با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه اسلامی و بخصوص شیعی است بسیاری از آداب و رسوم رواج یافته توسط پیامبر و معصومین در جامعه ما نیز رعایت می شوند. در پاسخ به سوال شما میتوان مراحل ازدواج را در آن زمان به این ترتیب بیان کرد: 1- خواستگاری: آن چه از تاریخ به دست میآید این است که در آن زمان ازدواج های رسمی و سنتی رایج به این صورت بوده که با توجه به موقعیت اجتماعی خانواده عروس مراسم خواستگاری بدین صورت شکل میگرفته: الف: اگر عروس یا خانواده وی دارای موقعیت ممتاز اجتماعی نبود، داماد، پدر یا یکی از بستگان را به خواستگاری دختر می فرستاد (و گاه خود نیز به همراه آنان می رفت) و در غالب موارد شخصا اقدام به این امر نمیکردند. ب: اما اگر زن از خانواده دارای موقعیت اجتماعی بالایی بود علاوه بر خواستگار و پدرش، بزرگان قوم نیز جمع شده، همه با هم برای خواستگاری به منزل عروس میرفتند. این مورد را در ازدواج خود رسول خدا(ص) با حضرت خدیجه شاهدیم. هنگامی که رسول خدا میخواست با خدیجه ازدواج کند، ابوطالب به همراه خانوادهاش و عدهای از قریش را برای خواستگاری خدیجه زن ثروتمند قریش، نزد آنان فرستاد. (یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، ج1، ص271). ج: اگر داماد از موقعیت بالای اجتماعی برخوردار بود نیز فرستادن یک نفر به عنوان خواستگار کفایت میکرد. 2- رضایت دختر: در آن زمان نیز رضایت دختر و والدین وی یک شرط اساسی بود. اما گاه پیش می آمد که: شخص با اجبار با دختری ازدواج می کرد. یا والدینش او را مجبور به ازدواج می کردند. (جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج5، ص 527). 3- دیدن دختر: پس از اعلام رضایت دختر در صورتی که داماد قصد داشت حتما با دختر ازدواج کند و عروس را ندیده بود، به دیدن وی می رفت. این عمل با رعایت قیود ذکر شده، در اسلام هم تایید شده است. 4- تعیین مهر: این سنت که مورد پذیرش اسلام نیز واقع شد از زمانهای گذشته مرسوم بوده است. خواستگار با ولی و سرپرست دختر پیرامون پرداخت مبلغی به دختر به عنوان مهریه به توافق میرسیدند. این مسئله قبل از اسلام هم اصلی مُسلَّم بود و بدون تعیین مقدار مهریه عقد ازدواج را باطل میدانستند. مهریه نشانه: شرف، آزادی، پاکدامنی، عفت و برخورداری زن از تمامی حقوقش بود. (در مقابل زنان بدکاره که پول پرداختی به آنان را مهریه نمینامیدند). ( جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج5، ص530) اما شیربها و یا پولی که به عنوان شیرینی به پدر عروس میدهند لغو و فاسد است(کلینی، گزیده کافی، ترجمه: بهبودی، ج5، ص25). 5- خواندن صیغه ازدواج: که در هر آیین و مذهبی با الفاظ مخصوص خود است. در عصر جاهلی هم عقد ازدواج با الفاظ خاص خود جاری میشد. و از ارکان اساسی آن مهریه و خواندن خطبه به همراه ایجاب و قبول زن و مرد بود. 6- دعوت از مردم: دعوت از مردم برای شرکت در مراسم جشن و سرور این زوج جدید نیز از آیین های کهن به شمار می رود که مختص به دین یا آیینی خاص نبوده در بسیاری از مناطق دنیا رواج داشته است. خانواده عروس و داماد با دعوت از آشنایان (علاوه بر اینکه آنان را شاهد بر این ازدواج میدانستند) آنان را نیز در جشن و شادی خود شریک میکردند. 7- ولیمه: این مسئله نیز از قدمت بسیاری برخودار است. ولیمه به معنای تهیه یک وعده غذایی برای شرکت کنندگان در مجلس جشن، کامل کننده سرور آنان و سپاسی از جانب خانوادههای زوجین نسبت شرکت میهمانان در این مجلس به شمار میآمد که با توجه به توان طرفین ارائه می شد. ولیمه دادن و دعوت از مردم برای شرکت در مراسم ازدواج در ازدواجهای پیامبر و ائمه، در کتاب های تاریخی و سیره نبوی کاملا مشهود است. به عنوان نمونه ر.ک: یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، ج1،ص272و در مورد امام علی(ع) ج2، ص341-342؛ و ج3، ص 270) 9- آرایش کردن و خوشبو نمودن 10- همراهی میهمانان با عروس و داماد تا منزل آنان (ر.ک: یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، ج2، ص341 به بعد). جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به این منابع مراجعه کنید: 1- میر اشرفی، داستان ازدواج چهارده معصوم، قم ، پیام حجت، 1381ش. 2- بابایی آملی، داستان ازدواج معصومین، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نور الاصفیاء. 3- یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382ش. porseman.org
با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه اسلامی و بخصوص شیعی است بسیاری از آداب و رسوم رواج یافته توسط پیامبر و معصومین در جامعه ما نیز رعایت می شوند. در پاسخ به سوال شما میتوان مراحل ازدواج را در آن زمان به این ترتیب بیان کرد:
1- خواستگاری:
آن چه از تاریخ به دست میآید این است که در آن زمان ازدواج های رسمی و سنتی رایج به این صورت بوده که با توجه به موقعیت اجتماعی خانواده عروس مراسم خواستگاری بدین صورت شکل میگرفته:
الف: اگر عروس یا خانواده وی دارای موقعیت ممتاز اجتماعی نبود، داماد، پدر یا یکی از بستگان را به خواستگاری دختر می فرستاد (و گاه خود نیز به همراه آنان می رفت) و در غالب موارد شخصا اقدام به این امر نمیکردند.
ب: اما اگر زن از خانواده دارای موقعیت اجتماعی بالایی بود علاوه بر خواستگار و پدرش، بزرگان قوم نیز جمع شده، همه با هم برای خواستگاری به منزل عروس میرفتند. این مورد را در ازدواج خود رسول خدا(ص) با حضرت خدیجه شاهدیم. هنگامی که رسول خدا میخواست با خدیجه ازدواج کند، ابوطالب به همراه خانوادهاش و عدهای از قریش را برای خواستگاری خدیجه زن ثروتمند قریش، نزد آنان فرستاد. (یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، ج1، ص271).
ج: اگر داماد از موقعیت بالای اجتماعی برخوردار بود نیز فرستادن یک نفر به عنوان خواستگار کفایت میکرد.
2- رضایت دختر:
در آن زمان نیز رضایت دختر و والدین وی یک شرط اساسی بود. اما گاه پیش می آمد که:
شخص با اجبار با دختری ازدواج می کرد. یا والدینش او را مجبور به ازدواج می کردند.
(جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج5، ص 527).
3- دیدن دختر:
پس از اعلام رضایت دختر در صورتی که داماد قصد داشت حتما با دختر ازدواج کند و عروس را ندیده بود، به دیدن وی می رفت. این عمل با رعایت قیود ذکر شده، در اسلام هم تایید شده است.
4- تعیین مهر:
این سنت که مورد پذیرش اسلام نیز واقع شد از زمانهای گذشته مرسوم بوده است. خواستگار با ولی و سرپرست دختر پیرامون پرداخت مبلغی به دختر به عنوان مهریه به توافق میرسیدند. این مسئله قبل از اسلام هم اصلی مُسلَّم بود و بدون تعیین مقدار مهریه عقد ازدواج را باطل میدانستند. مهریه نشانه: شرف، آزادی، پاکدامنی، عفت و برخورداری زن از تمامی حقوقش بود. (در مقابل زنان بدکاره که پول پرداختی به آنان را مهریه نمینامیدند). ( جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج5، ص530) اما شیربها و یا پولی که به عنوان شیرینی به پدر عروس میدهند لغو و فاسد است(کلینی، گزیده کافی، ترجمه: بهبودی، ج5، ص25).
5- خواندن صیغه ازدواج:
که در هر آیین و مذهبی با الفاظ مخصوص خود است. در عصر جاهلی هم عقد ازدواج با الفاظ خاص خود جاری میشد. و از ارکان اساسی آن مهریه و خواندن خطبه به همراه ایجاب و قبول زن و مرد بود.
6- دعوت از مردم:
دعوت از مردم برای شرکت در مراسم جشن و سرور این زوج جدید نیز از آیین های کهن به شمار می رود که مختص به دین یا آیینی خاص نبوده در بسیاری از مناطق دنیا رواج داشته است. خانواده عروس و داماد با دعوت از آشنایان (علاوه بر اینکه آنان را شاهد بر این ازدواج میدانستند) آنان را نیز در جشن و شادی خود شریک میکردند.
7- ولیمه:
این مسئله نیز از قدمت بسیاری برخودار است. ولیمه به معنای تهیه یک وعده غذایی برای شرکت کنندگان در مجلس جشن، کامل کننده سرور آنان و سپاسی از جانب خانوادههای زوجین نسبت شرکت میهمانان در این مجلس به شمار میآمد که با توجه به توان طرفین ارائه می شد. ولیمه دادن و دعوت از مردم برای شرکت در مراسم ازدواج در ازدواجهای پیامبر و ائمه، در کتاب های تاریخی و سیره نبوی کاملا مشهود است.
به عنوان نمونه ر.ک: یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، ج1،ص272و در مورد امام علی(ع) ج2، ص341-342؛ و ج3، ص 270)
9- آرایش کردن و خوشبو نمودن
10- همراهی میهمانان با عروس و داماد تا منزل آنان (ر.ک: یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، ج2، ص341 به بعد).
جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به این منابع مراجعه کنید:
1- میر اشرفی، داستان ازدواج چهارده معصوم، قم ، پیام حجت، 1381ش.
2- بابایی آملی، داستان ازدواج معصومین، بنیاد پژوهشهای علمی فرهنگی نور الاصفیاء.
3- یوسفی غروی، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382ش.
porseman.org
- [سایر] حضرت محمد-صلی الله علیه و آله - چه مذهبی داشتند؟
- [سایر] آیا میان اعتقاد فلاسفه مسلمان نظیر ابن سینا به قدیم بودن جهان از نظر اصول کلی و حدیث حضرت رسول (ص) در مورد عالم عماء تناقضی وجود ندارد؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در چه تاریخی فوت کردند؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره محمد صلی الله علیه و آله ارایه نمایید.
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.