نصیریه فرقهای است که در به وجود آمدن آن آراء و نظریات مختلف و متناقضی ارائه شده است. بنابر اظهارات برخی از نویسندگان این فرقه به محمد بن نصیر که ابتداء از اتباع و اصحاب امام حسن عسکری علیه السّلام بود، منسوب است. امّا گروه دیگری این فرقه را به نصیر غلام امام علی علیه السّلام منتسب میدانند؛ گر چه به تصریح عدهای از نویسندگان غلامی بدین نام و نشان برای آن حضرت نه در کتابهای تاریخی و نه در غیر آن ضبط نگردیده است. گروه سومی، این نام را برای فرقهای با اعتقادات خاص منسوب به کوهی در منطقهی شمالی سوریه که کوه نصیریه نام دارد، میدانند که قبل از تهاجم صلیبیها به تاریخ 488 ه به نام کوه (لکام) معروف بود. به هر حال وجه نامگذاری این فرقه هر چه باشد نتیجه آن در سال پیدایش و ظهور این فرقه ظاهر میشود که بنابر نظریه اول این فرقه مابین سال 232 و 259 ه ق پیدا شده است؛ زیرا (محمد بن نصیر) در سال 259 ه ق وفات کرده است. امّا بنابر نظر دوم مابین سالهای 23 - 40 ه پیدا شده و بنابر نظر سوم به قرن پنجم برمیگردد.[1] پس از شناخت وجه نامگذاری این فرقه و تاریخ پیدایش آن، به ذکر نام برخی افراد که ادعا شده جزو علمای این فرقه هستند اشاره می شود: با این توضیح که این مطلب فقط یک ادعا است اگر نصیریه را جزو شیعیان امامیه بدانیم در آن صورت تمام علمای شیعه امامیه از بزرگان نصیریه هستند ولی اگر آنان را از غالیان به حساب آوریم بسیاری از افرادی که در ذیل به نام آنها اشاره خواهد شد نصیری نبوده و جزو علمای امامیه هستند. 1. ابو عبدالله مفضل بن عمر جعفی کوفی درگذشت 180 ه ق. 2. یونس بن ظبیان کوفی. 3. ابوجعفر محمد بن حسن بن سنان زاهری از اولاد زاهر مولی عمرو بن حمق خزاعی میباشد، وی پدرش را در بچگی از دست داد و پدربزرگ او سرپرستیاش را به عهده گرفت، فلذا به نام محمد بن سنان معروف است.[2] 4. جعفر بن محمد بن مفضل جعفی. باز لازم به ذکر است که افراد نامبرده شده جزو بزرگان شیعه بوده و نسبت دادن آنها به فرقه نصیریه صحیح نیست و ما تنها به دلیل ذکر در منابع نام آنها را آوردیم. 5. ابو شعیب محمد بن نصیر نمیری بصری، وی از موالی بنی نمیر و فارسی الاصل بوده و در بصره و کوفه ساکن گشته و پس از سلطه فرانسویها به سوریه در اثر جنگ جهانی مشهور شد که علویون همان نصیریه بوده و منسوب به محمد بن نصیر هستند. فرقه منسوب به وی ادعا میکنند که شیعه 12 امامی هستند و برای هر امامی بابی است که ابن نصیر باب امام یازدهم علیه السّلام و وارث علمش بوده و این صفت بعد از غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باقی ماند.[3] 6. ابو محمد عبدالله بن محمد بن جنّان جنبلانی متولد 235 ه درگذشت 287 ه مقیم بخش عجم نشین عراق، شهر جنبلان بوده و فارسی الاصل است. 7. ابو عبدالله حسین بن احمد بن حمدان خصیبی مصری، پس از وفات جنبلانی شهر جنبلان را ترک گفت و به عراق رفت. بیشتر کارهای دینی او در بغداد انجام میگرفت. او به شهرهای علوی نشین از جمله خراسان و دیلم سفر کرد و در آخر شهر حلب پایتخت سیف الدوله را وطن خویش ساخت. این مرد در سال 260 ه ق به دنیا آمده و در سال 346 ه پس از 86 سال عمر، چشم از جهان فروبست و در شمال حلب مدفون شد. وی به شیخ یبراق ملقب است. 8. ابوالقاسم جنید بن محمد بن جنید خزار قواریری، ریشهاش از نهاوند یکی از شهرهای فارس نشین متولد در بغداد و درگذشته به سال 297 ه ق میباشد. 9. محمد بن علی جلیّ جانشین خصیبی مصری. 10. ثامن ابوالفتح محمد بن حسن بغدادی قطیعی. 11. علی بن عیسی جسری، ناظر پل بغداد و وکیل خصیبی در امور دینی بوده و 20 مرتبه حج رفته که دو بار آن قبل از بلوغ بوده است. 12. ابوالحسن طوسی صغیر، این مرد پیوسته در حال عبادت و ریاضت بود. به گونهای که در اثر آن قامتاش خم شده بود وی از 40 روز فقط یک روز روزهدار نبود. 13. ابوالحسن طرسوسی کبیر، از بزرگان علویین (کیلیکیا) از پایتختهای آن زمان بود. 14. ابو ذهبیه اسماعیل بن خلاّد، وی بعلبکی و از فرقه اسحاقیه بوده که پس از آمدن بزرگان و رؤسای بنی هلال به لاذقیه برای زیارت سید جلیل ابی سعید، احساس خطر نمود و به انطاکیه فرار کرد. امّا به خاطر تعقیب دیاب بن غانم امیر زغبه که با 80 پهلوان به دنبال او بود، دو مرتبه به لاذقیه برگشت، توسط امیر کشته شد و در آنجا مدفون گشت و قبرش نزد اهل لاذقیه به قبر شیخ قرعوش معروف است. عقیده وی تا آمدن امیر حسن مکزون سنجاری به طرف لاذقیه باقی بود.[4] 15. ابو سعید سرور بن قاسم ملقب به میمون متولد 358 ه ق در طبریه و درگذشت به سال 426 ه میباشد. وی در هفت سالگی حافظ قرآن بود و کتابهای زیادی نگاشت و سلامة بن احمد هدّی شاگردش بود. و از قرن پنجم تا قرن حاضر علمایی نیز برای این فرقه مضبوط است که از جمله آنان آل شعبه حرّانیون می باشند. 16. ابو محمد حسن بن علی بن حسین بن شعبة الحرّانی صاحب کتاب ارزشمند تحف العقول عن آل الرسول و ابو محمد زید بن شعبه، عالم و دوستدار خیر که با امیر ابی الفتح عبدالکریم الکرمانی صاحب جزیره کرمان اجتماع نمود، و وی را تا جزیره مصاحبت کرد و در نشر تعالیم اسلام تلاشها نمود و از جزیره کرمان به جبال یمن منتقل شد.[5] 17. ابو طیب احمد بن حسین، وی درباره معجزههای پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیتش شعر انشاء میکرد که به نام منشد معروف گشت. با دست وی بسیاری از یهود و نصاری اسلام آوردند او در (جزیم) سکونت داشت و در 60 سالگی درگذشت و در مشهد امام جواد علیه السّلام مدفون شد. 18. ابو حمزه کتانی، حافظ قرآن، عالم به لغت و نحو، دانشمند در ادیان بود. وی از نظر اقامه دلیل و برهان هنگام مجادله و مناظره با اهل ملل قوی بود و در حمص درگذشت. 19. ابو حسن علی بن بطه حلبی، حافظ قرآن، مجهز به علم لغت و نحو بود و به اسکندریه مصر سفر کرده است. 20. حیدر بن محمد قطیعی، از بزرگان حدیث بود که جماعتی از نصارای بغداد به دست وی اسلام آوردند. و در (کرخ) هنگام 60 سالگی وفات کرد و نزد احمد بن حنبل مدفون گشت. 21. عبدالرحمان جرجری، قاری قرآن بود. توسط وی 9 نفر از یهودیان به اسلام ایمان آوردند و با آنها به حج مشرف شد. 22. ابوذر سهل ابن محمد کاتب، استاد ملک سیف الدوله، شاعر و ادیب. ابو عبدالله حاکم محمد بن عبدالله نیشابوری، پیشوای حافظان و محدثین و صاحب هزار جزء کتاب از جمله بزرگان نصیریه به شمار میرفتند. همچنین بزرگانی نظیر، محمد بن مقاتل قطیعی، ابو الفتح محمد بن عصمت الدوله بن معز الدوله بن عیسی الکویلح و علی عَلَم الدوله شاگردش، ابو نصر منصور جلّی، ابراهیم بن عثمان بن المستلق، سوّاق بصری، سید صدر الدین المرتضی المجتبی موفق الدین السابری، ابوالحسن الجوهری، صفی الدین حیدر بن محور فارقی، ملقب به عبد مؤمن صوفی، ابو صالح دیلمی، محمد بن اسماعیل جزری، ابوالفضل محمد بن حسن منتجب الدین، شیخ امیر حسن بن مکزون سنجاری از آل مهلّب بن ابی صفرة غسّانی متولد 583 ه درگذشت 646 یا 638 ه که در سال 617 ه به طرف لاذقیه آمد و کتابهای اسحاقیه را جمعآوری کرده و آتش زد؛ حاتم طوبای جدیلی متولد 667 ه در طرطوس استاد امیر حماة ابی اهداء، یوسف بن عجوز حلبی نشابی، یوسف الرداد حلبی، ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن محمد خطیب خصیبی که قاضی امیر ابی عشائر حمدانی در انطاکیه بود، ابو الفتح عثمان بن جنی نحوی، ابو محمد عبدالله بن عمرو بن محمد فیاضی، شیخ محمد حمدان الخیر و ... از جمله بزرگان نصیریه و علویه میباشند.[6] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فرهنگ فرق اسلامی، دکتر محمد جواد مشکور، با مقدمه استاد کاظم مدیر شانهچی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، آستان قدس رضوی، سوم، 1375 ش. 2. النصیریه دراسة تحلیلیه، تقی شرف الدین، بیروت، 1983 م. [1] . هاشم عثمان، العلویون بین الاسطوره و الحقیقة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1414 ه / 1994 م، ص 30 34. [2] . نجاشی، رجال نجاشی، ص 416، رقم 1112 و 448، رقم 1210 و 328، رقم 888. [3] . مهدی عسکری، سید عبدالحسین، العلویون او النصیریه، ص 31 78. [4] . غالب الطویل، محمد امین، تاریخ العلویین، بیروت، دارالاندلس، ص 257 265. [5] . شیخ علی عزیر ابراهیم، العلویون و التشیع، بیروت، دار الاسلامیه، چاپ اول، 1413 ه ، 1992 م، ص 107. [6] . العلویون و التشیع، ص 110 117؛ و همچنین به: عبد الرحمان بدوی، مذاهب الاسلامیین، دار العلم الاسلامیین، چاپ اول. ( اندیشه قم )
نصیریه فرقهای است که در به وجود آمدن آن آراء و نظریات مختلف و متناقضی ارائه شده است. بنابر اظهارات برخی از نویسندگان این فرقه به محمد بن نصیر که ابتداء از اتباع و اصحاب امام حسن عسکری علیه السّلام بود، منسوب است.
امّا گروه دیگری این فرقه را به نصیر غلام امام علی علیه السّلام منتسب میدانند؛ گر چه به تصریح عدهای از نویسندگان غلامی بدین نام و نشان برای آن حضرت نه در کتابهای تاریخی و نه در غیر آن ضبط نگردیده است.
گروه سومی، این نام را برای فرقهای با اعتقادات خاص منسوب به کوهی در منطقهی شمالی سوریه که کوه نصیریه نام دارد، میدانند که قبل از تهاجم صلیبیها به تاریخ 488 ه به نام کوه (لکام) معروف بود.
به هر حال وجه نامگذاری این فرقه هر چه باشد نتیجه آن در سال پیدایش و ظهور این فرقه ظاهر میشود که بنابر نظریه اول این فرقه مابین سال 232 و 259 ه ق پیدا شده است؛ زیرا (محمد بن نصیر) در سال 259 ه ق وفات کرده است. امّا بنابر نظر دوم مابین سالهای 23 - 40 ه پیدا شده و بنابر نظر سوم به قرن پنجم برمیگردد.[1]
پس از شناخت وجه نامگذاری این فرقه و تاریخ پیدایش آن، به ذکر نام برخی افراد که ادعا شده جزو علمای این فرقه هستند اشاره می شود:
با این توضیح که این مطلب فقط یک ادعا است اگر نصیریه را جزو شیعیان امامیه بدانیم در آن صورت تمام علمای شیعه امامیه از بزرگان نصیریه هستند ولی اگر آنان را از غالیان به حساب آوریم بسیاری از افرادی که در ذیل به نام آنها اشاره خواهد شد نصیری نبوده و جزو علمای امامیه هستند.
1. ابو عبدالله مفضل بن عمر جعفی کوفی درگذشت 180 ه ق.
2. یونس بن ظبیان کوفی.
3. ابوجعفر محمد بن حسن بن سنان زاهری از اولاد زاهر مولی عمرو بن حمق خزاعی میباشد، وی پدرش را در بچگی از دست داد و پدربزرگ او سرپرستیاش را به عهده گرفت، فلذا به نام محمد بن سنان معروف است.[2]
4. جعفر بن محمد بن مفضل جعفی.
باز لازم به ذکر است که افراد نامبرده شده جزو بزرگان شیعه بوده و نسبت دادن آنها به فرقه نصیریه صحیح نیست و ما تنها به دلیل ذکر در منابع نام آنها را آوردیم.
5. ابو شعیب محمد بن نصیر نمیری بصری، وی از موالی بنی نمیر و فارسی الاصل بوده و در بصره و کوفه ساکن گشته و پس از سلطه فرانسویها به سوریه در اثر جنگ جهانی مشهور شد که علویون همان نصیریه بوده و منسوب به محمد بن نصیر هستند. فرقه منسوب به وی ادعا میکنند که شیعه 12 امامی هستند و برای هر امامی بابی است که ابن نصیر باب امام یازدهم علیه السّلام و وارث علمش بوده و این صفت بعد از غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باقی ماند.[3]
6. ابو محمد عبدالله بن محمد بن جنّان جنبلانی متولد 235 ه درگذشت 287 ه مقیم بخش عجم نشین عراق، شهر جنبلان بوده و فارسی الاصل است.
7. ابو عبدالله حسین بن احمد بن حمدان خصیبی مصری، پس از وفات جنبلانی شهر جنبلان را ترک گفت و به عراق رفت. بیشتر کارهای دینی او در بغداد انجام میگرفت. او به شهرهای علوی نشین از جمله خراسان و دیلم سفر کرد و در آخر شهر حلب پایتخت سیف الدوله را وطن خویش ساخت. این مرد در سال 260 ه ق به دنیا آمده و در سال 346 ه پس از 86 سال عمر، چشم از جهان فروبست و در شمال حلب مدفون شد. وی به شیخ یبراق ملقب است.
8. ابوالقاسم جنید بن محمد بن جنید خزار قواریری، ریشهاش از نهاوند یکی از شهرهای فارس نشین متولد در بغداد و درگذشته به سال 297 ه ق میباشد.
9. محمد بن علی جلیّ جانشین خصیبی مصری.
10. ثامن ابوالفتح محمد بن حسن بغدادی قطیعی.
11. علی بن عیسی جسری، ناظر پل بغداد و وکیل خصیبی در امور دینی بوده و 20 مرتبه حج رفته که دو بار آن قبل از بلوغ بوده است.
12. ابوالحسن طوسی صغیر، این مرد پیوسته در حال عبادت و ریاضت بود. به گونهای که در اثر آن قامتاش خم شده بود وی از 40 روز فقط یک روز روزهدار نبود.
13. ابوالحسن طرسوسی کبیر، از بزرگان علویین (کیلیکیا) از پایتختهای آن زمان بود.
14. ابو ذهبیه اسماعیل بن خلاّد، وی بعلبکی و از فرقه اسحاقیه بوده که پس از آمدن بزرگان و رؤسای بنی هلال به لاذقیه برای زیارت سید جلیل ابی سعید، احساس خطر نمود و به انطاکیه فرار کرد. امّا به خاطر تعقیب دیاب بن غانم امیر زغبه که با 80 پهلوان به دنبال او بود، دو مرتبه به لاذقیه برگشت، توسط امیر کشته شد و در آنجا مدفون گشت و قبرش نزد اهل لاذقیه به قبر شیخ قرعوش معروف است. عقیده وی تا آمدن امیر حسن مکزون سنجاری به طرف لاذقیه باقی بود.[4]
15. ابو سعید سرور بن قاسم ملقب به میمون متولد 358 ه ق در طبریه و درگذشت به سال 426 ه میباشد. وی در هفت سالگی حافظ قرآن بود و کتابهای زیادی نگاشت و سلامة بن احمد هدّی شاگردش بود. و از قرن پنجم تا قرن حاضر علمایی نیز برای این فرقه مضبوط است که از جمله آنان آل شعبه حرّانیون می باشند.
16. ابو محمد حسن بن علی بن حسین بن شعبة الحرّانی صاحب کتاب ارزشمند تحف العقول عن آل الرسول و ابو محمد زید بن شعبه، عالم و دوستدار خیر که با امیر ابی الفتح عبدالکریم الکرمانی صاحب جزیره کرمان اجتماع نمود، و وی را تا جزیره مصاحبت کرد و در نشر تعالیم اسلام تلاشها نمود و از جزیره کرمان به جبال یمن منتقل شد.[5]
17. ابو طیب احمد بن حسین، وی درباره معجزههای پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیتش شعر انشاء میکرد که به نام منشد معروف گشت. با دست وی بسیاری از یهود و نصاری اسلام آوردند او در (جزیم) سکونت داشت و در 60 سالگی درگذشت و در مشهد امام جواد علیه السّلام مدفون شد.
18. ابو حمزه کتانی، حافظ قرآن، عالم به لغت و نحو، دانشمند در ادیان بود. وی از نظر اقامه دلیل و برهان هنگام مجادله و مناظره با اهل ملل قوی بود و در حمص درگذشت.
19. ابو حسن علی بن بطه حلبی، حافظ قرآن، مجهز به علم لغت و نحو بود و به اسکندریه مصر سفر کرده است.
20. حیدر بن محمد قطیعی، از بزرگان حدیث بود که جماعتی از نصارای بغداد به دست وی اسلام آوردند. و در (کرخ) هنگام 60 سالگی وفات کرد و نزد احمد بن حنبل مدفون گشت.
21. عبدالرحمان جرجری، قاری قرآن بود. توسط وی 9 نفر از یهودیان به اسلام ایمان آوردند و با آنها به حج مشرف شد.
22. ابوذر سهل ابن محمد کاتب، استاد ملک سیف الدوله، شاعر و ادیب. ابو عبدالله حاکم محمد بن عبدالله نیشابوری، پیشوای حافظان و محدثین و صاحب هزار جزء کتاب از جمله بزرگان نصیریه به شمار میرفتند.
همچنین بزرگانی نظیر، محمد بن مقاتل قطیعی، ابو الفتح محمد بن عصمت الدوله بن معز الدوله بن عیسی الکویلح و علی عَلَم الدوله شاگردش، ابو نصر منصور جلّی، ابراهیم بن عثمان بن المستلق، سوّاق بصری، سید صدر الدین المرتضی المجتبی موفق الدین السابری، ابوالحسن الجوهری، صفی الدین حیدر بن محور فارقی، ملقب به عبد مؤمن صوفی، ابو صالح دیلمی، محمد بن اسماعیل جزری، ابوالفضل محمد بن حسن منتجب الدین، شیخ امیر حسن بن مکزون سنجاری از آل مهلّب بن ابی صفرة غسّانی متولد 583 ه درگذشت 646 یا 638 ه که در سال 617 ه به طرف لاذقیه آمد و کتابهای اسحاقیه را جمعآوری کرده و آتش زد؛ حاتم طوبای جدیلی متولد 667 ه در طرطوس استاد امیر حماة ابی اهداء، یوسف بن عجوز حلبی نشابی، یوسف الرداد حلبی، ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن محمد خطیب خصیبی که قاضی امیر ابی عشائر حمدانی در انطاکیه بود، ابو الفتح عثمان بن جنی نحوی، ابو محمد عبدالله بن عمرو بن محمد فیاضی، شیخ محمد حمدان الخیر و ... از جمله بزرگان نصیریه و علویه میباشند.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فرهنگ فرق اسلامی، دکتر محمد جواد مشکور، با مقدمه استاد کاظم مدیر شانهچی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، آستان قدس رضوی، سوم، 1375 ش.
2. النصیریه دراسة تحلیلیه، تقی شرف الدین، بیروت، 1983 م.
[1] . هاشم عثمان، العلویون بین الاسطوره و الحقیقة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1414 ه / 1994 م، ص 30 34.
[2] . نجاشی، رجال نجاشی، ص 416، رقم 1112 و 448، رقم 1210 و 328، رقم 888.
[3] . مهدی عسکری، سید عبدالحسین، العلویون او النصیریه، ص 31 78.
[4] . غالب الطویل، محمد امین، تاریخ العلویین، بیروت، دارالاندلس، ص 257 265.
[5] . شیخ علی عزیر ابراهیم، العلویون و التشیع، بیروت، دار الاسلامیه، چاپ اول، 1413 ه ، 1992 م، ص 107.
[6] . العلویون و التشیع، ص 110 117؛ و همچنین به: عبد الرحمان بدوی، مذاهب الاسلامیین، دار العلم الاسلامیین، چاپ اول.
( اندیشه قم )
- [سایر] پیدایش فرقه نصیریه و بزرگان آنها را بنویسید؟
- [سایر] بزرگان فرقة نصیریه چه کسانی هستند و آیا فعلاً دارای رهبر میباشند یا خیر؟
- [سایر] عقاید نصیریه چیست؟
- [سایر] تاریخ پیدایش نُصیریه را توضیح دهید؟
- [سایر] چه انتقاداتی بر فرقه نصیریه وارد است؟
- [سایر] اگر نصیریه سوریه خودشان را شیعه اثنی عشری می دانند چرا به شریعت عمل نمی کنند؟
- [سایر] نصیریه درباره نماز و روزه از چه مکتب فقهی پیروی می کنند؟
- [سایر] آیا نصیریه در مباحث فقهی از مرجع خاصی تقلید می کنند؟
- [سایر] اصول اعتقادی نصیریه چیست؟ نظر آنها راجع به شیعه امامیه چه می باشد؟ دیدگاه شیعه راجع به پیروان این مکتب چه می باشد؟
- [سایر] لطفا مختصری درباره( عرفان نظری) توضیح دهید و چند مورد از کتب عرفان نظری را که مطلوب و مورد تائید بزرگان حوزه علمیه است، نام ببرید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آب کر: مقدار آبیست که اگر در ظرفی که درازا، پهنا و گودی آن هر یک سه وجب و نیم است بریزند آن را پر کند و وزن آن بیاشکال 1200 رطل عراقیست ولی در تبدیل مقدار آن به اوزان کنونی در بین دانشمندان اختلاف نظر دیده میشود، بنا بر نظر مشهور، مقدار کر 37791217 (تقریبا 377 / 42) کیلوگرم میباشد، ولی ظاهراً مقدار کر بیشتر از این مقدار است، برخی از بزرگان مقدار آن را تقریبا 462 / 77 کیلوگرم و برخی دیگر 478 / 5 کیلوگرم دانستهاند. بنابراین اگر مقدار وزن آب 480 کیلوگرم باشد، طبق نظر تمامی دانشمندان آب کر است، حجم این مقدار آب در آب مقطّر در دمای چهار درجه، 0 / 48 متر مکعب و در دمای صد درجه، حدود 0 / 5 متر مکعب و در سایر دماها بین این دو مقدار میباشد و در آب غیر مقطّر از مقدارهای ذکر شده کمتر است. (1)
- [آیت الله مظاهری] برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است: مرتبه اوّل: اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از منکرات است به طوری که دیگران از رفتار او متنبه شوند و واجبات را به جا آورند و گناهان را ترک کنند، و این مرتبه از بهترین مراتب است و تأثیر آن هم زیاد است مخصوصاً پدر و مادر در خانه، و معلم در مدرسه، و بزرگان در اجتماع. مرتبه دوّم: امر و نهی به زبان است که واجب است اهل معصیت را نهی کنند و تارک واجب را به آوردن واجب امر کنند. مرتبه سوّم: با شخص معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد برای ارتکاب او به معصیت، با او این نحو عمل شده است، مثل اینکه از او رو برگرداند یا با چهره عبوس با او ملاقات کند یا با او ترک مراوده کند. مرتبه چهارم: توسّل به زور و جبر است، پس اگر اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمیکند یا واجب را به جا نمیآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند. مرتبه پنجم: اگر توقف داشته باشد جلوگیری از معصیت بر جرح و کتک زدن و سخت گرفتن بر شخص معصیت کار و در مضیقه قرار دادن او، جایز است، لکن لازم است مراعات شود که زیادهروی نشود و لازم است در این امر و نظیر آن اجازه از مجتهد جامع الشرایط گرفته شود.