شیوه برخورد والدین با کودکانی که ادعای توانایی های خارق العاده ای دارند. چیست؟
اگر یک کودک 3 یا 4 ساله را دیده باشید، احتمالا جملاتی شبیه به این را زیاد از او شنیده‌اید؛ جملاتی اغراق‌آمیز در مورد توانایی‌های خارق‌العاده او و اینکه او می‌تواند هر کاری را انجام دهد؛ تعمیر ماشین، آشپزی یا حتی پرواز کردن و از هر جایی بالا رفتن. شاید بعضی از والدین بگویند که این نشان‌دهنده عدم توانایی کودک در تمییز بین واقعیت و خیال است. از این نظر حق با والدین است اما این ماجرا روی دیگری نیز دارد؛ کودک در این سن اعتماد به‌نفس کاملی دارد. او به خود و توانایی‌‌هایش ایمان کاملی دارد؛ آن‌قدر که فکر می‌کند از عهده ی انجام هر کاری برمی‌آید اما متاسفانه برخورد اشتباه از سوی والدین، معلمان یا اطرافیان، در طول زمان آن را کم‌کم از بین می‌برد. نمی‌خواهیم با مطرح کردن این موضوع که گاه رفتارهای غلط ما می‌تواند اعتماد به نفس بچه‌هایمان را کم کند، در والدین احساس گناه ایجاد کنیم بلکه می‌خواهیم از بخش زیبای این موضوع استفاده کنیم؛ اگر برخوردهای غلط می‌تواند اعتماد به نفس را از بین ببرد، برخوردهای درست ما هم می‌تواند این اعتماد به نفس موجود را در کودک حفظ کرده و آن را در جهت درست هدایت کند. اما این برخوردهای درست چیست؟ بگو چند سالته ، تا بگم چیکار کنی! مهم‌ترین نکته در حفظ اعتماد به نفس کودک، داشتن انتظاراتی در حد توانایی‌‌های کودک است؛ یعنی نه پایین‌تر از حد توانایی‌‌های او و نه بیشتر از حد او. شاید بسیاری از والدین با خواندن این جمله، این سؤال در ذهنشان ایجاد شود که خوب، اگر قرار باشد ما از کودکان تنها انتظاراتی در حد توانایی‌‌هایش داشته باشیم، پس او چگونه می‌تواند پیشرفت کند؟ باید در جواب گفت که توانایی‌‌های کودک در یک سن، دارای یک محدوده است. به عنوان مثال، یک کودک دو سال و نیمه می‌تواند کلماتی را بیان کند و عباراتی دو کلمه‌ای و جملات ساده سه کلمه‌ای بسازد. اگر از او تنها انتظار ادای کلمات را داشته باشید، به اعتماد به نفس او ضربه زده‌اید چرا که او را کمتر از آنچه هست دیده‌اید و اگر از او انتظار ساخت جملات 5 کلمه‌ای داشته باشید، باز هم به اعتماد به نفس او ضربه زده‌اید چرا که از او انتظاری دارید که قطعا در این سن نمی‌تواند انجام دهد. اما اگر از او انتظار ساخت جملات 3 کلمه‌ای جدید یا جملات 4 کلمه‌ای بسیار ساده را داشته باشید، او در عین حال که تلاش می‌کند انتظار شما را برآورده سازد، اعتماد به نفس‌اش نیز می‌تواند تقویت شود؛ چرا که شانس موفقیت او در انجام این وظیفه، بیشتر از احتمال شکست اوست. در رابطه با تعیین محدوده ی توانایی‌‌های کودکان در سنین مختلف نیز می‌توانید از کتاب‌‌هایی که در مورد رشد کودکان نوشته شده است استفاده کنید. دستش بگرفت و پابه‌پا برد نکته بعدی در این رابطه، خرد کردن و بخش کردن انتظارات است. به عنوان مثال اگر شما دوست دارید کودک 3ساله شما دست و صورت‌اش را خودش به‌تنهایی بشوید، باید این انتظار را به قطعات کوچک‌تر تقسیم کنید. به عنوان مثال ابتدا شما باید او را همراهی کنید. باز کردن و بستن شیر و ریختن مایع دستشویی در ابتدا با شما خواهد بود اما خودش باید دست و صورت‌اش را بشوید. در مرحله بعد، باز کردن و بستن شیر را نیز خودش انجام خواهد داد تا زمانی که به هدف خود برسد. نکته بعدی اینکه هر تلاشی - ولو اندک - که کودک شما در راه رسیدن به هدف موردنظر انجام دهد، باید از جانب شما دیده شود و به نوعی از کودک تشکر شود؛ مثلا با لبخند، آفرین گفتن و... با این حال اگر کودک شما مرتکب اشتباهی شد، نکته بسیار مهم این است که ابتدا باید نسبت به آن رفتار کاملا بی‌توجه باشید. منظور از بی‌توجهی کامل این است که نه سری تکان داده ‌شود، نه چشم غره‌ای بروید، نه نفس عمیقی بکشید و البته نه حرفی بزنید. اما اگر کودک کار اشتباهی را برای چندین بار یا به طور عمد انجام داد، می‌توانید با او صحبت کنید؛ تاکید می‌کنم صحبت و نه سرزنش. زمانی هم که می‌خواهید ناراحتی خود را از اینکه چنین کاری انجام داده بیان کنید، ناراحتی خود را از کارش بگویید نه از خودش. به عنوان مثال در عوض گفتن (من از دست شلختگی تو خسته شدم) می‌توانید بگویید (من از اینکه اتاقت به هم ریخته است، ناراحت هستم). البته توجه داشته باشید که اگر کودکتان کاری را که شما تایید نمی‌کنید به طور مداوم انجام می‌دهد، بهتر است حتی قبل از صحبت با او، چند نکته را بررسی کنید؛ آیا کاری که شما از او انتظار دارید واقعا در حوزه ی توانایی‌‌های اوست؟ آیا شما به طور کاملا واضح، انتظار خود را برای او بیان کرده‌اید؟ و اگر کودکتان به عمد، خلاف دستور شما عمل می‌کند، اول از همه، از خود بپرسید که چه اتفاقی افتاده که کودکتان با شما لجبازی می‌کند. شاید در مورد شما موضوعی رخ داده که به حق یا ناحق او از دست شما عصبانی است. بهتر است در این موارد در عوض تغییر رفتار اشتباهی که تکرار می‌شود، موضوع اصلی را حل کنید. مطمئن باشید کودکی که عصبانی نباشد با والدین خود نیز لجبازی نخواهد کرد. کمک‌های غیبی شما گاهی کودک برای انجام کاری نیاز به کمک شما دارد؛ بهتر است این کمک از جانب شما شکلی غیرمستقیم داشته باشد. به عنوان مثال، اگر او کفش‌اش را تابه‌تا می‌پوشد، تا زمانی که هنوز این موضوع برای او جانیفتاده است، می‌توانید قبل از آنکه بخواهد کفش‌‌هایش را بپوشد، آنها را در وضعیتی قرار دهید که بدون تذکری از جانب شما، بتواند آنها را درست پا کند. البته نکته ظریف در این موارد این است که اگر این کمک بیش از حد تکرار شود یا زمانی انجام شود که او واقعا نیاز ندارد، نه تنها به او کمکی نمی‌شود که اثری مخرب نیز خواهد داشت. در عین حال لازم است باز هم تاکید کنم که کمک قرار است به شکلی مخفی و غیرمستقیم باشد؛ یعنی حتی خود او نباید متوجه این کمک شود چه برسد به دیگران. بچه هم اشتباه می‌کند گاهی اوقات انجام اشتباهی کوچک از جانب شما یا پاسخ (نمی‌دانم) به سؤالات او یا دیگران، نه تنها وجهه شما را نزد کودکتان خراب نمی‌کند بلکه می‌تواند در او این حس را ایجاد کند که اگر اشتباهی انجام داد، دنیا به آخر نرسیده است. البته برای تکمیل این بخش بهتر است اگر اشتباهی جلوی کودک انجام شده، جلوی خود او جبران شود یا اگر پاسخ (نمی‌دانم) به او داده‌اید، حتما بعد از آن تلاش کنید تا جواب سؤال او را پیدا کنید، چرا‌که قصد این نیست که کودک حس کند اشتباه کردن هیچ ایرادی ندارد بلکه هدف این است که کودک بداند اگر اشتباهی رخ داد، می‌توان آن را جبران کرد و انجام یک اشتباه به معنی بی‌عرضگی، ناتوانی یا آدم بدی بودن نیست. دست و پا چلفتی هیچ‌وقت و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی برای کودکتان لقب زشتی نگذارید. هیچ وقت اسم او را با لحنی تحقیرآمیز صدا نزنید و البته به هیچ‌کس - چه خواهر و برادر بزرگ‌تر یا دیگران - نیز این اجازه را ندهید؛ چرا که در بسیاری از موارد، یک لقب ناخوشایند علاوه بر آنکه به اعتماد به نفس آسیبی بسیار جدی می‌زند باعث تکرار رفتاری می‌شود که آن لقب می‌خواسته آن را از بین ببرد. به عنوان مثال مادری که کودک خود را (شلخته) صدا می‌زند، احتمال اینکه اتاق و وسایل او را باز هم به‌هم‌ریخته ببیند، بیشتر کرده است چرا که کودکان بعد از مدتی، آن لقب را جزئی از شخصیت خود می‌بینند و طبق آن عمل می‌کنند. در پایان لازم است باز بر این نکته تاکید شود که همه افراد در ابتدا اعتماد به نفسی در حد اعلا دارند و این برخوردهای اشتباه است که به آن آسیب می‌زند؛ آسیبی که متاسفانه می‌تواند تا پایان عمر همراه فرد باشد و البته جای زخم آن به این راحتی‌‌ها و با خواندن کتاب‌‌های کسب اعتماد به نفس در 10 روز و یک ماه نیز ترمیم نمی‌شود؛ پس تا دیر نشده به فکر پیشگیری باشید. www.eporsesh.com
عنوان سوال:

شیوه برخورد والدین با کودکانی که ادعای توانایی های خارق العاده ای دارند. چیست؟


پاسخ:

اگر یک کودک 3 یا 4 ساله را دیده باشید، احتمالا جملاتی شبیه به این را زیاد از او شنیده‌اید؛ جملاتی اغراق‌آمیز در مورد توانایی‌های خارق‌العاده او و اینکه او می‌تواند هر کاری را انجام دهد؛ تعمیر ماشین، آشپزی یا حتی پرواز کردن و از هر جایی بالا رفتن.
شاید بعضی از والدین بگویند که این نشان‌دهنده عدم توانایی کودک در تمییز بین واقعیت و خیال است. از این نظر حق با والدین است اما این ماجرا روی دیگری نیز دارد؛ کودک در این سن اعتماد به‌نفس کاملی دارد. او به خود و توانایی‌‌هایش ایمان کاملی دارد؛ آن‌قدر که فکر می‌کند از عهده ی انجام هر کاری برمی‌آید اما متاسفانه برخورد اشتباه از سوی والدین، معلمان یا اطرافیان، در طول زمان آن را کم‌کم از بین می‌برد.
نمی‌خواهیم با مطرح کردن این موضوع که گاه رفتارهای غلط ما می‌تواند اعتماد به نفس بچه‌هایمان را کم کند، در والدین احساس گناه ایجاد کنیم بلکه می‌خواهیم از بخش زیبای این موضوع استفاده کنیم؛ اگر برخوردهای غلط می‌تواند اعتماد به نفس را از بین ببرد، برخوردهای درست ما هم می‌تواند این اعتماد به نفس موجود را در کودک حفظ کرده و آن را در جهت درست هدایت کند. اما این برخوردهای درست چیست؟
بگو چند سالته ، تا بگم چیکار کنی!
مهم‌ترین نکته در حفظ اعتماد به نفس کودک، داشتن انتظاراتی در حد توانایی‌‌های کودک است؛ یعنی نه پایین‌تر از حد توانایی‌‌های او و نه بیشتر از حد او. شاید بسیاری از والدین با خواندن این جمله، این سؤال در ذهنشان ایجاد شود که خوب، اگر قرار باشد ما از کودکان تنها انتظاراتی در حد توانایی‌‌هایش داشته باشیم، پس او چگونه می‌تواند پیشرفت کند؟
باید در جواب گفت که توانایی‌‌های کودک در یک سن، دارای یک محدوده است. به عنوان مثال، یک کودک دو سال و نیمه می‌تواند کلماتی را بیان کند و عباراتی دو کلمه‌ای و جملات ساده سه کلمه‌ای بسازد. اگر از او تنها انتظار ادای کلمات را داشته باشید، به اعتماد به نفس او ضربه زده‌اید چرا که او را کمتر از آنچه هست دیده‌اید و اگر از او انتظار ساخت جملات 5 کلمه‌ای داشته باشید، باز هم به اعتماد به نفس او ضربه زده‌اید چرا که از او انتظاری دارید که قطعا در این سن نمی‌تواند انجام دهد.
اما اگر از او انتظار ساخت جملات 3 کلمه‌ای جدید یا جملات 4 کلمه‌ای بسیار ساده را داشته باشید، او در عین حال که تلاش می‌کند انتظار شما را برآورده سازد، اعتماد به نفس‌اش نیز می‌تواند تقویت شود؛ چرا که شانس موفقیت او در انجام این وظیفه، بیشتر از احتمال شکست اوست.
در رابطه با تعیین محدوده ی توانایی‌‌های کودکان در سنین مختلف نیز می‌توانید از کتاب‌‌هایی که در مورد رشد کودکان نوشته شده است استفاده کنید.
دستش بگرفت و پابه‌پا برد
نکته بعدی در این رابطه، خرد کردن و بخش کردن انتظارات است. به عنوان مثال اگر شما دوست دارید کودک 3ساله شما دست و صورت‌اش را خودش به‌تنهایی بشوید، باید این انتظار را به قطعات کوچک‌تر تقسیم کنید.
به عنوان مثال ابتدا شما باید او را همراهی کنید. باز کردن و بستن شیر و ریختن مایع دستشویی در ابتدا با شما خواهد بود اما خودش باید دست و صورت‌اش را بشوید. در مرحله بعد، باز کردن و بستن شیر را نیز خودش انجام خواهد داد تا زمانی که به هدف خود برسد.
نکته بعدی اینکه هر تلاشی - ولو اندک - که کودک شما در راه رسیدن به هدف موردنظر انجام دهد، باید از جانب شما دیده شود و به نوعی از کودک تشکر شود؛ مثلا با لبخند، آفرین گفتن و... با این حال اگر کودک شما مرتکب اشتباهی شد، نکته بسیار مهم این است که ابتدا باید نسبت به آن رفتار کاملا بی‌توجه باشید.
منظور از بی‌توجهی کامل این است که نه سری تکان داده ‌شود، نه چشم غره‌ای بروید، نه نفس عمیقی بکشید و البته نه حرفی بزنید. اما اگر کودک کار اشتباهی را برای چندین بار یا به طور عمد انجام داد، می‌توانید با او صحبت کنید؛ تاکید می‌کنم صحبت و نه سرزنش.
زمانی هم که می‌خواهید ناراحتی خود را از اینکه چنین کاری انجام داده بیان کنید، ناراحتی خود را از کارش بگویید نه از خودش. به عنوان مثال در عوض گفتن (من از دست شلختگی تو خسته شدم) می‌توانید بگویید (من از اینکه اتاقت به هم ریخته است، ناراحت هستم).
البته توجه داشته باشید که اگر کودکتان کاری را که شما تایید نمی‌کنید به طور مداوم انجام می‌دهد، بهتر است حتی قبل از صحبت با او، چند نکته را بررسی کنید؛ آیا کاری که شما از او انتظار دارید واقعا در حوزه ی توانایی‌‌های اوست؟
آیا شما به طور کاملا واضح، انتظار خود را برای او بیان کرده‌اید؟ و اگر کودکتان به عمد، خلاف دستور شما عمل می‌کند، اول از همه، از خود بپرسید که چه اتفاقی افتاده که کودکتان با شما لجبازی می‌کند. شاید در مورد شما موضوعی رخ داده که به حق یا ناحق او از دست شما عصبانی است. بهتر است در این موارد در عوض تغییر رفتار اشتباهی که تکرار می‌شود، موضوع اصلی را حل کنید. مطمئن باشید کودکی که عصبانی نباشد با والدین خود نیز لجبازی نخواهد کرد.
کمک‌های غیبی شما
گاهی کودک برای انجام کاری نیاز به کمک شما دارد؛ بهتر است این کمک از جانب شما شکلی غیرمستقیم داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر او کفش‌اش را تابه‌تا می‌پوشد، تا زمانی که هنوز این موضوع برای او جانیفتاده است، می‌توانید قبل از آنکه بخواهد کفش‌‌هایش را بپوشد، آنها را در وضعیتی قرار دهید که بدون تذکری از جانب شما، بتواند آنها را درست پا کند.
البته نکته ظریف در این موارد این است که اگر این کمک بیش از حد تکرار شود یا زمانی انجام شود که او واقعا نیاز ندارد، نه تنها به او کمکی نمی‌شود که اثری مخرب نیز خواهد داشت. در عین حال لازم است باز هم تاکید کنم که کمک قرار است به شکلی مخفی و غیرمستقیم باشد؛ یعنی حتی خود او نباید متوجه این کمک شود چه برسد به دیگران.
بچه هم اشتباه می‌کند
گاهی اوقات انجام اشتباهی کوچک از جانب شما یا پاسخ (نمی‌دانم) به سؤالات او یا دیگران، نه تنها وجهه شما را نزد کودکتان خراب نمی‌کند بلکه می‌تواند در او این حس را ایجاد کند که اگر اشتباهی انجام داد، دنیا به آخر نرسیده است.
البته برای تکمیل این بخش بهتر است اگر اشتباهی جلوی کودک انجام شده، جلوی خود او جبران شود یا اگر پاسخ (نمی‌دانم) به او داده‌اید، حتما بعد از آن تلاش کنید تا جواب سؤال او را پیدا کنید، چرا‌که قصد این نیست که کودک حس کند اشتباه کردن هیچ ایرادی ندارد بلکه هدف این است که کودک بداند اگر اشتباهی رخ داد، می‌توان آن را جبران کرد و انجام یک اشتباه به معنی بی‌عرضگی، ناتوانی یا آدم بدی بودن نیست.
دست و پا چلفتی
هیچ‌وقت و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی برای کودکتان لقب زشتی نگذارید. هیچ وقت اسم او را با لحنی تحقیرآمیز صدا نزنید و البته به هیچ‌کس - چه خواهر و برادر بزرگ‌تر یا دیگران - نیز این اجازه را ندهید؛ چرا که در بسیاری از موارد، یک لقب ناخوشایند علاوه بر آنکه به اعتماد به نفس آسیبی بسیار جدی می‌زند باعث تکرار رفتاری می‌شود که آن لقب می‌خواسته آن را از بین ببرد.
به عنوان مثال مادری که کودک خود را (شلخته) صدا می‌زند، احتمال اینکه اتاق و وسایل او را باز هم به‌هم‌ریخته ببیند، بیشتر کرده است چرا که کودکان بعد از مدتی، آن لقب را جزئی از شخصیت خود می‌بینند و طبق آن عمل می‌کنند.
در پایان لازم است باز بر این نکته تاکید شود که همه افراد در ابتدا اعتماد به نفسی در حد اعلا دارند و این برخوردهای اشتباه است که به آن آسیب می‌زند؛ آسیبی که متاسفانه می‌تواند تا پایان عمر همراه فرد باشد و البته جای زخم آن به این راحتی‌‌ها و با خواندن کتاب‌‌های کسب اعتماد به نفس در 10 روز و یک ماه نیز ترمیم نمی‌شود؛ پس تا دیر نشده به فکر پیشگیری باشید.
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین