این مذهب، دومین مذهب اهل سنت از نظر قدمت و سومین آن از نگاه قلمرو است. مؤسس این مذهب، مالک بن انس اصبحی از طبقه سوم فقیهان تابعی مدینه است. او حدود سالهای 90 تا 97 در آن شهر تولد یافت. مالک بیشتر زندگانی خود را در مدینه سپری کرد، فقه را نزد ربیعة بن فروخ، ابن شهاب زهری، نافع مولی عبدالله بن عمر بن هرمز، امام جعفر صادق علیه السلام و ابوالزناد فرا گرفت. مالک، در برابر خلفا، سیاست آرامی را دنبال می‌کرد. اما با سکوت، او در برابر قیام نفس زکیه سال (145 ه.ق). والی مدینه را به او بدگمان ساخت. والی مالک را مجازات کرد. منصور بابت این رفتار والی که بی‌اطلاع او صورت یافته بود، از مالک عذرخواهی نمود. همچنین هارون در سفر حج خود در سال 179 ه.ق. در آخرین سال عمر مالک، از او دیدار به عمل آورد . با این همه، می‌توان گفت که مالک از عباسیان ناخشنود بوده چنانکه همین ناخشنودی او سبب گرایش امویان اندلس به او گشت. مالک، در حدیث شناسی پیشگام بود. اثر مهم فقهی مالک کتاب (الموطأ) است که به درخواست منصور به نگارش آن پرداخت. دیگر اثر او، (رسالة إلی الرشید) است. مذهب فقهی مالک، به مثابه یک مدرسه فکری نبوده و اجتهاد فقهای آن فراتر از رأی مالک نمی‌رود. مالکیان در باورهای اعتقادی خود پیرو مکتب اشعریند. مذهب مالک پیش از ظهور مذهب شافعی، بر حجاز، مصر و سرزمین‌های آفریقایی اطراف آن، اندلس و سودان غلبه داشت و در بغداد هم حضور چشمگیری داشت تا آن که پس از سال 400 ه.ق. رو به افول نهاده، با ظهور مذهب شافعی در مصر، مذهب مالکی در آن به جایگاه دوم تنزل یافت اما موقعیت خود در شرق آفریقا را از دست نداد. امروزه مذهب مالکی در قسمت‌های شمالی آفریقا، الجزایر، تونس، در قسمت‌های کوهستانی مصر، سودان، کویت، قطر، بحرین غلبه دارد و در فلسطین و عربستان هم به ویژه منطقه احساء به صورت محدودتر ادامه حیات می‌دهد. فقهای مشهور در این مذهب عبارتند از: مالک بن انس اصبحی (امام المذهب) (م 179) صاحب المدونة الکبری به روایت‌سحنون. ابوقاسم، معروف به ابن جزی (م 741) نویسنده کتاب القوانین الفقهیه فی تلخیص مذهب المالکیة. احمد بن ادریس معروف به قرافی (م 684) صاحب الاحکام فی تمییز الفتاوی عن الاحکام و مؤلف الفروق این کتاب دارای چهار جزء است. ابراهیم بن محمد، معروف به ابن فرحون مؤلف تبصره الحکام، این کتاب در دو جزء تنظیم شده است. محمد بن محمد اندلسی قرناطی، معروف به ابن عاصم (م 829) مؤلف تحفة الحکام، که این کتاب هم دو جزء می‌باشد. ابوالحسن معروف به تسولی، مؤلف البهجة فی شرح التحفة بالتحفة. ابو عبدالله معروف به خطاب، صاحب مواهب الجلیل شرح سیدی خلیل. این کتاب شامل شش جزء می‌باشد. عبد الله معروف به خرشی (م 1101) صاحب شرح مختصر سیدی خلیل (م 767) . این کتاب دارای شش جز می‌باشد و عدوی (م 1189) حاشیه‌ای بر (مختصر) نوشته که با آن چاپ شده است. مواق، مولف التاج و الاکلیل لمختصری خلیل. علامه محمد بن احمد معروف به ابن رشد قرطبی (م 595) نویسنده بدایة المجتهد و نهایه المقتصد، این کتاب بسیار جالب است و دو جزء را شامل می‌شود. مالک علاوه بر کتاب، سنت، فتاوی صحابه، اجماع، قیاس، استحسان، مصالح مرسله و استصحاب، عمل اهل مدینه را در زمره منابع دینی یاد کرده است. مالک، ظاهر قرآن را بر سنت مقدم می‌داشت. مالک طعن بر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را زشت شمرده و آن را جرم بزرگ می‌دانست. مالک به درستی نظام (استخلاف) اذعان داشت. او همچنین قرآن را قدیم دانسته و به جبر باور داشت.
این مذهب، دومین مذهب اهل سنت از نظر قدمت و سومین آن از نگاه قلمرو است.
مؤسس این مذهب، مالک بن انس اصبحی از طبقه سوم فقیهان تابعی مدینه است.
او حدود سالهای 90 تا 97 در آن شهر تولد یافت. مالک بیشتر زندگانی خود را در مدینه سپری کرد، فقه را نزد ربیعة بن فروخ، ابن شهاب زهری، نافع مولی عبدالله بن عمر بن هرمز، امام جعفر صادق علیه السلام و ابوالزناد فرا گرفت.
مالک، در برابر خلفا، سیاست آرامی را دنبال میکرد. اما با سکوت، او در برابر قیام نفس زکیه سال (145 ه.ق). والی مدینه را به او بدگمان ساخت. والی مالک را مجازات کرد.
منصور بابت این رفتار والی که بیاطلاع او صورت یافته بود، از مالک عذرخواهی نمود. همچنین هارون در سفر حج خود در سال 179 ه.ق. در آخرین سال عمر مالک، از او دیدار به عمل آورد .
با این همه، میتوان گفت که مالک از عباسیان ناخشنود بوده چنانکه همین ناخشنودی او سبب گرایش امویان اندلس به او گشت.
مالک، در حدیث شناسی پیشگام بود.
اثر مهم فقهی مالک کتاب (الموطأ) است که به درخواست منصور به نگارش آن پرداخت.
دیگر اثر او، (رسالة إلی الرشید) است.
مذهب فقهی مالک، به مثابه یک مدرسه فکری نبوده و اجتهاد فقهای آن فراتر از رأی مالک نمیرود. مالکیان در باورهای اعتقادی خود پیرو مکتب اشعریند.
مذهب مالک پیش از ظهور مذهب شافعی، بر حجاز، مصر و سرزمینهای آفریقایی اطراف آن، اندلس و سودان غلبه داشت و در بغداد هم حضور چشمگیری داشت تا آن که پس از سال 400 ه.ق. رو به افول نهاده، با ظهور مذهب شافعی در مصر، مذهب مالکی در آن به جایگاه دوم تنزل یافت اما موقعیت خود در شرق آفریقا را از دست نداد.
امروزه مذهب مالکی در قسمتهای شمالی آفریقا، الجزایر، تونس، در قسمتهای کوهستانی مصر، سودان، کویت، قطر، بحرین غلبه دارد و در فلسطین و عربستان هم به ویژه منطقه احساء به صورت محدودتر ادامه حیات میدهد.
فقهای مشهور در این مذهب عبارتند از:
مالک بن انس اصبحی (امام المذهب) (م 179) صاحب المدونة الکبری به روایتسحنون.
ابوقاسم، معروف به ابن جزی (م 741) نویسنده کتاب القوانین الفقهیه فی تلخیص مذهب المالکیة.
احمد بن ادریس معروف به قرافی (م 684) صاحب الاحکام فی تمییز الفتاوی عن الاحکام و مؤلف الفروق این کتاب دارای چهار جزء است.
ابراهیم بن محمد، معروف به ابن فرحون مؤلف تبصره الحکام، این کتاب در دو جزء تنظیم شده است.
محمد بن محمد اندلسی قرناطی، معروف به ابن عاصم (م 829) مؤلف تحفة الحکام، که این کتاب هم دو جزء میباشد.
ابوالحسن معروف به تسولی، مؤلف البهجة فی شرح التحفة بالتحفة.
ابو عبدالله معروف به خطاب، صاحب مواهب الجلیل شرح سیدی خلیل. این کتاب شامل شش جزء میباشد.
عبد الله معروف به خرشی (م 1101) صاحب شرح مختصر سیدی خلیل (م 767) . این کتاب دارای شش جز میباشد و عدوی (م 1189) حاشیهای بر (مختصر) نوشته که با آن چاپ شده است.
مواق، مولف التاج و الاکلیل لمختصری خلیل.
علامه محمد بن احمد معروف به ابن رشد قرطبی (م 595) نویسنده بدایة المجتهد و نهایه المقتصد، این کتاب بسیار جالب است و دو جزء را شامل میشود.
مالک علاوه بر کتاب، سنت، فتاوی صحابه، اجماع، قیاس، استحسان، مصالح مرسله و استصحاب، عمل اهل مدینه را در زمره منابع دینی یاد کرده است. مالک، ظاهر قرآن را بر سنت مقدم میداشت. مالک طعن بر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را زشت شمرده و آن را جرم بزرگ میدانست. مالک به درستی نظام (استخلاف) اذعان داشت. او همچنین قرآن را قدیم دانسته و به جبر باور داشت.
- [سایر] تاریخچه و اعتقادات اصلی فرقه حنبلی چیست ؟ و موارد اختلافی آن با شیعه در کجاست ؟
- [سایر] تاریخچه و اعتقادات اصلی فرقه شافعی چیست ؟ و موارد اختلافی آن با شیعه در کجاست ؟
- [سایر] اشعریان چه کسانی هستند ؟ تاریخچه این گروه چیست ؟ و آیا ارتباطی با 4 فرقه اصلی اهل سنت دارند ؟
- [سایر] مذهب مالکی و تاریخچه آنرا مختصرا برای آشنایی بیان کنید؟
- [سایر] اعتقادات فرقه ذهبیه احمدیه و فرق آنها با شیعه را بیان کنید؟
- [سایر] لطفا تاریخچه ای از مذهب مالکی برای آگاهی بیشتر برایم ارسال کنید؟
- [سایر] کتابهایی درزمینه اعتقادات وفعالیت های وهابییت و شبهاتی که این فرقه ضاله براعتقادات شیعیان وارد می کنند برای بنده معرفی کنید .
- [سایر] فرقه اهل حق، اعتقادات صحیحی دارند؟
- [سایر] تاریخچه پیدایش شیعه چیست ؟
- [سایر] إباضیّه چه فرقه ای است، تاریخچه و عقاید آنها را به اختصار توضیح دهید؟
- [آیت الله اردبیلی] زمینهای موات اصلی جزء (اَنفال) هستند و اختیار آن در زمان حضور امام معصوم علیهالسلام به دست اوست و آن حضرت هرگونه صلاح بداند در آنها تصرّف میکند و اجازه احیا میدهد یا به افراد تملیک کرده و یا اجاره میدهد و در زمان غیبت امام علیهالسلام ، مسلمانان میتوانند آنها را احیا کنند، ولی بنابر احتیاط واجب باید از حاکم شرع اجازه بگیرند و هر کس هر قسمتی را احیا کند، نسبت به آن سزاوارتر است و دیگران حقّ مزاحمت او را ندارند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده