چه نقدهای کلی بر شیطان پرستان ها وارد است؟
در سایت (شیطان پرستهای تهران) به نقل از (کتاب شیطان) ص 52، آمده است که: (شیطان پرستی، روشنایی سپید یک مذهب نمی باشد، بلکه مذهبی بشری، دنیوی، و شهوانی است که همة این قاعده توسط شیطان می باشد و همه این ها در تاریکی مطلق یافت می شود.)[1] تاریکی مطلق را یکی از رهبران گروه شیطان پرست، این گونه توضیح می دهد: (مراسم تاریکی تقریباً یک ساعت به طول می انجامد که انجام هر کاری برای رضایت شیطان در آن مُجاز است و مثلاً سکس یکی ازکارهایی است که باید در جمع و به بدترین و سخت ترین شکل ممکن صورت گیرد. برخی عقیده دارند کارهای ما وقیحانه وحشیانه و البته وحشتناک است، مانند اینکه برای مجازات بعضی از افراد گروه، قسمتی از اعضاء بدن آنها را جدا و یا مجروح می کنیم و این کارها مورد پسند شیطان است و ما مجبور به پیروی از آن قوانین هستیم). و می افزاید: (در این مراسم هفته ای یک بار در یک شب خاص دور هم جمع می شویم و مراسم مذهبی نزدیکی به شیطان را انجام می دهیم و بعد از آن تا صبح به تفریح و رقص می پردازیم.)[2] در صفحه ای دیگر می نویسد: (حرف های شیطان حرفهای خداست، اما بی تعارف و بدون حاشیه، شیطان زبان صریح خداست. فرامین شیطان را بشنوید و به کار گیرید.) خدا شیطان را به خاطر جسارتش دوست دارد. شما نیز به شیطان به خاطر جسارتش عشق بورزید.[3] در (کتاب مقدس شیطان) مؤلف آن از زبان شیطان نُه بیانیه ذکر کرده که بیانیة پنجم به این شرح است: (شیطان بازگو می کند، کینه جویی و انتقام بهتر از گستاخی است.)[4] و در همان سایت آمده است که: شیطان وجود ندارد، بلکه وجود شیطان یک سمبل و نشانه است، تا اندازه ای فرازمینی، اصولاً وجود ندارد، مگر اینکه در افکار شخصی احساس شود. شیطان پرستی بر شیطان استوار است همانند یک اصل فرجامین، ترجیحاً پرستش یک جسم بی روح، شیطان به مردم الهام می بخشد و باعث تحریک آنان می شود، شیطان یک نماد مستقل و مخالف با خدا است. شیطان پرستی دارای فرقه های مختلف می باشد و در عرصه تغییر افکار تلاش می کند و شیطان جانشین خوبیهاست.)[5] این مطالب بیانگر ایدئولوژی و به عبارتی دیدگاه آنان به جهان و انسان می باشد. شیطان پرستها در ایدئولوژی خود برای انسان الزاماً تعریفی دارند که بیان شد. به چند نقد اساسی که بر این گروه، وارد است. اشاره می شود. الف. در دیدگاه آنان، انسان، دارای فطرت، حقیقت جویی، کمال طلبی، عدالت خواهی، و... نیست بلکه انسان را در یک مقطع و لحظه خاصی که از آینده و گذشته بریده است، تعریف می کنند، که جز شهوت چیزی برایش معنی ندارد. نگاه شیطان پرستان به انسان فقط مادی، جنسی، و شهوی است، یعنی از حیوان پَست تر و کمتر و آلوده تر. حتی مبارزه با ظلم و ستم و قتل و جنایت در اندیشه آنان هیچ جایگاهی ندارد و حتی ذکری از آن نیست، بلکه در صدد جلوگیری از چنین مبارزاتی هستند. به دلیل این که در برنامه هایشان تنبیه و مجازات بدنی در حد وحشتناکی وجود دارد و تمام ارزشهای انسانی و اخلاقی از قبیل رعایت احترام به حقوق دیگران، ایجاد زمینه رشد و ترقی افراد جامعه، بحث خانواده و تربیت فرزند، نقش سازنده مادر و پدر در محیط خانواده و اجتماع، روابط اجتماعی و... و گوئی برای اینان معنا و مفهومی ندارد. در این جا به تناقضات آنها به اجمال اشاره می کنیم: 1. شیطان پرستی روشنایی سپید یک مذهب نیست، بلکه مذهبی بشری، دنیوی و شهوانی است. که در تاریکی مطلق یافت می شود. سؤال: اگر این مذهب نبود بشر با چه خلائی روبرو بود. بدین گونه که وجود این مذهب آیا بر بدبختی بشر می افزاید یا از آن می کاهد. در تاریکی مطلق هر کسی مجاز به هر کاری است، جنسی، سکسی، و تجاوزگری... مگر خوی درندگی حیوانی غیر از این است. این گروه ها بر صفات منفی بشر (که دوست دارد یله و رها ‌باشد و بر حریم دیگران پای گذارد،) می افزاید و زمینه را برای ارتکاب آن فراهم می کند و تشویق هم می نماید. لذا باید گفت، این مذهب به شقاوت بشر بیشتر می اندیشد تا به سعادت او. 2. وجود مذهب و ایدئولوژی برای تعدیل افکار و رفتار بشر ابداع می شود. یعنی بشر به دلیل کمال خواهی گاهی به اشتباه افتاده به زیاده خواهی روی می آورد. مکتب و مذهب هست که با یک سری دستورالعمل هایی، افزون خواهی بشر را تعدیل می کند. ولی متأسفانه مذهب مدعی (شیطان پرستی) و قیحانه می گوید: برای رضایت شیطان انجام کارهای سکسی به بدترین و سخت ترین شکل ممکن هم مُجاز است و هم صورت می گیرد. 3. انتقام جویی و کینه از جسارت بهتر است. حال آنکه قبلاً گفتند جسارت ارزش دارد و باید جسارت شیطان را دوست داشت چرا اینجا انتقام جویی و کینه توزی معیار عمل می شود؟! 4. از همه مهمتر اینکه شیطان وجود ندارد. بلکه وجود هستی است. شیطان سمبل است. اولاً اگر وجود ندارد، چگونه سمبل شد؟! سمبل و نشان چیزی است که وجود داشته باشد و قابل دسترسی باشد و قابلیت الگوپذیری داشته باشد. و اگر شیطان وجود ندارد چگونه الگو می شود؟! چگونه به او نزدیک شویم. مگر با مفاهیم صرف می شود زندگی کرد؟! از گزینه شیطان وجود ندارد استنباط می شود که از مفاهیم است نه از مصداقها، پس اگر از مفاهیم است یا باید از چیزی انتزاع شده باشد یا اعتباری صرف باشد که هر دو برای پرستش ناکارآمد و ناکافی است. 5. شیطان را یک جسم بی روح می داند. یعنی پرستش جسمی بی روح. آیا جسم بی روح قابل پرستش است آن هم توسط فردی که خودش روح دارد؟! آیا این ترجیح بلامرجح نمی باشد؟! 6. شیطان سمبل مخالف با خدا است. آیا پرستش او آدمی را به خدا نزدیک می کند یا به شیطان؟! اگر به شیطان نزدیک می کند، پس از ‌خدا دور می کند چون مخالف خدا است و اگر به خدا نزدیک می کند از خودش دور می کند که باز خلاف فرض و باطل است، و اگر بگوییم به هر دو نزدیک می کند اجتماع نقیضین و محال است. خلاصه، ابداع و ترویج این گونه فرقه ها چیزی نیست، جز شهوت پرستی و در حیوانیت خود فرو رفتن. شیطان پرستها در حالی چنین ادعاهای باطلی دارند که بسیاری از فرقه های مسیحیت، همانند بسیاری از ادیان دیگر اعتقاد دارند که موجود و یا هیولائی به نام ابلیس یا شیطان وجود دارد که منشاء تمام مصائب انسان است. طبق گفته انجیل خداوند قدرت مطلق جهان است. و چیزهای خوب زندگی از خدا و چیزهای بد از شیطان می باشد. این نظریه در میان بابلی ها هم مطرح بود. بدین گونه که به دو خدا قائل بودند، خدای خوبی و روشنائی و خدای بدی و تاریکی. و این دو خدا تا نابودی یکدیگر با هم در جنگ بودند.[6] بنابراین وجود شیطان، و دعوت او به شر و بدی، امری اجماعی و مسلم بین همه ادیان آسمانی است. در انجیل، آیه 24؛ 6، واژه (Satan) یا شیطان، که کلمه ای عبری است به این معنا آمده و واژه (devil) هم به معنای ابلیس است.[7] در دین اسلام به صراحت آمده که دشمن آشکار شما شیطان است.[8] نتیجه اینکه شیطان هم وجود دارد. هم بالذات منشاء خیر نیست و دشمنی خود را با انسان‌های موحد، بیان داشته است، بنابراین پرستش این موجود با این خصوصیات و دشمنی آشکار او با انسان‌ها، خاموش کردن چراغ فطرت و افتادن در دام مکر و حیله های اوست. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. www.Satanizm.Persianblog.com 2. www.Dhygb.Perganblog.com 3. www.Persianblog.Com /user/alibitaraf 4. www.Anwm.com/f-VAB-F.htm 5. www.soknan.com/cstories.Asp?Id=30736 [1]. www.shayton 300.blogs pot [2] .www.dhygb persionblog.com [3] .www. persionblog.com/user/ olitarat. لینک ساعت 12، شیطان معصوم [4] . آنتون دانزو رلاوی، کتاب مقدس شیطان، سال 1969، سایت شیطان پرستان تهران. [5] . WWW.Persianblog.com/user/alibifarat. [6] . www. farsi Bitle Basic and Evitbtm. [7] . www.farsibook htm. Htm [8] . اسراء، 53-3. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

چه نقدهای کلی بر شیطان پرستان ها وارد است؟


پاسخ:

در سایت (شیطان پرستهای تهران) به نقل از (کتاب شیطان) ص 52، آمده است که: (شیطان پرستی، روشنایی سپید یک مذهب نمی باشد، بلکه مذهبی بشری، دنیوی، و شهوانی است که همة این قاعده توسط شیطان می باشد و همه این ها در تاریکی مطلق یافت می شود.)[1]
تاریکی مطلق را یکی از رهبران گروه شیطان پرست، این گونه توضیح می دهد: (مراسم تاریکی تقریباً یک ساعت به طول می انجامد که انجام هر کاری برای رضایت شیطان در آن مُجاز است و مثلاً سکس یکی ازکارهایی است که باید در جمع و به بدترین و سخت ترین شکل ممکن صورت گیرد. برخی عقیده دارند کارهای ما وقیحانه وحشیانه و البته وحشتناک است، مانند اینکه برای مجازات بعضی از افراد گروه، قسمتی از اعضاء بدن آنها را جدا و یا مجروح می کنیم و این کارها مورد پسند شیطان است و ما مجبور به پیروی از آن قوانین هستیم).
و می افزاید: (در این مراسم هفته ای یک بار در یک شب خاص دور هم جمع می شویم و مراسم مذهبی نزدیکی به شیطان را انجام می دهیم و بعد از آن تا صبح به تفریح و رقص می پردازیم.)[2]
در صفحه ای دیگر می نویسد: (حرف های شیطان حرفهای خداست، اما بی تعارف و بدون حاشیه، شیطان زبان صریح خداست. فرامین شیطان را بشنوید و به کار گیرید.) خدا شیطان را به خاطر جسارتش دوست دارد. شما نیز به شیطان به خاطر جسارتش عشق بورزید.[3]
در (کتاب مقدس شیطان) مؤلف آن از زبان شیطان نُه بیانیه ذکر کرده که بیانیة پنجم به این شرح است:
(شیطان بازگو می کند، کینه جویی و انتقام بهتر از گستاخی است.)[4]
و در همان سایت آمده است که: شیطان وجود ندارد، بلکه وجود شیطان یک سمبل و نشانه است، تا اندازه ای فرازمینی، اصولاً وجود ندارد، مگر اینکه در افکار شخصی احساس شود. شیطان پرستی بر شیطان استوار است همانند یک اصل فرجامین، ترجیحاً پرستش یک جسم بی روح، شیطان به مردم الهام می بخشد و باعث تحریک آنان می شود، شیطان یک نماد مستقل و مخالف با خدا است. شیطان پرستی دارای فرقه های مختلف می باشد و در عرصه تغییر افکار تلاش می کند و شیطان جانشین خوبیهاست.)[5]
این مطالب بیانگر ایدئولوژی و به عبارتی دیدگاه آنان به جهان و انسان می باشد. شیطان پرستها در ایدئولوژی خود برای انسان الزاماً تعریفی دارند که بیان شد.
به چند نقد اساسی که بر این گروه، وارد است. اشاره می شود.
الف. در دیدگاه آنان، انسان، دارای فطرت، حقیقت جویی، کمال طلبی، عدالت خواهی، و... نیست بلکه انسان را در یک مقطع و لحظه خاصی که از آینده و گذشته بریده است، تعریف می کنند، که جز شهوت چیزی برایش معنی ندارد. نگاه شیطان پرستان به انسان فقط مادی، جنسی، و شهوی است، یعنی از حیوان پَست تر و کمتر و آلوده تر. حتی مبارزه با ظلم و ستم و قتل و جنایت در اندیشه آنان هیچ جایگاهی ندارد و حتی ذکری از آن نیست، بلکه در صدد جلوگیری از چنین مبارزاتی هستند. به دلیل این که در برنامه هایشان تنبیه و مجازات بدنی در حد وحشتناکی وجود دارد و تمام ارزشهای انسانی و اخلاقی از قبیل رعایت احترام به حقوق دیگران، ایجاد زمینه رشد و ترقی افراد جامعه، بحث خانواده و تربیت فرزند، نقش سازنده مادر و پدر در محیط خانواده و اجتماع، روابط اجتماعی و... و گوئی برای اینان معنا و مفهومی ندارد.
در این جا به تناقضات آنها به اجمال اشاره می کنیم:
1. شیطان پرستی روشنایی سپید یک مذهب نیست، بلکه مذهبی بشری، دنیوی و شهوانی است. که در تاریکی مطلق یافت می شود.
سؤال: اگر این مذهب نبود بشر با چه خلائی روبرو بود. بدین گونه که وجود این مذهب آیا بر بدبختی بشر می افزاید یا از آن می کاهد. در تاریکی مطلق هر کسی مجاز به هر کاری است، جنسی، سکسی، و تجاوزگری... مگر خوی درندگی حیوانی غیر از این است. این گروه ها بر صفات منفی بشر (که دوست دارد یله و رها ‌باشد و بر حریم دیگران پای گذارد،) می افزاید و زمینه را برای ارتکاب آن فراهم می کند و تشویق هم می نماید. لذا باید گفت، این مذهب به شقاوت بشر بیشتر می اندیشد تا به سعادت او.
2. وجود مذهب و ایدئولوژی برای تعدیل افکار و رفتار بشر ابداع می شود. یعنی بشر به دلیل کمال خواهی گاهی به اشتباه افتاده به زیاده خواهی روی می آورد. مکتب و مذهب هست که با یک سری دستورالعمل هایی، افزون خواهی بشر را تعدیل می کند. ولی متأسفانه مذهب مدعی (شیطان پرستی) و قیحانه می گوید: برای رضایت شیطان انجام کارهای سکسی به بدترین و سخت ترین شکل ممکن هم مُجاز است و هم صورت می گیرد.
3. انتقام جویی و کینه از جسارت بهتر است. حال آنکه قبلاً گفتند جسارت ارزش دارد و باید جسارت شیطان را دوست داشت چرا اینجا انتقام جویی و کینه توزی معیار عمل می شود؟!
4. از همه مهمتر اینکه شیطان وجود ندارد. بلکه وجود هستی است. شیطان سمبل است. اولاً اگر وجود ندارد، چگونه سمبل شد؟! سمبل و نشان چیزی است که وجود داشته باشد و قابل دسترسی باشد و قابلیت الگوپذیری داشته باشد. و اگر شیطان وجود ندارد چگونه الگو می شود؟! چگونه به او نزدیک شویم. مگر با مفاهیم صرف می شود زندگی کرد؟! از گزینه شیطان وجود ندارد استنباط می شود که از مفاهیم است نه از مصداقها، پس اگر از مفاهیم است یا باید از چیزی انتزاع شده باشد یا اعتباری صرف باشد که هر دو برای پرستش ناکارآمد و ناکافی است.
5. شیطان را یک جسم بی روح می داند. یعنی پرستش جسمی بی روح. آیا جسم بی روح قابل پرستش است آن هم توسط فردی که خودش روح دارد؟! آیا این ترجیح بلامرجح نمی باشد؟!
6. شیطان سمبل مخالف با خدا است. آیا پرستش او آدمی را به خدا نزدیک می کند یا به شیطان؟! اگر به شیطان نزدیک می کند، پس از ‌خدا دور می کند چون مخالف خدا است و اگر به خدا نزدیک می کند از خودش دور می کند که باز خلاف فرض و باطل است، و اگر بگوییم به هر دو نزدیک می کند اجتماع نقیضین و محال است.
خلاصه، ابداع و ترویج این گونه فرقه ها چیزی نیست، جز شهوت پرستی و در حیوانیت خود فرو رفتن. شیطان پرستها در حالی چنین ادعاهای باطلی دارند که بسیاری از فرقه های مسیحیت، همانند بسیاری از ادیان دیگر اعتقاد دارند که موجود و یا هیولائی به نام ابلیس یا شیطان وجود دارد که منشاء تمام مصائب انسان است. طبق گفته انجیل خداوند قدرت مطلق جهان است. و چیزهای خوب زندگی از خدا و چیزهای بد از شیطان می باشد. این نظریه در میان بابلی ها هم مطرح بود. بدین گونه که به دو خدا قائل بودند، خدای خوبی و روشنائی و خدای بدی و تاریکی. و این دو خدا تا نابودی یکدیگر با هم در جنگ بودند.[6] بنابراین وجود شیطان، و دعوت او به شر و بدی، امری اجماعی و مسلم بین همه ادیان آسمانی است. در انجیل، آیه 24؛ 6، واژه (Satan) یا شیطان، که کلمه ای عبری است به این معنا آمده و واژه (devil) هم به معنای ابلیس است.[7] در دین اسلام به صراحت آمده که دشمن آشکار شما شیطان است.[8]
نتیجه اینکه شیطان هم وجود دارد. هم بالذات منشاء خیر نیست و دشمنی خود را با انسان‌های موحد، بیان داشته است، بنابراین پرستش این موجود با این خصوصیات و دشمنی آشکار او با انسان‌ها، خاموش کردن چراغ فطرت و افتادن در دام مکر و حیله های اوست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. www.Satanizm.Persianblog.com
2. www.Dhygb.Perganblog.com
3. www.Persianblog.Com /user/alibitaraf
4. www.Anwm.com/f-VAB-F.htm
5. www.soknan.com/cstories.Asp?Id=30736


[1]. www.shayton 300.blogs pot
[2] .www.dhygb persionblog.com
[3] .www. persionblog.com/user/ olitarat. لینک ساعت 12، شیطان معصوم
[4] . آنتون دانزو رلاوی، کتاب مقدس شیطان، سال 1969، سایت شیطان پرستان تهران.
[5] . WWW.Persianblog.com/user/alibifarat.
[6] . www. farsi Bitle Basic and Evitbtm.
[7] . www.farsibook htm. Htm
[8] . اسراء، 53-3.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین