عالم برزخ، عالمی است بین دنیا و قیامت کبری که از جهاتی به دنیا شباهت دارد و برخی ویژگی های آن مشابه قیامت است. در برزخ همانند دنیا شب و روز وجود دارد. جایگاهی موقتی است و گذرگاهی است که هیچ انسانی در آن بقا و خلود ندارد. پرونده اعمال خیر و شر انسان مسدود نمی گردد، بلکه نامه عمل همچنان گشوده است تا آثار و پیامد اعمال خوب وبدی که در دنیا انجام داده، در آن نامه درج گردد. اگر بازماندگان هدایایی از دعا و خیرات و طلب مغفرت برای وی بفرستند و حتی ذکر خیری از وی به میان آورند، در کاهش کیفر یا افزایش ثواب و جلب رحمت و مغفرت الهی مؤثر است.(1) بنابراین در عالم برزخ همانند دنیا، رشد و تکامل یا انحطاط و خسران وجود دارد و تداوم می یابد، اما تفاوت هایی با دنیا دارد که از این جهت مشابه قیامت کبری است. مهم ترین آن این است که انسان در دنیا مختار است راه هدایت و رشد و کمال را برگزیند و از راه تفهّم و تدبّر در آیات آفرینش (طبیعت ) و تشریع (قرآن ) بنده شاکر خدا گردد و به لوازم و اوامر و نواهی آن عمل نماید و سیره و سنت انبیا و اولیا مخصوصاً چهارده معصوم را تابلوی راه زندگی خویش برگزیند و در گروه صالحان و مقرّبان پیشگاه ربوبی درآید، یا بنده کافر گردد و با بی توجهی و بی اعتنایی به نعمت های الهی ولوازم آن مخصوصاً نعمت (قرآن و عترت ) راه کفران را در پیش گیرد و حقایق را نادیده گیرد و راه سعادت و کمال راپشت سر اندازد و کوره راه های شقاوت و بدبختی را پیش گیرد.(2) اما بدانیم دنیا مزرعه است. نتیجه بحث: بدون تردید عامل برزخ جهان رکود و توقف نیست، بلکه روح و عقل انسان ها در برزخ به سوی تکامل علمی وفرهنگی و دینی در بُعد نظری حرکت می کند. بدین سان که دور هم جمع می شوند و مطالب علمی و معارف اسلامی به وسیله ارواح عالِمان و نوابغ، برای کسانی که این گونه معلومات را کسب کرده اند، مطرح می گردد. مطابق بعضی روایات، آموزش وحفظ قرآن در برزخ انجام می گیرد، زیرا ارتقا به درجات بهشت در قیامت در گرو خواندن آیات قرآن است. ملائکه می گویند:قرآن بخوان و بالا برو.(3) کسانی که در دنیا از معلومات بی خبرند، در برزخ نیز چنین هستند. در برزخ فرصتی مساعد و طولانی برای تعلیم و تعلم وجود دارد.(4) اما این طور هم نیست کسانی که کار بد انجام داده باشند در آن جا امکان جبران آن را داشته باشند زیرا انسان تا در دنیا است باید کارهای خوب را انجام دهد ولی از برزخ به بعد چنین فرصتی را ندارد و در آن جا باید حساب پس دهد و جای عمل یا جبران کارهای ناشایستی که انجام داده نیست. پس وضعیت انسان ها تغییر نمی کند. پی نوشت ها: 1. شهید مطهری، حیات اخروی و مجموعه آثار ج 2 ص 519. 2. کهف(18) آیه 29و الانسان (76)آیه 3. 3. از نبی مکرّم چهل حدیث، امام خمینی، ص 259. 4.محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص 324.
عالم برزخ، عالمی است بین دنیا و قیامت کبری که از جهاتی به دنیا شباهت دارد و برخی ویژگی های آن مشابه قیامت است. در برزخ همانند دنیا شب و روز وجود دارد. جایگاهی موقتی است و گذرگاهی است که هیچ انسانی در آن بقا و خلود ندارد. پرونده اعمال خیر و شر انسان مسدود نمی گردد، بلکه نامه عمل همچنان گشوده است تا آثار و پیامد اعمال خوب وبدی که در دنیا انجام داده، در آن نامه درج گردد.
اگر بازماندگان هدایایی از دعا و خیرات و طلب مغفرت برای وی بفرستند و حتی ذکر خیری از وی به میان آورند، در کاهش کیفر یا افزایش ثواب و جلب رحمت و مغفرت الهی مؤثر است.(1)
بنابراین در عالم برزخ همانند دنیا، رشد و تکامل یا انحطاط و خسران وجود دارد و تداوم می یابد، اما تفاوت هایی با دنیا دارد که از این جهت مشابه قیامت کبری است.
مهم ترین آن این است که انسان در دنیا مختار است راه هدایت و رشد و کمال را برگزیند و از راه تفهّم و تدبّر در آیات آفرینش (طبیعت ) و تشریع (قرآن ) بنده شاکر خدا گردد و به لوازم و اوامر و نواهی آن عمل نماید و سیره و سنت انبیا و اولیا مخصوصاً چهارده معصوم را تابلوی راه زندگی خویش برگزیند و در گروه صالحان و مقرّبان پیشگاه ربوبی درآید، یا بنده کافر گردد و با بی توجهی و بی اعتنایی به نعمت های الهی ولوازم آن مخصوصاً نعمت (قرآن و عترت ) راه کفران را در پیش گیرد و حقایق را نادیده گیرد و راه سعادت و کمال راپشت سر اندازد و کوره راه های شقاوت و بدبختی را پیش گیرد.(2) اما بدانیم دنیا مزرعه است.
نتیجه بحث: بدون تردید عامل برزخ جهان رکود و توقف نیست، بلکه روح و عقل انسان ها در برزخ به سوی تکامل علمی وفرهنگی و دینی در بُعد نظری حرکت می کند. بدین سان که دور هم جمع می شوند و مطالب علمی و معارف اسلامی به وسیله ارواح عالِمان و نوابغ، برای کسانی که این گونه معلومات را کسب کرده اند، مطرح می گردد. مطابق بعضی روایات، آموزش وحفظ قرآن در برزخ انجام می گیرد، زیرا ارتقا به درجات بهشت در قیامت در گرو خواندن آیات قرآن است. ملائکه می گویند:قرآن بخوان و بالا برو.(3) کسانی که در دنیا از معلومات بی خبرند، در برزخ نیز چنین هستند. در برزخ فرصتی مساعد و طولانی برای تعلیم و تعلم وجود دارد.(4)
اما این طور هم نیست کسانی که کار بد انجام داده باشند در آن جا امکان جبران آن را داشته باشند زیرا انسان تا در دنیا است باید کارهای خوب را انجام دهد ولی از برزخ به بعد چنین فرصتی را ندارد و در آن جا باید حساب پس دهد و جای عمل یا جبران کارهای ناشایستی که انجام داده نیست. پس وضعیت انسان ها تغییر نمی کند.
پی نوشت ها:
1. شهید مطهری، حیات اخروی و مجموعه آثار ج 2 ص 519.
2. کهف(18) آیه 29و الانسان (76)آیه 3.
3. از نبی مکرّم چهل حدیث، امام خمینی، ص 259.
4.محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص 324.
- [سایر] آیا تکامل در عالم برزخ امکان دارد؟ اگر جواب مثبت است، این تکامل چگونه است؟
- [سایر] در عالم برزخ تکامل علمی می تواند تحقق یابد، ولی تکامل عملی ممکن نیست. آیا این مطلب را می توان از لحاظ فلسفی نیز اثبات کرد؟
- [سایر] در عصر ظهور ، رشد عقلی و تکامل علمی انسان چگونه است ؟
- [سایر] از نظر اسلام چه نوع دوستی، انسان را به سوی تکامل و رشد هدایت می کند؟
- [سایر] آیا رشد در برزخ وجود دارد ؟ می گویند که اگر انسان خوبی باشی در برزخ هم در بهشت هستی ، آیا این جمله درست است ؟
- [سایر] چگونه توسل به کودک شش ماهه ممکن است؟ در حالیکه رشد روحی در برزخ که مورد تأیید همه علما نیست.
- [سایر] منظور خداوند از آیه (علمه البیان) به صورت علمی چیست؟! آیا صرفاً در مقابل زبان حیوانات مطرح شده، یا بحث رشد و تکامل زبان در کودک است و یا تکامل تدریجی زبان در میان انسانها از بدو خلقت تا کنون؟
- [سایر] در بحث های کلامی گفته می شود: در عالم برزخ تکامل علمی می تواند تحقق یابد، ولی تکامل عملی ممکن نیست. آیا این مطلب را می توان از لحاظ فلسفی نیز اثبات کرد؟ با در نظر داشتن این نکته که تکامل و حرکت مشروط به ماده است. و نفس پس از مرگ از بدن و ماده جدا می شود.
- [سایر] نهایت درجه تکامل انسان چیست؟ آیا اینکه میگویند انسان بدون حد یقف است، در عین خدا سیر میکند و چون خدا حدی ندارد، پس سیر و تکامل او نیز حدی ندارد و دائماً در رشد است، صحیح است یا خیر؟
- [سایر] از نظر قرآن علل انحطاط و اعتلای جوامع چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . از مهمترین مطالب اسلامی، توجه به وضع تعلیم و تربیت فرزندان و مراقبت در حسن ترقی و تکامل علمی و تربیتی آنها است.
- [آیت الله مظاهری] افراد وسواسی که زود اطمینان به نجاست چیزی پیدا میکنند، یا هنگام آب کشیدن چیزی به آسانی اطمینان پیدانمیکنند نباید به اطمینان خود اعتنا کنند بلکهباید بهطور متعارف عمل کنند و اعتنای اینگونه افراد به گمان بلکه به اطمینان خود حرام است و اعمال غیر متعارف آنها موجب خسران دنیا و آخرت است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی چیزی را غصب کند و آن چیز در دست او رشد و نموّ پیدا کند، همه آن متعلّق به صاحب مال است؛ مثلاً اگر نهالی را غصب کند و در زمین خود بکارد، درخت هرچه رشد و نموّ پیدا کند متعلّق به صاحب نهال است و غاصب اجرت زمین را طلبکار نیست؛ همچنین اگر پیوندی را غصب کند و به درخت خود پیوند بزند، بنابر اقوی نموّ و میوه آن برای صاحب پیوند است.
- [آیت الله اردبیلی] پس از آن که کودک دختر باشد یا پسر به سنّ بلوغ و رشد فکری و جسمی رسید، حقّ حضانت پایان میپذیرد و هیچ کس، حتّی پدر و مادر، حقّ حضانت بر او را ندارند.
- [آیت الله بهجت] روییدن مو اگر بهسبب معالجه و استعمال دارو باشد، بنابر اظهر نشانه بلوغ نیست، مگر آنکه معالجه از قبیل تقویت و تفریحات باشد که در رشد قوه بدنی مؤثر است.
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستد غوره, پیش از چیدن از درخت، همچنین معامله سایر میوه ها, مانند خرما، آلو و ... که به رشد کامل نرسیدهاند, صحیح است . البته مقدار همه اینها باید معلوم باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر پدر و مادر از دنیا رفتند، بر اولاد واجب است به فکر آنها باشند و اگر آنها را فراموش کردند و خیرات و مبرّات برای آنها نفرستادند، پدر و مادر در عالم برزخ آنها را عاق میکنند و گناه عاقّ پدر و مادر برایشان نوشته میشود. [1]. اسراء، 23. [2]. لقمان، 15.
- [آیت الله جوادی آملی] .خرید و فروش بچه های نابالغ با یکدیگر و نیز معامله بالغ با نابالغ باطل است , مگر آنکه داد و ستد بین بالغ ها باشد و نابالغ وسیله نقل و انتقال قرار گیرد یا فقط صیغه عقد را در صورت اطلاع کافی، اجرا نماید . معامله نابالغی که به رشد و تمییز رسیده است , در اشیای کمارزش با اذن ولیّ میتواند صحیح باشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر تخمک بارورشد? زنی در رحم زن دیگری گذاشته شود و در آنجا رشد کند و فرزندی به دنیا آید، در ترتیب احکام مادر و فرزند نسبت به هرکدام از آن دو زن، باید رعایت احتیاط شود، گر چه محرمیت او با صاحب رحم ثابت است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر جنینی را در حال نطفه یا به صورت عَلَقه یا مُضْغه یا بعد از دمیده شدن روح در آن، به رحم زن دیگری منتقل کنند و در آن رحم رشد و پرورش یابد و متولّد شود، هر دو زن در جمیع احکام، مادر او میباشند و این بچّه دو مادری محسوب میشود.