سعادت و خوش بختی زناشویی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است و همه اینها در چند همسری به خطر می افتد. [در چند همسری] آن قدر مسئولیت های تعدد زوجات، سنگین و خرد کننده است که روآوردن به آن، پشت کردن به مسرت و آسایش است. اکثر مردانی که از تعدد زوجات راضی و خشنودند، آنهایی هستند که در عمل، از زیر بار مسئولیت های شرعی و اخلاقی آن شانه خالی می کنند. [آنان] زنی را مورد توجه قرار می دهند و زن دیگر را از حساب خارج می کنند. به تعبیر قرآن کریم، او را (کالمعلقه) رها می کنند. آنچه این گونه افراد نام تعدد زوجات به آن می دهند، در واقع، نوعی تک همسری است همراه با ستم کاری و جنایت و بیدادگری. مَثَل عامیانه ای میان مردم رایج است که می گویند: (خدا یکی، زن یکی). عقیده اکثر مردان بر این بوده و هست و به حق اگر خوشی و مسرت را مقیاس قراردهیم و مسئله را از زاویه فردی و شخصی بسنجیم، عقیده درستی است. اگر درباره همه مردان صادق نباشد، درباره [بیشتر] مردان صادق است. اگر مردی خیال کند که تعدد زوجات با [پذیرش] همه مسئولیت های شرعی و اخلاقی به نفع اوست و او از نظر تن آسایی، از این کار صرفه می برد، سخت در اشتباه است. مسلما تک همسری از نظر تأمین خوشی و آسایش، بر چندهمسری ترجیح دارد. منبع: علامه شهید مطهری(ره)، نظام حقوق زن در اسلام، صص 431 و 432.
سعادت و خوش بختی زناشویی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است و همه اینها در چند همسری به خطر می افتد. [در چند همسری] آن قدر مسئولیت های تعدد زوجات، سنگین و خرد کننده است که روآوردن به آن، پشت کردن به مسرت و آسایش است. اکثر مردانی که از تعدد زوجات راضی و خشنودند، آنهایی هستند که در عمل، از زیر بار مسئولیت های شرعی و اخلاقی آن شانه خالی می کنند. [آنان] زنی را مورد توجه قرار می دهند و زن دیگر را از حساب خارج می کنند. به تعبیر قرآن کریم، او را (کالمعلقه) رها می کنند. آنچه این گونه افراد نام تعدد زوجات به آن می دهند، در واقع، نوعی تک همسری است همراه با ستم کاری و جنایت و بیدادگری.
مَثَل عامیانه ای میان مردم رایج است که می گویند: (خدا یکی، زن یکی). عقیده اکثر مردان بر این بوده و هست و به حق اگر خوشی و مسرت را مقیاس قراردهیم و مسئله را از زاویه فردی و شخصی بسنجیم، عقیده درستی است. اگر درباره همه مردان صادق نباشد، درباره [بیشتر] مردان صادق است. اگر مردی خیال کند که تعدد زوجات با [پذیرش] همه مسئولیت های شرعی و اخلاقی به نفع اوست و او از نظر تن آسایی، از این کار صرفه می برد، سخت در اشتباه است. مسلما تک همسری از نظر تأمین خوشی و آسایش، بر چندهمسری ترجیح دارد.
منبع: علامه شهید مطهری(ره)، نظام حقوق زن در اسلام، صص 431 و 432.
- [سایر] چرا تعدد زوجات (چند همسری) برای مرد جایز، ولی برای زن جایز نیست؟
- [سایر] رضایت چیست؟ خوش بختی کجاست؟
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات در اسلام چیست؟
- [سایر] چرا پیامبر(ص) تعدد زوجات داشته اند؟
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات چیست؟
- [سایر] سوء استفاده از تعدد زوجات چگونه کنترل می شود؟
- [سایر] نظر اسلام درباره تعدد زوجات را بیان کنید؟
- [سایر] وهابیت در مورد تعدد زوجات چه نظری دارند؟
- [سایر] نظر اسلام در رابطه با چند همسری چیست؟
- [سایر] آیا در قرآن تعدد زوجات مطرح شده است؟ و حکمت آن چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای خواندن صیغه عقد دائم کافی است که زن بگوید: (زوجْتک نفْسی علی الصداق الْمعْلوم) (یعنی خود را به همسری تو درآوردم به مهری که معین شده) و مرد هم بعد از آن بگوید: (قبلْت التزْویج) (یعنی قبول کردم این ازدواج را) و اگر دیگری را برای این کار وکیل کنند کافی است که وکیل زن بگوید: (زوجْت موکلتی موکلک علی الصداق الْمعْلوم) (موکله خودم را به همسری موکل تو با مهر معلوم درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید: (قبلْت لموکلی هکذا) (من نیز همین گونه از طرف موکل خودم قبول کردم).
- [آیت الله بهجت] غذای نجسی که لای دندان ها مانده ، اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد پاک می شود در صورتی که یقین کند آب مطلق به همه جای نجس رسیده، با تعدد در آنچه تعدد در آن لازم است.
- [آیت الله مظاهری] اگر صیغه دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی خود را به همسری تو درآوردم با مهریه معیّن) پس از آن مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْویجَ). (یعنی قبول کردم این ازدواج را) عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مَوکِّلَتی مُوَکِّلَکَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ). (یعنی وکیل خودم را به ازدواج وکیل تو درآوردم با مهریه معین) و وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی عَلَی الصَّداقِ). (یعنی قبول نمودم این ازدواج را برای وکیل خودم با مهریه معین) صحیح میباشد. دستور خواندن عقد غیر دائم:
- [آیت الله مکارم شیرازی] در طلاق رجعی مرد می تواند به زن خود رجوع کند، بدون آن که صیغه عقد تازه ای بخواند و رجوع کردن بر دو قسم است: 1 سخنی بگوید که معنایش این باشد که آن زن را دوباره به همسری خود پذیرفته است. 2 کاری انجام دهد که همین معنی را برساند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بنابر احتیاط واجب باید صیغه طلاق به عربی صحیح خوانده شود و واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند، اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه است می گوید: (زوْجتی فاطمة طالقٌ) (یعنی همسرم فاطمه از همسری رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زوْجة موکلی فاطمة طالقٌ) یعنی همسر موکل من رهاست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] عقد ازدواج شرایطی دارد از جمله: 1 احتیاط آن است که صیغه آن به عربی صحیح خوانده شود، ولی در صورتی که مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند می توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکیل برای خواندن صیغه به زبان عربی واجب نیست، ولی باید لفظی بگویند که معنی همان صیغه عربی را بفهماند. 2 کسی که صیغه را می خواند بایدقصد انشاء داشته باشد یعنی قصدشان این باشد که با گفتن این الفاظ همسری در میان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد این معنی را قبول کند، وکیل نیز باید چنین قصدی را داشته باشد. 3 کسی که صیغه عقد را می خواند باید عاقل و احتیاطاً بالغ باشد هر چند از طرف دیگری وکیل باشد. 4 ولی یا وکیل در اجرای صیغه عقد باید زن و شوهر را معین کند، بنابراین اگر کسی چند دختر دارد نمی تواند به مردی بگوید : (زوجْتک احْدی بناتی) (یکی از دخترانم را به همسری تو درآوردم). 5 زن و مرد باید از روی اختیار به ازدواج راضی باشند ولی اگر یکی از آن دو ظاهراً با کراهت اجازه می دهد، اما می دانیم قلباً راضی است عقد صحیح است. 6 صیغه عقد باید صحیح خوانده شود و اگر طوری غلط بخوانند که معنی آن را عوض کند عقد باطل است، اما اگر معنی عوض نشود اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ظاهر برنج و گوشت و مانند اینها نجس شده باشد در جایی که تعدّد لازم نیست، چنانچه آن را در کاسه و مانند آن بگذارند و یک مرتبه آب روی آن بریزند و خالی کنند پاک میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنی که مایل نیست با شوهرش زندگی کند، و بیم آن می رود که ادامه همسری آنها باعث گناه شود می تواند مهر خود یا مال دیگری را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
- [آیت الله مظاهری] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آنکه مدّت و مهر را معیّن کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ). (یعنی خود را به همسری تو درآوردم برای مدّت معین، با مهریه معین) بعد مرد بگوید: (قَبِلْتُ) صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند و وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (زَوَّجْتُ مَوَکِّلَتی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ). (یعنی وکیل خودم را به ازدواج وکیل تو درآوردم در مدّت معین، با مهریه معین) و وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذا). صحیح میباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای خواندن صیغه عقد موقت کافی است بعد از آن که مدت و مهر معین شد، زن بگوید: (زوجْتک نفْسی فی الْمدة الْمعْلومة علی الْمهْر الْمعْلوم) (من خودم را به همسری تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) مرد نیز بگوید: (قبلْت) (قبول کردم) یا این که وکیل زن بگوید: (متعْت موکلتی موکلک فی الْمدة الْمعْلومة علی الْمهْر الْمعْلوم) (موکله خودم را به ازدواج موکل تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید: (قبلْت لموکلی هکذا) (قبول کردم برای موکل خودم همین طور).