اگر خواسته باشیم به صورت کامل و دقیق با هم سخن بگوییم، باید به این نکات توجه داشته باشیم که داشتن دوست و برخوردار بودن از ارتباط عاطفی دوستانه، یک ضرورت انسانی است؛ یعنی، حتی اگر آدمی را موجودی اجتماعی نشناسیم؛ ولیکن داشتن دوست به مقتضای تدبیر عاقلانه و تأمین خواسته‌های فطری و غریزی، یک پدیده ضروری و انکارناپذیر زندگی انسانی است . حال بعد از ناگزیر بودن از دوستی، باید مشخص کرد که معیارهای انتخاب دوست چیست و بهترین همنشین کیست؟ در مرام ما مسلمانان هدف تمام اعمال و رفتارها به آخرت و خشنودی خداوند بر می گردد، و لذا هرگاه در پی انجام عملی بر می آییم اولین سؤال آن است که آیا این عمل، موجب خرسند شدن حضرت حق می شود یا نه ؟ آیا خداوند به انجام این عمل رضایت دارد یا نه؟ چرا که جملگی خود را بنده او می دانیم و بنده باید در پی تحصیل رضایت مولای خویش باشد. -* سه شرط دوستی؛ دوستی قبل از هر شرطی دارای سه شرط اساسی است که بدون رعایت سن و گروه طبقاتی و سطح تحصیلات -که خود از جمله شرایط لازمه است- باید بی کم و کاست رعایت گردد. اگر این سه شرط زیر فراهم بود، آن‌گاه نوبت به بررسی دیگر شرایط میرسد. شخصی سزاوار دوستی است که: 1. دیدار او خدا را به یاد شما آورد؛ یعنی، زیارت وی سبب ذکر خدا باشد. 2. سخن گفتن او به دانش و معلومات شما بیافزاید و از هر کلام او شما ثمره ای علمی بردارید. 3. عمل و کردار او آخرت را به یاد شما آورد، به گونه‌ای که به اعمال و رفتار شما نیز رنگ آخرتی بزند. اگر کسی را با سه شرط فوق یافتید و در هر سن و سالی که بود، دوست او باشید و وجود وی را مغتنم شمارید، و گرنه درصدد یافتن چنین دوستانی باشید. تا زمانی که شخصی را با چنین ویژگیهای نیافتید، هرگز دوستی برقرار نکنید. چه فضای دوستی فضای استفاده از کمالات معنوی است و دوستی باید زمینه‌ساز دینداری، بندگی، رشد علمی و اخلاقی گردد و دوستی که موجب انحطاط اخلاقی و زمینه‌ساز مفاسد دینی و دنیوی شود، دوستی نیست؛ بلکه دشمنی و عداوت است و از این دوستیها باید سخت اجتناب نمود. اما نسبت به شرایط سنی و طبقه اجتماعی و تحصیلی اگر دقت کنیم، این شرایط در واقع زمینه‌ساز شرایط قبلی است؛ یعنی، دو انسانی که اختلاف سنی داشته باشند، نمیتوانند دوست خوبی برای یکدیگر باشند؛ چرا که این دوستی نمیتواند موجب افزایش دانش و معرفت و تقوا گردد و یا اگر از نظر سطح تحصیلات نزدیک یکدیگر و یا هم‌تراز نباشند، نمیتوانند از حضور یکدیگر بهره علمی و شناختی ببرند و زمینه ارتباط روحی و رشد معنوی را برای هم فراهم آورند. پس شرایط دیگر در واقع، زمینه‌ساز سه شرط اساسی نخست هستند و باید رعایت گردند. پس به صورت عمومی باید شرایط سنی و طبقه اجتماعی و سطح شناختی و تحصیلی و... رعایت گردد تا موجب خسران علمی و شناختی و انحراف و ابتلا به صفات خلاف ادب و اخلاق نگردد، حتی زمینه‌ساز افت و تنزل علمی و معنوی و اخلاقی نشود. امیدواریم با رعایت اصول بیان شده، دوستیهای الهی و مفید رقم خورده و زمینه رشد و ترقی فراهم گردد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: - آئین دوستی در اسلام نوشته آقای بابازاده - دوستی و دوستان نوشته آقای سید هادی مدرسی , ترجمه آقای شیخی و آژیر - دوستی در قرآن و حدیث نوشته آقای محمدی ری شهری . -** ملاک‌های دوست خوب ؛ از طرفی انتخاب دوستان و معاشرت با آنها؛ باید بر اساس موازین اسلامی باشد. در قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهم السلام) ملاک‌هایی برای دوست خوب بیان شده که به طور اختصار بعضی از آنها را بیان میکنیم. و شما میتوانید راجع به هر ملاک، مفصلاً مطالعه و فکر کنید: 1. کسی که به یاد خدا است و هدفش جز رسیدن به او نیست؛سوره کهف , آیه 28. 2. عاقل باشد؛ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: (بیشترین درستی و خوبی ها در همراهی و دوستی با صاحبان عقل و درایت است).غررالحکم، حرف الف. مولوی داستان دوستی مردی با خرس را که مصداق بیخردان است، به زیبایی بیان کرده است. مثنوی معنوی , دفتر دوم , ابیات 1932 - 2124. 3. خیانت کار نباشد. 4. ستم کار نباشد. 5. سخن چین نباشد; امام صادق(علیه السلام) فرمود: (از سه گروه بر حذر باش! شخص خیانت کار، شخص ظالم، انسان سخن چین; زیرا کسی که به نفع تو به دیگران خیانت نماید، روزی خواهد آمد که به خودت نیز خیانت کند و شخصی که به جانبداری از تو، حق دیگران را پایمال نماید و به ظلم عادت کند، بالاخره به تو نیز ظلم خواهد نمود و انسان سخن چین، همان طور که سخن دیگران را پیش تو میآورد، سخن تو را نیز نزد اغیار خواهد برد). بحارالانوار، ج 75، ص 229. 6. آنچه برای خود می پسندد، برای تو نیز بپسندد و آنچه را که برای خویش نمی خواهد، برای تو نیز نخواهد. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: (در مصاحبت و رفاقت کسی که آنچه را برای خود میخواهد برای تو نخواهد، هیچ خیر و فایده‌ای وجود ندارد). بحارالانوار، ج 71، ص 198. آنچه نفس خویش را خواهی حرامت سعدیا گر نخواهی همچنان بیگانه را و خویش را 7. قاطع رحم نباشد; امام باقر(علیه السلام ) فرمود: (پدرم امام سجاد(علیه السلام) مرا نصیحت فرمود که: ای پسرم! از رفاقت با کسانی که قطع رحم می کنند، بپرهیز; زیرا من آنها را در قرآن شریف سه بار مورد لعن و نفرین پروردگار یافتم).تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 45. شخصی که با نزدیکان خود نتواند معاشرت و هم زیستی صحیح داشته باشد؛ در حالی که آنان با وی از یک خانواده و فرهنگ و گوشت و خون می باشند, چگونه می توان انتظار داشت که با غیرفامیل رفاقت صمیمانه داشته باشد. 8. عیب‌جو نباشد; امام علی (علیه السلام ) فرمود: (از رفاقت و نشست و برخاست با کسانی که عیب‌جو هستند و همیشه به دنبال نقاط ضعف دیگران می باشند، پرهیز کن; زیرا دوست چنین اشخاصی از ضرر آنان سالم نمی ماند و خود نیز طعمه عیب‌جوییهای آنان خواهد شد). غررالحکم، باب الف. در روایات راه‌های متعددی برای امتحان دوستان بیان شده است؛ از جمله: 1. در حال بی نیازی و فقر، دوستی او عوض نشود; امام باقر(علیه السلام) فرمود: (بدترین دوست کسی است که تو را به هنگام بی نیازیت حفظ کند و به وقت تنگدستی رها سازد).میزان الحکمه، ج 1، ص 53. دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی(سعدی) 2. به هنگام عصبانیت، بدگویی تو را نکند; امام صادق(علیه السلام) فرمود: (دوستی که سه بار از تو عصبانی شد، ولی بدگویی تو را ننمود و کلام ناسزا از دهانش خارج نشد، او را برای خود نگه‌دار).بحارالانوار، ج 78، ص 251. 3. به نماز اهمیت بدهد; قرآن میفرماید: (ای اهل ایمان! با آن گروه از اهل کتاب و کافران که دین شما را به بازیچه گرفتند، دوستی مکنید. زمانی که شما ندای نماز بلند میکنید، آن را به مسخره و بازی میگیرند، زیرا آن قوم مردمی نادان و بیخردند).مائده، آیه 57. وامش مده آن که بی نماز است گرچه دهنش زفاقه باز است کو فرض خدا نمیگزارد از قرض تو نیز غم ندارد(سعدی) 4. در هنگام سختی و راحتی انسان اهل نیکی باشد; امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: (در سختیها دوستان امتحان میگردند).غررالحکم , حرف فائ لفظ فی. جوانی پاکباز پاک رو بود که با پاکیزه رویی در گرو بود چنین خواندم که در دریای اعظم به گردابی درافتادند با هم چو ملاح آمدش تا دست گیرد مبادا کاندرین حالت بمیرد همی گفتی میان موج و تشویر مرا بگذار ودست یار من گیر(سعدی) 5. هنگام زوال توانایی انسان، دوستیاش از بین نرود; حضرت امیر(علیه السلام) فرمود: (هنگام از بین رفتن قدرت انسان، دوست از دشمن شناخته میگردد).(غرر الحکم، حرف عین، لفظ عند). 6. هنگام به قدرت رسیدن , از احسان به دوستان خودداری نکند. در پایان تذکر دو نکته مهم ضروری است: -*. این شرایط نسبی هستند و از طرفی هم شاید نتوان کسی را پیدا کرد که دارای تمام این خصوصیات باشد. از این رو با در نظر گرفتن شرایط خود و اهمیت‌های دیگر، باید به جست و جوی این خصوصیات در دوستان پرداخت و اگر دوستی داریم که فاقد بعضی از این خصلت‌ها است، از قطع رابطه با وی خودداری کنیم و در اصلاح و خودسازی او، کمکش کنیم که این خود از وظایف دوستان نسبت به یکدیگر است. البته انجام دادن این وظیفه مشروط به عدم تأثیرپذیری انسان در حین کمک و اصلاح آن شخص می باشد. -**نباید انسان در جست و جوی این اوصاف در دیگران باشد; بلکه خود نیز باید سعی کند تا موارد یاد شده را رعایت کند. آن گاه خواهد دید که چقدر از صفات نکوهیده وی از بین رفته و در مقابل، به چه صفات پسندیده ای مزین و متصف شده است. www.morsalat.com
اگر خواسته باشیم به صورت کامل و دقیق با هم سخن بگوییم، باید به این نکات توجه داشته باشیم که داشتن دوست و برخوردار بودن از ارتباط عاطفی دوستانه، یک ضرورت انسانی است؛ یعنی، حتی اگر آدمی را موجودی اجتماعی نشناسیم؛ ولیکن داشتن دوست به مقتضای تدبیر عاقلانه و تأمین خواستههای فطری و غریزی، یک پدیده ضروری و انکارناپذیر زندگی انسانی است . حال بعد از ناگزیر بودن از دوستی، باید مشخص کرد که معیارهای انتخاب دوست چیست و بهترین همنشین کیست؟
در مرام ما مسلمانان هدف تمام اعمال و رفتارها به آخرت و خشنودی خداوند بر می گردد، و لذا هرگاه در پی انجام عملی بر می آییم اولین سؤال آن است که آیا این عمل، موجب خرسند شدن حضرت حق می شود یا نه ؟ آیا خداوند به انجام این عمل رضایت دارد یا نه؟ چرا که جملگی خود را بنده او می دانیم و بنده باید در پی تحصیل رضایت مولای خویش باشد.
-* سه شرط دوستی؛
دوستی قبل از هر شرطی دارای سه شرط اساسی است که بدون رعایت سن و گروه طبقاتی و سطح تحصیلات -که خود از جمله شرایط لازمه است- باید بی کم و کاست رعایت گردد. اگر این سه شرط زیر فراهم بود، آنگاه نوبت به بررسی دیگر شرایط میرسد.
شخصی سزاوار دوستی است که:
1. دیدار او خدا را به یاد شما آورد؛ یعنی، زیارت وی سبب ذکر خدا باشد.
2. سخن گفتن او به دانش و معلومات شما بیافزاید و از هر کلام او شما ثمره ای علمی بردارید.
3. عمل و کردار او آخرت را به یاد شما آورد، به گونهای که به اعمال و رفتار شما نیز رنگ آخرتی بزند. اگر کسی را با سه شرط فوق یافتید و در هر سن و سالی که بود، دوست او باشید و وجود وی را مغتنم شمارید، و گرنه درصدد یافتن چنین دوستانی باشید. تا زمانی که شخصی را با چنین ویژگیهای نیافتید، هرگز دوستی برقرار نکنید. چه فضای دوستی فضای استفاده از کمالات معنوی است و دوستی باید زمینهساز دینداری، بندگی، رشد علمی و اخلاقی گردد و دوستی که موجب انحطاط اخلاقی و زمینهساز مفاسد دینی و دنیوی شود، دوستی نیست؛ بلکه دشمنی و عداوت است و از این دوستیها باید سخت اجتناب نمود. اما نسبت به شرایط سنی و طبقه اجتماعی و تحصیلی اگر دقت کنیم، این شرایط در واقع زمینهساز شرایط قبلی است؛ یعنی، دو انسانی که اختلاف سنی داشته باشند، نمیتوانند دوست خوبی برای یکدیگر باشند؛ چرا که این دوستی نمیتواند موجب افزایش دانش و معرفت و تقوا گردد و یا اگر از نظر سطح تحصیلات نزدیک یکدیگر و یا همتراز نباشند، نمیتوانند از حضور یکدیگر بهره علمی و شناختی ببرند و زمینه ارتباط روحی و رشد معنوی را برای هم فراهم آورند. پس شرایط دیگر در واقع، زمینهساز سه شرط اساسی نخست هستند و باید رعایت گردند. پس به صورت عمومی باید شرایط سنی و طبقه اجتماعی و سطح شناختی و تحصیلی و... رعایت گردد تا موجب خسران علمی و شناختی و انحراف و ابتلا به صفات خلاف ادب و اخلاق نگردد، حتی زمینهساز افت و تنزل علمی و معنوی و اخلاقی نشود. امیدواریم با رعایت اصول بیان شده، دوستیهای الهی و مفید رقم خورده و زمینه رشد و ترقی فراهم گردد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: - آئین دوستی در اسلام نوشته آقای بابازاده - دوستی و دوستان نوشته آقای سید هادی مدرسی , ترجمه آقای شیخی و آژیر - دوستی در قرآن و حدیث نوشته آقای محمدی ری شهری .
-** ملاکهای دوست خوب ؛
از طرفی انتخاب دوستان و معاشرت با آنها؛ باید بر اساس موازین اسلامی باشد. در قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهم السلام) ملاکهایی برای دوست خوب بیان شده که به طور اختصار بعضی از آنها را بیان میکنیم. و شما میتوانید راجع به هر ملاک، مفصلاً مطالعه و فکر کنید:
1. کسی که به یاد خدا است و هدفش جز رسیدن به او نیست؛سوره کهف , آیه 28.
2. عاقل باشد؛ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: (بیشترین درستی و خوبی ها در همراهی و دوستی با صاحبان عقل و درایت است).غررالحکم، حرف الف.
مولوی داستان دوستی مردی با خرس را که مصداق بیخردان است، به زیبایی بیان کرده است. مثنوی معنوی , دفتر دوم , ابیات 1932 - 2124.
3. خیانت کار نباشد.
4. ستم کار نباشد.
5. سخن چین نباشد; امام صادق(علیه السلام) فرمود: (از سه گروه بر حذر باش! شخص خیانت کار، شخص ظالم، انسان سخن چین; زیرا کسی که به نفع تو به دیگران خیانت نماید، روزی خواهد آمد که به خودت نیز خیانت کند و شخصی که به جانبداری از تو، حق دیگران را پایمال نماید و به ظلم عادت کند، بالاخره به تو نیز ظلم خواهد نمود و انسان سخن چین، همان طور که سخن دیگران را پیش تو میآورد، سخن تو را نیز نزد اغیار خواهد برد). بحارالانوار، ج 75، ص 229.
6. آنچه برای خود می پسندد، برای تو نیز بپسندد و آنچه را که برای خویش نمی خواهد، برای تو نیز نخواهد. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: (در مصاحبت و رفاقت کسی که آنچه را برای خود میخواهد برای تو نخواهد، هیچ خیر و فایدهای وجود ندارد). بحارالانوار، ج 71، ص 198.
آنچه نفس خویش را خواهی حرامت سعدیا گر نخواهی همچنان بیگانه را و خویش را
7. قاطع رحم نباشد; امام باقر(علیه السلام ) فرمود: (پدرم امام سجاد(علیه السلام) مرا نصیحت فرمود که: ای پسرم! از رفاقت با کسانی که قطع رحم می کنند، بپرهیز; زیرا من آنها را در قرآن شریف سه بار مورد لعن و نفرین پروردگار یافتم).تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 45.
شخصی که با نزدیکان خود نتواند معاشرت و هم زیستی صحیح داشته باشد؛ در حالی که آنان با وی از یک خانواده و فرهنگ و گوشت و خون می باشند, چگونه می توان انتظار داشت که با غیرفامیل رفاقت صمیمانه داشته باشد.
8. عیبجو نباشد; امام علی (علیه السلام ) فرمود: (از رفاقت و نشست و برخاست با کسانی که عیبجو هستند و همیشه به دنبال نقاط ضعف دیگران می باشند، پرهیز کن; زیرا دوست چنین اشخاصی از ضرر آنان سالم نمی ماند و خود نیز طعمه عیبجوییهای آنان خواهد شد). غررالحکم، باب الف.
در روایات راههای متعددی برای امتحان دوستان بیان شده است؛ از جمله:
1. در حال بی نیازی و فقر، دوستی او عوض نشود; امام باقر(علیه السلام) فرمود: (بدترین دوست کسی است که تو را به هنگام بی نیازیت حفظ کند و به وقت تنگدستی رها سازد).میزان الحکمه، ج 1، ص 53.
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی(سعدی)
2. به هنگام عصبانیت، بدگویی تو را نکند; امام صادق(علیه السلام) فرمود: (دوستی که سه بار از تو عصبانی شد، ولی بدگویی تو را ننمود و کلام ناسزا از دهانش خارج نشد، او را برای خود نگهدار).بحارالانوار، ج 78، ص 251.
3. به نماز اهمیت بدهد; قرآن میفرماید: (ای اهل ایمان! با آن گروه از اهل کتاب و کافران که دین شما را به بازیچه گرفتند، دوستی مکنید. زمانی که شما ندای نماز بلند میکنید، آن را به مسخره و بازی میگیرند، زیرا آن قوم مردمی نادان و بیخردند).مائده، آیه 57.
وامش مده آن که بی نماز است گرچه دهنش زفاقه باز است
کو فرض خدا نمیگزارد از قرض تو نیز غم ندارد(سعدی)
4. در هنگام سختی و راحتی انسان اهل نیکی باشد; امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: (در سختیها دوستان امتحان میگردند).غررالحکم , حرف فائ لفظ فی.
جوانی پاکباز پاک رو بود که با پاکیزه رویی در گرو بود
چنین خواندم که در دریای اعظم به گردابی درافتادند با هم
چو ملاح آمدش تا دست گیرد مبادا کاندرین حالت بمیرد
همی گفتی میان موج و تشویر مرا بگذار ودست یار من گیر(سعدی)
5. هنگام زوال توانایی انسان، دوستیاش از بین نرود; حضرت امیر(علیه السلام) فرمود: (هنگام از بین رفتن قدرت انسان، دوست از دشمن شناخته میگردد).(غرر الحکم، حرف عین، لفظ عند).
6. هنگام به قدرت رسیدن , از احسان به دوستان خودداری نکند.
در پایان تذکر دو نکته مهم ضروری است:
-*. این شرایط نسبی هستند و از طرفی هم شاید نتوان کسی را پیدا کرد که دارای تمام این خصوصیات باشد. از این رو با در نظر گرفتن شرایط خود و اهمیتهای دیگر، باید به جست و جوی این خصوصیات در دوستان پرداخت و اگر دوستی داریم که فاقد بعضی از این خصلتها است، از قطع رابطه با وی خودداری کنیم و در اصلاح و خودسازی او، کمکش کنیم که این خود از وظایف دوستان نسبت به یکدیگر است. البته انجام دادن این وظیفه مشروط به عدم تأثیرپذیری انسان در حین کمک و اصلاح آن شخص می باشد.
-**نباید انسان در جست و جوی این اوصاف در دیگران باشد; بلکه خود نیز باید سعی کند تا موارد یاد شده را رعایت کند. آن گاه خواهد دید که چقدر از صفات نکوهیده وی از بین رفته و در مقابل، به چه صفات پسندیده ای مزین و متصف شده است.
www.morsalat.com
- [سایر] در عصر ظهور ، رشد عقلی و تکامل علمی انسان چگونه است ؟
- [سایر] نهایت درجه تکامل انسان چیست؟ آیا اینکه میگویند انسان بدون حد یقف است، در عین خدا سیر میکند و چون خدا حدی ندارد، پس سیر و تکامل او نیز حدی ندارد و دائماً در رشد است، صحیح است یا خیر؟
- [سایر] آیا اسلام برای هدایت انسان آمده یا انسان برای اسلام
- [سایر] نظر اسلام در خصوص روابط دختر و پسر چیست و چه ایرادی دارد انسان دوستی از جنس مخالف داشته باشد؟
- [سایر] محبت و دوستی از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] آیا در عالم برزخ نیز رشد و تکامل یا انحطاط و خسران وجود دارد؟
- [سایر] چرا بهائیان را نجس میدانیم؟ از نظر اسلام دوستی و معاشرت با آنها چه حکمی دارد؟
- [سایر] معنای (رشد)، (غی)، (هدایت) و (ضلالت) در قرآن چیست و چه ارتباطی با هم دارند؟
- [سایر] منظور خداوند از آیه (علمه البیان) به صورت علمی چیست؟! آیا صرفاً در مقابل زبان حیوانات مطرح شده، یا بحث رشد و تکامل زبان در کودک است و یا تکامل تدریجی زبان در میان انسانها از بدو خلقت تا کنون؟
- [سایر] اگر هدف خلقت انسان تکامل است هدف تکامل چیست و چه فایده ای دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگرکافر شهادتین بگوید ،و انسان نداند قلبا مسلمان شده ، یا نه،پاک است ، بلکه اگر انسان بداند که قلبا مسلمان نشده است هنگامی که در ظاهر اسلام را مراعات می کند ، پاک است .
- [آیت الله مظاهری] اگر حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح انسان متوقف باشد و تشریح غیرمسلمان امکان نداشته باشد تشریح مسلمان جایز است، بنابراین در این زمان که طب متوقّف بر تشریح بدن انسان است باید از تشریح میّت غیر مسلمان استفاده شود و اگر غیر مسلمان نباشد تشریح مسلمان با اذن ولی یا حاکم شرع جایز است و موجب دیه هم نیست.
- [امام خمینی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلبا مسلمان شده یا نه، پاک است.ولی اگر بداند قلبا مسلمان نشده، بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه پاک است بلکه اگر بداند قلباً مسلمان نشده است باز هم پاک است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است؛ ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده، بنا بر احتیاط نجس است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مشرک شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است، ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله بروجردی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده، نجس است.
- [آیت الله بهجت] اگر کافر شهادتین بگوید ، و انسان نداند قلبا مسلمان شده یا نه ، پاک است . ولی اگر بداند قلبا مسلمان نشده نجس بودن او خالی از وجه نیست .
- [آیت الله اردبیلی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلبا مسلمان شده یا نه، و یا این که بداند قلبا مسلمان نشده ولی چیزی که منافی اظهار شهادتین باشد از او سر نزده باشد، مسلمان و پاک است.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است انسان کفن خود را تهیه کند و هرگاه به ان نظر کند ماجور است