چیزی که مسلّم است اینست که مسلمانان و مسیحیان هم در اینکه حضرت عیسی علیه السلام دارای حواریون بوده است و هم در اینکه تعداد آنها دوازده نفر بوده اتفاق دارند. و حواریون که از مادة (حَوَر) به معنای سفیدی خالص گرفته شده است معمولاً بر خواص اصحاب و یاران انبیاء اطلاق میشود.[1] و آن طوری که از امام رضا علیه السلام نقل شده است در وجه تسمیه حواریون میفرماید: در نزد مردم (شاید مسیحیان مراد باشد) حواریون به خاطر این حواریون نامیده شدهاند که آنان لباسهاشان را با شستن از کثافات پاک نموده و سفید میکردهاند. و امّا در نزد ما علّت نامگذاری حواریون اینست که آنان دارای نفوس پاک و خالص بوده و دیگران را هم با وعظ و تذکر از پلیدی گناه پاک و خالص میگرداندهاند.[2] اما اتّفاق مسلمانان و مسیحیان در عدد حواریون نیز از متون طرفین به دست میآید. در روایتی از امام رضا علیه السلام وقتی جاثلیق از آن حضرت تعداد حواریون را میپرسد نقل شده است که حواریون دوازده نفر بودند و افضل آنان (ألوقا) است.[3] و در کتب مختلف عهد جدید نیز از دوازده نفر حواری یا رسول و یا شاگرد حضرت عیسی علیه السلام نام برده شده حتی در بعضی از این کتابها به اسمهای آنان نیز تصریح شده است مثلاً (لوقا) در اعمال رسولان اسامی آنان را چنین ذکر میکند: پطرس، یوحنا، یعقوب، واندریاس، فیلیپس، توما، برتولما، متی، یعقوب، شمعون، یهودا، و یکی از شاگردان هم خودش بوده است، که مجموعاً دوازده نفر میشوند.[4] البته این حواریون را که لوقا اسم برده است در زمان بعد از غیبت حضرت مسیح میباشند. در بین مسلمین و مسیحیان بنابر آنچه که کتابهای مقدس هر کدام اقتضاء دارد یک سلسله اختلافاتی نسبت به حواریون مشاهده میشود، پس لاجرم باید از هر دو منظر این مسئله مورد بررسی قرار بگیرد. 1. اعتقاد جامعه مسیحیت نسبت به حواریون: مسیحیان معمولاً حواریون را (شاگردان) مینامند و به حواریون که شاگردان مسیح علیه السلام بودهاند و به همه مبلغین مسیحیت در قرن اول میلادی عنوان رسول میدهند. و بالاترین رسول در نزد مسیحیان بنابر آنچه از اناجیل نقل شده است شمعون بن یونا است که حضرت مسیح علیه السلام به او لقب صخره یا پُطرس داده است، آنجا که گفته است (من بر روی این صخره کلیسای خود را بنا میکنم)[5] و مراد از کلیسا در اینجا جامعه مسیحیت است ولو اینکه کلیسا بر محل عبادت آنان نیز اطلاق میشود.[6] ولی در عین حال انجیل یوحنا در رابطه با یکی از رسولان که اسم آن را اصلاً ذکر نکرده است، میگوید حضرت عیسی علیه السلام او را بیشتر از سایر رسولان (حواریون) دوست داشته است و او غیر از پطرس است.[7] نظر و اعتقاد مسیحیت نسبت به حواریون از اضطراب و ضد و نقیضهای متعددی برخوردار است. همین (پٌطرس) که در رأس حواریون قرار دارد، بنابر آنچه که انجیل نقل میکند در یک روز (روزی که حضرت مسیح دستگیر شد) به بار حضرت عیسی علیه السلام را انکار میکند و میگوید که من از شاگردان او نیستم و او را نمیشناسم و پیشگویی حضرت مسیح را هم در این رابطه نقل کردهاند.[8] از یک طرف لوقا در اعمال رسولان نه تنها رسولان و حواریون را بلکه همه شاگردان را با ایمان و پر از روحالقدس معرفی میکند[9] و از طرف دیگر سخنانی را از حضرت مسیح علیه السلام نسبت به آنان بیان کرده است که با این مطالب منافات دارند مثلاً حضرت عیسی علیه السلام خطاب به شاگردانش میگوید: اگر شما به اندازة دانة خردلی ایمان میداشتید میتوانستید به این درخت توت بگوئید (از ریشه در بیا و در دریا کاشته شو) از شما اطاعت میکرد.[10] همینطور در بین سخنان رسولان نیز تناقضات روشن دیده میشود. مثلاً یعقوب در نامهای که منسوب به اوست میگوید: ای برادران چه فائده دارد اگر کسی بگوید من ایمان دارم ولی عمل او این را اثبات نکند آیا ایمانش میتواند او را نجات بخشد؟[11] این سخنان یعقوب، ایمان بدون عمل را مایه نجات انسان نمیداند در حالی که (پولس) در نامههای خودش اصرار بر این دارد که ایمان بدون عمل با اتحاد در مسیح موجب سعادت و نجات انسان میگردد و برای عمل به شریعت هیچ ارزشی قائل نیست او میگوید: هیچ انسانی در نظر خدا با انجام احکام شریعت نیک شمرده نمیشود و کار شریعت اینست که انسان گناه را بشناسد. خدا بدون در نظر گرفتن شریعت و فقط از راه ایمان به عیسی علیه السلام همه ایمان داران را نیک میشمارد.[12] بنابراین حواریون و شاگردانی که در عهد جدید تعریف شدهاند اولاً نمیتوانند شایستگی یاری حضرت مسیح علیه السلام و نیز صلاحیت بیان و تبلیغ از برای دین آن حضرت را داشته باشند. و ثانیاً رسالهها و آثار منسوب به آنها نیز نمیتوانند از ارزش آسمانی و الهی برخوردار بوده و مایة اعتقادات ناب و مورد تأیید خداوند و پیامبرش حضرت مسیح قرار بگیرند. 2. حواریون ازدیدگاه قرآن و اسلام: در قرآن که کتاب مسلمانان و کلام خداوند است، مقام حواریون خیلی بالاتر از مبلّغ و رسول و امثال اینها میباشد. این قدر مسلّم است که در قرآن کریم، حواریون بر اصحاب خاص حضرت عیسی علیه السلام که دوازده نفر بودهاند اطلاق شده است. و بر مبنای قرآنی غیر از آنان هیچ کس از امت حضرت مسیح علیه السلام نمیتواند این عنوان را داشته باشد. بلکه بالاتر از آن، بنابر آنچه در المیزان به ظاهر آیه شریفهء (و به یادآور زمانی را که به حواریون وحی کردیم که به من و به فرستادهام ایمان آورند، گفتند ایمان آوردهایم و شاهد باش که ما تسلیمیم.)[13] استناد شده، که حواریون حضرت عیسی علیه السلام هر کدام نبی بودهاند. علّامه میگوید: این ایمانی که در آیه شریفه از حواریون خواسته شده است ایمان بعد از ایمان میباشد به دلیل اینکه هم در همین آیه و هم در سورة آلعمران، حواریون، بر این ایمان و اسلامشان حضرت مسیح علیه السلام را شاهد گرفتند. وقتی که حضرت عیسی علیه السلام از بنیاسرائیل احساس کفر میکند و یقین پیدا میکند که دعوت او در آنان تأثیری نمیگذارد، میفرماید: (کیانند یاران من در حرکت به سوی خدا؟ حواریون گفتند ما یاران دین خدا هستیم و به خداوند ایمان آوردیم و تو گواه باش که ما تسلیم شدگانیم.)[14] و مراد از اسلام و تسلیم در اینجا اطاعت مطلق از حضرت عیسی علیه السلام و تبعیت او میباشد و لذا بعد از آن میگویند (ای پروردگار ما، ما به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی کردیم پس ما را در زمرة گواهان بنویس.)[15] علّامه طباطبایی برای هر کدام از ایمان و اسلام مراتب سهگانهای را ذکر کرده و این ایمان و اسلام حواریون که در آیه شریفه ذکر شده است از آخرین مرتبه آنها است که عبارت از تسلیم مطلق نسبت به هر چیزی است که خداوند از آنان بخواهد و غیر از مؤمنین خالص کسی قادر بر آن نمیباشد.[16] در اعتقاد مسلمین بنابر آنچه که دین اسلام اقتضاء میکند، حواریون حضرت عیسی علیه السلام معیار حق در امت آن حضرت شمرده میشوند. در این رابطه روایتی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله توسط امام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: (ای علی تو در امت من مثل عیسی بن مریم هستی، قوم عیسی بر سه فرقه تقسیم شدند فرقهای مؤمنینی بودند که حواریون حضرت عیسی باشند و فرقهای او را دشمن داشته که یهود باشد و فرقه سوم در او غلو کردند و از ایمان خارج شدند. و امت من هم زود است که در رابطه با تو سه فرقه شوند... و شیعیان تو و دوستان شیعیان تو در بهشتاند و دشمنان تو و غالیان در تو در آتشاند.)[17] در دین اسلام حواریون به عنوان اوصیاء و جانشینان حضرت مسیح علیه السلام مطرح هستند. در این رابطه در ذیل روایت مفصلی که درباره حوادث مختلف از حضرت آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله مطالبی بیان شده از ابیجعفر علیه السلام چنین نقل شده است: (... بعد از حضرت عیسی علیه السلام دوازده نفر حواری بودند که به عنوان اوصیاء حضرت عیسی علیه السلام ایمانشان را حفظ کرده و انجام وظیفه نمودند.)[18] پس بنابر معیارهای اسلامی این حواریونی که در مسیحیت تعریف شدهاند حواریون واقعی حضرت مسیح علیه السلام نمیباشند و یا ممکن است که در تعریف آنان تحریف صورت گرفته باشد و نیز اناجیل و نامههای که توسط رسولان نوشته شدهاند هیچ ربطی به حواریون واقعی حضرت مسیح ندارند بلکه کسانی آنها را نوشته که خودشان را از حواری، شاگردان و مبلغین حضرت عیسی علیه السلام معرّفی کردهاند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. التوضیح فی بیان حال الانجیل و المسیح، تألیف محمدحسین کاشفالغطاء. 2. کتاب مقدس مسیحیت، نوشته حسین توفیقی. 3. تاریخ جامع ادیان، تألیف جان ناس ترجمه علیاصغر حکمت. [1] . طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، دفتر نشر فرهنگی، دوم،1367ش، ج 1، ص 594. [2] . صدوق، محمد بن بابویه، علل الشرایع، مکتبة الحیدریه، 1368ق، ج 1، ص 8081، بیجا. [3] . صدوق، محمد بن بابویه، عیون اخبارالرضا، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، اول، 1404 ق، ج2، ص143. [4] . اعمال رسولان، فصل اول، آیه 12. [5] . متی، 16/8 و یوحنا، 1/42 و 21/15 و 17. [6] . توفیقی، حسین، کتاب مقدس مسیحیت، ص 8، از منشورات مؤسسه امام صادق(ع). [7] . انجیل یوحنا، 20/2. [8] . لوقا، 22/34 و 22/5660. [9] . اعمال رسولان، 6/2. [10] . لوقا، 17/5 و 6. [11] . رساله یعقوب، 2/14. [12] . نامه پولس به رومیان، 3/20 و 21. [13] . مائده، آیه 11. [14] . العمران، آیه 52. [15] . العمران، آیه 53. [16] . علامة طباطبایی، محمدحسین، المیزان، 3/204، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیتا. [17] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، 25/264 و 265، بیروت، مؤسسة الوفاء، دوم، 1403ق. [18] . همان، ج 11، ص 25. ( اندیشه قم )
چیزی که مسلّم است اینست که مسلمانان و مسیحیان هم در اینکه حضرت عیسی علیه السلام دارای حواریون بوده است و هم در اینکه تعداد آنها دوازده نفر بوده اتفاق دارند. و حواریون که از مادة (حَوَر) به معنای سفیدی خالص گرفته شده است معمولاً بر خواص اصحاب و یاران انبیاء اطلاق میشود.[1] و آن طوری که از امام رضا علیه السلام نقل شده است در وجه تسمیه حواریون میفرماید: در نزد مردم (شاید مسیحیان مراد باشد) حواریون به خاطر این حواریون نامیده شدهاند که آنان لباسهاشان را با شستن از کثافات پاک نموده و سفید میکردهاند. و امّا در نزد ما علّت نامگذاری حواریون اینست که آنان دارای نفوس پاک و خالص بوده و دیگران را هم با وعظ و تذکر از پلیدی گناه پاک و خالص میگرداندهاند.[2]
اما اتّفاق مسلمانان و مسیحیان در عدد حواریون نیز از متون طرفین به دست میآید. در روایتی از امام رضا علیه السلام وقتی جاثلیق از آن حضرت تعداد حواریون را میپرسد نقل شده است که حواریون دوازده نفر بودند و افضل آنان (ألوقا) است.[3]
و در کتب مختلف عهد جدید نیز از دوازده نفر حواری یا رسول و یا شاگرد حضرت عیسی علیه السلام نام برده شده حتی در بعضی از این کتابها به اسمهای آنان نیز تصریح شده است مثلاً (لوقا) در اعمال رسولان اسامی آنان را چنین ذکر میکند: پطرس، یوحنا، یعقوب، واندریاس، فیلیپس، توما، برتولما، متی، یعقوب، شمعون، یهودا، و یکی از شاگردان هم خودش بوده است، که مجموعاً دوازده نفر میشوند.[4] البته این حواریون را که لوقا اسم برده است در زمان بعد از غیبت حضرت مسیح میباشند.
در بین مسلمین و مسیحیان بنابر آنچه که کتابهای مقدس هر کدام اقتضاء دارد یک سلسله اختلافاتی نسبت به حواریون مشاهده میشود، پس لاجرم باید از هر دو منظر این مسئله مورد بررسی قرار بگیرد.
1. اعتقاد جامعه مسیحیت نسبت به حواریون: مسیحیان معمولاً حواریون را (شاگردان) مینامند و به حواریون که شاگردان مسیح علیه السلام بودهاند و به همه مبلغین مسیحیت در قرن اول میلادی عنوان رسول میدهند. و بالاترین رسول در نزد مسیحیان بنابر آنچه از اناجیل نقل شده است شمعون بن یونا است که حضرت مسیح علیه السلام به او لقب صخره یا پُطرس داده است، آنجا که گفته است (من بر روی این صخره کلیسای خود را بنا میکنم)[5] و مراد از کلیسا در اینجا جامعه مسیحیت است ولو اینکه کلیسا بر محل عبادت آنان نیز اطلاق میشود.[6] ولی در عین حال انجیل یوحنا در رابطه با یکی از رسولان که اسم آن را اصلاً ذکر نکرده است، میگوید حضرت عیسی علیه السلام او را بیشتر از سایر رسولان (حواریون) دوست داشته است و او غیر از پطرس است.[7]
نظر و اعتقاد مسیحیت نسبت به حواریون از اضطراب و ضد و نقیضهای متعددی برخوردار است. همین (پٌطرس) که در رأس حواریون قرار دارد، بنابر آنچه که انجیل نقل میکند در یک روز (روزی که حضرت مسیح دستگیر شد) به بار حضرت عیسی علیه السلام را انکار میکند و میگوید که من از شاگردان او نیستم و او را نمیشناسم و پیشگویی حضرت مسیح را هم در این رابطه نقل کردهاند.[8] از یک طرف لوقا در اعمال رسولان نه تنها رسولان و حواریون را بلکه همه شاگردان را با ایمان و پر از روحالقدس معرفی میکند[9] و از طرف دیگر سخنانی را از حضرت مسیح علیه السلام نسبت به آنان بیان کرده است که با این مطالب منافات دارند مثلاً حضرت عیسی علیه السلام خطاب به شاگردانش میگوید: اگر شما به اندازة دانة خردلی ایمان میداشتید میتوانستید به این درخت توت بگوئید (از ریشه در بیا و در دریا کاشته شو) از شما اطاعت میکرد.[10] همینطور در بین سخنان رسولان نیز تناقضات روشن دیده میشود. مثلاً یعقوب در نامهای که منسوب به اوست میگوید: ای برادران چه فائده دارد اگر کسی بگوید من ایمان دارم ولی عمل او این را اثبات نکند آیا ایمانش میتواند او را نجات بخشد؟[11]
این سخنان یعقوب، ایمان بدون عمل را مایه نجات انسان نمیداند در حالی که (پولس) در نامههای خودش اصرار بر این دارد که ایمان بدون عمل با اتحاد در مسیح موجب سعادت و نجات انسان میگردد و برای عمل به شریعت هیچ ارزشی قائل نیست او میگوید: هیچ انسانی در نظر خدا با انجام احکام شریعت نیک شمرده نمیشود و کار شریعت اینست که انسان گناه را بشناسد. خدا بدون در نظر گرفتن شریعت و فقط از راه ایمان به عیسی علیه السلام همه ایمان داران را نیک میشمارد.[12]
بنابراین حواریون و شاگردانی که در عهد جدید تعریف شدهاند اولاً نمیتوانند شایستگی یاری حضرت مسیح علیه السلام و نیز صلاحیت بیان و تبلیغ از برای دین آن حضرت را داشته باشند. و ثانیاً رسالهها و آثار منسوب به آنها نیز نمیتوانند از ارزش آسمانی و الهی برخوردار بوده و مایة اعتقادات ناب و مورد تأیید خداوند و پیامبرش حضرت مسیح قرار بگیرند.
2. حواریون ازدیدگاه قرآن و اسلام: در قرآن که کتاب مسلمانان و کلام خداوند است، مقام حواریون خیلی بالاتر از مبلّغ و رسول و امثال اینها میباشد. این قدر مسلّم است که در قرآن کریم، حواریون بر اصحاب خاص حضرت عیسی علیه السلام که دوازده نفر بودهاند اطلاق شده است. و بر مبنای قرآنی غیر از آنان هیچ کس از امت حضرت مسیح علیه السلام نمیتواند این عنوان را داشته باشد. بلکه بالاتر از آن، بنابر آنچه در المیزان به ظاهر آیه شریفهء (و به یادآور زمانی را که به حواریون وحی کردیم که به من و به فرستادهام ایمان آورند، گفتند ایمان آوردهایم و شاهد باش که ما تسلیمیم.)[13] استناد شده، که حواریون حضرت عیسی علیه السلام هر کدام نبی بودهاند. علّامه میگوید: این ایمانی که در آیه شریفه از حواریون خواسته شده است ایمان بعد از ایمان میباشد به دلیل اینکه هم در همین آیه و هم در سورة آلعمران، حواریون، بر این ایمان و اسلامشان حضرت مسیح علیه السلام را شاهد گرفتند. وقتی که حضرت عیسی علیه السلام از بنیاسرائیل احساس کفر میکند و یقین پیدا میکند که دعوت او در آنان تأثیری نمیگذارد، میفرماید: (کیانند یاران من در حرکت به سوی خدا؟ حواریون گفتند ما یاران دین خدا هستیم و به خداوند ایمان آوردیم و تو گواه باش که ما تسلیم شدگانیم.)[14] و مراد از اسلام و تسلیم در اینجا اطاعت مطلق از حضرت عیسی علیه السلام و تبعیت او میباشد و لذا بعد از آن میگویند (ای پروردگار ما، ما به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی کردیم پس ما را در زمرة گواهان بنویس.)[15] علّامه طباطبایی برای هر کدام از ایمان و اسلام مراتب سهگانهای را ذکر کرده و این ایمان و اسلام حواریون که در آیه شریفه ذکر شده است از آخرین مرتبه آنها است که عبارت از تسلیم مطلق نسبت به هر چیزی است که خداوند از آنان بخواهد و غیر از مؤمنین خالص کسی قادر بر آن نمیباشد.[16]
در اعتقاد مسلمین بنابر آنچه که دین اسلام اقتضاء میکند، حواریون حضرت عیسی علیه السلام معیار حق در امت آن حضرت شمرده میشوند. در این رابطه روایتی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله توسط امام صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: (ای علی تو در امت من مثل عیسی بن مریم هستی، قوم عیسی بر سه فرقه تقسیم شدند فرقهای مؤمنینی بودند که حواریون حضرت عیسی باشند و فرقهای او را دشمن داشته که یهود باشد و فرقه سوم در او غلو کردند و از ایمان خارج شدند. و امت من هم زود است که در رابطه با تو سه فرقه شوند... و شیعیان تو و دوستان شیعیان تو در بهشتاند و دشمنان تو و غالیان در تو در آتشاند.)[17] در دین اسلام حواریون به عنوان اوصیاء و جانشینان حضرت مسیح علیه السلام مطرح هستند. در این رابطه در ذیل روایت مفصلی که درباره حوادث مختلف از حضرت آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله مطالبی بیان شده از ابیجعفر علیه السلام چنین نقل شده است: (... بعد از حضرت عیسی علیه السلام دوازده نفر حواری بودند که به عنوان اوصیاء حضرت عیسی علیه السلام ایمانشان را حفظ کرده و انجام وظیفه نمودند.)[18]
پس بنابر معیارهای اسلامی این حواریونی که در مسیحیت تعریف شدهاند حواریون واقعی حضرت مسیح علیه السلام نمیباشند و یا ممکن است که در تعریف آنان تحریف صورت گرفته باشد و نیز اناجیل و نامههای که توسط رسولان نوشته شدهاند هیچ ربطی به حواریون واقعی حضرت مسیح ندارند بلکه کسانی آنها را نوشته که خودشان را از حواری، شاگردان و مبلغین حضرت عیسی علیه السلام معرّفی کردهاند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. التوضیح فی بیان حال الانجیل و المسیح، تألیف محمدحسین کاشفالغطاء.
2. کتاب مقدس مسیحیت، نوشته حسین توفیقی.
3. تاریخ جامع ادیان، تألیف جان ناس ترجمه علیاصغر حکمت.
[1] . طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، دفتر نشر فرهنگی، دوم،1367ش، ج 1، ص 594.
[2] . صدوق، محمد بن بابویه، علل الشرایع، مکتبة الحیدریه، 1368ق، ج 1، ص 8081، بیجا.
[3] . صدوق، محمد بن بابویه، عیون اخبارالرضا، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، اول، 1404 ق، ج2، ص143.
[4] . اعمال رسولان، فصل اول، آیه 12.
[5] . متی، 16/8 و یوحنا، 1/42 و 21/15 و 17.
[6] . توفیقی، حسین، کتاب مقدس مسیحیت، ص 8، از منشورات مؤسسه امام صادق(ع).
[7] . انجیل یوحنا، 20/2.
[8] . لوقا، 22/34 و 22/5660.
[9] . اعمال رسولان، 6/2.
[10] . لوقا، 17/5 و 6.
[11] . رساله یعقوب، 2/14.
[12] . نامه پولس به رومیان، 3/20 و 21.
[13] . مائده، آیه 11.
[14] . العمران، آیه 52.
[15] . العمران، آیه 53.
[16] . علامة طباطبایی، محمدحسین، المیزان، 3/204، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیتا.
[17] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، 25/264 و 265، بیروت، مؤسسة الوفاء، دوم، 1403ق.
[18] . همان، ج 11، ص 25.
( اندیشه قم )
- [سایر] اسامی 12 نفر حواریون حضرت عیسی و 12 فرقه حضرت موسی چیست ؟ آیا در قرآن نامی از آنها آمده است ؟
- [سایر] آیا حواریون حضرت عیسی (ع) همان اوصیای ایشان بودند و چرا همۀ آنان در یک وقت و با هم بودند؟
- [سایر] آیا حواریون حضرت عیسی (ع) همان اوصیای ایشان بودند و چرا همۀ آنان در یک وقت و با هم بودند؟
- [سایر] آیه شریفه «یوم تکون السماء کالمُهْل»، توصیف کننده چه روزی است؟
- [سایر] منظور از جمله «مؤتزراً کفنی، شاهراً سیفی» در دعای عهد چیست؟
- [سایر] در آیه شریفه «یوم تُبلی السرائر و یوم هم بارزون» قیامت را چگونه توصیف می کند؟
- [سایر] آیا متن انجیل مانند قرآن از طرف خدا نازل شده و یا نتیجه جمع آوری سخنان حضرت عیسی(ع) توسط حواریون است؟
- [سایر] این جانب در جایی خوانده ام که شیعیان معتقدند دوازده امام از تمامی رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) برتر هستند. و یک دلیلی که آنها برای اثبات این مطلب می آورند، این است که حضرت عیسی (ع) در پشت سر حضرت امام زمان (عج) نماز خواهد خواند. هر چند در مذهب اهل سنت آمده است که حضرت عیسی (ع) به زمین خواهد آمد، اما نه به عنوان یک رسول یا یک پیامبر، بلکه به عنوان یکی از اعضای امت حضرت محمد (ص)، بنابراین آیا این مطلب صحت ندارد که دوازده امام برتر از همه رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) باشند. همچنین، آیا این باور و اعتقاد در تضاد و تناقض با اعتقاد به قطعیت رسولان و پیغمبران نیست؛ چرا که در این جا (به گفته شیعیان) بعد از خاتم رسولان حضرت محمد (ص) هستند افرادی که از تمامی پیامبران و رسولان بجز حضرت محمد (ص) برترند؟
- [سایر] سلام؛ جانشینان حضرت موسی(ع) (نقبای بنیاسرائیل) دوازده نفر بودند؛ جانشینان حضرت عیسی(ع) (حواریون) دوازده بودند. جانشینان پیامبر اسلام (ص) (امامان معصوم) دوازده نفر، دلیل این عدد دوازده چیست؟
- [سایر] چرا در سوره مبارکه حجر بین آیات 78 تا 99، برخی از آیات با «واو» شروع شدهاند؟