اگر تنها به قرآن مراجعه کنیم و به احادیث نبوی صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام توجهی نکنیم، به فقه اسلام که از صدر اسلام یکی از کتاب های فقهی و یکی از ابواب فقهی، بابُ الاَمرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنکَر است، مراجعه نکنیم، فقط خود قرآن را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که این موضوع در این کتاب مقدس آسمانی چقدر تکرار شده است و چه اندازه بدبختی ملل گذشته را مستند می کند به اینکه امر به معروف و نهی از منکر نداشته اند: (فَلَوْلا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ؛1 چرا در نسل های گذشته، یک عدّه مردم صاحب مایه (مایه عقلی، فکری، روحی) نبودند که با فساد مبارزه کنند تا در نتیجه این ملت ها در اثر فسادها تباه نشوند، منقرض و هلاک نشوند. درباره قوم دیگر می فرماید: (کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ.2 اینها بدبخت و بیچاره شدند، به هلاکت رسیدند، از میان رفتند، چرا؟ چون نهی از منکر نمی کردند، با فساد مبارزه نمی کردند و بسیار بد می کردند. خطاب به مسلمانان می فرماید: (وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛3 باید در میان شما یک امّت، یک جمیعت کارش امر به معروف و نهی از منکر باشد. (این معنی در صورتی است که) (مِن)، را، (مِن تبعیض) بگیریم. اگر طور دیگر تفسیر کنیم، معنایش این است: از شما امت، چنین امتی باید ساخته شود؛ یعنی همه شما باید چنین امتی باشید [امر به معروف و نهی از منکر کنید]. هر دو تفسیر، درست است و باهم منافات ندارند؛ چون امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه عمومی است برای همه مردم و وظیفه خاصی است برای یک طبقه معیّن که از حد عامه مردم بیرون است. باید از میان شما چنین جمعیتی باشد، یا باید شما امت، چنین امتی باشید که کارتان دعوت به خیر (امر به معروف) و نهی از منکر باشد. (وَ اوُلئِکَ هُم المُفلِحُونَ). تنها چنین امتی که در میان آنها دعوت به خیر (امر به معروف) و نهی از منکر وجود دارد، می تواند رستگار، سرفراز، سعادتمند و مستقل باشد و صلاح و رستگاری داشته باشد. در سوره آل عمران، آیات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر زیاد است. آیه ای که خواندم بعد از این آیه است: (وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعا وَ لاتَفَرَّقُوا) (آل عمران: 103) مردم را به اتّحاد دعوت و از تفرقه نهی می کند و پرهیز می دهد. بپرهیزید ای مسلمانان، از اینکه در میان شما تفرقه و اختلاف وجود داشته باشد. کوشش کنید اختلافاتی را که به وجود آمده است، حل کنید. اختلافات را کمتر کنید، و شکاف ها را زیاد نکنید. از این شکاف ها که روزبه روز بیشتر می شود، چه کسی استفاده می برد؟ آیا غیر از دشمن اسلام کس دیگری استفاده می برد؟ دشمن از ما چه می خواهد؟ غیر از اینکه می خواهد ما به نام های مختلف مذهبی و فرقه ای دائما به جان یکدیگر بیفتیم، یکدیگر را فحش بدهیم؟! قرآن می گوید از تفرقه بپرهیزید. بعد می فرماید: (وَلتَکُن مِنکُم اُمَّة یَدعُونَ اِلَی الخَیرِ.) مثل اینکه در اینجا منظور قرآن از خیر، بیشتر همان اتحاد است؛ یعنی در میان شما باید جمعیّتی باشند که همیشه مسلمانان را دعوت به وحدت و اتّحاد کنند. با تفرقه ها و افتراق هایی که میان مسلمانان هست، مبارزه کنند و بجنگند. اگر بخواهیم در[باره] اهمیت و عظمت این اصل از نظر قرآن، سنّت، حدیث و آنچه در این زمینه وارد شده است، بحث کنیم، (سخن) بسیار است و نشان می دهد که اسلام تا چه اندازه به این موضوع اهمیت داده است. پی نوشتها: 1 .هود، 116. 2 .مائده، 79. 3 .آل عمران، 104. 4 .حماسه حسینی،علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ج 2، صص 46 50. www.irc.ir
اگر تنها به قرآن مراجعه کنیم و به احادیث نبوی صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام توجهی نکنیم، به فقه اسلام که از صدر اسلام یکی از کتاب های فقهی و یکی از ابواب فقهی، بابُ الاَمرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنکَر است، مراجعه نکنیم، فقط خود قرآن را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که این موضوع در این کتاب مقدس آسمانی چقدر تکرار شده است و چه اندازه بدبختی ملل گذشته را مستند می کند به اینکه امر به معروف و نهی از منکر نداشته اند:
(فَلَوْلا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ؛1
چرا در نسل های گذشته، یک عدّه مردم صاحب مایه (مایه عقلی، فکری، روحی) نبودند که با فساد مبارزه کنند تا در نتیجه این ملت ها در اثر فسادها تباه نشوند، منقرض و هلاک نشوند.
درباره قوم دیگر می فرماید: (کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ.2 اینها بدبخت و بیچاره شدند، به هلاکت رسیدند، از میان رفتند، چرا؟ چون نهی از منکر نمی کردند، با فساد مبارزه نمی کردند و بسیار بد می کردند. خطاب به مسلمانان می فرماید: (وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛3 باید در میان شما یک امّت، یک جمیعت کارش امر به معروف و نهی از منکر باشد. (این معنی در صورتی است که) (مِن)، را، (مِن تبعیض) بگیریم. اگر طور دیگر تفسیر کنیم، معنایش این است: از شما امت، چنین امتی باید ساخته شود؛ یعنی همه شما باید چنین امتی باشید [امر به معروف و نهی از منکر کنید]. هر دو تفسیر، درست است و باهم منافات ندارند؛ چون امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه عمومی است برای همه مردم و وظیفه خاصی است برای یک طبقه معیّن که از حد عامه مردم بیرون است. باید از میان شما چنین جمعیتی باشد، یا باید شما امت، چنین امتی باشید که کارتان دعوت به خیر (امر به معروف) و نهی از منکر باشد. (وَ اوُلئِکَ هُم المُفلِحُونَ). تنها چنین امتی که در میان آنها دعوت به خیر (امر به معروف) و نهی از منکر وجود دارد، می تواند رستگار، سرفراز، سعادتمند و مستقل باشد و صلاح و رستگاری داشته باشد.
در سوره آل عمران، آیات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر زیاد است. آیه ای که خواندم بعد از این آیه است: (وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعا وَ لاتَفَرَّقُوا) (آل عمران: 103) مردم را به اتّحاد دعوت و از تفرقه نهی می کند و پرهیز می دهد. بپرهیزید ای مسلمانان، از اینکه در میان شما تفرقه و اختلاف وجود داشته باشد. کوشش کنید اختلافاتی را که به وجود آمده است، حل کنید. اختلافات را کمتر کنید، و شکاف ها را زیاد نکنید. از این شکاف ها که روزبه روز بیشتر می شود، چه کسی استفاده می برد؟ آیا غیر از دشمن اسلام کس دیگری استفاده می برد؟ دشمن از ما چه می خواهد؟ غیر از اینکه می خواهد ما به نام های مختلف مذهبی و فرقه ای دائما به جان یکدیگر بیفتیم، یکدیگر را فحش بدهیم؟! قرآن می گوید از تفرقه بپرهیزید. بعد می فرماید: (وَلتَکُن مِنکُم اُمَّة یَدعُونَ اِلَی الخَیرِ.) مثل اینکه در اینجا منظور قرآن از خیر، بیشتر همان اتحاد است؛ یعنی در میان شما باید جمعیّتی باشند که همیشه مسلمانان را دعوت به وحدت و اتّحاد کنند. با تفرقه ها و افتراق هایی که میان مسلمانان هست، مبارزه کنند و بجنگند. اگر بخواهیم در[باره] اهمیت و عظمت این اصل از نظر قرآن، سنّت، حدیث و آنچه در این زمینه وارد شده است، بحث کنیم، (سخن) بسیار است و نشان می دهد که اسلام تا چه اندازه به این موضوع اهمیت داده است.
پی نوشتها:
1 .هود، 116.
2 .مائده، 79.
3 .آل عمران، 104.
4 .حماسه حسینی،علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ج 2، صص 46 50.
www.irc.ir
- [سایر] آیا ترک امر به معروف و نهی از منکر درست است؟ چگونه سعی در انجام امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و شرایط آن چیست؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی در راه امر به معروف و نهی از منکر به قتل می رسد آیا می توان بر روی سنگ قبر آن مقتول کلمه (شهید در راه امر به معروف و نهی از منکر) نوشت؟
- [آیت الله بهجت] آیا بر کسی که راه و روش امر به معروف و نهی از منکر را نمی داند، واجب است امر به معروف و نهی ازمنکر کند یا نه؟
- [آیت الله خامنه ای] کسی که می خواهد شخصی را امر به معروف و نهی از منکر نماید، آیا باید قدرت بر آن را داشته باشد؟ در چه زمانی امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب می شود؟
- [سایر] آیا جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، واجب تعبدیاند یا واجب توصلی؟
- [سایر] نقش امر به معروف و نهی از منکر در حماسه حسینی چه بود؟
- [سایر] مراحل امر به معروف و نهی از منکر را بیان کنید؟
- [سایر] دو رکن اساسی امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
- [سایر] امر به معروف و نهی از منکر ، وظیفه ی همه ی مسلمانان است یا گروهی خاص ؟
- [سایر] آیا امر به معروف و نهی از منکر با اصل آزادی افراد در تعارض نیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] هدف امر به معروف برپایی واجب، وهدف نهی از منکر جلوگیری از حرام است; بنابراین در امر به معروف ونهی از منکر قصد قربت معتبر نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر گاه شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای مکلف به علم یا اطمینان ثابت شد امر به معروف و نهی از منکر واجب می شود و اگر وجود یکی از شرایط مشکوک باشد واجب نیست
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون مقصود از امر به معروف و نهی از منکر آن است که مرتکب فعل حرام و ترک واجب، این عمل را ترک کند، پس اگر به مجرد اظهار کراهت از این عمل - ولو به اعراض و ترک معاشرت و مراوده- مرتکب، مرتدع میشود و ترک میکند، کافی است در اداء وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، و حاجت به امر و نهی علاوه نیست، و این، درجه اول از امر به معروف و نهی از منکر است.
- [آیت الله اردبیلی] بیان مسأله شرعی در امر به معروف و نهی از منکر کفایت نمیکند، بلکه باید مکّلف امر و نهی کند؛ مگر آن که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، با بیان حکم شرعی حاصل شود و یا طرف مقابل، از آن امر و نهی بفهمد.
- [امام خمینی] بیان مسأله شرعیه کفایت نمیکند در امر به معروف و نهی از منکر بلکه باید مکلف امر و نهی کند. مگر آن که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، از بیان حکم شرعی حاصل شود و یا طرف مقابل از آن امر و نهی بفهمد.
- [آیت الله مظاهری] در امر به معروف و نهی از منکر بیان مسئله شرعیه کفایت میکند و لازم نیست به صورت امر و نهی باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] در امر به معروف و نهی از منکر قصد قربت معتبر نیست ، بلکه مقصود اقامة واجب و جلوگیری از حرام است . شرایط امر به معروف ونهی از منکر :
- [آیت الله نوری همدانی] بیان مسأله شرعیّه کفایت نمی کند در امر به معروف و نهی از منکر بلکه باید مکلّف امر و نهی کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در امر به معروف و نهی از منکر بیان مسأله شرعیه کفایت نمی کند، بلکه باید مکلف امر و نهی کند.
- [آیت الله بهجت] امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرایط ذیل واجب میشود: اول: علم؛ پس کسی که عالم به حکم شرعی نیست، نمیتواند امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، بنابراین در ابتدا لازم است شخص آمر و یا ناهی خودش از احکام شرعی اطلاع کافی داشته باشد. دوم: احتمال تأثیر؛ پس در صورتی که انسان میداند سخن او تأثیری در دیگری ندارد، بر او لازم نیست امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، اما جواز بلکه رجحان آن در صورت عدم خوف ضرر، خالی از وجه نیست. سوم: اصرار بر ترک واجب و یا انجام دادن معصیت؛ پس در صورتی که انسان بداند شخصی از معصیتی که انجام داده توبه کرده است و یا نشانههایی بر پشیمانی او دلالت کند، امر به معروف و یا نهی از منکر واجب نیست. چهارم: عدم مفسده؛ پس اگر کسی بهخاطر امر به معروف و یا نهی از منکر ترس از وقوع مفسدهای دارد، و آن مفسده عبارت از ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی قابل اعتنایی است، این کار بر او واجب نیست. بنابراین با وجود این شرایط، امر به معروف و نهی از منکر واجب میشود، و در امر به معروف و نهی از منکر عدالت شرط نیست.