این سؤال را می توان از دو منظر پاسخ گفت یکی از منظر دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از بعثتش و دیگر مذهب او بعد از بعثتش اما قبل از قضاوت در خصوص دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله باید به دو نکته توجه کرد. اول آنکه دین یکی است زیرا: اولاً عقلایی نیست که از خدای واحد احد ادیان مختلفی برای هدایت بشر صادر شده باشد ثانیاً خدای سبحان در قرآن کریم می فرمایند: (اِن الدین عندالله الاسلام) [1]. یعنی دین نزد خدای متعال یکی است و اختلافی در آن نیست و بندگان خود را امر نکرده مگر به پیروی از همان دین و بر انبیای خود هیچ کتابی نازل نکرده مگر در بارة همان دین و هیچ آیت و معجزه ای به پا نکرده مگر برای همان دین. [2] البته اگر چه این دین واحد در تمامی اعصار و در سیر تاریخی بشر یک نواخت نبوده بلکه به حسب مرور زمان و به موازات شکوفا شدن استعداد های بشری، از ناحیة خدای منان کاملتر شده است فلذا هر یک از انبیاء به منزلة بنیانگذار یک مرحله از آن هستند. [3] از این رو خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: (لا نفرق بین احد منهم)[4]. (فرق نمیگذاریم بین هیچکدام از پیامبران) دوم آنکه نام این دین حقیقتاً همانظور که خداوند سبحان فرموده اسلام است. [5] به معنای تسلیم حق شدن و بعقیدة حق معتقد گشتن و اعمال حق انجام دادن است یا به عبارت دیگر آن دین واحد عبارت است از تسلیم شدن در برابر بیانی که از مقام ربوبی در مورد عقائد و اعمال و یا در مورد معارف و احکام صادر می شود. [6] پس معنای جامع همة ادیان عبارت است از تسلیم شدن به خدا در انجام شرایعش و اطاعت او در آنچه که در هر عصری با زبان پیامبرش از بندگانش می خواهد. نتیجه آنکه با توجه به آیات قرآن کریم پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله پیرو همان دینی بوده است که سایر انبیاء الهی علیهم السّلام پیرو آن بوده اند که عبارت از دین اسلام باشد. اگر چه خداوند متعال در خصوص حضرت ابراهیم علیه السّلام تعبیر به حنیف کرده و فرموده است: (قل بل ملة ابراهیم حنیفاً) [7] و لیکن در جایی تعبیر به حنیف مسلم کرده و فرموده است: (و لکن کان حنیفاً مسلماً)[8] بنابراین اشکالی ندارد که بگوییم دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت دین حنیف یا اسلام بوده است. از این رو در روایات دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت دین حضرت ابراهیم علیه السّلام معرفی شده است. و اما مذهب آن حضرت بعد از آغاز رسالتش در خصوص اینکه پیامبر بزرگوار اسلام صلّی الله علیه و آله پیرو کدام یک از مذاهب اسلامی عصر حاضر بودهاند می توان گفت یقیناً پیرو هیچ کدام از مذاهب کلامی و فقهی اهل سنت نبوده است چرا که اولاً تمامی مذاهب اهل سنت اعم از کلامی و فقهی زمان پیدایششان بعد از عصر حضرت ختمی مرتبت بوده است بعنوان مثال: احمد بن حنبل امام حنابله متولد سال 164 ه.ق و متوفای سال 241 ه.ق می باشد.[9] مالک بن انس امام مالکیه متولد سال 93 ه.ق و متوفای سال 179 ه.ق می باشد.[10] محمد بن ادریس شافعی امام شافعیه متولد سال 150 ه.ق و متوفای سال 204 ه.ق می باشد.[11] ابو منصور ماتریدی مؤسس مذهب کلامی ماتردیه متوفای 333 ه.ق می باشد.[12] و همچنین سایر مذاهب اهل سنت. ثانیاً تمام این مذاهب فروعی هستند که از اصل (دین اسلام) جدا شده اند و معقول و منطقی نیست که آورندة اصل پیرو یکی از فروع باشد. در مورد فرقههای مختلف شیعه مانند زیدیه و اسماعیلیه وضع به همین صورتی است که در خصوص فرقههای اهل سنت گفته شد. اما در مورد مذهب شیعة اثنی عشری باید گفت که اولاً شیعیان اثنی عشری، مذهب و مرام خود را فرعی جدا شده از اصل اسلام نمی دانند چرا که با نگاه به تاریخ اتصاف آنها به نام و عنوان شیعه به زمان خود نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله بر می گردد. ثانیاً دوازده امامیها بنابر دستور و فرمان خود نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله به امامان دوازده گانة بعد از آن حضرت در اخذ احکام و دستورات دین و تفسیر قرآن کریم رجوع کرده اند و آنها برای این کارشان ادلة متقن و محکم و فراوانی دارند که بارزترین آنها عبارتند از: 1. حدیث غدیر: من کنت مولاه فهذا علی مولاه.[13] 2. حدیث ثقلین: انی قد ترکت فیکم ... کتاب الله ... و عترتی اهل بیتی.[14] 3. حدیث اثنا عشر خلیفه لایزال امر الاسلام عزیزاً الی اثنی عشر خلیفة کلهم من قریش[15] . ثالثاً شیعیان دوازده امامی هیچگاه مدعی نیستند که نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله از مذهب شیعه پیروی می کرده، بلکه مدعی هستند که آن بزرگوار امر فرموده به پیروی از امامان دوازده گانه. نتیجه آنکه پیامبر اسلام پیرو اسلام اصیل بوده و از آن اصل هیچگاه جدا نشده است. و در زمان حیات آن حضرت هیچ مذهبی به جز دین اصیل اسلام وجود نداشته است و مذهب شیعه امامیه هم در حقیقت همان اسلامی است که رسول خدا آورده است، منتهی در اثر تعدد فرقه ها و مذاهب جهت تمایز به این نام یاد شده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تفسیر نمونه، ج 2، (19 / آل عمران). 2. المیزان، ج 3، (19 / آل عمران). پی نوشتها: [1] . قرآن کریم، آل عمران، آیة 19. [2] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 3، ص 120 . [3] . المیزان: ترجمه: موسوی همدانی، جامعه مدرسین، ج 3، صفحات 398 و 399. [4] . بقره/ 136. [5] . طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان، (گروه مترجمان)، ج 3، ص 269 (ذیل آیه 19آل عمران)، فراهانی، ط اول، 1350. [6] . ترجمه المیزان، ج 3، صفحات 189 و 190. [7] . بقره/ 135. [8] . آل عمران/ 67. [9] . ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، ط 3، 1383 ش، ص 175. [10] . فرق و مذاهب کلامی، ص 175. [11] . همان، ص 176. [12] . همان، ص 216. [13] . حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص 192، دار الهجرة، قم، 1421 ه.ق. [14] . همان، ص 226. [15] . همان، ص 230. منبع: اندیشه قم
حضرت محمد-صلی الله علیه و آله - چه مذهبی داشتند؟
این سؤال را می توان از دو منظر پاسخ گفت یکی از منظر دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از بعثتش و دیگر مذهب او بعد از بعثتش اما قبل از قضاوت در خصوص دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله باید به دو نکته توجه کرد.
اول آنکه دین یکی است زیرا:
اولاً عقلایی نیست که از خدای واحد احد ادیان مختلفی برای هدایت بشر صادر شده باشد ثانیاً خدای سبحان در قرآن کریم می فرمایند: (اِن الدین عندالله الاسلام) [1]. یعنی دین نزد خدای متعال یکی است و اختلافی در آن نیست و بندگان خود را امر نکرده مگر به پیروی از همان دین و بر انبیای خود هیچ کتابی نازل نکرده مگر در بارة همان دین و هیچ آیت و معجزه ای به پا نکرده مگر برای همان دین. [2]
البته اگر چه این دین واحد در تمامی اعصار و در سیر تاریخی بشر یک نواخت نبوده بلکه به حسب مرور زمان و به موازات شکوفا شدن استعداد های بشری، از ناحیة خدای منان کاملتر شده است فلذا هر یک از انبیاء به منزلة بنیانگذار یک مرحله از آن هستند. [3]
از این رو خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: (لا نفرق بین احد منهم)[4]. (فرق نمیگذاریم بین هیچکدام از پیامبران)
دوم آنکه نام این دین حقیقتاً همانظور که خداوند سبحان فرموده اسلام است. [5] به معنای تسلیم حق شدن و بعقیدة حق معتقد گشتن و اعمال حق انجام دادن است یا به عبارت دیگر آن دین واحد عبارت است از تسلیم شدن در برابر بیانی که از مقام ربوبی در مورد عقائد و اعمال و یا در مورد معارف و احکام صادر می شود. [6]
پس معنای جامع همة ادیان عبارت است از تسلیم شدن به خدا در انجام شرایعش و اطاعت او در آنچه که در هر عصری با زبان پیامبرش از بندگانش می خواهد.
نتیجه آنکه با توجه به آیات قرآن کریم
پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله پیرو همان دینی بوده است که سایر انبیاء الهی علیهم السّلام پیرو آن بوده اند که عبارت از دین اسلام باشد. اگر چه خداوند متعال در خصوص حضرت ابراهیم علیه السّلام تعبیر به حنیف کرده و فرموده است: (قل بل ملة ابراهیم حنیفاً) [7] و لیکن در جایی تعبیر به حنیف مسلم کرده و فرموده است: (و لکن کان حنیفاً مسلماً)[8] بنابراین اشکالی ندارد که بگوییم دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت دین حنیف یا اسلام بوده است. از این رو در روایات دین نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت دین حضرت ابراهیم علیه السّلام معرفی شده است.
و اما مذهب آن حضرت بعد از آغاز رسالتش
در خصوص اینکه پیامبر بزرگوار اسلام صلّی الله علیه و آله پیرو کدام یک از مذاهب اسلامی عصر حاضر بودهاند می توان گفت یقیناً پیرو هیچ کدام از مذاهب کلامی و فقهی اهل سنت نبوده است چرا که اولاً تمامی مذاهب اهل سنت اعم از کلامی و فقهی زمان پیدایششان بعد از عصر حضرت ختمی مرتبت بوده است بعنوان مثال:
احمد بن حنبل امام حنابله متولد سال 164 ه.ق و متوفای سال 241 ه.ق می باشد.[9] مالک بن انس امام مالکیه متولد سال 93 ه.ق و متوفای سال 179 ه.ق می باشد.[10] محمد بن ادریس شافعی امام شافعیه متولد سال 150 ه.ق و متوفای سال 204 ه.ق می باشد.[11] ابو منصور ماتریدی مؤسس مذهب کلامی ماتردیه متوفای 333 ه.ق می باشد.[12] و همچنین سایر مذاهب اهل سنت.
ثانیاً تمام این مذاهب فروعی هستند که از اصل (دین اسلام) جدا شده اند و معقول و منطقی نیست که آورندة اصل پیرو یکی از فروع باشد.
در مورد فرقههای مختلف شیعه مانند زیدیه و اسماعیلیه وضع به همین صورتی است که در خصوص فرقههای اهل سنت گفته شد.
اما در مورد مذهب شیعة اثنی عشری باید گفت که اولاً شیعیان اثنی عشری، مذهب و مرام خود را فرعی جدا شده از اصل اسلام نمی دانند چرا که با نگاه به تاریخ اتصاف آنها به نام و عنوان شیعه به زمان خود نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله بر می گردد.
ثانیاً دوازده امامیها بنابر دستور و فرمان خود نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله به امامان دوازده گانة بعد از آن حضرت در اخذ احکام و دستورات دین و تفسیر قرآن کریم رجوع کرده اند و آنها برای این کارشان ادلة متقن و محکم و فراوانی دارند که بارزترین آنها عبارتند از:
1. حدیث غدیر: من کنت مولاه فهذا علی مولاه.[13]
2. حدیث ثقلین: انی قد ترکت فیکم ... کتاب الله ... و عترتی اهل بیتی.[14]
3. حدیث اثنا عشر خلیفه لایزال امر الاسلام عزیزاً الی اثنی عشر خلیفة کلهم من قریش[15] .
ثالثاً شیعیان دوازده امامی هیچگاه مدعی نیستند که نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله از مذهب شیعه پیروی می کرده، بلکه مدعی هستند که آن بزرگوار امر فرموده به پیروی از امامان دوازده گانه.
نتیجه آنکه پیامبر اسلام پیرو اسلام اصیل بوده و از آن اصل هیچگاه جدا نشده است. و در زمان حیات آن حضرت هیچ مذهبی به جز دین اصیل اسلام وجود نداشته است و مذهب شیعه امامیه هم در حقیقت همان اسلامی است که رسول خدا آورده است، منتهی در اثر تعدد فرقه ها و مذاهب جهت تمایز به این نام یاد شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر نمونه، ج 2، (19 / آل عمران).
2. المیزان، ج 3، (19 / آل عمران).
پی نوشتها:
[1] . قرآن کریم، آل عمران، آیة 19.
[2] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 3، ص 120 .
[3] . المیزان: ترجمه: موسوی همدانی، جامعه مدرسین، ج 3، صفحات 398 و 399.
[4] . بقره/ 136.
[5] . طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان، (گروه مترجمان)، ج 3، ص 269 (ذیل آیه 19آل عمران)، فراهانی، ط اول، 1350.
[6] . ترجمه المیزان، ج 3، صفحات 189 و 190.
[7] . بقره/ 135.
[8] . آل عمران/ 67.
[9] . ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، ط 3، 1383 ش، ص 175.
[10] . فرق و مذاهب کلامی، ص 175.
[11] . همان، ص 176.
[12] . همان، ص 216.
[13] . حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص 192، دار الهجرة، قم، 1421 ه.ق.
[14] . همان، ص 226.
[15] . همان، ص 230.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در چه تاریخی فوت کردند؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره محمد صلی الله علیه و آله ارایه نمایید.
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [سایر] داستان معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در کدام سوره میباشد؟
- [سایر] آیا مباهله از دلایل حقانیت دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) به شمار میآید؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.