آیا نماز و دعا در کنار قبور جایز نیست که وهابیان از آن منع می کنند؟
نماز در کنار تربت معصومین(ع) مانند تربت پاک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه معصومین علیهم السلام به دلیل فضیلت و قدسیت آنان جایز است. و بر اساس برخی از روایات شیعه مستحب است.[1] و این عمل مطابق کتاب و سنت می باشد. به دلیل اینکه خداوند به حاجیان دستور داده است که (و اتّخذوا من مقام ابراهیم مصلّی)؛[2] جایگاه ابراهیم را برای خود نمازگاه قرار دهید. روشن است که جایگاه ابراهیم بر اثر لمس بدن آن حضرت متبرک گردیده است، ‌خدای بزرگ از حجاج می‌خواهد که در این مکان مبارک و مقدس نماز بخوانند، قبور انبیاء نیز بر اثر لمس به بدن آنان مبارک و مقدّس هستند، پس نماز در کنار آن قبور مطلوب خداوند است).[3] قرآن کریم می‌فرماید: (إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ)؛[4] به درستی که نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی‌اند که او را پیروی کرده‌اند و این پیغمبر و کسانی که ایمان آورده‌اند. خداوند دوست و حامی مؤمنان است. پیداست که قبور مقام پیشوایان معصوم مانند مقام ابراهیم از قداست و عظمت برخوردار و برای نماز مناسب خواهد بود. یکی از مکانهای بسیار مقدس مسلمین، حجر اسماعیل علیه السلام است. مسلمین به اتفاق نظر، حجر اسماعیل را جز مطاف می‌دانند.[5] برای طواف دور خانه خداوند، باید حجر اسماعیل را نیز طواف کنیم. در روایاتی که از طریق اهل بیت علیهم السلام وارد شده است؛ فلسفه مطاف واقع شدن حجر اسماعیل را اینگونه مطرح کرده است که در حجر قبور زیادی از انبیاء الهی واقع شده است و نیز مرقد مادر حضرت اسماعیل در همان جا قرار دارد. برای اینکه مرقد این پاکان و نیکان زیر گام‌های طواف کنندگان، قرار نگیرد، ‌حجر جزء مطاف به حساب آمده است.[6] و نیز خواندن نماز حجر اسماعیل مورد تأکید، واقع شده است،[7] در حالی که نماز در حجر اسماعیل، نماز در میان قبور است؛ زیرا در آن مکان اجساد مطهر انبیای الهی و جسد حضرت اسماعیل و مادر بزرگوارش قرار دارد.[8] پس اگر نماز در کنار قبور شرک باشد،‌ نباید از سوی اسلام، مورد تأیید باشد. در حالی که همة مسلمین مناز در حجر اسماعیل را دارای فضیلت و ثواب زیادی می‌دانند و شرک به حساب نمی‌آورند. قرآن کریم، درباره اصحاب کهف، از مردم آن زمانه، نقل می‌کند؛ که آنها گفتند: بر قبور، اصحاب کهف مسجدی بنا کنیم و این عمل را مردود نمی‌شمارند، پس از نظر وحی نماز در کنار قبور صالحان مردود نیست؛ (و کذلک اعثر نا علیهم لیعلموا انّ وعدالله حق و ان الساعة لاریب فیها اذیتنازعون بینهم امرهم فقالوا ابنو علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم قال ألذین غلبو علی امرهم لنتخذنّ علیهم سجدا؛[9] همچنین آگاه گردانیدیم بر آنان تا بدانند که وعده خداوند حق است و تردیدی در روز قیامت نیست. در هنگامی که میان آنان در کار ایشان، نزاع بود. پس گروهی گفتند، بنا کنید برایشان بنائی را. پروردگارشان بر آنان داناتر است. امّا گروهی که بر کار ایشان غالب شدند، گفتند: که ما بر ایشان، مسجدی می‌سازیم.) پیشنهاد ساختن بنای یادبود مربوط به غیرمسلمین بوده است. که از جمله (ربُّهم اعلم بهم) دانسته می‌شود، امّا پیشنهاد ساختن مسجد، به قبور اصحاب کهف، از سوی مؤمنان بوده است و خداوند پیشنهاد دوم را بدون رد و نقد مطرح کرده است.[10] ثالثاً، از روایات فراوان که در منابع اهل سنت، وجود دارند به دست می‌آید که نماز و دعا در کنار قبور مؤمنین و شهدا، در زمان پیامبر اسلام و در مواردی توسط خود آن حضرت، انجام شده است. بیهقی (458 ق) در سنن الکبری روایتی را از سلیمان بن داود نقل می‌کند که فاطمه دختر گرانقدر پیامبر اسلام در هر جمعه به زیارت قبر عمویش حمزه سیدالشهداء می‌رفتند و بر آن مزار پاک نماز می‌خواندند و می‌گریستند.[11] ابن ماجه (207 275 ق) در سنن خود از ابی‌هریرة روایتی را نقل می‌کند که زنی سیاه چهره مقیم مسجد النبی بود، پیامبر از وضعیت او جویا شد. پس در جواب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم گفته شد که وی مرده است. پیامبر فرمود: چرا مرا خبر نکردید؟ پس پیامبر بر سر قبر او حضور یافت و بر قبر او نماز خواند.[12] در این باره در سنن ابن ماجه روایات متعددی وارد شده است که پیامبر بعد از آن که از مرگ برخی از مسلمین آگاه می‌شدند بر سر قبر آنها حاضر می‌شدند و نماز می‌خواندند.[13] پرسش این است که نماز پیامبر بر قبر مسلمانان، آیا نماز میت بوده است؟! و یا نماز مستحبی؟! باید گفت بر اساس فقه اهل سنت تکرار نماز میت مکروه است، بسیار روشن است که مسلمانان، میت مسلمان را بدون نماز دفن نمی‌کردند. بنابراین نماز پیامبر بر قبر آنان، نماز میت نیست، زیرا از نظر مالکیه و حنفیه تکرار صلاة میت بر میتی که مدفون شده است، مکروه است. هر چند بر اساس نظر شافعی‌ها و حنبلی‌ها تکرار نماز جایز است.[14] بر فرض که پیامبر نماز میت بر قبور آنان خوانده باشند باید گفت مطابق شبهه، مطلق خواندن نماز بر قبر شرک به حساب می‌آید و نماز جنازه مستثنا نشده است، در حالی که پیامبر اسلام این کار را انجام داده است. امّا دعا در کنار قبور امر مشروع و مطلوب است، عایشه همسر رسول الله می‌گوید: در هر شبی که پیامبر در کنار او بوده است، در آخر شب آن حضرت به سوی بقیع می‌رفتند و می‌گفتند:‌السلام علیکم دار قوم مؤمنین و اتاکم ما توعدون غدا توجلون و انا ان شاء الله بکم لا حقون اللهم اغفر لأهل البقیع الغرقد.[15] ابن ماجه در سنن خود روایتی را نقل کرده است که پیامبر اسلام دستور زیارت اهل قبور را به مسلمین اینگونه آموزش می‌داد: السلام علیکم اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین و انا ان شألله بکم لاحقون نسأل الله لنا و لکم العافیة؛[16] پس دعا در کنار قبور توسط پیامبر اسلام آموزش داده شده است و نمی‌تواند عمل مشرکانه باشد. رابعاً، نماز و دعا برای خداوند است، در هر جا مطلوب است، مگر مواردی که شرع آن را نامناسب اعلام کرده است. دعا در کنار قبور، که حالتی از حزن به همراه دارد، تأثیر بیشتری دارد. به فرضی که نماز و دعا در کنار قبور جایز نباشد، عمل مزبور، کار باطل و در نهایت حرام است. امّا دلیلی ندارد که موجب شرک باشد، عبادات باطل باعث شرک نیست. مثل این که نماز بدون وضو خوانده شود، چنین نمازی موجب شرک نیست. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: الف. الوهابیت فی المیزان، تألیف استاد شیخ جعفر سبحانی. ب. بحوث فی الملل و النحل. ج. آیین وهابیت. [1] . الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، 1104 ق؛ ج 3، ابواب مکان المصلی، باب 26، حدیث 6، و ج 10، ابواب المزار، باب 15، حدیث سوم. و باب 23، حدیث ششم، چاپ ششم، نشر دار احیاء التراث العربی، 1412 ش. [2] . بقره/ 125. [3] . السبحانی، جعفر، بحوث القرآنیه فی التوحید و الشرک، نشر مؤسسه امام صادق، چاپ اول، 1419 ق، ص 89. [4] . آل عمران/68. [5] . الجزیری عبدالرحمن، و الغروی، سید محمد و الشیخ یاسر، الفقه علی المذاهب و مذهب اهل البیت علیهم السلام ، ج اول، کتاب حج، ص 851، تا 854 (تحت الخط). [6] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، نشر دار احیاء التراث، بی‌تا، کتاب حج، ج 9، ابواب باب 30، احادیث 1 الی 10. [7] . سنن النسائی، بیروت، نشر دار الکتب العلمیه، بی‌تا، ج 3، کتاب حج، ص 219. [8] . الحر العاملی، وسایل الشیعه، پیشین. [9] . کهف/21. [10] . سبحانی، جعفر، بحدث القرآنیه فی التوحید و الشرک، ص 82. [11] . البیهقی، ابوبکر احمد بن الحسین ابن علی، سنن الکبری، نشر انتشارات معرفت، چاپ بیروت، ج 4، ص 78، و نیز مستدرک المحاکم، للامام ابی عبدالله الحاکم النیشابوری، چاپ بیروت، انتشارات دار المعرفه، ج 1، ص 376. [12] . القزوینی، ابوعبدالله محمد بن یزید معروف به ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج1، ص 493. [13] . همان، شماره 1530 تا 1534. [14] . الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب اربعة، نشر دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1406 ق، ج1، ص 527. [15] . سنن الکبری للبیهقی، ج 4، ص 78. [16] . سنن ابن ماجه، ج اول، شماره حدیث 1547، و نیز شماره 1546. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

آیا نماز و دعا در کنار قبور جایز نیست که وهابیان از آن منع می کنند؟


پاسخ:

نماز در کنار تربت معصومین(ع) مانند تربت پاک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه معصومین علیهم السلام به دلیل فضیلت و قدسیت آنان جایز است. و بر اساس برخی از روایات شیعه مستحب است.[1] و این عمل مطابق کتاب و سنت می باشد. به دلیل اینکه خداوند به حاجیان دستور داده است که (و اتّخذوا من مقام ابراهیم مصلّی)؛[2] جایگاه ابراهیم را برای خود نمازگاه قرار دهید. روشن است که جایگاه ابراهیم بر اثر لمس بدن آن حضرت متبرک گردیده است، ‌خدای بزرگ از حجاج می‌خواهد که در این مکان مبارک و مقدس نماز بخوانند، قبور انبیاء نیز بر اثر لمس به بدن آنان مبارک و مقدّس هستند، پس نماز در کنار آن قبور مطلوب خداوند است).[3]
قرآن کریم می‌فرماید: (إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ)؛[4] به درستی که نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی‌اند که او را پیروی کرده‌اند و این پیغمبر و کسانی که ایمان آورده‌اند. خداوند دوست و حامی مؤمنان است.
پیداست که قبور مقام پیشوایان معصوم مانند مقام ابراهیم از قداست و عظمت برخوردار و برای نماز مناسب خواهد بود.
یکی از مکانهای بسیار مقدس مسلمین، حجر اسماعیل علیه السلام است. مسلمین به اتفاق نظر، حجر اسماعیل را جز مطاف می‌دانند.[5] برای طواف دور خانه خداوند، باید حجر اسماعیل را نیز طواف کنیم.
در روایاتی که از طریق اهل بیت علیهم السلام وارد شده است؛ فلسفه مطاف واقع شدن حجر اسماعیل را اینگونه مطرح کرده است که در حجر قبور زیادی از انبیاء الهی واقع شده است و نیز مرقد مادر حضرت اسماعیل در همان جا قرار دارد. برای اینکه مرقد این پاکان و نیکان زیر گام‌های طواف کنندگان، قرار نگیرد، ‌حجر جزء مطاف به حساب آمده است.[6] و نیز خواندن نماز حجر اسماعیل مورد تأکید، واقع شده است،[7] در حالی که نماز در حجر اسماعیل، نماز در میان قبور است؛ زیرا در آن مکان اجساد مطهر انبیای الهی و جسد حضرت اسماعیل و مادر بزرگوارش قرار دارد.[8]
پس اگر نماز در کنار قبور شرک باشد،‌ نباید از سوی اسلام، مورد تأیید باشد. در حالی که همة مسلمین مناز در حجر اسماعیل را دارای فضیلت و ثواب زیادی می‌دانند و شرک به حساب نمی‌آورند.
قرآن کریم، درباره اصحاب کهف، از مردم آن زمانه، نقل می‌کند؛ که آنها گفتند: بر قبور، اصحاب کهف مسجدی بنا کنیم و این عمل را مردود نمی‌شمارند، پس از نظر وحی نماز در کنار قبور صالحان مردود نیست؛ (و کذلک اعثر نا علیهم لیعلموا انّ وعدالله حق و ان الساعة لاریب فیها اذیتنازعون بینهم امرهم فقالوا ابنو علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم قال ألذین غلبو علی امرهم لنتخذنّ علیهم سجدا؛[9] همچنین آگاه گردانیدیم بر آنان تا بدانند که وعده خداوند حق است و تردیدی در روز قیامت نیست. در هنگامی که میان آنان در کار ایشان، نزاع بود. پس گروهی گفتند، بنا کنید برایشان بنائی را. پروردگارشان بر آنان داناتر است. امّا گروهی که بر کار ایشان غالب شدند، گفتند: که ما بر ایشان، مسجدی می‌سازیم.) پیشنهاد ساختن بنای یادبود مربوط به غیرمسلمین بوده است. که از جمله (ربُّهم اعلم بهم) دانسته می‌شود، امّا پیشنهاد ساختن مسجد، به قبور اصحاب کهف، از سوی مؤمنان بوده است و خداوند پیشنهاد دوم را بدون رد و نقد مطرح کرده است.[10]
ثالثاً، از روایات فراوان که در منابع اهل سنت، وجود دارند به دست می‌آید که نماز و دعا در کنار قبور مؤمنین و شهدا، در زمان پیامبر اسلام و در مواردی توسط خود آن حضرت، انجام شده است.
بیهقی (458 ق) در سنن الکبری روایتی را از سلیمان بن داود نقل می‌کند که فاطمه دختر گرانقدر پیامبر اسلام در هر جمعه به زیارت قبر عمویش حمزه سیدالشهداء می‌رفتند و بر آن مزار پاک نماز می‌خواندند و می‌گریستند.[11]
ابن ماجه (207 275 ق) در سنن خود از ابی‌هریرة روایتی را نقل می‌کند که زنی سیاه چهره مقیم مسجد النبی بود، پیامبر از وضعیت او جویا شد. پس در جواب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم گفته شد که وی مرده است. پیامبر فرمود: چرا مرا خبر نکردید؟ پس پیامبر بر سر قبر او حضور یافت و بر قبر او نماز خواند.[12] در این باره در سنن ابن ماجه روایات متعددی وارد شده است که پیامبر بعد از آن که از مرگ برخی از مسلمین آگاه می‌شدند بر سر قبر آنها حاضر می‌شدند و نماز می‌خواندند.[13]
پرسش این است که نماز پیامبر بر قبر مسلمانان، آیا نماز میت بوده است؟! و یا نماز مستحبی؟! باید گفت بر اساس فقه اهل سنت تکرار نماز میت مکروه است، بسیار روشن است که مسلمانان، میت مسلمان را بدون نماز دفن نمی‌کردند. بنابراین نماز پیامبر بر قبر آنان، نماز میت نیست، زیرا از نظر مالکیه و حنفیه تکرار صلاة میت بر میتی که مدفون شده است، مکروه است. هر چند بر اساس نظر شافعی‌ها و حنبلی‌ها تکرار نماز جایز است.[14]
بر فرض که پیامبر نماز میت بر قبور آنان خوانده باشند باید گفت مطابق شبهه، مطلق خواندن نماز بر قبر شرک به حساب می‌آید و نماز جنازه مستثنا نشده است، در حالی که پیامبر اسلام این کار را انجام داده است.
امّا دعا در کنار قبور امر مشروع و مطلوب است، عایشه همسر رسول الله می‌گوید: در هر شبی که پیامبر در کنار او بوده است، در آخر شب آن حضرت به سوی بقیع می‌رفتند و می‌گفتند:‌السلام علیکم دار قوم مؤمنین و اتاکم ما توعدون غدا توجلون و انا ان شاء الله بکم لا حقون اللهم اغفر لأهل البقیع الغرقد.[15]
ابن ماجه در سنن خود روایتی را نقل کرده است که پیامبر اسلام دستور زیارت اهل قبور را به مسلمین اینگونه آموزش می‌داد: السلام علیکم اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین و انا ان شألله بکم لاحقون نسأل الله لنا و لکم العافیة؛[16]
پس دعا در کنار قبور توسط پیامبر اسلام آموزش داده شده است و نمی‌تواند عمل مشرکانه باشد.
رابعاً، نماز و دعا برای خداوند است، در هر جا مطلوب است، مگر مواردی که شرع آن را نامناسب اعلام کرده است. دعا در کنار قبور، که حالتی از حزن به همراه دارد، تأثیر بیشتری دارد. به فرضی که نماز و دعا در کنار قبور جایز نباشد، عمل مزبور، کار باطل و در نهایت حرام است. امّا دلیلی ندارد که موجب شرک باشد، عبادات باطل باعث شرک نیست. مثل این که نماز بدون وضو خوانده شود، چنین نمازی موجب شرک نیست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
الف. الوهابیت فی المیزان، تألیف استاد شیخ جعفر سبحانی.
ب. بحوث فی الملل و النحل.
ج. آیین وهابیت.


[1] . الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، 1104 ق؛ ج 3، ابواب مکان المصلی، باب 26، حدیث 6، و ج 10، ابواب المزار، باب 15، حدیث سوم. و باب 23، حدیث ششم، چاپ ششم، نشر دار احیاء التراث العربی، 1412 ش.
[2] . بقره/ 125.
[3] . السبحانی، جعفر، بحوث القرآنیه فی التوحید و الشرک، نشر مؤسسه امام صادق، چاپ اول، 1419 ق، ص 89.
[4] . آل عمران/68.
[5] . الجزیری عبدالرحمن، و الغروی، سید محمد و الشیخ یاسر، الفقه علی المذاهب و مذهب اهل البیت علیهم السلام ، ج اول، کتاب حج، ص 851، تا 854 (تحت الخط).
[6] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، نشر دار احیاء التراث، بی‌تا، کتاب حج، ج 9، ابواب باب 30، احادیث 1 الی 10.
[7] . سنن النسائی، بیروت، نشر دار الکتب العلمیه، بی‌تا، ج 3، کتاب حج، ص 219.
[8] . الحر العاملی، وسایل الشیعه، پیشین.
[9] . کهف/21.
[10] . سبحانی، جعفر، بحدث القرآنیه فی التوحید و الشرک، ص 82.
[11] . البیهقی، ابوبکر احمد بن الحسین ابن علی، سنن الکبری، نشر انتشارات معرفت، چاپ بیروت، ج 4، ص 78، و نیز مستدرک المحاکم، للامام ابی عبدالله الحاکم النیشابوری، چاپ بیروت، انتشارات دار المعرفه، ج 1، ص 376.
[12] . القزوینی، ابوعبدالله محمد بن یزید معروف به ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج1، ص 493.
[13] . همان، شماره 1530 تا 1534.
[14] . الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب اربعة، نشر دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1406 ق، ج1، ص 527.
[15] . سنن الکبری للبیهقی، ج 4، ص 78.
[16] . سنن ابن ماجه، ج اول، شماره حدیث 1547، و نیز شماره 1546.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین