نقش عبادت را در تربیت توضیح دهید؟
اگر انسان به تربیت اسلامی خود و فرزندانش علاقه مند هست یا می خواهد افرادی را تربیت بکند، واقعا باید به مسئله نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد. اصلاً مسئله عبادت قطع نظر از اینکه پرورش یک حس اصیل است، تأثیر زیادی در دیگر نواحی انسان دارد. این است که بزرگان همیشه توصیه می کنند: (هر مقدار کار زیاد داری، در شبانه روز، یک ساعت را برای خودت بگذار.) ممکن است شما بگویید من هیچ ساعتم برای خودم نیست، تمام اوقاتم برای خدمت به مردم است. نه، اگر تمام ساعات انسان هم وقف خدمت به خلق خدا باشد، در عین حال انسان از اینکه یک ساعت را برای خودش بگذارد، بی نیاز نیست. این یک ساعت با اینکه برای خود شخص است، ضرورت دارد و لازم است. حالا [این] یک ساعت که می گویند حداقل است، یک ساعت یا بیشتر در شبانه روز را انسان واقعا [باید] برای خودش بگذارد؛ یعنی در آن لحظات برگردد به خودش، خودش را هر چه هست، از خارج ببرد به درون خودش و به خدای خودش باز گردد و در آن حال فقط و فقط او باشد و خدای خودش و راز و نیاز کردن، و با خدای خودش مناجات کند. خود استغفار؛ یعنی محاسبه نفس کردن، حساب کشیدن از خود. حساب بکند در ظرف این بیست و چهار ساعت من چه کردم؟ فورا برای او روشن می شود که فلان کارم خوب بود، شکر می کند خدا را و [با خود می گوید،] خوب بود فلان کار را نمی کردم و تصمیم می گیرد دیگر نکند و استغفار می کند. جمله ای درباره اصحاب پیامبر نقل کرده اند که: (رُهبان اللَّیلِ وَ اَسَدُ النَّهار؛ یعنی راهبان شب و شیران روز. قرآن می گوید: (اَلصّابِرینَ وَ الصّادِقینَ وَ القانِتینَ وَ المُنفِقینَ وَالمُستَغفِرینَ بالأَسحار)؛1 ببینید قرآن چگونه همه جوانب را بیان می کند؟! نه مثل یک درویش افراطی [که] فقط و فقط صحبت از استغفار و نیایش می کند. (اَلصّابِرینَ)، قرآن هر جا که می گوید (صابرین) درباره پیکارها می گوید. در واقع (صابرین)؛ یعنی خودداران در پیکارها. (وَالصّادِقینَ)؛ راستان و راست گویان که از راستی یک ذرّه منحرف نمی شوند. (وَ القانِتینَ)؛ آنهایی که در پیشگاه پروردگار در کمال خضوع قنوت می کنند، خاضع اند و خضوع قلب دارند. یا ممکن است مقصود از قانتین با توجه به معنی آن در یک آیه دیگر: (قوموا لِلّهِ قانتین)2 این باشد که در آن حال جز با خدا با کس دیگر سخن نمی گویند و رابطه شان را با غیر خداوند قطع می کنند. (وَ المُنفِقینَ)؛ از آنچه دارند به دیگران می بخشند. (وَ المُستَغفِرینَ بِالاَسحار)؛ آنان که سحرگاهان به استغفار خدا می پردازند. این هم همیشه باید در کنارش باشد. پی نوشتها: 1 .آل عمران، 17. 2 .بقره، 238. منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 341 و 342.
عنوان سوال:

نقش عبادت را در تربیت توضیح دهید؟


پاسخ:

اگر انسان به تربیت اسلامی خود و فرزندانش علاقه مند هست یا می خواهد افرادی را تربیت بکند، واقعا باید به مسئله نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد. اصلاً مسئله عبادت قطع نظر از اینکه پرورش یک حس اصیل است، تأثیر زیادی در دیگر نواحی انسان دارد. این است که بزرگان همیشه توصیه می کنند: (هر مقدار کار زیاد داری، در شبانه روز، یک ساعت را برای خودت بگذار.) ممکن است شما بگویید من هیچ ساعتم برای خودم نیست، تمام اوقاتم برای خدمت به مردم است. نه، اگر تمام ساعات انسان هم وقف خدمت به خلق خدا باشد، در عین حال انسان از اینکه یک ساعت را برای خودش بگذارد، بی نیاز نیست. این یک ساعت با اینکه برای خود شخص است، ضرورت دارد و لازم است. حالا [این] یک ساعت که می گویند حداقل است، یک ساعت یا بیشتر در شبانه روز را انسان واقعا [باید] برای خودش بگذارد؛ یعنی در آن لحظات برگردد به خودش، خودش را هر چه هست، از خارج ببرد به درون خودش و به خدای خودش باز گردد و در آن حال فقط و فقط او باشد و خدای خودش و راز و نیاز کردن، و با خدای خودش مناجات کند. خود استغفار؛ یعنی محاسبه نفس کردن، حساب کشیدن از خود. حساب بکند در ظرف این بیست و چهار ساعت من چه کردم؟ فورا برای او روشن می شود که فلان کارم خوب بود، شکر می کند خدا را و [با خود می گوید،] خوب بود فلان کار را نمی کردم و تصمیم می گیرد دیگر نکند و استغفار می کند. جمله ای درباره اصحاب پیامبر نقل کرده اند که: (رُهبان اللَّیلِ وَ اَسَدُ النَّهار؛ یعنی راهبان شب و شیران روز. قرآن می گوید: (اَلصّابِرینَ وَ الصّادِقینَ وَ القانِتینَ وَ المُنفِقینَ وَالمُستَغفِرینَ بالأَسحار)؛1 ببینید قرآن چگونه همه جوانب را بیان می کند؟! نه مثل یک درویش افراطی [که] فقط و فقط صحبت از استغفار و نیایش می کند. (اَلصّابِرینَ)، قرآن هر جا که می گوید (صابرین) درباره پیکارها می گوید. در واقع (صابرین)؛ یعنی خودداران در پیکارها. (وَالصّادِقینَ)؛ راستان و راست گویان که از راستی یک ذرّه منحرف نمی شوند. (وَ القانِتینَ)؛ آنهایی که در پیشگاه پروردگار در کمال خضوع قنوت می کنند، خاضع اند و خضوع قلب دارند. یا ممکن است مقصود از قانتین با توجه به معنی آن در یک آیه دیگر: (قوموا لِلّهِ قانتین)2 این باشد که در آن حال جز با خدا با کس دیگر سخن نمی گویند و رابطه شان را با غیر خداوند قطع می کنند. (وَ المُنفِقینَ)؛ از آنچه دارند به دیگران می بخشند. (وَ المُستَغفِرینَ بِالاَسحار)؛ آنان که سحرگاهان به استغفار خدا می پردازند. این هم همیشه باید در کنارش باشد.
پی نوشتها:
1 .آل عمران، 17.
2 .بقره، 238.
منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 341 و 342.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین