از چه روشی برای تربیت فرزندان‌مان استفاده کنیم؟
نمی‌توان گفت که یک راه قطعی برای تربیت همه کودکان وجود دارد. مانند خرید ماشین، آشنایی با همسایه‌ها یا خشک کردن لباس‌ها. هیچ شیوه ی صحیح و منحصر به فردی وجود ندارد که شما با استفاده از آن بتوانید یک کودک سالم را پرورش دهید. به هر حال شیوه‌های متفاوتی هستند که همه ی پدر و مادرها باید از آنها آگاهی داشته باشند. قبل از هر چیز باید یکی از تصورات غلط در زمینه پرورش کودکان را متذکر شد: ( به هیچ وجه نمی‌توان گفت که یک راه روشن و قطعی برای تربیت همه نوع بچه‌ای وجود دارد.) براساس تحقیقاتی که در زمینه ی نحوه برخورد با کودکان انجام شده، محققان به 4 شیوه ی تربیت دست پیدا کرده‌اند: 1- محبت کم، محدودیت کم، 2- محبت کم، محدودیت زیاد 3- محبت زیاد، محدودیت کم، 4- محبت زیاد، محدودیت زیاد میزان عشق و محبت و محدودیت‌هایی که در مورد تربیت کودکان به میان می‌آید، با نحوه ی برخوردی که والدین با فرزندان خود دارند، ارتباط مستقیمی دارد. والدین باید با محبتی که به فرزندان خود ابراز می‌کنند به آنها احساس آرامش داده و به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند و به گفت‌وگو بنشینند. هم‌چنین با محدودیت‌هایی که برای فرزندان خود قایل می‌شوند ، می‌توانند به صورت متعادل، غیرفعال و سلطه‌جویانه در برابر کودکان خود ظاهر شوند. به این معنا که می‌توانند عکس‌العمل متعادلی در مقابل رفتار کودک خود نشان دهند، یا نسبت به رفتار او هیچ‌گونه عکس‌المعلی از خود نشان ندهند و یا نهایتا عکس‌العمل تندی نشان داده و به صورت سلطه‌جویانه در مقابل او ظاهر شوند. اگر بخواهیم در یک کلام این روش‌ها را تشریح کنیم، می‌توانیم بگوییم: واکنش غیرفعال هیچ‌کاری را از پیش نمی‌برد، واکنش متعادل، شما و فرزند را به نتیجه ی دلخواه رسانده و هر دو موفق خواهید بود و واکنش پرخاشگرانه نیز در نهایت به کتک خوردن کودک می‌انجامد. به هر حال همه پدر و مادرها به نحوی از این روش ها استفاده می‌کنند و با بهره‌گیری از الگوهای رفتاری متفاوت، عشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت‌ها، آنها را در مسیر درست قرار می‌دهند. در حقیقت نتیجه ی تمام این تلاش‌ها رسیدن به تعادل است که هم در زمینه ی محدودیت‌ها و هم در زمینه ی محبت کردن باید مورد تامل و بررسی قرار گیرد. از چهار شیوه ارایه شده باید تکنیکی را انتخاب کنید که خودتان به شخصه ارتباط بهتری با آن برقرار می‌کنید. به عنوان مثال اگر والدین شما از تکنیک قرار دادن محدودیت‌های زیاد برای تربیت شما استفاده می‌کردند و شما احساس می‌کنید که با این شیوه به بهترین نحو تربیت شده‌اید، بنابراین این امکان وجود دارد که خودتان نیز همین شیوه را در مقابل فرزندتان به کار گیرید. از سوی دیگر شاید به هیچ‌وجه با شیوه ی والدین‌تان موافق نباشید و ترجیح دهید تا از شیوه ی محبت زیاد در قبال فرزندان‌تان بهره بگیرید. تحقیقات، گویای این مطلب هستند که محبت و محدودیت زیاد خیلی بهتر از محبت و محدودیت کم عمل می‌کند. چرا که در صورت کم بودن میزان محبت و محدودیت، کودکان از شخصیت پایینی برخوردار می‌شوند. اغلب پدر و مادرهایی که بیشتر به فکر راحتی و آرامش خود هستند تا به فکر پرورش و تربیت کودکان، از این روش استفاده می‌کنند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی، مادری را نشان می‌دادند که ترجیح می‌داد هیچ‌کاری به کار فرزندش نداشته باشد، دلیلش هم این بود که ممکن است کودک از گفته‌ها و کارهای او برداشت منفی کند. یک کارشناس در پاسخ به این مادر گفت: (چنین تصوری کاملا سطحی است و بیشتر می‌توان گفت که شما می‌خواهید وظایف خود را ساده کنید و هیچ ارزش و اهمیتی برای تربیت فرزند خود قایل نیستید.) در پایان گفت‌و گو، مادر به اشتباه خود پی برد و تصمیم گرفت تا رفتار خود را به طور کلی در مقابل فرزندانش تغییر دهد. زمانی که می‌توان از محبت فراوان استفاده کرد و کودکان را به راحتی در مسیر درست قرار داد، چرا به زور و اجبار متوسل شویم؟ خود شما هم دوست ندارید همه چیز به شما دیکته شود و تحت کنترل شدید دیگران قرار بگیرید. هیچ‌گاه زور و اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید و کاری نکنید که حد و مرز، بیش از اندازه آنها را خسته کرده و مجبور شوند تا دست به مخالفت‌های شدید بزنند. باید تا جایی که می‌توانید عشق و محبت خود را نثار آنها کنید و هر کجا که لازم بود حد و مرزهای مشخصی برای‌شان تعیین کنید. در موقعیت‌هایی که سلامت جسمانی کودک در معرض خطر قرار می‌گیرد و یا امکان بروز مشکلات جدی برای او وجود دارد، می‌توانید تا حدی از شیوه پرخاشگرانه و سلطه‌جویانه استفاده کنید. زمانی که کودکان ملزم به انجام کاری هستند، به عنوان مثال زمان خواب‌شان فرا رسیده و باید برای خوابیدن آماده شوند، باید با شیوه متعادل با آنها برخورد کنید. واکنش غیرفعال نیز در مواقعی نظیر زمانی که کودک نوشیدنی خود را از دهان به بیرون می‌ریزد، کاربرد دارد. در چنین مواقعی به هیچ وجه نباید به روی خود بیاورید ولی می‌توانید طوری وانمود کنید که کودک تصور کند شما فکر می‌کنید کار او کاملا تصادفی بوده است. به این طریق او از تکرار مجدد این کار خودداری خواهد کرد. در این موقعیت نباید بر سر کودک داد بزنید و یا او را تنبیه کنید چرا که در صورت مشاهده چنین واکنشی او مجددا این کار را تکرار خواهد کرد. براساس موقعیت‌های مختلف شما ملزم به تغییر روش‌های تربیتی خود هستید. همان‌طور که در ابتدای این مقاله هم اشاره کردم، هیچ شیوه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای تربیت کودکان وجود ندارد. در هر حال او را دوست بدارید و با توجه به موقعیت‌ های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه‌جو باشید. منبع :سایت تبیان
عنوان سوال:

از چه روشی برای تربیت فرزندان‌مان استفاده کنیم؟


پاسخ:

نمی‌توان گفت که یک راه قطعی برای تربیت همه کودکان وجود دارد.
مانند خرید ماشین، آشنایی با همسایه‌ها یا خشک کردن لباس‌ها.
هیچ شیوه ی صحیح و منحصر به فردی وجود ندارد که شما با استفاده از آن بتوانید یک کودک سالم را پرورش دهید. به هر حال شیوه‌های متفاوتی هستند که همه ی پدر و مادرها باید از آنها آگاهی داشته باشند.
قبل از هر چیز باید یکی از تصورات غلط در زمینه پرورش کودکان را متذکر شد:
( به هیچ وجه نمی‌توان گفت که یک راه روشن و قطعی برای تربیت همه نوع بچه‌ای وجود دارد.)
براساس تحقیقاتی که در زمینه ی نحوه برخورد با کودکان انجام شده، محققان به 4 شیوه ی تربیت دست پیدا کرده‌اند:
1- محبت کم، محدودیت کم،
2- محبت کم، محدودیت زیاد
3- محبت زیاد، محدودیت کم،
4- محبت زیاد، محدودیت زیاد
میزان عشق و محبت و محدودیت‌هایی که در مورد تربیت کودکان به میان می‌آید، با نحوه ی برخوردی که والدین با فرزندان خود دارند، ارتباط مستقیمی دارد. والدین باید با محبتی که به فرزندان خود ابراز می‌کنند به آنها احساس آرامش داده و به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند و به گفت‌وگو بنشینند. هم‌چنین با محدودیت‌هایی که برای فرزندان خود قایل می‌شوند ، می‌توانند به صورت متعادل، غیرفعال و سلطه‌جویانه در برابر کودکان خود ظاهر شوند. به این معنا که می‌توانند عکس‌العمل متعادلی در مقابل رفتار کودک خود نشان دهند، یا نسبت به رفتار او هیچ‌گونه عکس‌المعلی از خود نشان ندهند و یا نهایتا عکس‌العمل تندی نشان داده و به صورت سلطه‌جویانه در مقابل او ظاهر شوند.
اگر بخواهیم در یک کلام این روش‌ها را تشریح کنیم، می‌توانیم بگوییم:
واکنش غیرفعال هیچ‌کاری را از پیش نمی‌برد، واکنش متعادل، شما و فرزند را به نتیجه ی دلخواه رسانده و هر دو موفق خواهید بود و واکنش پرخاشگرانه نیز در نهایت به کتک خوردن کودک می‌انجامد.
به هر حال همه پدر و مادرها به نحوی از این روش ها استفاده می‌کنند و با بهره‌گیری از الگوهای رفتاری متفاوت، عشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت‌ها، آنها را در مسیر درست قرار می‌دهند.
در حقیقت نتیجه ی تمام این تلاش‌ها رسیدن به تعادل است که هم در زمینه ی محدودیت‌ها و هم در زمینه ی محبت کردن باید مورد تامل و بررسی قرار گیرد.
از چهار شیوه ارایه شده باید تکنیکی را انتخاب کنید که خودتان به شخصه ارتباط بهتری با آن برقرار می‌کنید.
به عنوان مثال اگر والدین شما از تکنیک قرار دادن محدودیت‌های زیاد برای تربیت شما استفاده می‌کردند و شما احساس می‌کنید که با این شیوه به بهترین نحو تربیت شده‌اید، بنابراین این امکان وجود دارد که خودتان نیز همین شیوه را در مقابل فرزندتان به کار گیرید.
از سوی دیگر شاید به هیچ‌وجه با شیوه ی والدین‌تان موافق نباشید و ترجیح دهید تا از شیوه ی محبت زیاد در قبال فرزندان‌تان بهره بگیرید.
تحقیقات، گویای این مطلب هستند که محبت و محدودیت زیاد خیلی بهتر از محبت و محدودیت کم عمل می‌کند. چرا که در صورت کم بودن میزان محبت و محدودیت، کودکان از شخصیت پایینی برخوردار می‌شوند. اغلب پدر و مادرهایی که بیشتر به فکر راحتی و آرامش خود هستند تا به فکر پرورش و تربیت کودکان، از این روش استفاده می‌کنند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی، مادری را نشان می‌دادند که ترجیح می‌داد هیچ‌کاری به کار فرزندش نداشته باشد، دلیلش هم این بود که ممکن است کودک از گفته‌ها و کارهای او برداشت منفی کند. یک کارشناس در پاسخ به این مادر گفت: (چنین تصوری کاملا سطحی است و بیشتر می‌توان گفت که شما می‌خواهید وظایف خود را ساده کنید و هیچ ارزش و اهمیتی برای تربیت فرزند خود قایل نیستید.) در پایان گفت‌و گو، مادر به اشتباه خود پی برد و تصمیم گرفت تا رفتار خود را به طور کلی در مقابل فرزندانش تغییر دهد.
زمانی که می‌توان از محبت فراوان استفاده کرد و کودکان را به راحتی در مسیر درست قرار داد، چرا به زور و اجبار متوسل شویم؟ خود شما هم دوست ندارید همه چیز به شما دیکته شود و تحت کنترل شدید دیگران قرار بگیرید. هیچ‌گاه زور و اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید و کاری نکنید که حد و مرز، بیش از اندازه آنها را خسته کرده و مجبور شوند تا دست به مخالفت‌های شدید بزنند.
باید تا جایی که می‌توانید عشق و محبت خود را نثار آنها کنید و هر کجا که لازم بود حد و مرزهای مشخصی برای‌شان تعیین کنید. در موقعیت‌هایی که سلامت جسمانی کودک در معرض خطر قرار می‌گیرد و یا امکان بروز مشکلات جدی برای او وجود دارد، می‌توانید تا حدی از شیوه پرخاشگرانه و سلطه‌جویانه استفاده کنید.
زمانی که کودکان ملزم به انجام کاری هستند، به عنوان مثال زمان خواب‌شان فرا رسیده و باید برای خوابیدن آماده شوند، باید با شیوه متعادل با آنها برخورد کنید. واکنش غیرفعال نیز در مواقعی نظیر زمانی که کودک نوشیدنی خود را از دهان به بیرون می‌ریزد، کاربرد دارد. در چنین مواقعی به هیچ وجه نباید به روی خود بیاورید ولی می‌توانید طوری وانمود کنید که کودک تصور کند شما فکر می‌کنید کار او کاملا تصادفی بوده است. به این طریق او از تکرار مجدد این کار خودداری خواهد کرد. در این موقعیت نباید بر سر کودک داد بزنید و یا او را تنبیه کنید چرا که در صورت مشاهده چنین واکنشی او مجددا این کار را تکرار خواهد کرد. براساس موقعیت‌های مختلف شما ملزم به تغییر روش‌های تربیتی خود هستید. همان‌طور که در ابتدای این مقاله هم اشاره کردم، هیچ شیوه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای تربیت کودکان وجود ندارد. در هر حال او را دوست بدارید و با توجه به موقعیت‌ های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه‌جو باشید.
منبع :سایت تبیان





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین