چرا مردم ایران از فرهنگ خاص ایرانی استفاده نمی کنند لطفاً توضیح دهید؟
برای پاسخ به پرسش شما باید نگاهی به تاریخ معاصر داشته باشیم. و علل و عوامل این مسأله را جستجو نمائیم، در قرون اخیر استعمارگران برای سلطة بیشتر بر یک ملّت همیشه سعی در از بین بردن هویّت فرهنگی یک ملّت داشته اند چرا که با بی هویتی فرهنگی استعداد یک ملت خشکیده می شود. همیشه خود را ضعیف می بیند و احساس می کند که به تکیه گاهی از بیرون نیاز دارد. ملتی که بی هویّت شد گذشته خود، فرهنگ بومی خود را تحقیر می کند و از آن متنفر می شود، فرهنگ بیگانه را بزرگ می بیند و خود را محتاج به آن احساس می کند بی هویّتی فرهنگی جامعه را پوک و میان تهی می کند و قدرت رشد و اعتلاء را از مردم سلب می کند بی هویّتی فرهنگی در حقیقت از دو فرهنگ خودی و بیگانه است که معجون سومی را به وجود می آورد بقول فردوسی: نشان از دو سو دارد این نیک پی زافراسیاب و زکاووسی کی انسان بی هویت این طور است، مد لباسش از یک جا مدل مویش از جای دیگر روش تغذیه اش از جای سوم و همیشه نشخوار کنندة فرهنگ دیگران و ناموزون است بی هویتی ساز دیگران را زدن و ابزار دیگران شدن است.[1] در جامعه ایران از خود بیگانگی فرهنگی از عهد ناصر الدین شاه آغاز شد آن زمان که نخستین بار گروهی از دانش آموختگان و غرب زدگان ظهور کردند که شیفته ظواهر تمدن غرب شده بودند بدون آنکه مبانی وجودی این تمدن را درک کنند قشر منوّر الفکران و روشنفکر ایرانی به این مطلب توجه نکرده بود که تجربه غرب، مختص به خود غرب است آنچه در غرب حادث شده بود محصول رویکرد نوین آنها به عالم و آدم بود و این رویکرد مبتنی به دگرگونی نسبت انسان با مسئله وجود بود. که انسان شرقی آن تجربه را ادراک نکرده بود چگونه می توانست ساختار ذهنی خود را مثل انسان غربی سازد.[2] شیفتگی در برابر ظواهر تمدن غرب باعث شد که تأمّل در وجود و ماهیت غرب هرگز شکل نگیرد و سطوح و ظواهر اذهان را به خود مشغول دارد. غفلت از تأمّل در مبانی تجدد یا همان مدرنیته، روشنفکران را به سوی تقلید سوق داد آنها هرگز در صدد تأسیس تفکر بر نیامدند[3] و هرگز به این مقوله نیندیشیدند که چگونه می توان بر اساس فرهنگ و سنت ایرانی و اسلامی اندیشه ای را تأسیس کرد که ضمن پاسخ گفتن به معضلات جدید ضامن بقای هویت فرهنگی جامع باشد. لذا به طرد سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی پرداختند و سخت بر علیه آن تاختند و به ورطه شیفتگی در برابر ظاهر تمدن غربی فرو غلتیدند و در برزخی بین سنت و تجدد ماندند دیدگاههای آنان نه پایگاهی در سنت داشت و نه از نقطه نظر خرد مدرن می توانست جدی گرفته شود، چرا که به دلیل فقدان درک ماهیت دوران جدید منورالفکران ایرانی فقط به ایفای نقش روشنفکران می پرداختند و به قول رساله شیخ و شوخ از عوام الناس غربی تقلید می نمودند و طبیعی است که تقلید از عوام و مردم کوچه و بازار فرنگستان چه ارمغانی به همراه خواهد داشت در چنین شرایطی هم سنت و هم تجدد عقیم ماندند و عنصر ایرانی با مقوله بحران هویت و بی خویشتن مواجه گردید.[4] این بحران هویّت در سخنان روشنفکران مشهود است این گونه روشنفکران می گفتند (نباید از پیش خود اختراعی نمائیم یا باید علم و تجربه فرنگستان را سرمشق خود قرار دهیم یا باید از دائره بربریگری خود قدمی بیرون نگذاریم.[5] موضوع تغییر الفبا حکایت از غفلت منور الفکران ایرانی داشت میرزا ملکم خان از روشنفکران عهد مشروطیت بر این گمان بود که الفبای فارسی مانع گسترش فرهنگ و تمدن غرب در ایران است.[6] یا در جای دیگر خطاب به دولتمردان ایران می گوید: (عقل شما هم در صورتی که بیشتر از عقل افلاطون باشد. باز بدون حکم فرنگی ممکن نیست بفهمید اداره شهری چیست.[7] البته طبیعی است که کسی که گوهر یگانة خود را گم کند ناگزیر به دریوزگی خرمهره بیگانه خواهد رفت و ملت بی ریشه و تهی از اندیشه، دشت سترون و چراگاه اهریمن می شود. با انقلاب اسلامی و حرکت عظیم امام خمینی روند بازگشت به سوی هویت ملی و اسلامی ما آغاز شد اما کار فرهنگی به همان میزان که نتیجه و محصول خود را دیر بدست می دهد اثری که از خویش بر جای می گذارد نیز دیر پا و باقی است و به آسانی از روح و فکر و متن جامع زد و دنی و زایل شدنی نیست به قول امام راحل: (ما از شر رضاخان خلاص شدیم لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت اینان بر پا دارندگان سلطه ابر قدرتها مستند و سر سپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی شوند.)[8] در حال حاضر دشمنان ملّت ایران بر مقابله با خودآگاهی و خودباوری فرهنگی ملت ایران دست به تهاجم گسترده فرهنگی بر علیه این ملت زده اند به گفته فیلیپ بونونسکی، نویسنده آمریکائی: جهان سرشار از کتابهایی است که عاملان سیا نوشته و منتشر کرده اند. علاوه بر این سازمان سیا، در کشورهای مختلف بنگاه های انتشاراتی و شبکه های توزیع کتاب و روزنامه دایر کرده است، بخشی از فعالیتهای آژانس ارتباطات بین المللی آمریکا همکار نزدیک سیا عبارتست از: انتشار دوازده مجله به 22 زبان، تهیه و پخش 900 فیلم در سال، نمایش برنامه های تلویزیونی در یکصد کشور دنیا، تأسیس مرکز فرهنگی و تبلیغی در کشورهای مختلف توزیع 5 میلیون نسخه کتاب؛ به 25 زبان در کشورهای مختلف داشتن بیش از 5 هزار ایستگاه رادیویی در اقصی نقاط دنیا 822 ساعت به 38 زبان دنیا، آیا با این حجم وسیع سرمایه گذاری فرهنگی آمریکا، ملت ایران که دشمن درجه یک آمریکا محسوب می شود، از این تهاجم فرهنگی مصون و ایمن می باشد برای اطلاع فقط برنامه های فارسی را دیو آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی 6 برابر شده است.[9] برای مقابله با تهاجم فرهنگی و دفاع از فرهنگ ملی و اسلامی باید: 1. در دانشگاه ها و مدارس کشور دانشجویان و دانش آموزان و سایر جوانان را متوجه فرهنگ غنی ملی و اسلامی خود بنماییم و با اتصال عقبه درخشان فرهنگی و فکری به نسل امروز آن ها را در مقابل فرهنگ بیگانه بیمه نمائیم. 2. با بهاء دادن و پرداختن عمیق به رسیدگی به رشته های علوم انسانی، و تربیت اساتید متعهد و متخصص و تدوین کتب مناسب به زبان روز به تولید علم پرداخته و با فرهنگ بیگانه به مقابله بپردازیم. 3. با شناخت ابزارهای فرهنگی دشمن راهکارهای مناسب را برای مقابله با آن بیابیم. 4. با میدان دادن به نیروهای مؤمن و متهور در رسانه های گروهی و وسایل ارتباط جمعی سعی در طراحی مدلها و جریانهای فرهنگی و الگو سازی صحیح و واقع بینانه بر اساس فرهنگ ایرانی و اسلامی خود بنمائیم. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مجله اندیشه حوزه سال ششم شماره هشتم. 2. کتاب سروش، رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر، انتشارات سروش. 3. کتاب خود باوری فرهنگی، نوشته سید علیرضا شفیعی مطهر، ناشر امام عصر. 4. کتاب تهاجم فرهنگی، مؤلف ستار هدایتخواه، ناشر معاونت اداره کل آموزش و پرورش خراسان. 5. معرکه جهان بینی ها در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان، اثر فرهنگ رجائی، شرکت انتشارات احیاء. [1] . تاریخ هستی (نقدی بر گزینه فرهنگ)، علی اکبر ابراهیمی چاپ اول انتشارات نیکو روش ص 56 57. [2] . سروش، (رویاروئی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر) انتشارات سروش چاپ اول ص 118 117. [3] . همان. [4] . سروش (رویاروئی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر)، صفحه 118. [5] . مجموعه آثار میرزا ملکم خان به کوشش محیط طباطبائی، انتشارات علمی، بی تا، ص 120-119-112. [6] . همان. [7] . همان. [8] . سخنرانی امام خمینی در تاریخ 20/11/60. [9] . کتاب تهاجم فرهنگی‌(ابعاد ویژگیها، عوامل و زمینه ها و راه های مقابله با آن) اثر ستار هدایتخواه، چاپ اول، صفحه، 38، انتشارات معاونت اداره کل آموزش و پرورش خراسان. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

چرا مردم ایران از فرهنگ خاص ایرانی استفاده نمی کنند لطفاً توضیح دهید؟


پاسخ:

برای پاسخ به پرسش شما باید نگاهی به تاریخ معاصر داشته باشیم. و علل و عوامل این مسأله را جستجو نمائیم، در قرون اخیر استعمارگران برای سلطة بیشتر بر یک ملّت همیشه سعی در از بین بردن هویّت فرهنگی یک ملّت داشته اند چرا که با بی هویتی فرهنگی استعداد یک ملت خشکیده می شود. همیشه خود را ضعیف می بیند و احساس می کند که به تکیه گاهی از بیرون نیاز دارد. ملتی که بی هویّت شد گذشته خود، فرهنگ بومی خود را تحقیر می کند و از آن متنفر می شود، فرهنگ بیگانه را بزرگ می بیند و خود را محتاج به آن احساس می کند بی هویّتی فرهنگی جامعه را پوک و میان تهی می کند و قدرت رشد و اعتلاء را از مردم سلب می کند بی هویّتی فرهنگی در حقیقت از دو فرهنگ خودی و بیگانه است که معجون سومی را به وجود می آورد بقول فردوسی:
نشان از دو سو دارد این نیک پی زافراسیاب و زکاووسی کی
انسان بی هویت این طور است، مد لباسش از یک جا مدل مویش از جای دیگر روش تغذیه اش از جای سوم و همیشه نشخوار کنندة فرهنگ دیگران و ناموزون است بی هویتی ساز دیگران را زدن و ابزار دیگران شدن است.[1]
در جامعه ایران از خود بیگانگی فرهنگی از عهد ناصر الدین شاه آغاز شد آن زمان که نخستین بار گروهی از دانش آموختگان و غرب زدگان ظهور کردند که شیفته ظواهر تمدن غرب شده بودند بدون آنکه مبانی وجودی این تمدن را درک کنند قشر منوّر الفکران و روشنفکر ایرانی به این مطلب توجه نکرده بود که تجربه غرب، مختص به خود غرب است آنچه در غرب حادث شده بود محصول رویکرد نوین آنها به عالم و آدم بود و این رویکرد مبتنی به دگرگونی نسبت انسان با مسئله وجود بود. که انسان شرقی آن تجربه را ادراک نکرده بود چگونه می توانست ساختار ذهنی خود را مثل انسان غربی سازد.[2] شیفتگی در برابر ظواهر تمدن غرب باعث شد که تأمّل در وجود و ماهیت غرب هرگز شکل نگیرد و سطوح و ظواهر اذهان را به خود مشغول دارد.
غفلت از تأمّل در مبانی تجدد یا همان مدرنیته، روشنفکران را به سوی تقلید سوق داد آنها هرگز در صدد تأسیس تفکر بر نیامدند[3] و هرگز به این مقوله نیندیشیدند که چگونه می توان بر اساس فرهنگ و سنت ایرانی و اسلامی اندیشه ای را تأسیس کرد که ضمن پاسخ گفتن به معضلات جدید ضامن بقای هویت فرهنگی جامع باشد. لذا به طرد سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی پرداختند و سخت بر علیه آن تاختند و به ورطه شیفتگی در برابر ظاهر تمدن غربی فرو غلتیدند و در برزخی بین سنت و تجدد ماندند دیدگاههای آنان نه پایگاهی در سنت داشت و نه از نقطه نظر خرد مدرن می توانست جدی گرفته شود، چرا که به دلیل فقدان درک ماهیت دوران جدید منورالفکران ایرانی فقط به ایفای نقش روشنفکران می پرداختند و به قول رساله شیخ و شوخ از عوام الناس غربی تقلید می نمودند و طبیعی است که تقلید از عوام و مردم کوچه و بازار فرنگستان چه ارمغانی به همراه خواهد داشت در چنین شرایطی هم سنت و هم تجدد عقیم ماندند و عنصر ایرانی با مقوله بحران هویت و بی خویشتن مواجه گردید.[4] این بحران هویّت در سخنان روشنفکران مشهود است این گونه روشنفکران می گفتند (نباید از پیش خود اختراعی نمائیم یا باید علم و تجربه فرنگستان را سرمشق خود قرار دهیم یا باید از دائره بربریگری خود قدمی بیرون نگذاریم.[5] موضوع تغییر الفبا حکایت از غفلت منور الفکران ایرانی داشت میرزا ملکم خان از روشنفکران عهد مشروطیت بر این گمان بود که الفبای فارسی مانع گسترش فرهنگ و تمدن غرب در ایران است.[6] یا در جای دیگر خطاب به دولتمردان ایران می گوید: (عقل شما هم در صورتی که بیشتر از عقل افلاطون باشد. باز بدون حکم فرنگی ممکن نیست بفهمید اداره شهری چیست.[7]
البته طبیعی است که کسی که گوهر یگانة خود را گم کند ناگزیر به دریوزگی خرمهره بیگانه خواهد رفت و ملت بی ریشه و تهی از اندیشه، دشت سترون و چراگاه اهریمن می شود.
با انقلاب اسلامی و حرکت عظیم امام خمینی روند بازگشت به سوی هویت ملی و اسلامی ما آغاز شد اما کار فرهنگی به همان میزان که نتیجه و محصول خود را دیر بدست می دهد اثری که از خویش بر جای می گذارد نیز دیر پا و باقی است و به آسانی از روح و فکر و متن جامع زد و دنی و زایل شدنی نیست به قول امام راحل: (ما از شر رضاخان خلاص شدیم لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت اینان بر پا دارندگان سلطه ابر قدرتها مستند و سر سپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی شوند.)[8]
در حال حاضر دشمنان ملّت ایران بر مقابله با خودآگاهی و خودباوری فرهنگی ملت ایران دست به تهاجم گسترده فرهنگی بر علیه این ملت زده اند به گفته فیلیپ بونونسکی، نویسنده آمریکائی: جهان سرشار از کتابهایی است که عاملان سیا نوشته و منتشر کرده اند. علاوه بر این سازمان سیا، در کشورهای مختلف بنگاه های انتشاراتی و شبکه های توزیع کتاب و روزنامه دایر کرده است، بخشی از فعالیتهای آژانس ارتباطات بین المللی آمریکا همکار نزدیک سیا عبارتست از:
انتشار دوازده مجله به 22 زبان، تهیه و پخش 900 فیلم در سال، نمایش برنامه های تلویزیونی در یکصد کشور دنیا، تأسیس مرکز فرهنگی و تبلیغی در کشورهای مختلف توزیع 5 میلیون نسخه کتاب؛ به 25 زبان در کشورهای مختلف داشتن بیش از 5 هزار ایستگاه رادیویی در اقصی نقاط دنیا 822 ساعت به 38 زبان دنیا، آیا با این حجم وسیع سرمایه گذاری فرهنگی آمریکا، ملت ایران که دشمن درجه یک آمریکا محسوب می شود، از این تهاجم فرهنگی مصون و ایمن می باشد برای اطلاع فقط برنامه های فارسی را دیو آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی 6 برابر شده است.[9]
برای مقابله با تهاجم فرهنگی و دفاع از فرهنگ ملی و اسلامی باید:
1. در دانشگاه ها و مدارس کشور دانشجویان و دانش آموزان و سایر جوانان را متوجه فرهنگ غنی ملی و اسلامی خود بنماییم و با اتصال عقبه درخشان فرهنگی و فکری به نسل امروز آن ها را در مقابل فرهنگ بیگانه بیمه نمائیم.
2. با بهاء دادن و پرداختن عمیق به رسیدگی به رشته های علوم انسانی، و تربیت اساتید متعهد و متخصص و تدوین کتب مناسب به زبان روز به تولید علم پرداخته و با فرهنگ بیگانه به مقابله بپردازیم.
3. با شناخت ابزارهای فرهنگی دشمن راهکارهای مناسب را برای مقابله با آن بیابیم.
4. با میدان دادن به نیروهای مؤمن و متهور در رسانه های گروهی و وسایل ارتباط جمعی سعی در طراحی مدلها و جریانهای فرهنگی و الگو سازی صحیح و واقع بینانه بر اساس فرهنگ ایرانی و اسلامی خود بنمائیم.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مجله اندیشه حوزه سال ششم شماره هشتم.
2. کتاب سروش، رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر، انتشارات سروش.
3. کتاب خود باوری فرهنگی، نوشته سید علیرضا شفیعی مطهر، ناشر امام عصر.
4. کتاب تهاجم فرهنگی، مؤلف ستار هدایتخواه، ناشر معاونت اداره کل آموزش و پرورش خراسان.
5. معرکه جهان بینی ها در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان، اثر فرهنگ رجائی، شرکت انتشارات احیاء.


[1] . تاریخ هستی (نقدی بر گزینه فرهنگ)، علی اکبر ابراهیمی چاپ اول انتشارات نیکو روش ص 56 57.
[2] . سروش، (رویاروئی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر) انتشارات سروش چاپ اول ص 118 117.
[3] . همان.
[4] . سروش (رویاروئی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر)، صفحه 118.
[5] . مجموعه آثار میرزا ملکم خان به کوشش محیط طباطبائی، انتشارات علمی، بی تا، ص 120-119-112.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . سخنرانی امام خمینی در تاریخ 20/11/60.
[9] . کتاب تهاجم فرهنگی‌(ابعاد ویژگیها، عوامل و زمینه ها و راه های مقابله با آن) اثر ستار هدایتخواه، چاپ اول، صفحه، 38، انتشارات معاونت اداره کل آموزش و پرورش خراسان.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین