از نظر سطح مالی و اقتصادی صلاح نیست که دختر و پسر و خانواده هایشان تفاوت زیادی داشته باشند. انسان - به خصوص اگر خود ساخته نباشد - معمولا با مقداری ثروت و توانگری خود را گم می کند و تکبرها، غرورها، تحقیر کردن ها، منت گذاشتن ها به سراغ او می آید. اگر پسر فقیر یا متوسط از نظر مالی، با خانواده ای ثروتمند وصلت کند معمولا باید نوکر و برده آنان باشد و یا دختر فقیر، عروس خانواده ای ثروتمند شود معمولا باید به عنوان کنیز در خدمت آنها باشد. هر چند استثناهایی نیز وجود دارد که البته نباید ملاک عمل ما موارد استثناء باشد. بنابراین بهتر است که از نظر مسائل مالی و اقتصادی از تناسب کافی برخوردار باشند و در یک سطح یا نزدیک به هم باشند. " این امر درباره مردان باید بیشتر مورد توجه باشد . آنان سعی کنند از خانواده هائی همسر بگیرند که از لحاظ اقتصادی در سطح پایین تری باشد تا ازدواج زن با او موجب رشد و تکاملی بوده و زن از سطحی که در آن است بالاتر آید .ازدواج مردی فقیر با زنی ه در وضع بسیار خوبی و ب انواع نعمتها متنعم بوده کاری خلاف نیست ولی از لحاظ اخلاقی گناه است . از آن بابت که زمینه رفاهی خوبی را از زن سلب کرده او را اسیر فقر و فاقه خود نموده است ."(1) البته با توجه به معیارها ی بیان شده در انتخاب همسر و این که هم کفوی اقتصادی از ملاکهای اصلی نیست بلکه از ملاکهای کمال است اگرشخص مورد نظراز سایر جهات کفو شما هستند و تنها تفاوت او با شما در مسائل اقتصادی است و ایشان علیرغم اینکه به این تفاوت واقف است ولی در عین حال با آگاهی کامل و کمال میل حاضر است با شما ازدواج کند می توان گفت در این مواقع عدم هم کفوی اقتصادی را می توان نادیده گرفت. بنابراین توصیه می شود از طریق تحقیق از دوستان و همکاران او و همچنین گفتگو با خود ایشان احراز کنید که از نظر اخلاقی فردی خودساخته و اهل تواضع و فروتنی در مقابل شوهر است و روحیه تکبر و خود برتر بینی در او نیست و علیرغم اینکه از تمکین مالی خوبی برخوردار است روحیهء اطاعت پذیری در او وجود دارد و حاضر است مطیع شوهر باشد و موقعیت اقتصادی شما را می پذیرد و جنبه اقتصادی برای او مهم نیست. نکته دیگری که توجه به آن لازم است اینست که رفتار او در آینده با شما تا حدود زیادی به نحوه برخورد خود شما نیز بستگی دارد. اگر شما به عنوان یک همسر بتوانید رابطهء عاطفی مناسبی با او برقرار کنید به گونه ای که اعتماد او را در زندگی به خود جلب نمائید قطعا احتمال رفتار متکبرانه و برخورد نامناسب بدلیل تمکن مالی به حداقل می رسد و شاید کاملا چنین رفتاری در او منتفی باشد و رفتار شما با او موجب شود که او همه هستی خود را بدون هیچ گونه منتی در اختیار شما قرار دهد بنابراین در مرحله اول شما باید از هر طریق ممکن احراز کنید که ایشان فرد خودسر، متکبر و سلطه جو نیست من باب مثال این فرد به چه میزانی از والدین خود روحیه اطاعت پذیری دارد و به آنها احترام می گذارد اینها فاکتورهای خوبی است برای اینکه شما در روحیه او واقف شوید و در مرحله دوم باید توجه داشته باشید که رفتارهای خود شما در واکنش های بعد او در زندگی مشترکتان نقش فوق العاده دارد. در هر صورت اگر توانستید از روحیه و اخلاق شخصی مطلع شوید بهتر می توانید تصمیم بگیرید که آیا می توانید با او زندگی کنید یا در آینده دچار مشکل خواهید شد. پی نوشت: 1- تشکیل خانواده در اسلام ، دکتر علی قائمی ، ص 82 www.morsalat.com
آیا ازدواج با فردی که از لحاظ اقتصادی بالاتر است درست است یا نه؟هم کفوی اقتصادی چه میزان اهمیت دارد؟
از نظر سطح مالی و اقتصادی صلاح نیست که دختر و پسر و خانواده هایشان تفاوت زیادی داشته باشند. انسان - به خصوص اگر خود ساخته نباشد - معمولا با مقداری ثروت و توانگری خود را گم می کند و تکبرها، غرورها، تحقیر کردن ها، منت گذاشتن ها به سراغ او می آید. اگر پسر فقیر یا متوسط از نظر مالی، با خانواده ای ثروتمند وصلت کند معمولا باید نوکر و برده آنان باشد و یا دختر فقیر، عروس خانواده ای ثروتمند شود معمولا باید به عنوان کنیز در خدمت آنها باشد. هر چند استثناهایی نیز وجود دارد که البته نباید ملاک عمل ما موارد استثناء باشد. بنابراین بهتر است که از نظر مسائل مالی و اقتصادی از تناسب کافی برخوردار باشند و در یک سطح یا نزدیک به هم باشند.
" این امر درباره مردان باید بیشتر مورد توجه باشد . آنان سعی کنند از خانواده هائی همسر بگیرند که از لحاظ اقتصادی در سطح پایین تری باشد تا ازدواج زن با او موجب رشد و تکاملی بوده و زن از سطحی که در آن است بالاتر آید .ازدواج مردی فقیر با زنی ه در وضع بسیار خوبی و ب انواع نعمتها متنعم بوده کاری خلاف نیست ولی از لحاظ اخلاقی گناه است . از آن بابت که زمینه رفاهی خوبی را از زن سلب کرده او را اسیر فقر و فاقه خود نموده است ."(1)
البته با توجه به معیارها ی بیان شده در انتخاب همسر و این که هم کفوی اقتصادی از ملاکهای اصلی نیست بلکه از ملاکهای کمال است اگرشخص مورد نظراز سایر جهات کفو شما هستند و تنها تفاوت او با شما در مسائل اقتصادی است و ایشان علیرغم اینکه به این تفاوت واقف است ولی در عین حال با آگاهی کامل و کمال میل حاضر است با شما ازدواج کند می توان گفت در این مواقع عدم هم کفوی اقتصادی را می توان نادیده گرفت. بنابراین توصیه می شود از طریق تحقیق از دوستان و همکاران او و همچنین گفتگو با خود ایشان احراز کنید که از نظر اخلاقی فردی خودساخته و اهل تواضع و فروتنی در مقابل شوهر است و روحیه تکبر و خود برتر بینی در او نیست و علیرغم اینکه از تمکین مالی خوبی برخوردار است روحیهء اطاعت پذیری در او وجود دارد و حاضر است مطیع شوهر باشد و موقعیت اقتصادی شما را می پذیرد و جنبه اقتصادی برای او مهم نیست. نکته دیگری که توجه به آن لازم است اینست که رفتار او در آینده با شما تا حدود زیادی به نحوه برخورد خود شما نیز بستگی دارد. اگر شما به عنوان یک همسر بتوانید رابطهء عاطفی مناسبی با او برقرار کنید به گونه ای که اعتماد او را در زندگی به خود جلب نمائید قطعا احتمال رفتار متکبرانه و برخورد نامناسب بدلیل تمکن مالی به حداقل می رسد و شاید کاملا چنین رفتاری در او منتفی باشد و رفتار شما با او موجب شود که او همه هستی خود را بدون هیچ گونه منتی در اختیار شما قرار دهد بنابراین در مرحله اول شما باید از هر طریق ممکن احراز کنید که ایشان فرد خودسر، متکبر و سلطه جو نیست من باب مثال این فرد به چه میزانی از والدین خود روحیه اطاعت پذیری دارد و به آنها احترام می گذارد اینها فاکتورهای خوبی است برای اینکه شما در روحیه او واقف شوید و در مرحله دوم باید توجه داشته باشید که رفتارهای خود شما در واکنش های بعد او در زندگی مشترکتان نقش فوق العاده دارد.
در هر صورت اگر توانستید از روحیه و اخلاق شخصی مطلع شوید بهتر می توانید تصمیم بگیرید که آیا می توانید با او زندگی کنید یا در آینده دچار مشکل خواهید شد.
پی نوشت:
1- تشکیل خانواده در اسلام ، دکتر علی قائمی ، ص 82
www.morsalat.com
- [سایر] آیا ازدواج با فردی که تفاهم اعتقادی نداریم درست است؟
- [سایر] تفکّر و تدبّر در قرآن، چه میزان اهمیت دارد؟
- [سایر] دولت موسوی از لحاظ اقتصادی با چه فرازوفرودهایی همراه بود؟ مردم از چه سطحی از رفاه و تولید سرانه برخوردار بودند؟ ابعاد و حجم دولت در اقتصاد به چه میزان بود؟ وضعیت مالی دولت در آن زمان چگونه بود؟ رشد بخشهای مختلف اقتصادی چگونه بود؟
- [سایر] من 28 ساله هستم قراره با فردی ازدواج کنم که 2سال از من کوچکتر هست خانواده ها راضی هستن فردی بسیار متدین از لحاظ تحصیلات در یک سطح هستیم از لحاظ دین و ایمان در یک سطح هستیم ،حالا که همه چیز جوره منافاتی داره این ازدواج؟
- [سایر] مفهوم عدالت اجتماعی و میزان ارزش و اهمیت آن در حکومت علوی چیست؟
- [سایر] ارایه نظریه های نژادی تا چه میزان درست است؟
- [سایر] چرا ایران با این همه امکانات و با وجود نخبگان برجسته از لحاظ اقتصادی توسعه نیافته است؟
- [سایر] چرا ایران با این همه امکانات و با وجود نخبگان برجسته از لحاظ اقتصادی توسعه نیافته است؟
- [آیت الله خامنه ای] می خواستم بدانم در معاشرت با همسر شرعی و قانونی به لحاظ جاری شدن عقد دائم چه میزان آزادی وجود دارد در حالیکه هنوز مراسم صوری ازدواج انجام نشده است؟
- [سایر] اهمیت ازدواج وتشکیل خانواده چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود; یا بمیرد; وقف درست نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر ملکی را برای وقف معین کند، و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود، یا بمیرد، وقف درست نیست.
- [امام خمینی] اگر ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود، یا بمیرد، وقف درست نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر ملکی را برای وقف معیّن کند و پیش از خواندن صیغة وقف پشیمان شود ؛ یا بمیرد ؛ وقف درست نیست .
- [آیت الله بهجت] اگر ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه وقف پشیمان شود یا بمیرد، وقف درست نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه یا تحویل به کسانی که برای آنها وقف شده پشیمان شود یا بمیرد وقف درست نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زن و مرد تا اطمینان نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، یا به دلیل معتبری همچون گفتار دو شاهد عادل ثابت نشده باشد که صیغه خوانده شده، نمیتوانند به احکام زناشویی عمل کنند، مثلاً به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند و اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام، بنا بر احتیاط واجب تا از گفته وی به خواندن صیغه اطمینان حاصل نشود، گفته وکیل کفایت نمیکند و اگر اطمینان شخصی یا نوعی حاصل شود که وکیل عقد را خوانده و شک داشته باشیم که درست خوانده یا خیر، عقد خوانده شده شرعاً صحیح به شمار میآید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه عهد یعنی (عاهدت الله) یا (علیّ عهد الله) یا ترجمه آن را به زبان فارسی بگوید: (با خدای خود عهد می بندم که فلان کار را انجام دهم) و اگر صیغه نخواند و فقط در ذهن تصور کند عهد صحیح منعقد نشده است و نیز کاری را که عهد می کند انجام دهد باید امری باشد که از لحاظ شرعی خوب باشد و اگر عهد می کند که کاری را ترک کند باید ترک آن کار از لحاظ شرعی خوب باشد و اگر عهد می کند کاری را که شرعاً مباح می باشد یعنی نه خوب باشد نه بد انجام دهد بنابر احتیاط واجب باید آن کار را انجام دهد و اگر عهد می کند کاری را که شرعاً بد است انجام دهد یا کاری را که شرعاً خوب است ترک کند عهد باطل است و چیزی بر او واجب نمی شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر گناه از اموری است که جلوگیری از آن در نظر شارعمقدس از اهمیت ویژهای برخوردار است وگناهکار به هیچوجه حاضر به رها کردن گناه نیست، جلوگیری از آن به هر شیوه ممکن جایز بلکه واجب است. مثلاً اگر کسی قصد جان فردی را نماید که ریختن خون او جایز نیست، باید به هر شیوه ممکن از او جلوگیری شود; گرچه به کشتهشدن مهاجم منتهی شود; ودراین مورد اجازه حاکم شرع لازم نیست. ولی درصورتی که جلوگیری بهغیر از قتل مهاجم امکانپذیر است، باید بههمان اکتفا نماید; ودرهرحال اگر از حد لازم تجاوز کند معصیتکار است واحکام متجاوز بر او جاری میشود.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام احتکار است، و در روایات آمده است که پروردگار عالم از محتکر بیزار است، و گناه آن در حدّ قتل نفس است، و معنای آن این است که چیزی را که امّت اسلامی به آن احتیاج دارند نگاه دارد و آن را در معرض فروش قرار ندهد، و آن اقسامی دارد: الف) نگاهداری چیزی برای اینکه بازار سیاه درست شود و آن را به قیمت گران بفروشد. و این قسم، فرد بارز احتکار است و قطعاً روایات حرمت، شامل آن میشود. ب) نگاهداری برای اینکه مردم یا حکومت اسلامی را در مضیقه قرار دهد و یا ضرر به اقتصاد مملکت اسلامی بزند، و معلوم است که این قسم گناهش خیلی بالاتر از گناه قسم اوّل است و گاهی محتکر مصداق مفسد فی الارض محسوب میشود. ج) نگاهداشتن چیزی که بازار آن کساد است، گرچه مردم احتیاج به آن هم دارند، برای اینکه آن چیز رونقی پیدا کند، این قسم نیز حرام است، گرچه حرمت آن به اندازه قسم اوّل و دوّم نیست. د) نگاه داشتن چیزی که به اندازه تقاضای مردم موجود است و عرضه نکردن آن، ضرر اقتصادی یا غیراقتصادی ندارد، این قسم حرام نیست، گرچه سزاوار است از این قسم هم پرهیز نماید. ه) نگاه داشتن چیزی که خود احتیاج به آن دارد، نظیر نگاهداشتن گندم برای مصرف سال خود، و این قسم نیز حرام نیست، گرچه مردم به آن احتیاج داشته باشند؛ ولی در صورت احتیاج شدید مردم، سزاوار نیست که نگاه دارد، زیرا ایثار و فداکاری باید از جمله سجایای مسلمان باشد.