علاوه بر رعایت نکردن وظایف متقابل بین زن و شوهر و نکات دیگری که بیان شد، مشاورین یکی از مهمترین عوامل نارضایتی از ازدواج را برداشت های نادرست و انتظارات غیر واقع بینانه از ازدواج می دانند. نمونه هایی از انتظارات نادرست که می توان آنها را انتظارات نابود کننده زندگی زناشویی نامید بدین شرح است: - عشق ما (یعنی عشق رمانتیک و هیجانی) هرگز فروکش نخواهد کرد. - همسرم باید بتواند افکار، احساسات ، و نیازهای مرا پیش بینی کند. - اگر واقعا مرا دوست دارد باید همیشه سعی کند مرا خرسند نگه دارد(یعنی تمام -نیازها و خواسته های مر برآورد.) - عشق یعنی این که هرگز از همسرت خشمگین نشوی. - عشق یعنی بخواهیم همیشه با هم باشیم. - علاقه مندی ها ، هدفها و ارزشهای ما همواره مانند هم باقی خواهند ماند. - همسرم همیشه با من بی پرده رک و درستکار خواهد ماند. - چون عاشق هستیم همسرم همواره به من احترام می گذارد مرا درک می کند و بی توجه به آنجه که من انجام می دهم مرا می پذیرد. - از میزان علاقه جسمی ، مهر و محبت و تعهد و وفاداری ما هرگز نباید کاسته شود. - ما باید همیشه در مسائل مهم با یکدیگر اتفاق نظر داشته باشیم. هر یک از انتظارهای نادرست و هدفهای غیر واقع بینانه بالا نومیدی، دلسردی ،ناکامی و خشم همسران را درپی دارد.(1) پی نوشت: 1- زناشویی درمانی ، فیلیپ اچ و ...ص27 www.morsalat.com
علاوه بر رعایت نکردن وظایف متقابل بین زن و شوهر و نکات دیگری که بیان شد، مشاورین یکی از مهمترین عوامل نارضایتی از ازدواج را برداشت های نادرست و انتظارات غیر واقع بینانه از ازدواج می دانند.
نمونه هایی از انتظارات نادرست که می توان آنها را انتظارات نابود کننده زندگی زناشویی نامید بدین شرح است:
- عشق ما (یعنی عشق رمانتیک و هیجانی) هرگز فروکش نخواهد کرد.
- همسرم باید بتواند افکار، احساسات ، و نیازهای مرا پیش بینی کند.
- اگر واقعا مرا دوست دارد باید همیشه سعی کند مرا خرسند نگه دارد(یعنی تمام -نیازها و خواسته های مر برآورد.)
- عشق یعنی این که هرگز از همسرت خشمگین نشوی.
- عشق یعنی بخواهیم همیشه با هم باشیم.
- علاقه مندی ها ، هدفها و ارزشهای ما همواره مانند هم باقی خواهند ماند.
- همسرم همیشه با من بی پرده رک و درستکار خواهد ماند.
- چون عاشق هستیم همسرم همواره به من احترام می گذارد مرا درک می کند و بی توجه به آنجه که من انجام می دهم مرا می پذیرد.
- از میزان علاقه جسمی ، مهر و محبت و تعهد و وفاداری ما هرگز نباید کاسته شود.
- ما باید همیشه در مسائل مهم با یکدیگر اتفاق نظر داشته باشیم.
هر یک از انتظارهای نادرست و هدفهای غیر واقع بینانه بالا نومیدی، دلسردی ،ناکامی و خشم همسران را درپی دارد.(1)
پی نوشت:
1- زناشویی درمانی ، فیلیپ اچ و ...ص27
www.morsalat.com
- [سایر] چه عواملی موجب تشدید یا تضعیف فشار قبر میشود؟
- [سایر] چه عواملی سبب میشود که انسان ازدواج را بر خود تحمیل کند؟
- [سایر] چه عواملی موجب تشدید یا تضعیف فشار قبر می شود؟
- [سایر] چه عواملی موجب تشدید یا تضعیف فشار قبر میشود؟
- [سایر] چه عواملی سبب می شود که انسان ازدواج را بر خود تحمیل کند؟
- [سایر] چه عواملی سبب می شود که انسان ازدواج را بر خود تحمیل کند؟
- [سایر] چه عواملی در ایجاد نحله های جدید نقش دارند؟
- [سایر] چه عواملی سبب و منشاء مشاجره بین زن و مرد است؟
- [آیت الله بهجت] صیغه برادری در اسلام آیا مانعی در ازدواج خواهر با طرف مقابل ایجاد می کند و سبب محرمیت می گردد؟
- [سایر] از نظر تاریخی چه عواملی سبب حفظ حادثه کربلا شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] خواستگاری و وعده ازدواج ایجاد محرمیّت یا زناشویی نمیکند، اگرچه مهریهای که برای زمان عقد تعیین شده است از پیش پرداخت شده باشد؛ بنابر این هر یک از زن و مرد قبل از عقد ازدواج میتوانند از آن منصرف شوند و طرف دیگر نمیتواند او را مجبور به ازدواج کند.
- [آیت الله بهجت] کسی که صیغه عقد را میخواند، چه برای خود و چه بهعنوان وکیل، بنابر احتیاط واجب، باید بالغ و عاقل باشد و در هنگام خواندن صیغه قصد ایجاد عقد نکاح داشته باشد، و اگر در حال مستی صیغه را بخوانند، عقد صحیح نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر با زن شوهرداری (نعوذ باللّه) زنا کند سپس آن زن از شوهرش طلاق بگیرد بنابر احتیاط واجب نمی¬توند با او ازدواج کند؛ ولی اگر حکم را نمی¬دانسته و ازدواج کرده، می¬تواند به زندگی خود ادامه دهد.
- [آیت الله اردبیلی] طلاق در اسلام مورد نکوهش و مذمّت شدید واقع شده و در برخی روایات از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که: (هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد شود و هیچ چیزی در نزد خداوند مبغوضتر از خانهای نیست که با طلاق ویران گردد)(1) ولی اگر ادامه زندگی زناشویی به خاطر اختلافات شدید و غیر قابل اصلاح موجب سختی و حرج بشود، به گونهای که ترک زندگی زناشویی تنها راه خلاصی از مشقتها و اختلافات و فشارهای روانی بین زن و شوهر باشد، اسلام طلاق را راه نجاتی برای ادامه زندگی زن و شوهر دانسته است.
- [آیت الله اردبیلی] اسباب ارث، یعنی رابطهای که موجب ارث بردن از میّت میشود، سه چیز است: اوّل: (خویشاوندی نَسبی) که خود به سه دسته تقسیم میشود و تفصیل آن در مسأله بعدی بیان میشود. دوم: (خویشاوندی سببی)، یعنی رابطهای که به سبب نکاح دائم ایجاد میشود و به وسیله آن زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند. سوم: (وِلاء) که به وسیله آن کسی که بر دیگری یک نوع ولایت دارد، در صورت نبودن خویشاوندان نسبی و سببی، از او ارث میبرد و آن بر سه قسم است: 1 (وِلاء عِتق) که موضوع آن در این زمان منتفی شده است.2 (ضِمان جَریره)؛ یعنی این که انسان با کسی قرار میگذارد که در زندگی ضامن جنایات او باشد و در عوض از او ارث ببرد.3 (امامت) که به واسطه آن امام مسلمین در برخی از صور که بیان خواهد شد، از میّت ارث میبرد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که زن خود را طلاق میدهد باید عاقل بوده و کمتر از ده سال نداشته باشد و طلاق بچه نابالغ ممیّز که کمتر از ده سال نداشته باشد صحیح است و نیز باید انسان واقعاً طلاق شرعی و جدا شدن زن از زوجیّت خود را قصد کرده باشد و مجرّد مجبور بودن طلاقدهنده سبب باطل شدن طلاق نمیگردد، البتّه در غالب موارد اجبار، شخص اجبار شده وقوع طلاق شرعی را واقعاً قصد نمیکند بلکه تنها اجراء صیغه طلاق را قصد میکند که در این صورت طلاق واقع نمیگردد، ولی اگر به سبب اجبار، مرد واقعاً قصد طلاق شرعی زنش را داشته باشد طلاق صحیح خواهد بود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] : اگر با زنی که در عدّه دیگری است زنا کند خواه طلاق رجعی باشد یا غیر رجعی، پس از سپری شدن عدّه، بنابر احتیاط واجب نمی تواند با او ازدواج کند؛ ولی اگر حکم را نمی دانسته و ازدواج کرده، می تواند به زندگی خود ادامه دهد.
- [آیت الله مظاهری] کسانی که نیاز به خانه مسکونی یا لوازم زندگی یا ازدواج و مانند اینها دارند و اگر پولی که دارند در حجّ صرف کنند نمیتوانند رفع نیاز کنند حجّ بر آنها واجب نیست ولی اگر نیاز به اینها نداشته باشند حجّ بر آنها واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مرد بداند که با زنی خواهر و برادر رضاعی می باشند حق ازدواج با او را ندارد و اگر ازدواج کند باطل است و اگر بعد از ازدواج بگوید که با زن خود خواهر و برادر رضاعی می باشند اگر زن نیز قبول کند عقد آنها باطل است و باید بلافاصله از یکدیگر جدا شوند و در فرض سابق اگر با هم همبستر نشده باشند زن استحقاق مهریه را ندارد و اگر همبستر شده باشند چنانچه زن نمی دانسته یا فراموش کرده استحقاق گرفتن مهر المثل را دارد. و اگر بعد از ازدواج مرد بگوید با زن خود خواهر و برادر رضاعی است و زن قبول نکند مرد باید ادعای خود را در دادگاه ثابت کند و حتی اگر نتواند ثابت کند اگر می داند که واقعاً همسرش خواهر رضاعی اوست باید زن را طلاق دهد و دیگر با او زندگی نکند.
- [آیت الله اردبیلی] عقد ازدواج چند شرط دارد: اوّل:بنابر احتیاط مستحب به عربی خوانده شود و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم نیست که وکیل بگیرند؛ ولی باید لفظی بگویند که معنای (زَوَّجْتُ) و (قَبِلْتُ) را بفهماند. دوم: مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را میخوانند، قصد انشا یعنی ایجاد پیوند زناشویی داشته باشند؛ مثلاً اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند، قصد زن از گفتن: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی) این باشد که خود را زن او قرار دهد و قصد مرد از گفتن: (قَبِلْتُ التَّزْویجَ) این باشد که زن بودن او را برای خود قبول نماید و اگر وکیل مرد و زن صیغه را میخوانند، قصد آنها با گفتن: (زَوَّجْتُ) و (قَبِلْتُ) این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کردهاند، زن و شوهر شوند. سوم:کسی که صیغه را میخواند، بالغ و عاقل باشد؛ ولی اگر به وکالت از دیگری میخواند، بالغ بودن او لازم نیست. چهارم:اگر صیغه عقد را وکیل زن و شوهر یا ولیّ آنها میخوانند، باید زن و شوهر را با نام بردن یا با اشاره و مانند آن معلوم کنند؛ پس کسی که چند دختر دارد، اگر به مردی بگوید: (زَوَّجْتُکَ إحْدی بَناتی) یعنی: (یکی از دخترانم را زن تو نمودم) و او بگوید: (قَبِلْتُ) یعنی: (قبول کردم)، چون در هنگام عقد، دختر را معیّن نکردهاند، عقد باطل است. پنجم:زن و مرد به ازدواج راضی باشند، ولی اگر ظاهراً با کراهت اذن دهند و معلوم باشد قلباً راضی هستند، عقد صحیح است. ششم: توالی عرفی بین ایجاب و قبول وجود داشته باشد، یعنی عرفا بین ایجاب و قبول فاصله زیادی نشود.