شرح پرسش: می گویند اگر انسان نفرین کند دعایش مستجاب نمی شود آیا این سخن درست است یا نه ؟ و چه کنیم تا در مقابل ظلم و ستم دیگران قدرت عمل بیشتری داشته باشیم و دائما آنها را نفرین نکنیم؟ پاسخ: به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیاء و ا ولیاء الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش رانفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند. نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همانگونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمتی غضبی). مسلما هیچ یک از مؤمنان سزاوار نفرین و بدخواهی برادر مؤمن خویش نیست، بنابراین شما می توانید با دعای خیر در حق کسی که او را نفرین نموده اید، عمل خویش را جبران نمایید (ان الحسنات یذهبن السیئات؛ به درستی که خوبی ها بدی ها را خواهد پوشانید) و به هیچ وجه لازم نیست که او را در جریان نفرین خود قرار دهید. البته نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. در قرآن کریم نیز نمونه هایی از نفرین انبیا(ع) وجود دارد که مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرین حضرت نوح(ع) در مورد کفار و مشرکان: (و قال نوح رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیارا، انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولا یلدوا الا فاجرا کفارا؛ پروردگارا! بر روی زمین هیچ کافری باقی مگذار چون اگر آنها در زمین باقی بمانند بندگانت را گمراه می سازند واز آنها تنها فرزندانی گنهکار و کافر به وجود می آید) (نوح، آیه 26 و 27). البته این در هنگامی بود که نوح(ع) حجت را کاملا بر آنها تمام کرده بود و آن کافران با گستاخی و لجاجت در برابر حق ایستادگی می کردند و باعث گمراهی دیگران می شدند. اگر قدرت روحی و ظرفیت انسان زیاد باشد و با چشم مهربانی و دلسوزی و شفقت به انسان ها نگاه کند معمولا کمتر دیگران را نفرین می کند. مطالعه زندگی پیامبران و امامان معصوم(ع) و پیروان واقعی آنها که با وجود تحمل اذیت و ظلم و آزار از دیگران، برای آنها دل می سوزاندند و طلب هدایت می کردند و بدی آنها را با خوبی پاسخ می دادند، می تواند ظرفیت و تحمل انسان را در برابر آزار و ظلم دیگران بیشتر نماید چون آنها الگوها و رهبران ما هستند و ما باید در همه امور البته به اندازه ظرفیت درونی خود از آنها تبعیت و پیروی نماییم. منبع:سایت انوار طاها
چه کنیم تا در مقابل ظلم و ستم دیگران قدرت عمل بیشتری داشته باشیم و دائما آنها را نفرین نکنیم؟
شرح پرسش:
می گویند اگر انسان نفرین کند دعایش مستجاب نمی شود آیا این سخن درست است یا نه ؟ و چه کنیم تا در مقابل ظلم و ستم دیگران قدرت عمل بیشتری داشته باشیم و دائما آنها را نفرین نکنیم؟
پاسخ:
به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیاء و ا ولیاء الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش رانفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند.
نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همانگونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمتی غضبی).
مسلما هیچ یک از مؤمنان سزاوار نفرین و بدخواهی برادر مؤمن خویش نیست، بنابراین شما می توانید با دعای خیر در حق کسی که او را نفرین نموده اید، عمل خویش را جبران نمایید (ان الحسنات یذهبن السیئات؛ به درستی که خوبی ها بدی ها را خواهد پوشانید) و به هیچ وجه لازم نیست که او را در جریان نفرین خود قرار دهید.
البته نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. در قرآن کریم نیز نمونه هایی از نفرین انبیا(ع) وجود دارد که مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرین حضرت نوح(ع) در مورد کفار و مشرکان: (و قال نوح رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیارا، انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولا یلدوا الا فاجرا کفارا؛ پروردگارا! بر روی زمین هیچ کافری باقی مگذار چون اگر آنها در زمین باقی بمانند بندگانت را گمراه می سازند واز آنها تنها فرزندانی گنهکار و کافر به وجود می آید) (نوح، آیه 26 و 27).
البته این در هنگامی بود که نوح(ع) حجت را کاملا بر آنها تمام کرده بود و آن کافران با گستاخی و لجاجت در برابر حق ایستادگی می کردند و باعث گمراهی دیگران می شدند.
اگر قدرت روحی و ظرفیت انسان زیاد باشد و با چشم مهربانی و دلسوزی و شفقت به انسان ها نگاه کند معمولا کمتر دیگران را نفرین می کند. مطالعه زندگی پیامبران و امامان معصوم(ع) و پیروان واقعی آنها که با وجود تحمل اذیت و ظلم و آزار از دیگران، برای آنها دل می سوزاندند و طلب هدایت می کردند و بدی آنها را با خوبی پاسخ می دادند، می تواند ظرفیت و تحمل انسان را در برابر آزار و ظلم دیگران بیشتر نماید چون آنها الگوها و رهبران ما هستند و ما باید در همه امور البته به اندازه ظرفیت درونی خود از آنها تبعیت و پیروی نماییم.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] اگر مالک این جهان خداست پس چرا ظلم و ستم را سرکوب نمی کند؟
- [سایر] برادرم ظلم و ستم های فراوانی به من کرده است آیا اگر با او قهر کنم گناه است ؟
- [سایر] باسلام حکمت اینکه یکی از دلایل ظهور پر شدن جهان از ظلم و جور هست،از اون طرف هم ما باید گناه نکنیم چیه؟
- [سایر] شنیدهام که یکی از علائم ظهور، شیوع ظلم و ستم در جهان میباشد با نگاهی اجمالی به علائم ظهور و ستمی که در جهان حاکم است، پس چرا امام زمان(عج) ظهور نمیکنند؟
- [سایر] با فردی که پوچ گراست و معتقد است که «اگر خدایی بود، این همه ظلم و ستم در حق مظلومان صورت نمی گرفت» چه برخوردی داشته باشم؟
- [سایر] سلام من در مورد گذشت سوال داشتم .میگویند درمان دردها است من شدیدا مورد ستم یکی از نزدیکان بوده ام و هر چند میخواهم او را ببخشم نمیشود. شاید گاهی او را میبخشم ولی با برخورد مجدد او و ظلم او که همیشه ادامه دارد نمیتوانم او را ببخشم و چون شنیده ام که باید بخشید از این مو ضوع گاهی احساس گناه میکنم چرا ما باید دیگران را که ظلم فراوان کرده اند ببخشیم .و مجددا مورد ستم انها قرار گیریم ظلمهایی که نمیشود ان را جبران کرد چگونه می شود بخشید.......
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا نفرین کردن از نظر اسلام گناه است؟ و آیا در اثر نفرین کردن یک نفر خداوند سرنوشت آن شخص را بر اثر نفرین تغییر می دهد؟
- [سایر] زشت ترین نوع ستم کدام است؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره نفرین چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] با توجّه به ظلم و ستم و فساد و تباهی که هر روز در جهان بیشتر و بیشتر میشود و همینطور با توجّه به رشد فکری جهانیان نسبت به اسلام واقعی و با به وقوع پیوستن اکثر علامات غیر حتمیه که در مورد ظهور امام زمان (عج) آمده است آیا احتمال ظهور امام در عصر کنونی میرود یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله مظاهری] از اقسام ظلم، ظلم به نفس است که قرآن شریف مکرراً به آن تذکّر داده است: (وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ)[1] (و هر کس از حدود الهی تجاوز کند، پس به تحقیق بر خویشتن ظلم کرده است.) و مراد از آن، مخالفت پروردگار عالم است در ترک واجبات و یا ارتکاب محرّمات که شقاوت را برای خود تهیه میکند، بلکه در ترک مستحبّات که خود را محروم از فیوضات الهی میکند. [1]. طلاق، 1.
- [آیت الله مظاهری] گرچه گناه قسم اوّل و سوّم و چهارم از گناه قسم دوّم بالاتر است، ولی توبه آنها فقط پشیمانی از گذشته و اصلاح خود در آینده است، مگر اینکه مظلوم توجّه به ظلم پیدا کرده باشد که در این صورت علاوه بر پشیمانی و اصلاح خود، رضایت مظلوم را نیز باید به دست آورد. امّا در قسم دوّم که به آن حقّالنّاس میگویند، باید مظلوم را راضی کند، توجّه به آن ظلم پیدا کرده باشد یا نه، مگر اینکه مظلوم به هیچ وجه راضی نشود یا ظالم قدرت کسب رضایت او را نداشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام ظلم است و عقلًا و شرعاً گناهی بزرگتر از ظلم نداریم، و از نظر قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) ظلم اقسامی دارد: الف) ظلم به خداوند متعال، و کفر و شرک و کفران نعمت از مصادیق بارز این قسم است، چنانکه مخالفت با خدای متعال و ظلم به بندگان او از مصادیق خفیّه این قسم است. ب) ظلم به بندگان خدای متعال بلکه به مخلوقات او، و از مصادیق بارز آن تجاوز به جان و مال دیگران است که به آن حقّالنّاس گفته میشود و پروردگار عالم از ذرّهای از آن نخواهد گذشت. ج) ظلم به بندگان در جهت آبروی آنها، و از مصادیق بارز آن غیبت، تهمت، استهزا و سرزنش است و در روایات آن را از رباخواری بدتر دانسته است، در حالی که رباخواری در اسلام جنگ با خداست. د) ظلم به دیگران در جهت عرض و ناموس آنها، و در اسلام و نزد متشرّعه بلکه نزد همه مردم، این قسم قبیحتر از اقسام گذشته است.
- [آیت الله بهجت] باید به آنچه که نذر کرده قدرت و توانایی داشته باشد، بنابراین اگر به چیزی عقلاً یا عادتاً قدرت نداشت و نذر کرد، صحیح نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مراوده و معاشرت عالمان با ستمگران و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اَهمّ است زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اَهمّ باشد، به آن عمل کنند.
- [امام خمینی] اگر سکوت علمای اعلام باعث شود که مردم به آنها بدگمان شوند و آنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم، واجب است اظهار حق و انکار باطل اگر چه بدانند جلوگیری از محرم نمیشود و اظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر سکوت علماء اعلام باشد که مردم به آنها بدگمان شوند وآنها را متهم کنند به سازش با دستگاه ظلم ، واجب است اظهار حق وانکار باطل ، اگر چه بدانند جلوگیری از محرّم نمی شود واظهار آنها اثری برای رفع ظلم ندارد . مراتب امربه معروف ونهی ازمنکر:
- [امام خمینی] اگر مراوده و معاشرت علمای اعلام با ظلمه و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها شود، باید ملاحظه کنند که آیا ترک معاشرت اهم است- زیرا ممکن است معاشرت موجب سستی عقاید مردم شود، و موجب هتک اسلام و مراجع اسلام شود- یا تخفیف ظلم، پس هر کدام اهم است، به آن عمل کنند.
- [آیت الله مظاهری] در قرض باید همان را که گرفته است پس بدهد، جنس باشد یا پول. بنابراین اگر یک من گندم یا ده مثقال طلا و مانند اینها قرض بگیرد، باید همان یک من گندم یا ده مثقال طلا را بدهد و زیادتر دادن ربا و حرام است. و همچنین اگر صد هزار تومان قرض گرفت، باید در وقتِ ادا همان یک صد هزار تومان را بدهد و زیادتر دادن ربا و حرام است. گرچه آن صد هزار تومان در وقتِ ادا افت کرده باشد و قدرت خریدِ آن کم شده باشد. ولی در غیر قرض باید قدرت خرید مراعات شود. بنابراین مهریه و نظیر مهریه اگر افت کرده باشد و قدرت خریدِ آن کم شده باشد، باید قدرت خرید مراعات شود و به پولِ روز ادا شود. همچنین است در غصب و نظیر آن. مثلاً اگر ده هزار تومان از کسی نزد او باشد و ندهد و قدرت خرید کم شود، باید در وقتِ ادا، قدرت خرید مراعات شود.