همان طور که مستحضرید استخاره در میان تعداد کثیری از اقشار مختلف جامعه از زن و مرد، شهری و روستایی، از پزشک و مهندس تا روحانی و مرجع تقلید، از کارگر و تاجر و کاسب معتقدان پروپا قرصی دارد ولی تعداد قابل ملاحظهای از مردم اولاً: هنگام رجوع به استخاره را نمیدانند و یا به شرطهای آن، وقوف و توجه چندانی ندارند. به طوری که قبل از تفکر و سنجش مشورت، فورا به استخاره متوسل میشوند. ثانیاً: از انواع استخاره فقط استخاره با قرآن و تسبیح را میدانند و از گونههای دیگر آن؛ بیاطلاعاند. دیدگاهها دربارة استخاره: اساسا باید گفت که در باب استخاره و تفال، سه دیدگاه وجود داشته و دارد: افراطی، تفریطی و معتدل. دیدگاه نخست، از آن کسانی است که با عقل از سر خصومت درآمدهاند و در هر کار جزئی، پیش از سنجش و استشاره به تفأل و استخاره رو آوردهاند. این دسته عملا میگویند: عقل محدود، قادر نیست خیر ما را نشان دهد، و مشورت نیز در واقع، رایزنی با عقلهای محدود دیگر است، پس چه بهتر که در همان ابتدای کار، با گشودن مصحف و یا چنگ زدن به تسبیح، از آگاه مطلق و خداوندگار هستی، راه درست و خیر واقعی خود را بخواهیم. دیدگاه دوم به کلی منکر استخاره و تفال است و این دو را دریچههایی میداند که دست پندار آدمی به روی دنیای غیب گشوده است.[1] دیدگاه سوم، با وقوف بر منزلت عقل و شناخت جایگاه مشورت، به گونهای استخاره و تفال را تبیین و سپس تأیید میکند که عین خردورزی و در راستای اندیشهگری است. مفهوم استخاره استخاره همان طلب خیر از خدا نمودن است. یعنی پروردگارا، من حیرانم و نمیدانم این کار مورد رضای تو است یا نه، تو خود رضای خویش را برایم پیش آور.[2] به بیان دیگر استخاره دارای دو معناست: یکی معنای حقیقی استخارهای است که در روایات ما از آن بیشتر نامه برده شده است و آن صرف دعا و طلب خیر کردن از خداست این نوع استخاره یکی از رشتههای دعاست و معنای دیگر استخاره این است که انسان پس از رجوع به عقل و مشورت با دیگران باز هم در حالت تحیر و دودلی بماند، در این جاست که به خدای عالم پناه بیچارگان و دادرس افتادگان پناه ببرد و از او راهنمایی بجوید. خدای مقلب القلوب هم یا قلب او را به یک سوی راهنمایی میکند و یا با پاسخ استخارة دلش را گرم میکند. چه کسی استخاره کند؟ از آن جا که استخاره در لحظة تردید و دودلی به فرد مضطر و حاجت مند دست میدهد، بهتر است آدم مضطر خودش استخاره کند. علامه مجلسی در این باره میگوید: (اولی و احوط آن است که هر کس برای خودش استخاره کند، زیرا ما حدیثی نداریم که شخصی به وکالت از دیگری استخاره نماید. اگر وکالت جایز یا بهتر بود، اصحاب از امامان علیهم السّلام تقاضای استخاره میکردند و اگر چنین چیزی بود نقل میشد و به ما میرسید.[3] انواع استخاره و روشهای آن 1. استخاره دعایی: معنای حقیقی استخاره عبارت است از (طلب خیر و صلاح از خداوند رحمان) که خود نوعی از دعا، توکل، تفویض امور و حسن ظن به خداوند عالم و قادر است. در این استخاره انسان همه امور خود را با دعا از خداوند برای فراهم سازی (خیر و صلاح و عافیت) درخواست میکند. استخاره دعایی بر همه موارد دیگر استخاره، رجحان دارد و شایسته است که قبل از هر کاری حتی جزییترین کارها جریان یابد. در روایات، بر جریان چنین استخارهای قبل از همه تأکید فراوان و از جمله عوامل سعادت آدمی درکارهایش معرفی گشته است. پیشوایان معصوم علیهم السّلام کیفیت این استخاره را چنین تعلیم دادهاند: امام باقر علیه السّلام فرمود: پدرم امام سجاد علیه السّلام هر گاه میخواست کاری انجام دهد، وضو میکرد و دو رکعت نماز میخواند، سپس دعا میکرد و بعد، آن کار را انجام داد.[4] هم چنین روایت شده است که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در کیفیت این استخاره فرمود: (ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو: استخیر الله؛ از خدا طلب خیر میکنم) آن گاه دعا کن و سپس کار خود را انجام بده.[5] 2. استخاره مشورتی: یکی از انواع استخاره، استخارة مشورتی است. بدین معنا که انسان با مؤمنان آگاه مشورت کند تا به وسیلة این مشورت، خداوند متعال، خیر انسان را به زبان دیگران جاری کند. البته باید توجه داشت کسانی را که با آنها مشورت میکنیم باید صلاحیت مشورت را داشته باشند؛ یعنی به موضوع مشورت، آگاهی داشته باشند و نسبت به انسان، خیرخواه باشند، انسانهای حسود، حریص به دنیا، ترسو، سست ایمان، عجول و بخیل، صلاحیت مشورت را ندارند. در روایات به این استخاره اشاره شده است که به یکی از آنها ذکر مینمایم: حضرت صادق علیه السّلام میفرماید: هر گاه یکی از شما کاری را اراده کند، با کسی مشروت نکند تا آن که پیش از آن با خداوند خود مشورت کند راوی پرسید: چگونه با خدا مشورت کند؟ فرمود: اول از حق تعالی، خیر خود را طلب کند (استخاره دعایی) بعد از آن با مؤمنان مشورت کند تا خدا آن چه خیر او در آن است به زبان ایشان جاری گرداند.[6] 3. استخارة قلبی: این نوع استخاره نیز در واقع نوعی ارتباط عارفانة قلبی با خداوندگار هستی است، بدین صورت که انسان برای رسیدن به (اطمینان کامل قلبی) به درگاه خالق بینیاز عرض نیاز کرده و خیر خویش را از او میطلبد، آن گاه به قلب خود مراجعه میکند بر هر راهی که قوت قلبی در آن یافت در همان گام نهد. سید بن طاووس به سند صحیح از امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده است که هر بندهای که صد مرتبه، طلب خیر از حق تعالی بکند، البته آن چه خیر اوست در دلش میافتد.[7] 4. استخارة قرآنی: اگر انسان برای انجام کاری بعد از استخاره دعایی، اندیشة و مشورت به راهی دلگرم نشود برای رهایی از تردید و رسیدن به قوت قلب میتواند به قرآن پناه برد و خیر و صلاح خود را از آن بجوید. روش استخاره به قرآن: امام صادق علیه السّلام میفرماید: هنگام نماز که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است قرآن را بگشا، اولین آیهای که در آغاز صفحه دست راست میبینی، عمل کن و از رسول خدا نقل شده است: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار توحید را بخوان، سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: (اللّهم تفألتُ بکِتابکَ و توکلتُ علیکَ، فاَرنی مِن کتابکَ ما هو مکتومٌ من سرّکَ المَکنونُ فی غَیبکَ).[8] سپس قرآن جامع را بگشا،[9] از سطر اول، صفحة سمت راست، مقصود خود را به دست آور. 5. استخارة تسبیحی: این استخاره نیز در صورت برجا بودن شک و دودلی بعد از دعا، اندیشه و مشورت جریان مییابد. روش استخاره با تسبیح: از حضرت مهدی صلوات الله علیه در مورد استخاره با تسبیح روایت شده است که: تسبیح را میگیری و سه بار بر محمد و آل او صلوات میفرستی، سپس میانه تسبیح را میگیری و دو تا دو تا رد میکنی، اگر آخری فرد آمد، خوب است و به معنای (انجام ده) میباشد و اگر آخری جفت آمد، بد است و به معنای (انجام نده) میباشد.[10] نتیجه: 1. استخاره منحصر به استخاره با قرآن و تسبیح نمیباشد. 2. جایگاه استخاره با قرآن و تسبیح بعد از تفکر و اندیشه و بعد از استخاره دعایی، مشورتی و قلبی است، چون استخاره با آنها فقط برای نجات از سرگردانی و تردید میباشد. معرفی منابع برای مطالعة بیشتر: 1. مفاتیح الغیب راهی به جهان غیب، محمد باقر مجلسی، ترجمه سید محمد جعفر روضاتی، تهران، فوژان، 1374. 2. استخاره، محمد باقر حیدری، قم، موسسه فرهنگی شهید محمد رضا حیدری، 1378. پی نوشتها: [1] . ر.ک: عبدالحسین زرین کوب، یادداشتها و اندیشهها، تهران، 1362، ص 272. [2] . عبدالحسین دستغیب، استعاذه، ص 106. [3] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 91، ص 285. [4] . محمد باقر مجلسی، مفاتیح الغیب، تحقیق سید مهدی رجائی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1369، ص 16 17، به نقل از استخاره و تفأل، ابو الفضل طریقهدار، ص 102. [5] . همان، ص 17. [6] . محمد باقر مجلسی، مفاتیح الغیب، ص 41، به نقل از محاسن برقی، ص 598، معانی الاخبار، ص 144 145؛ بحار الانوار، ج 91، ص 252؛ به نقل از استخاره و تفال، ابوالفضل طریقه دار، ص 104 105. [7] . اصول کافی، ج 2، ص 629. [8] . خدایا به کتاب تو تفال میزنم و بر تو توکل میکنم و از کتابت آن چه را که در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 91، ص 265 و ص 241؛ مفاتیح الغیب، صص 44 45؛ به نقل از استخاره و تفال، صص 108 109. [9] . قرآن جامع، قرآنی است که کامل و همه سورهها در آن باشد. [10] . بحار الانوار، ج 91، ص 250.
همان طور که مستحضرید استخاره در میان تعداد کثیری از اقشار مختلف جامعه از زن و مرد، شهری و روستایی، از پزشک و مهندس تا روحانی و مرجع تقلید، از کارگر و تاجر و کاسب معتقدان پروپا قرصی دارد ولی تعداد قابل ملاحظهای از مردم اولاً: هنگام رجوع به استخاره را نمیدانند و یا به شرطهای آن، وقوف و توجه چندانی ندارند. به طوری که قبل از تفکر و سنجش مشورت، فورا به استخاره متوسل میشوند. ثانیاً: از انواع استخاره فقط استخاره با قرآن و تسبیح را میدانند و از گونههای دیگر آن؛ بیاطلاعاند.
دیدگاهها دربارة استخاره:
اساسا باید گفت که در باب استخاره و تفال، سه دیدگاه وجود داشته و دارد: افراطی، تفریطی و معتدل.
دیدگاه نخست، از آن کسانی است که با عقل از سر خصومت درآمدهاند و در هر کار جزئی، پیش از سنجش و استشاره به تفأل و استخاره رو آوردهاند. این دسته عملا میگویند: عقل محدود، قادر نیست خیر ما را نشان دهد، و مشورت نیز در واقع، رایزنی با عقلهای محدود دیگر است، پس چه بهتر که در همان ابتدای کار، با گشودن مصحف و یا چنگ زدن به تسبیح، از آگاه مطلق و خداوندگار هستی، راه درست و خیر واقعی خود را بخواهیم.
دیدگاه دوم به کلی منکر استخاره و تفال است و این دو را دریچههایی میداند که دست پندار آدمی به روی دنیای غیب گشوده است.[1]
دیدگاه سوم، با وقوف بر منزلت عقل و شناخت جایگاه مشورت، به گونهای استخاره و تفال را تبیین و سپس تأیید میکند که عین خردورزی و در راستای اندیشهگری است.
مفهوم استخاره
استخاره همان طلب خیر از خدا نمودن است. یعنی پروردگارا، من حیرانم و نمیدانم این کار مورد رضای تو است یا نه، تو خود رضای خویش را برایم پیش آور.[2] به بیان دیگر استخاره دارای دو معناست: یکی معنای حقیقی استخارهای است که در روایات ما از آن بیشتر نامه برده شده است و آن صرف دعا و طلب خیر کردن از خداست این نوع استخاره یکی از رشتههای دعاست و معنای دیگر استخاره این است که انسان پس از رجوع به عقل و مشورت با دیگران باز هم در حالت تحیر و دودلی بماند، در این جاست که به خدای عالم پناه بیچارگان و دادرس افتادگان پناه ببرد و از او راهنمایی بجوید. خدای مقلب القلوب هم یا قلب او را به یک سوی راهنمایی میکند و یا با پاسخ استخارة دلش را گرم میکند.
چه کسی استخاره کند؟
از آن جا که استخاره در لحظة تردید و دودلی به فرد مضطر و حاجت مند دست میدهد، بهتر است آدم مضطر خودش استخاره کند. علامه مجلسی در این باره میگوید: (اولی و احوط آن است که هر کس برای خودش استخاره کند، زیرا ما حدیثی نداریم که شخصی به وکالت از دیگری استخاره نماید. اگر وکالت جایز یا بهتر بود، اصحاب از امامان علیهم السّلام تقاضای استخاره میکردند و اگر چنین چیزی بود نقل میشد و به ما میرسید.[3]
انواع استخاره و روشهای آن
1. استخاره دعایی: معنای حقیقی استخاره عبارت است از (طلب خیر و صلاح از خداوند رحمان) که خود نوعی از دعا، توکل، تفویض امور و حسن ظن به خداوند عالم و قادر است. در این استخاره انسان همه امور خود را با دعا از خداوند برای فراهم سازی (خیر و صلاح و عافیت) درخواست میکند.
استخاره دعایی بر همه موارد دیگر استخاره، رجحان دارد و شایسته است که قبل از هر کاری حتی جزییترین کارها جریان یابد. در روایات، بر جریان چنین استخارهای قبل از همه تأکید فراوان و از جمله عوامل سعادت آدمی درکارهایش معرفی گشته است.
پیشوایان معصوم علیهم السّلام کیفیت این استخاره را چنین تعلیم دادهاند: امام باقر علیه السّلام فرمود: پدرم امام سجاد علیه السّلام هر گاه میخواست کاری انجام دهد، وضو میکرد و دو رکعت نماز میخواند، سپس دعا میکرد و بعد، آن کار را انجام داد.[4] هم چنین روایت شده است که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در کیفیت این استخاره فرمود: (ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو: استخیر الله؛ از خدا طلب خیر میکنم) آن گاه دعا کن و سپس کار خود را انجام بده.[5]
2. استخاره مشورتی: یکی از انواع استخاره، استخارة مشورتی است. بدین معنا که انسان با مؤمنان آگاه مشورت کند تا به وسیلة این مشورت، خداوند متعال، خیر انسان را به زبان دیگران جاری کند. البته باید توجه داشت کسانی را که با آنها مشورت میکنیم باید صلاحیت مشورت را داشته باشند؛ یعنی به موضوع مشورت، آگاهی داشته باشند و نسبت به انسان، خیرخواه باشند، انسانهای حسود، حریص به دنیا، ترسو، سست ایمان، عجول و بخیل، صلاحیت مشورت را ندارند. در روایات به این استخاره اشاره شده است که به یکی از آنها ذکر مینمایم: حضرت صادق علیه السّلام میفرماید: هر گاه یکی از شما کاری را اراده کند، با کسی مشروت نکند تا آن که پیش از آن با خداوند خود مشورت کند راوی پرسید: چگونه با خدا مشورت کند؟ فرمود: اول از حق تعالی، خیر خود را طلب کند (استخاره دعایی) بعد از آن با مؤمنان مشورت کند تا خدا آن چه خیر او در آن است به زبان ایشان جاری گرداند.[6]
3. استخارة قلبی: این نوع استخاره نیز در واقع نوعی ارتباط عارفانة قلبی با خداوندگار هستی است، بدین صورت که انسان برای رسیدن به (اطمینان کامل قلبی) به درگاه خالق بینیاز عرض نیاز کرده و خیر خویش را از او میطلبد، آن گاه به قلب خود مراجعه میکند بر هر راهی که قوت قلبی در آن یافت در همان گام نهد. سید بن طاووس به سند صحیح از امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده است که هر بندهای که صد مرتبه، طلب خیر از حق تعالی بکند، البته آن چه خیر اوست در دلش میافتد.[7]
4. استخارة قرآنی: اگر انسان برای انجام کاری بعد از استخاره دعایی، اندیشة و مشورت به راهی دلگرم نشود برای رهایی از تردید و رسیدن به قوت قلب میتواند به قرآن پناه برد و خیر و صلاح خود را از آن بجوید.
روش استخاره به قرآن: امام صادق علیه السّلام میفرماید: هنگام نماز که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است قرآن را بگشا، اولین آیهای که در آغاز صفحه دست راست میبینی، عمل کن و از رسول خدا نقل شده است: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار توحید را بخوان، سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: (اللّهم تفألتُ بکِتابکَ و توکلتُ علیکَ، فاَرنی مِن کتابکَ ما هو مکتومٌ من سرّکَ المَکنونُ فی غَیبکَ).[8] سپس قرآن جامع را بگشا،[9] از سطر اول، صفحة سمت راست، مقصود خود را به دست آور.
5. استخارة تسبیحی: این استخاره نیز در صورت برجا بودن شک و دودلی بعد از دعا، اندیشه و مشورت جریان مییابد.
روش استخاره با تسبیح: از حضرت مهدی صلوات الله علیه در مورد استخاره با تسبیح روایت شده است که: تسبیح را میگیری و سه بار بر محمد و آل او صلوات میفرستی، سپس میانه تسبیح را میگیری و دو تا دو تا رد میکنی، اگر آخری فرد آمد، خوب است و به معنای (انجام ده) میباشد و اگر آخری جفت آمد، بد است و به معنای (انجام نده) میباشد.[10]
نتیجه:
1. استخاره منحصر به استخاره با قرآن و تسبیح نمیباشد.
2. جایگاه استخاره با قرآن و تسبیح بعد از تفکر و اندیشه و بعد از استخاره دعایی، مشورتی و قلبی است، چون استخاره با آنها فقط برای نجات از سرگردانی و تردید میباشد.
معرفی منابع برای مطالعة بیشتر:
1. مفاتیح الغیب راهی به جهان غیب، محمد باقر مجلسی، ترجمه سید محمد جعفر روضاتی، تهران، فوژان، 1374.
2. استخاره، محمد باقر حیدری، قم، موسسه فرهنگی شهید محمد رضا حیدری، 1378.
پی نوشتها:
[1] . ر.ک: عبدالحسین زرین کوب، یادداشتها و اندیشهها، تهران، 1362، ص 272.
[2] . عبدالحسین دستغیب، استعاذه، ص 106.
[3] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 91، ص 285.
[4] . محمد باقر مجلسی، مفاتیح الغیب، تحقیق سید مهدی رجائی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1369، ص 16 17، به نقل از استخاره و تفأل، ابو الفضل طریقهدار، ص 102.
[5] . همان، ص 17.
[6] . محمد باقر مجلسی، مفاتیح الغیب، ص 41، به نقل از محاسن برقی، ص 598، معانی الاخبار، ص 144 145؛ بحار الانوار، ج 91، ص 252؛ به نقل از استخاره و تفال، ابوالفضل طریقه دار، ص 104 105.
[7] . اصول کافی، ج 2، ص 629.
[8] . خدایا به کتاب تو تفال میزنم و بر تو توکل میکنم و از کتابت آن چه را که در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 91، ص 265 و ص 241؛ مفاتیح الغیب، صص 44 45؛ به نقل از استخاره و تفال، صص 108 109.
[9] . قرآن جامع، قرآنی است که کامل و همه سورهها در آن باشد.
[10] . بحار الانوار، ج 91، ص 250.
- [سایر] در مورد جای استخاره کردن، فضیلت استخاره و... توضیح دهید. لطفا توضیح کامل بفرمایید.
- [آیت الله بهجت] لطفا فرق استخاره با تفأل را ذکر کرده و بفرمایید که مورد استفاده هر یک چیست؟
- [سایر] با توجه به آیات و روایات لطفاً بفرمایید شأن و فضیلت ائمه بالاتر است یا قرآن؟
- [سایر] در صورت امکان در فضیلت سوره حمد چند مورد را بفرمائید .
- [سایر] فضیلت های امام محمد باقر ع از دیدگاه علمای اهل سنت را بفرمایید؟
- [سایر] لطفاً بفرمایید وقت دقیق فضیلت هر کدام از نمازهای پنج گانه به طور مجزا چه هنگام است؟
- [آیت الله مظاهری] سوال : لطفاً روشی برای استخاره با تسبیح بفرمایید که در آن خوب و میانه خوب و خوب زحمت دار قابل تمیز باشد، لطفاً همچنین دعای استخاره را هم مرحمت فرمایید.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا تکرار استخاره در موضوعی صحیح است، یعنی استخاره بد بیاید و انسان دوباره استخاره نماید و یا به عکس؟
- [سایر] آیا در هر هر کاری استخاره جایز است. در صورتی که استخاره گرفته شود و نتیجه کار عکس نتیجه استخاره باشد دلیل چیست؟
- [سایر] در اینجا منظور از استخاره کدام نوع استخاره است؟ از امام محمد باقر(ع) روایت شده است، ما استخاره را یاد میگرفتیم، آنگونه که سورههای قرآن را میآموختیم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] یکی از مستحبات مؤکد این است که نماز را در اول وقت فضیلت آن بخوانند و در روایات راجع به آن بسیار سفارش شده است و هرچه به اول وقت فضیلت نزدیکتر باشد بهتر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است پنج نماز را در پنج وقت به جا آورد، یعنی هرکدام را در وقت فضیلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله یا تعقیبات کافی نیست، بلکه معیار همان وقت فضیلت است.
- [آیت الله مظاهری] وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا مغرب )تقریباً یک ربع بعد از غروب آفتاب( ولی وقت فضیلت آنها از اوّل زوال است تا موقعی که سایه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود )تقریباً یک ساعت و نیم بعد از ظهر( و وقت فضیلت عصر ادامه دارد تا موقعی که سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد (تقریباً سه ساعت بعد از ظهر) و وقت نماز مغرب و عشا بعد از مغرب است تا اوّل اذان صبح ولی وقت فضیلت آنها از مغرب است تا وقتی که سرخی طرف مغرب از بین برود (یک ساعت و نیم بعد از غروب آفتاب) و وقت فضیلت عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقریباً ساعت نه و نیم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر است تا طلوع آفتاب و وقت فضیلت آن از طلوع فجر است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود (تقریباً یک ساعت بعد از طلوع فجر).
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اوّل وقت فرادی، بهتر است - ولی نماز فرادی در وقت فضیلت، افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است - و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند، از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر است.
- [آیت الله جوادی آملی] . نافله نماز عصر, پیش از نماز عصر انجام میشود و وقت فضیلت آن, تا موقعی است که سایه پدید آمده از اول ظهر به مقدار چهار هفتمِ اندازه شاخص شود و پس از آن، وقت فضیلت زائل میشود; اما اصل وقت نافله باقی است, تا آخرین فرصت نماز عصر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است انسان صبر کند نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی - یعنی تنها خوانده شود بهتر است؛ ولی نماز فرادی در وقت فضیلت افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر می باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده میشود. وقت فضیلت آن از اول ظهر است، تا هنگامی که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود به اندازه دو هفتم آن شود؛ مثلاً اگر درازای شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایهای که بعد از ظهر پیدا میشود به دو وجب رسید، آخر وقت فضیلت نافله ظهر است.
- [آیت الله خوئی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند. و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی- یعنی تنها خوانده شود- بهتر است. ولی نماز فرادی در وقت فضیلت افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادایی که آن را طول بدهند بهتر میباشد.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است انسان صبر کند که نماز را با جماعت بخواند ، و نماز جماعتی را که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر میباشد . و نیز نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی یعنی تنها خوانده شود بهتر است ، ولی بهتر بودن نماز جماعت در غیر وقت فضیلت نماز ، از نماز فرادی در وقت فضیلت آن ، معلوم نیست .
- [آیت الله مظاهری] وقت فضیلت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا ثلث شب است (تقریباً ساعت ده) و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.