آیا انگیزه های اجتماعی می تواند در گرایش جوان به مد و مدگرایی مؤثر باشد؛ راه درمان آن چگونه است؟
برخی از جامعه شناسان ریشه مد، مدسازی و مدگرایی را در نابرابری های اجتماعی می دانند. اسپنسر معتقد است: مد برعکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر می شود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است، نه تقلید ناشی از پسند و ستایش. در جامعه ای که جایگاه افراد بر اساس میزان ثروت آنها ارزیابی می شود، هر فرد تا زمانی که در مقایسه با دیگران احساس کمبود کند، پیوسته از وضعیت موجود در ناخشنودی شدید به سر خواهد برد. در چنین شرایطی هر طبقه ای تا آنجا که می تواند، سبک زندگی طبقه بالاتر را الگو قرار می دهد. و با همه توان می کوشد تا مطابق این سرمشق زندگی کند و بدین وسیله به ترقی اجتماعی خود تظاهر نماید. همچنین فشارهای اجتماعی می تواند یکی از عوامل مؤثر در گرایش به مد تلقی گردد. به عنوان نمونه در جوامع سرمایه داری که در آن بازار رقابت جنسی شدید است، زنان ناگزیرند با همجنس خود رقابت کنند. بر مبنای این رویکرد زنان از روی هوی و هوس به لوازم آرایش روی نمی آورند، بلکه به علت فشار اجتماعی است که از لوازم آرایشی استفاده می کنند.1 از این نکته نیز نباید غافل شد که گاه رفتارهای اجتماعی یک فرد یا گروه مدگرا می تواند مقابله ستیزه جویانه با فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باشد. از همین روست که می بینیم اولین مدهایی که در جهان شکل گرفت (بیتل ها Beetele، هیپی ها Hippieو پانک ها Punk) با همین انگیزه به وجود آمد. برای راهنمایی آن دسته از افرادی که با انگیزه های اجتماعی به سوی مد گرایش پیدا کرده اند، به نکات ذیل می توان تکیه کرد تا به تغییر رویه آنان کمک نمود: 1. ارزش های واقعی زندگی به آنها معرفی گردد. این دسته از افراد باید بدانند که پول و ثروت به عنوان یکی از امتیازات اجتماعی مطرح می شود؛ اما ارزش واقعی انسان با پول و ثروت ارزیابی نمی شود؛ بلکه تقوا، سخاوت، فروتنی، قناعت، دستگیری از نیازمندان و... معیارهای حقیقی ارزش انسانی است. خداوند متعال نیز افراد را بر همین اساس ارزیابی کرده و فرموده است: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ )2؛ (گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست). 2. باید دیدگاه این افراد را نسبت به فلسفه درست زندگی تغییر داد، زیرا کسانی که نسبت به فلسفه زندگی بینش درستی ندارند به راحتی تحت تأثیر فشارهای اجتماعی قرار گرفته، به آسانی به هر سویی سوق داده می شوند. 3. باید به کسانی که تلاش می نمایند ظاهر زندگی خود را شبیه طبقات مرفه اجتماعی جلوه دهند، یادآوری شود که با این ظاهرسازی ها نمی توانند واقعیت زندگی خود را تغییر دهند. امام رضا علیه السلام به یکی از یاران خود فرمود: (اگر در دست راست تو یک مروارید باشد و مردم بگویند یک بعره3 در دست گرفته ای، و اگر یک بعره در دست داشته باشی و مردم بگویند یک دُرّ در دست توست، آیا از این سخنان چیزی به تو سود می رساند)4. بنابراین اگر کسی به جای کوشش در ارتقای وضعیت زندگی تنها به فکر این باشد که خود را از نظر ظاهر شبیه طبقات مرفه جامعه نماید، در حقیقت واقعیت زندگی خود را تغییر نداده و هیچ سودی عاید او نگردیده است. 4. از دیگر اقداماتی که می توان برای راهنمایی و ارشاد کسانی که تلاش می نمایند تا به هر نحو ممکن خود را از لحاظ ظاهری شبیه طبقات مرفه جامعه نمایند، تذکر این موضوع است که، هر انسانی باید توقع از خویش را متناسب با واقعیات و توانایی های خود تنظیم نموده و بی جهت مشغول آرمان های دست نیافتنی نباشد و در غیر این صورت، پیامدها و تبعات منفی از جمله بالا رفتن هزینه های زندگی، تحمل بیش از توان فشار اقتصادی، از دست دادن فرصت ها، از دست دادن روحیه قناعت، اسراف گرایی و... دامن گیر وی می شود. 5. در مواجهه با افرادی که مدل مو و لباس را به عنوان شیوه ای برای اظهار نارضایتی سیاسی خود انتخاب می نمایند، تبیین تاریخی بی نتیجه بودن این گونه روش ها، در به ثمر نشاندن اعتراضات اجتماعی و گاه سیاسی مفید و نتیجه بخش خواهد بود؛ زیرا تجربه تاریخی گروه های مختلفی همچون بیتل ها و پانک ها و... نشان داده که این روش ها در به ثمر رسیدن اهداف آنان بلافایده بوده و بهترین راه برای تحقق مطالبات همان پیگیری های قانونی می باشد. پی نوشت: 1. هویت انسانی زن در چالش آرایش و مد، مریم رفعت جاه، فصلنامه (کتاب زنان)، شماره 38، زمستان 1386، ص 135. 2. حجرات 49، آیه 13. 3. در لغت نامه فرهنگ ابجدی (بعره) این گونه معنا شده: پشکل جانوران سَپَل دار و سم دار. 4. بحارالأنوار، ج2، ص 66. منبع: پرسمان
عنوان سوال:

آیا انگیزه های اجتماعی می تواند در گرایش جوان به مد و مدگرایی مؤثر باشد؛ راه درمان آن چگونه است؟


پاسخ:

برخی از جامعه شناسان ریشه مد، مدسازی و مدگرایی را در نابرابری های اجتماعی می دانند. اسپنسر معتقد است: مد برعکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر می شود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است، نه تقلید ناشی از پسند و ستایش.
در جامعه ای که جایگاه افراد بر اساس میزان ثروت آنها ارزیابی می شود، هر فرد تا زمانی که در مقایسه با دیگران احساس کمبود کند، پیوسته از وضعیت موجود در ناخشنودی شدید به سر خواهد برد. در چنین شرایطی هر طبقه ای تا آنجا که می تواند، سبک زندگی طبقه بالاتر را الگو قرار می دهد. و با همه توان می کوشد تا مطابق این سرمشق زندگی کند و بدین وسیله به ترقی اجتماعی خود تظاهر نماید.
همچنین فشارهای اجتماعی می تواند یکی از عوامل مؤثر در گرایش به مد تلقی گردد. به عنوان نمونه در جوامع سرمایه داری که در آن بازار رقابت جنسی شدید است، زنان ناگزیرند با همجنس خود رقابت کنند. بر مبنای این رویکرد زنان از روی هوی و هوس به لوازم آرایش روی نمی آورند، بلکه به علت فشار اجتماعی است که از لوازم آرایشی استفاده می کنند.1
از این نکته نیز نباید غافل شد که گاه رفتارهای اجتماعی یک فرد یا گروه مدگرا می تواند مقابله ستیزه جویانه با فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باشد. از همین روست که می بینیم اولین مدهایی که در جهان شکل گرفت (بیتل ها Beetele، هیپی ها Hippieو پانک ها Punk) با همین انگیزه به وجود آمد.
برای راهنمایی آن دسته از افرادی که با انگیزه های اجتماعی به سوی مد گرایش پیدا کرده اند، به نکات ذیل می توان تکیه کرد تا به تغییر رویه آنان کمک نمود:
1. ارزش های واقعی زندگی به آنها معرفی گردد. این دسته از افراد باید بدانند که پول و ثروت به عنوان یکی از امتیازات اجتماعی مطرح می شود؛ اما ارزش واقعی انسان با پول و ثروت ارزیابی نمی شود؛ بلکه تقوا، سخاوت، فروتنی، قناعت، دستگیری از نیازمندان و... معیارهای حقیقی ارزش انسانی است. خداوند متعال نیز افراد را بر همین اساس ارزیابی کرده و فرموده است: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ )2؛ (گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست).
2. باید دیدگاه این افراد را نسبت به فلسفه درست زندگی تغییر داد، زیرا کسانی که نسبت به فلسفه زندگی بینش درستی ندارند به راحتی تحت تأثیر فشارهای اجتماعی قرار گرفته، به آسانی به هر سویی سوق داده می شوند.
3. باید به کسانی که تلاش می نمایند ظاهر زندگی خود را شبیه طبقات مرفه اجتماعی جلوه دهند، یادآوری شود که با این ظاهرسازی ها نمی توانند واقعیت زندگی خود را تغییر دهند. امام رضا علیه السلام به یکی از یاران خود فرمود: (اگر در دست راست تو یک مروارید باشد و مردم بگویند یک بعره3 در دست گرفته ای، و اگر یک بعره در دست داشته باشی و مردم بگویند یک دُرّ در دست توست، آیا از این سخنان چیزی به تو سود می رساند)4.
بنابراین اگر کسی به جای کوشش در ارتقای وضعیت زندگی تنها به فکر این باشد که خود را از نظر ظاهر شبیه طبقات مرفه جامعه نماید، در حقیقت واقعیت زندگی خود را تغییر نداده و هیچ سودی عاید او نگردیده است.
4. از دیگر اقداماتی که می توان برای راهنمایی و ارشاد کسانی که تلاش می نمایند تا به هر نحو ممکن خود را از لحاظ ظاهری شبیه طبقات مرفه جامعه نمایند، تذکر این موضوع است که، هر انسانی باید توقع از خویش را متناسب با واقعیات و توانایی های خود تنظیم نموده و بی جهت مشغول آرمان های دست نیافتنی نباشد و در غیر این صورت، پیامدها و تبعات منفی از جمله بالا رفتن هزینه های زندگی، تحمل بیش از توان فشار اقتصادی، از دست دادن فرصت ها، از دست دادن روحیه قناعت، اسراف گرایی و... دامن گیر وی می شود.
5. در مواجهه با افرادی که مدل مو و لباس را به عنوان شیوه ای برای اظهار نارضایتی سیاسی خود انتخاب می نمایند، تبیین تاریخی بی نتیجه بودن این گونه روش ها، در به ثمر نشاندن اعتراضات اجتماعی و گاه سیاسی مفید و نتیجه بخش خواهد بود؛ زیرا تجربه تاریخی گروه های مختلفی همچون بیتل ها و پانک ها و... نشان داده که این روش ها در به ثمر رسیدن اهداف آنان بلافایده بوده و بهترین راه برای تحقق مطالبات همان پیگیری های قانونی می باشد.
پی نوشت:
1. هویت انسانی زن در چالش آرایش و مد، مریم رفعت جاه، فصلنامه (کتاب زنان)، شماره 38، زمستان 1386، ص 135.
2. حجرات 49، آیه 13.
3. در لغت نامه فرهنگ ابجدی (بعره) این گونه معنا شده: پشکل جانوران سَپَل دار و سم دار.
4. بحارالأنوار، ج2، ص 66.
منبع: پرسمان





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین