آیا نصیریه در مباحث فقهی از مرجع خاصی تقلید می کنند؟
با توجه به اختلاف اقوالی که در مورد نصیریه وجود دارد، پاسخ صریح به این سئوال مشکل می نماید. لذا لازم است به اجمال به اقوالی که درباره وجه تسمیه این فرقه گفته شده پرداخته شود. اما در مورد وجه تسمیه این فرقه به نصیریه، عده ای بر این باورند که نام نصیریه اسم تصغیر از لغت عربی نصارا (مسیحیان) است و نصیریان معنی (مسیحیان کوچک) می دهد و دشمنان نصیریان به طور تحقیرآمیزی آنها را به واسطه کثرت اعمال و فرایض مسیحیان به این نام خواندند.[1] و عده ای معتقدند این فرقه منسوب به محمد بن نصیر است که یکی از اصحاب یا ابواب امام حسن عسگری علیه السلام بوده است. و برخی می گویند: این فرقه منسوب به نصیر غلام علی بن ابی طالب علیه السلام است.[2] این چند وجهی که ذکر شد مربوط به نظر متقدمین و متأخرین است. اما علویان فعلی که خودشان را همان نصیریان می دانند، این سخنان متقدمین و متأخرین را قبول ندارند و خودشان معتقدند نام این فرقه از جبل النصیر، جایی که آنها زندگی می کردند ناشی شده است.[3] اما در مورد افکار و عقاید این فرقه دیدگاه ها را به طور کلی به دو قسم می توان تقسیم کرد که یک نگاه مربوط به متقدمین و متأخرین و دیگری نظر معاصرین است. بنابر نظر متقدمین و متأخرین این فرقه یکی از فرقه های غلات به حساب می آید که به حلول و تناسخ هم معتقدند.[4] و همچنین متأخرین مانند: نوفل نوفل، محمد بهجت، و رفیق تمیمی، نظرشان این است که این فرقه معتقدند الوهیت در علی علیه السلام حلول کرده است و معتقدند منظور از اوقات پنج گانه نماز اشخاص پنج گانه مقدس است که نماز ظهر را به نام محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عصر را به اسم فاطمه(س) و نماز مغرب را به اسم امام حسن علیه السلام و نماز عشاء را به اسم امام حسین علیه السلام و نماز صبح را به اسم محسن اقامه می کنند و معتقدند که الوهیت در این پنج نفر تمثیل پیدا کرده است.[5] اما بنا به نظر معاصرین، نصیریه همان علویون هستند و تمام آن چه از عقاید و اعمال که به نصیریه نسبت می دهند بهتانی بیش نیست. عارف الصوص در کتاب (من هو العلوی) می نویسد: برای من روشن است که علویون فرقه ای اسلامی هستند و به اینکه خدایی جز خدای یگانه نیست اقرار دارند، و به نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و به امامت امام علی علیه السلام و اولاد یازده گانه آن حضرت معترفند و نمازشان را به سوی قبله می خوانند و ماه رمضان را روزه می گیرند و زکات می دهند و وقتی مستطیع شدند به حج می روند و تمام واجبات الهی را انجام می دهند.[6] و صاحب کتاب الانباء الخفیة عن الشیعة العلویة می نویسد: ما معتقدیم اصول دین ما پنج تا است، توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد، که اینها را با برهان و دلیل می شناسیم و ادله تشریع در نزد ما، قرآن، سنت، اجماع و عقل است و به تمام فروع دین معتقد هستیم که از جمله آنها نماز است که هر روز هفده رکعت در پنج وقت واجب است و همچنین نماز جمعه و عیدین با وجود شرایط واجب می شود و سایر نمازهای مستحبی را معتقد هستیم. و یکی دیگر از فروع دین روزه است که برای هر مکلفی در صورت استطاعت امتثالش واجب است، سایر فروع دین را به طور مشروح ذکر می کنند و می نویسند: اکثر مستندات فقهی فقهای ما کتاب های چهارگانه (کافی، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه) است و مقلدین هم به رساله های عملیه که فتواهای فقهاست مراجعه می کنند.[7] و در ادامه می گوید: این اعتقادات ما مسلمانان علوی است و مذهب ما مذهب جعفری است. ایشان در این کتاب نظر چندین نفر از علماء و نویسندگان دیگر را شاهد بر ادعای خودشان ذکر می کنند. با توجه به مباحثی که ذکر گردید، اگر نظر متقدمین و متأخرین را در نظر بگیریم که عقاید و اعمالی را به اینها نسبت می دهند که از جمله آنها الوهیت و غلو در امامان علیهم السلام است، نمی توان اینها را از مسلمانان به حساب آورد که تا احکام عملی داشته باشند و در این احکام از مرجع خاصی تقلید داشته باشند. اما اگر نظر معاصرین مورد قبول واقع شود به طوری که معاصرین در حال حیات به این عقاید و احکام اقرار دارند، در این صورت در مباحث فقهی طبق نوشته های خودشان از مراجع تقلید شیعی تقلید می کنند به فتاوای مراجع عمل می کنند و از مقلدین این مراجع به حساب می آیند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 محمد غالب الطویل، تاریخ العلویون، بیروت، دارالاندلس، 1981م. 2 ادانی، سلیمان، البکورا السلیمانیة فی کشف اسرار الدینیة النصیریه، بیروت، بی تا. 3 منیر الشریف العلویون منهم و عینهم، دمشق، المکتبة الکبری، 1946م. [1] . متی موسی، غلاة شیعه، ترجمه حسین مفتخری، آمریکا، 1982م، فصل 22. [2] . صفری، نعمت الله، غالیان، مشهد، آستان قدس رضوی، 1378 هجری، ص135. [3] . هاشم عثمان، العلویون بین الاسطورة و الحقیقة، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1414ق. [4] . محمد بن عبدالکریم الشهرستانی، الملل و النحل، ص2426. [5] . العلویون بین الاسطورة و الحقیقة، همان، ص130. [6] . همان، ص165166. [7] . یوسف خلیل محمد، الانباء الخفیة عن الشیعة العلویة، بیروت، الدار الاسلامیه، 1417ق، ص179180. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

آیا نصیریه در مباحث فقهی از مرجع خاصی تقلید می کنند؟


پاسخ:

با توجه به اختلاف اقوالی که در مورد نصیریه وجود دارد، پاسخ صریح به این سئوال مشکل می نماید. لذا لازم است به اجمال به اقوالی که درباره وجه تسمیه این فرقه گفته شده پرداخته شود.
اما در مورد وجه تسمیه این فرقه به نصیریه، عده ای بر این باورند که نام نصیریه اسم تصغیر از لغت عربی نصارا (مسیحیان) است و نصیریان معنی (مسیحیان کوچک) می دهد و دشمنان نصیریان به طور تحقیرآمیزی آنها را به واسطه کثرت اعمال و فرایض مسیحیان به این نام خواندند.[1] و عده ای معتقدند این فرقه منسوب به محمد بن نصیر است که یکی از اصحاب یا ابواب امام حسن عسگری علیه السلام بوده است. و برخی می گویند: این فرقه منسوب به نصیر غلام علی بن ابی طالب علیه السلام است.[2]
این چند وجهی که ذکر شد مربوط به نظر متقدمین و متأخرین است. اما علویان فعلی که خودشان را همان نصیریان می دانند، این سخنان متقدمین و متأخرین را قبول ندارند و خودشان معتقدند نام این فرقه از جبل النصیر، جایی که آنها زندگی می کردند ناشی شده است.[3]
اما در مورد افکار و عقاید این فرقه دیدگاه ها را به طور کلی به دو قسم می توان تقسیم کرد که یک نگاه مربوط به متقدمین و متأخرین و دیگری نظر معاصرین است.
بنابر نظر متقدمین و متأخرین این فرقه یکی از فرقه های غلات به حساب می آید که به حلول و تناسخ هم معتقدند.[4] و همچنین متأخرین مانند: نوفل نوفل، محمد بهجت، و رفیق تمیمی، نظرشان این است که این فرقه معتقدند الوهیت در علی علیه السلام حلول کرده است و معتقدند منظور از اوقات پنج گانه نماز اشخاص پنج گانه مقدس است که نماز ظهر را به نام محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عصر را به اسم فاطمه(س) و نماز مغرب را به اسم امام حسن علیه السلام و نماز عشاء را به اسم امام حسین علیه السلام و نماز صبح را به اسم محسن اقامه می کنند و معتقدند که الوهیت در این پنج نفر تمثیل پیدا کرده است.[5]
اما بنا به نظر معاصرین، نصیریه همان علویون هستند و تمام آن چه از عقاید و اعمال که به نصیریه نسبت می دهند بهتانی بیش نیست. عارف الصوص در کتاب (من هو العلوی) می نویسد: برای من روشن است که علویون فرقه ای اسلامی هستند و به اینکه خدایی جز خدای یگانه نیست اقرار دارند، و به نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و به امامت امام علی علیه السلام و اولاد یازده گانه آن حضرت معترفند و نمازشان را به سوی قبله می خوانند و ماه رمضان را روزه می گیرند و زکات می دهند و وقتی مستطیع شدند به حج می روند و تمام واجبات الهی را انجام می دهند.[6]
و صاحب کتاب الانباء الخفیة عن الشیعة العلویة می نویسد: ما معتقدیم اصول دین ما پنج تا است، توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد، که اینها را با برهان و دلیل می شناسیم و ادله تشریع در نزد ما، قرآن، سنت، اجماع و عقل است و به تمام فروع دین معتقد هستیم که از جمله آنها نماز است که هر روز هفده رکعت در پنج وقت واجب است و همچنین نماز جمعه و عیدین با وجود شرایط واجب می شود و سایر نمازهای مستحبی را معتقد هستیم. و یکی دیگر از فروع دین روزه است که برای هر مکلفی در صورت استطاعت امتثالش واجب است، سایر فروع دین را به طور مشروح ذکر می کنند و می نویسند: اکثر مستندات فقهی فقهای ما کتاب های چهارگانه (کافی، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه) است و مقلدین هم به رساله های عملیه که فتواهای فقهاست مراجعه می کنند.[7] و در ادامه می گوید: این اعتقادات ما مسلمانان علوی است و مذهب ما مذهب جعفری است.
ایشان در این کتاب نظر چندین نفر از علماء و نویسندگان دیگر را شاهد بر ادعای خودشان ذکر می کنند.
با توجه به مباحثی که ذکر گردید، اگر نظر متقدمین و متأخرین را در نظر بگیریم که عقاید و اعمالی را به اینها نسبت می دهند که از جمله آنها الوهیت و غلو در امامان علیهم السلام است، نمی توان اینها را از مسلمانان به حساب آورد که تا احکام عملی داشته باشند و در این احکام از مرجع خاصی تقلید داشته باشند.
اما اگر نظر معاصرین مورد قبول واقع شود به طوری که معاصرین در حال حیات به این عقاید و احکام اقرار دارند، در این صورت در مباحث فقهی طبق نوشته های خودشان از مراجع تقلید شیعی تقلید می کنند به فتاوای مراجع عمل می کنند و از مقلدین این مراجع به حساب می آیند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 محمد غالب الطویل، تاریخ العلویون، بیروت، دارالاندلس، 1981م.
2 ادانی، سلیمان، البکورا السلیمانیة فی کشف اسرار الدینیة النصیریه، بیروت، بی تا.
3 منیر الشریف العلویون منهم و عینهم، دمشق، المکتبة الکبری، 1946م.


[1] . متی موسی، غلاة شیعه، ترجمه حسین مفتخری، آمریکا، 1982م، فصل 22.
[2] . صفری، نعمت الله، غالیان، مشهد، آستان قدس رضوی، 1378 هجری، ص135.
[3] . هاشم عثمان، العلویون بین الاسطورة و الحقیقة، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1414ق.
[4] . محمد بن عبدالکریم الشهرستانی، الملل و النحل، ص2426.
[5] . العلویون بین الاسطورة و الحقیقة، همان، ص130.
[6] . همان، ص165166.
[7] . یوسف خلیل محمد، الانباء الخفیة عن الشیعة العلویة، بیروت، الدار الاسلامیه، 1417ق، ص179180.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین