل میکند انجام دهد. سوّم از مبطلات آن است که دست بسته نماز بخواند آنگونه که اهل تسنن انجام میدهند ولی اگر از روی فراموشی یا تقیّه یا نه به قصد جزئیت بلکه برای خاراندن بدن باشد اشکال ندارد. چهارم از مبطلات آن است که بعد از حمد آمین بگوید آنگونه که اهل تسنن انجام میدهند ولی اگر از روی فراموشی یا تقیّه یا نه به قصد جزئیّت بلکه به قصد دعا بگوید اشکال ندارد. پنجم از مبطلات نماز آن است که عمداً یا سهواً پشت به قبله کند، یا به طرف راست یا چپ قبله برگردد بلکه اگر صورت را به تنهایی به طرف راست یا چپ قبله برگرداند نیز نماز باطل میشود ولی اگر بدن یا صورت را کمی برگرداند به طوری که از قبله خارج نشود، عمداً باشد یا سهواً، نماز باطل نمیشود. ششم از مبطلات نماز آن است که عمداً جمله یا کلمهای بگوید و از آن جمله یا کلمه قصد معنی کند گرچه معنی هم نداشته باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر دست بسته نماز بخواند آن گونه که بعضی از فرق اسلامی انجام می دهند، حتی اگر به قصد ادب دستها را روی هم بگذارد، یا دست به سینه نماز بخواند، هرچند شبیه آنها نباشد احتیاط آن است که نماز را اعاده کند، اما اگر از روی فراموشی و ناچاری یا برای کار دیگری مثل خاراندن دست و مانند آن باشد اشکال ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز مستحب را نمی شود با جماعت خواند مگر نماز استسقاء که برای امدن باران می خوانند و نمازی که واجب بوده و به جهتی مستحب شده است مانند نماز عید فطر و قربان که در زمان حضور امام علیه السلام واجب بوده و به واسطه غایب شدن ایشان مستحب می باشد