مقدمه: برای پاسخگویی به این سوال لازم میبینیم اول به عوامل اذیت و ناسازگاری مادر شوهر اشاره کنیم و بدانیم اینکه آیا واقعاً همة مشکلات از ناحیة اوست بعد در مورد عشق مادرانه، مشکلات رفتاری پسر و بعد مشکلات رفتاری عروس و اطرافیان اشاره میکنم. از آن جائی که بیشتر فشار روانی بر عروس (تازه وارد) که انتظار خوشی و همدلی داشته وارد شد، چند کلامی با او میگوییم و در آخر به حفظ زندگی جدید اصرار خواهیم کرد. عوامل اذیت و ناسازگاری ناسازگاری و اذیت مادر شوهر میتواند منشأ و علل مختلفی داشته باشد، گاهی ممکن است از طرف خود او باشد، (حسادت، خشم و...) گاهی ممکن است اطرافیان عامل تحریک او باشند، مثل مشکلات رفتاری عروس و داماد (نجوا، بیمحبتی،غفلت از او و...) یا ممکن است برخی افراد که از این ازدواج خوشحال نیستند با ظاهر دلسوزی از عروس خانواده بدگویی کنند و موقعیت شغلی روحی و روانی مالی و داماد (جگرگوشه مادر) را در خطر جلوه بدهند. در این جا یک عامل دیگر امکان دارد دخالت داشته باشد و آن این که این مادر شوهر دچار یک بیماری روحی روانی شده که این وصلت و ازدواج زمینه بروز و آشکار شدن آن را فراهم نموده و مشکلات قبلی و... در آن اثر زیادی داشته است. در هر صورت تا علتیابی دقیق نشود نمیتوان یکی از موارد فوق را به طور معین به او نسبت داد، البته اطرافیان دلسوز باید به دقت علتیابی کنند (بدون این که باعث رنجش مادر شوهر شوند). پس با بحث فوق مشخص میشود که نمیشود عجولانه به مادر شوهر برچسب ناسازگاری و منشأ همة دعواها را زد. عشق مادرانه: عشق مادر به فرزند یک عشق بدون قید و شرط است.[1] مادر خودش را به آب وآتش میزند تا فرزند شاد باشد، بزرگترین آرزوی مادر دیدن مراسم جشن و دامادی پسرش است. مادر حتی از کودکی برای پسرش، برای او همسر آرمانی در ذهن مییابد. او گاهی به نام عشق و گاه به نام وظیفه میخواهد جوانش را در کنار خود نگه دارد. فرزند نباید بدون اجازه مادر نفس بکشد (جنبة عشق منفی مادرانه) البته این عشق درمورد مادر عروس هم صادق است، اما از آن جایی که غالباً عروس به خانه پسر میرود و مادر شوهر با آن خانواده نزدیکی بیشتر دارد (تماس و اجازة دخالت از طرف فرزند پسرش) این مسائل در مورد مادر شوهر نمود بیشتری پیدا میکند (آری مادر با خون دل پسرش را بزرگ کرده، هنگامی که میخواسته از او بهره ببرد او از نزدش رفته و در عوض پسرش برای خانواده جدید زحمت میکشد. مادر خود را مثل باغبانی میداند که سالها زحمت کشید اما زمان چیدن میوه همه چیز تمام شده و حتی از او قدردانی نشده.)[2] این جاست که وظیفه عروسها سنگین میشود او باید مراقب باشد که این امر به حساب او گذاشته نشود و شوهر باید دقیقتر از قبل باشد به مادر محبت بیشتری کند، نزد همسرش به او احترام بگذارد (کلامی و غیرکلامی). مشکلات رفتاری پسر (سرمایهگذاری محبت) داماد قبل از ازدواج همه سرمایه محبت خود را صرف مادر میکرده، پس از ازدواج مخصوصاً شروع گرم رابطه زناشویی این سرمایه گذاری تماماً منتقل میشود و برای همسر (عروس) گذاشته میشود. این جاست که بسیاری از مشکلات پدید میآید، مادر اینجا عروس را رقیب محبت و عشق فرزند خود میبیند و باعث حسادت او میشود. برخی از رفتارهاست که فرزند باید مراقب باشد که مبادا مادر علت آن را به عروس خود نسبت ندهد، گاهی فرزند به خاطر بار زندگی جدید و عدم صبر و تحمل سختیها ممکن است از مادر انتقاد کند، داد بزند بر او، کمتر به دیدن مادر برود، یا نزد مادر در مورد زندگی خصوصی و یا غیر با همسر خود نجوا کند. در این جا احتمال زیاد است که مادر علت بروز بیاحترامی و... را به عروس خود نسبت دهد بدون اینکه تحلیل کند که مشکلات فرزند و زندگی او زیاد است. پس اینجا دقت عروس و داماد خیلی مهم است، در بروز اختلاف و عدم اختلاف. مسألة دیگر اینکه ممکن است مادر همسر آرمانی در ذهن و یا بیرون برای فرزندش در نظر داشته و پسر هم بدون رضایت او و مشورت با او آرزوهای او را به هم زده باشد. مشکلات رفتاری عروس عروس که خود را محرم و شریک اصلی زندگی همسر خود میبیند، گاهی از او به همسرش انتقاد میکند، نجوا میکند نزد مادر شوهرش، او را امر ونهی میکند، و گاهی هم خانواده عروس بیش از حد به خانة او رفت و آمد و دخالتهای زیادی در زندگی آنها میکنند. مادر که موقعیت عاطفی، شغلی، مالی فرزندش را در خطر میبیند، ممکن است با این عروس سر ناسازگاری بگذارد. پس عروس هم باید در رفتار، سخنان خود دقت لازم را انجام دهد. مشکلات رفتاری اطرافیان (فامیل و غیره) گاهی اختلافها به خاطر دیگران صورت میگیرد، مثلا گاهی برخی به خاطر دشمنی، از عروس نزد مادر شوهر و برعکس سخنچینی میکنند. و باعث بدبینی آنها میگردند یا اطرافیان به جای فیصله دادن به بحث، تنور بحث را داغتر میکنند و برتری خانوادگی، رسوم و شخصیت و موقعیت اجتماعی و ثروت خود را به رخ همدیگر میکشند و باعث به هم خوردن آرامش زندگی آنها میشوند. اطرافیان دلسوز و مؤمن لازم است که خیلی حساب شده و با رعایت موازین دینی آرامش را به خانواده برگردانند، مثلا اگر مشکل از طرف مادر شوهر است او را (در موقع عدم خشم و...) از گناه جدائی و طلاق، و نیز آسیب روانی فرزند در آینده، و عقوبت دنیوی آگاهی داده و بگویند که طبق نظر احادیث با این رفتار تو مثل خودت با دخترت برخورد میشود و برای او فتنهگری میکنند).[3] (تحریک عاطفی و بینش مادر شوهر) و مشکلات زندگی جدید و مشغلههای فکری و کاری او را برای او توضیح دهند و بگویند که این دختر (عروس) به شما دل بسته است و آمده با دار و ندار زندگی پسرت بسازد، و در غم و شادی شریک او باشد و نیاز به تجارب سازندة شما دارند. البته تجارب شما هم باید جنبة استقلالی زندگی آنها را به هم نزند و... نکات اخلاقی و دقیق برای عروس 1. از نجوا، انتقاد، امر و نهی کردن، بالابردن صدا، مسخره کردن حتی به شوخی همسر خود در نزد مادر شوهر جداً پرهیز کنید.[4] 2. هنگام خشم مادر شوهر سکوت کند تا خود به خود خشم او فروکش کند و الا شعلههای خشم زندگی آنها را به هم میزند. 3. به اطرافیان مادر شوهر (فامیلهایش) مهربان باشد دل آنها را به دست آورد، تا آنها مدافع او شوند و از او تعریف و تمجید کنند، نزد مادر شوهر. 4. عروس و شوهرش در فرصت مناسب صمیمانه با مادر شوهر گفتگو کنند تا اگر کسی دشمنی کرده و سخن چینیای انجام داده خنثی شود. 5. به خاطر شوهر، به خاطر زندگی دوستانه و صمیمانه خودشان هم که شده از خطاهای مادر شوهر چشمپوشی کند. البته اطرافیان هم به او دلداری دهند. و بیاحترامیهای مادر شوهر را جبران کنند. دیگر اینکه اعتماد مادر شوهر را جلب کند تا احساس کند او همان همسر آرمانی مورد نظرش برای فرزندش است. 6. عروس باید شوهر خود را تشویق کند تا بیشتر به مادرش سر بزند. حتی خودش هدیهای به مادر شوهر بدهد (مادر وقتی ببیند هنوز فرزندش او را دوست دارد احساس رضایتمندی خواهد کرد، چون مادری که خود را محروم از محبت و عشق فرزندش حس کند، احساس ناکامی به او دست میدهد و ناکامی باعث بروز خشم و حسادت که شعبهای از خشم است میگردد.[5] 7. عروس به مادر شوهر به چشم مادری نگاه کند، مشکل او حتماً تأثیر در روحیه شوهرش میگذارد و مشکل شوهر یعنی مشکل خود عروس و ناآرامی زندگی جدیدشان. 8. عروس از پدر و مادر خود بخواهد مداخله و رفت و آمد زیاده از حد نداشته باشند.[6] البته این بدان معنی نیست که در سختیها دختران را رها سازند یا اگر مادر شوهر ناسازگار است و زندگی او را جهنم میکند او بسوزد و چیزی نگوید. 9. عروس جوان است و جوانان بیشتر اهل کرامت هستند و فداکاری، پس صبور باشید. مهربانانه و طیبانه با مادرشوهرتان برخورد کنید، فکر تلافی و پاسخگویی به هر رفتار او را نداشته باشید[7] گاهی مواقع این یک بیماری است که خود او ناآگاهانه دست به این کارها میزند و البته خودش هم از این وضعیت خیلی آسیب روحی و روانی میبیند. 10. عروس باید راهنماهای منطقی و تجارب مادرانه و دلسوزانه او را بپذیرد (و معدلگیری کند یعنی بگوید حضور مادر شوهر نزد ما با سختیهایش ارزش بیشتری دارد تا نبودنش (سلامت روانی شوهر و مادر شوهر، رضایت نوههایش و...) 11. بهتر است عروس و داماد شیوههای جلب محبت را یاد بگیرد، (گذشت،صداقت، نظرخواهی، توقعات مناسب، خوشبینی، حل اختلاف بین خود و شوهرش، خرج نتراشیدن، عدم توجه به دخالتهای دیگران، مقایسه نکردن، گوشه کنایه نزدن، فرمان ندهند، پند و اندرز ندهند، اگر تحصیل کرده است سواد خودش را به رخ او نکشد، تواضع، تبسم، گشادهرویی، احترام به اقوام او، پرهیز از دوستی ریاکارانه، انصاف، وفاداری، بخشندگی، نرمی، ادب، یاد خدا کردن، دل به نماز سپردن، بیرغبتی به داشتههای آنان، صله رحم، آشکارا سلام کردن و... باید توجه داشت که انتقاد از عاقل خوب است نه از جاهل.[8] نکته: البته هر کدام از اینها جا و مکان خود را میطلبد. امام صادق علیه السلام فرمودند: محبت در غیر مورد آن باعث قطع دوستی و محبت میشود. 12. صداقت را اصل در زندگی قرار دهید چون اگر یک بار مادر شوهر از عدم صداقت آگاه شود تا مدتهای زیادی این مسأله مشکلساز خواهد بود. ولو در ظاهر به رو نیاورد، پس هیچ موقع به مادر بیاحترامی نکند، چرا که طبق آیات و روایات زیادی احترام زیاد و رعایت ادب به والدین سفارش شده است. 13. عروس و داماد باید از موضع تهمت خودشان را کنار بکشند، (نجوا، عدم صداقت، مخفیکاری، عدم دید و بازدید، نزاعهای خصوصی و خانوادگی خود). حفظ زندگی جدید لازم است نکتهای که بسیار مهم است این که زوج جوان نباید به خاطر مادر شوهر زندگی خود را تباه کنند، آنها این مشکل را یک مسأله جانبی از زندگی خود به حساب آورند. البته مشکلی است که آنها هم باید با گذشت و تحمل و برخورد منطقی خود سهمی در حل شدن آن داشته باشند و اطرافیان هم باید به این زوج جوان کمک کنند تا رابطه گرم آنها به سردی نگراید. از همه مهمتر اینکه شوهر باید نسبت به همسرش مهربان باشد و از او قدردانی کند که با تحمل ناسزاهای مادرش خم به ابرو نمیآورد و سعی کند به هر نحوی که شد دل او به دست آورد و اگر والدین عروس هم نگران هستند به آنها اطمینان خاطر دهد که نمیگزارد به همسرش سخت بگذرد. آنها باید دست به دست هم دهند تا مشکلات رفتاری مادر، خودشان، اطرافیان را بررسی کند تا آرامش به خانه بازگردد. نکته پایانی: طبق بحثهای بالا باید متذکر شویم که حل این مشکل نیاز به حفظ آرامش دارد و باید حساب شده عمل کرد نباید بدون جهت همة مشکلات را به او نسبت داد (علتیابی) اگر واقعاً برخورد پسر و عروس باعث آشفتگی روحی مادر شوهر میشود از کلنجار رفتن با او خودداری کنند، بگذارند به تدریج و با واسطه این مشکل حل شود. از آن جایی که گفته بودید قبل از ازدواج رابطه آنها خوب بوده و بعد از ازدواج مادر شوهر با همه (شوهر خود، زوج جوان، والدین خود) نزاع دارد، احتمال میرود که این مشکل ربط زیادی به این ازدواج نداشته باشد چه بسا مشکل روحی و روانی از گذشته بوده و الآن این امر زمینه بروز آن را فراهم کرد. از مراکز مشاورههای حضوری و روانشناسی کمک بگیرد. ان شاء الله که مشکل به زودی برطرف خواهد شد و از دعای خیر خود آنها را بهرهمند سازید. با توسل به اهل بیت علیهم السلام و دعای 54 صحیفه سجادیه رفع مشکل خود را از آنها بخواهید. امام صادق علیه السّلام فرمودند: مایه زینت و سرافرازی ما باشید نه موجب ننگ و شرمندگی ما. (وسایل الشیعه، ج 8، ص 400، حدیث 8) [1] . هنر عشق ورزیدن، اریک فروم، ترجمه پوری سلطانی، چاپ گلشن، 1373، ص 133. [2] . بهشت خانواده، سید جواد مصطفوی، ج 2، انتشارات دارالفکر قم، 1379، ص 215. [3] . اخلاق در خانه، ایت الله حسین مظاهری، انتشارات رئوف، ص 311. [4] . اخلاق در خانواده، سید علی اکبر حسینی،انتشارات اسلامی تهران، 1369، ص 341، با تغییر و اضافه. [5] . روان شناسی شخصیت، آلن اُ راس، سیاوش جمال فر، نشر روان، ص 277. [6] . سیری درمسائل خانواده، حبیب الله طاهری، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370، ص 115. [7] . اخلاق در خانواده، ص 333. [8] . دوستی در قرآن وحدیث، محمدی ری شهری، ترجمه سید حسن اسلامی، دار الحدیث قم، 1379، ص 81 و 99. ( اندیشه قم )
مادر شوهری با عروس مشکل دارد و دائما در حال دعوا و...... .هستند، که این نامه درخواست راه حل این مشکل میباشد.
مقدمه: برای پاسخگویی به این سوال لازم میبینیم اول به عوامل اذیت و ناسازگاری مادر شوهر اشاره کنیم و بدانیم اینکه آیا واقعاً همة مشکلات از ناحیة اوست بعد در مورد عشق مادرانه، مشکلات رفتاری پسر و بعد مشکلات رفتاری عروس و اطرافیان اشاره میکنم. از آن جائی که بیشتر فشار روانی بر عروس (تازه وارد) که انتظار خوشی و همدلی داشته وارد شد، چند کلامی با او میگوییم و در آخر به حفظ زندگی جدید اصرار خواهیم کرد.
عوامل اذیت و ناسازگاری ناسازگاری و اذیت مادر شوهر میتواند منشأ و علل مختلفی داشته باشد، گاهی ممکن است از طرف خود او باشد، (حسادت، خشم و...) گاهی ممکن است اطرافیان عامل تحریک او باشند، مثل مشکلات رفتاری عروس و داماد (نجوا، بیمحبتی،غفلت از او و...) یا ممکن است برخی افراد که از این ازدواج خوشحال نیستند با ظاهر دلسوزی از عروس خانواده بدگویی کنند و موقعیت شغلی روحی و روانی مالی و داماد (جگرگوشه مادر) را در خطر جلوه بدهند. در این جا یک عامل دیگر امکان دارد دخالت داشته باشد و آن این که این مادر شوهر دچار یک بیماری روحی روانی شده که این وصلت و ازدواج زمینه بروز و آشکار شدن آن را فراهم نموده و مشکلات قبلی و... در آن اثر زیادی داشته است. در هر صورت تا علتیابی دقیق نشود نمیتوان یکی از موارد فوق را به طور معین به او نسبت داد، البته اطرافیان دلسوز باید به دقت علتیابی کنند (بدون این که باعث رنجش مادر شوهر شوند). پس با بحث فوق مشخص میشود که نمیشود عجولانه به مادر شوهر برچسب ناسازگاری و منشأ همة دعواها را زد.
عشق مادرانه: عشق مادر به فرزند یک عشق بدون قید و شرط است.[1] مادر خودش را به آب وآتش میزند تا فرزند شاد باشد، بزرگترین آرزوی مادر دیدن مراسم جشن و دامادی پسرش است. مادر حتی از کودکی برای پسرش، برای او همسر آرمانی در ذهن مییابد. او گاهی به نام عشق و گاه به نام وظیفه میخواهد جوانش را در کنار خود نگه دارد. فرزند نباید بدون اجازه مادر نفس بکشد (جنبة عشق منفی مادرانه) البته این عشق درمورد مادر عروس هم صادق است، اما از آن جایی که غالباً عروس به خانه پسر میرود و مادر شوهر با آن خانواده نزدیکی بیشتر دارد (تماس و اجازة دخالت از طرف فرزند پسرش) این مسائل در مورد مادر شوهر نمود بیشتری پیدا میکند (آری مادر با خون دل پسرش را بزرگ کرده، هنگامی که میخواسته از او بهره ببرد او از نزدش رفته و در عوض پسرش برای خانواده جدید زحمت میکشد. مادر خود را مثل باغبانی میداند که سالها زحمت کشید اما زمان چیدن میوه همه چیز تمام شده و حتی از او قدردانی نشده.)[2] این جاست که وظیفه عروسها سنگین میشود او باید مراقب باشد که این امر به حساب او گذاشته نشود و شوهر باید دقیقتر از قبل باشد به مادر محبت بیشتری کند، نزد همسرش به او احترام بگذارد (کلامی و غیرکلامی).
مشکلات رفتاری پسر (سرمایهگذاری محبت)
داماد قبل از ازدواج همه سرمایه محبت خود را صرف مادر میکرده، پس از ازدواج مخصوصاً شروع گرم رابطه زناشویی این سرمایه گذاری تماماً منتقل میشود و برای همسر (عروس) گذاشته میشود. این جاست که بسیاری از مشکلات پدید میآید، مادر اینجا عروس را رقیب محبت و عشق فرزند خود میبیند و باعث حسادت او میشود. برخی از رفتارهاست که فرزند باید مراقب باشد که مبادا مادر علت آن را به عروس خود نسبت ندهد، گاهی فرزند به خاطر بار زندگی جدید و عدم صبر و تحمل سختیها ممکن است از مادر انتقاد کند، داد بزند بر او، کمتر به دیدن مادر برود، یا نزد مادر در مورد زندگی خصوصی و یا غیر با همسر خود نجوا کند. در این جا احتمال زیاد است که مادر علت بروز بیاحترامی و... را به عروس خود نسبت دهد بدون اینکه تحلیل کند که مشکلات فرزند و زندگی او زیاد است. پس اینجا دقت عروس و داماد خیلی مهم است، در بروز اختلاف و عدم اختلاف. مسألة دیگر اینکه ممکن است مادر همسر آرمانی در ذهن و یا بیرون برای فرزندش در نظر داشته و پسر هم بدون رضایت او و مشورت با او آرزوهای او را به هم زده باشد.
مشکلات رفتاری عروس عروس که خود را محرم و شریک اصلی زندگی همسر خود میبیند، گاهی از او به همسرش انتقاد میکند، نجوا میکند نزد مادر شوهرش، او را امر ونهی میکند، و گاهی هم خانواده عروس بیش از حد به خانة او رفت و آمد و دخالتهای زیادی در زندگی آنها میکنند. مادر که موقعیت عاطفی، شغلی، مالی فرزندش را در خطر میبیند، ممکن است با این عروس سر ناسازگاری بگذارد. پس عروس هم باید در رفتار، سخنان خود دقت لازم را انجام دهد.
مشکلات رفتاری اطرافیان (فامیل و غیره)
گاهی اختلافها به خاطر دیگران صورت میگیرد، مثلا گاهی برخی به خاطر دشمنی، از عروس نزد مادر شوهر و برعکس سخنچینی میکنند. و باعث بدبینی آنها میگردند یا اطرافیان به جای فیصله دادن به بحث، تنور بحث را داغتر میکنند و برتری خانوادگی، رسوم و شخصیت و موقعیت اجتماعی و ثروت خود را به رخ همدیگر میکشند و باعث به هم خوردن آرامش زندگی آنها میشوند. اطرافیان دلسوز و مؤمن لازم است که خیلی حساب شده و با رعایت موازین دینی آرامش را به خانواده برگردانند، مثلا اگر مشکل از طرف مادر شوهر است او را (در موقع عدم خشم و...) از گناه جدائی و طلاق، و نیز آسیب روانی فرزند در آینده، و عقوبت دنیوی آگاهی داده و بگویند که طبق نظر احادیث با این رفتار تو مثل خودت با دخترت برخورد میشود و برای او فتنهگری میکنند).[3] (تحریک عاطفی و بینش مادر شوهر) و مشکلات زندگی جدید و مشغلههای فکری و کاری او را برای او توضیح دهند و بگویند که این دختر (عروس) به شما دل بسته است و آمده با دار و ندار زندگی پسرت بسازد، و در غم و شادی شریک او باشد و نیاز به تجارب سازندة شما دارند. البته تجارب شما هم باید جنبة استقلالی زندگی آنها را به هم نزند و...
نکات اخلاقی و دقیق برای عروس 1. از نجوا، انتقاد، امر و نهی کردن، بالابردن صدا، مسخره کردن حتی به شوخی همسر خود در نزد مادر شوهر جداً پرهیز کنید.[4]
2. هنگام خشم مادر شوهر سکوت کند تا خود به خود خشم او فروکش کند و الا شعلههای خشم زندگی آنها را به هم میزند.
3. به اطرافیان مادر شوهر (فامیلهایش) مهربان باشد دل آنها را به دست آورد، تا آنها مدافع او شوند و از او تعریف و تمجید کنند، نزد مادر شوهر.
4. عروس و شوهرش در فرصت مناسب صمیمانه با مادر شوهر گفتگو کنند تا اگر کسی دشمنی کرده و سخن چینیای انجام داده خنثی شود.
5. به خاطر شوهر، به خاطر زندگی دوستانه و صمیمانه خودشان هم که شده از خطاهای مادر شوهر چشمپوشی کند. البته اطرافیان هم به او دلداری دهند. و بیاحترامیهای مادر شوهر را جبران کنند. دیگر اینکه اعتماد مادر شوهر را جلب کند تا احساس کند او همان همسر آرمانی مورد نظرش برای فرزندش است.
6. عروس باید شوهر خود را تشویق کند تا بیشتر به مادرش سر بزند. حتی خودش هدیهای به مادر شوهر بدهد (مادر وقتی ببیند هنوز فرزندش او را دوست دارد احساس رضایتمندی خواهد کرد، چون مادری که خود را محروم از محبت و عشق فرزندش حس کند، احساس ناکامی به او دست میدهد و ناکامی باعث بروز خشم و حسادت که شعبهای از خشم است میگردد.[5]
7. عروس به مادر شوهر به چشم مادری نگاه کند، مشکل او حتماً تأثیر در روحیه شوهرش میگذارد و مشکل شوهر یعنی مشکل خود عروس و ناآرامی زندگی جدیدشان.
8. عروس از پدر و مادر خود بخواهد مداخله و رفت و آمد زیاده از حد نداشته باشند.[6] البته این بدان معنی نیست که در سختیها دختران را رها سازند یا اگر مادر شوهر ناسازگار است و زندگی او را جهنم میکند او بسوزد و چیزی نگوید.
9. عروس جوان است و جوانان بیشتر اهل کرامت هستند و فداکاری، پس صبور باشید. مهربانانه و طیبانه با مادرشوهرتان برخورد کنید، فکر تلافی و پاسخگویی به هر رفتار او را نداشته باشید[7] گاهی مواقع این یک بیماری است که خود او ناآگاهانه دست به این کارها میزند و البته خودش هم از این وضعیت خیلی آسیب روحی و روانی میبیند.
10. عروس باید راهنماهای منطقی و تجارب مادرانه و دلسوزانه او را بپذیرد (و معدلگیری کند یعنی بگوید حضور مادر شوهر نزد ما با سختیهایش ارزش بیشتری دارد تا نبودنش (سلامت روانی شوهر و مادر شوهر، رضایت نوههایش و...)
11. بهتر است عروس و داماد شیوههای جلب محبت را یاد بگیرد، (گذشت،صداقت، نظرخواهی، توقعات مناسب، خوشبینی، حل اختلاف بین خود و شوهرش، خرج نتراشیدن، عدم توجه به دخالتهای دیگران، مقایسه نکردن، گوشه کنایه نزدن، فرمان ندهند، پند و اندرز ندهند، اگر تحصیل کرده است سواد خودش را به رخ او نکشد، تواضع، تبسم، گشادهرویی، احترام به اقوام او، پرهیز از دوستی ریاکارانه، انصاف، وفاداری، بخشندگی، نرمی، ادب، یاد خدا کردن، دل به نماز سپردن، بیرغبتی به داشتههای آنان، صله رحم، آشکارا سلام کردن و... باید توجه داشت که انتقاد از عاقل خوب است نه از جاهل.[8]
نکته: البته هر کدام از اینها جا و مکان خود را میطلبد. امام صادق علیه السلام فرمودند: محبت در غیر مورد آن باعث قطع دوستی و محبت میشود.
12. صداقت را اصل در زندگی قرار دهید چون اگر یک بار مادر شوهر از عدم صداقت آگاه شود تا مدتهای زیادی این مسأله مشکلساز خواهد بود. ولو در ظاهر به رو نیاورد، پس هیچ موقع به مادر بیاحترامی نکند، چرا که طبق آیات و روایات زیادی احترام زیاد و رعایت ادب به والدین سفارش شده است.
13. عروس و داماد باید از موضع تهمت خودشان را کنار بکشند، (نجوا، عدم صداقت، مخفیکاری، عدم دید و بازدید، نزاعهای خصوصی و خانوادگی خود).
حفظ زندگی جدید لازم است
نکتهای که بسیار مهم است این که زوج جوان نباید به خاطر مادر شوهر زندگی خود را تباه کنند، آنها این مشکل را یک مسأله جانبی از زندگی خود به حساب آورند. البته مشکلی است که آنها هم باید با گذشت و تحمل و برخورد منطقی خود سهمی در حل شدن آن داشته باشند و اطرافیان هم باید به این زوج جوان کمک کنند تا رابطه گرم آنها به سردی نگراید. از همه مهمتر اینکه شوهر باید نسبت به همسرش مهربان باشد و از او قدردانی کند که با تحمل ناسزاهای مادرش خم به ابرو نمیآورد و سعی کند به هر نحوی که شد دل او به دست آورد و اگر والدین عروس هم نگران هستند به آنها اطمینان خاطر دهد که نمیگزارد به همسرش سخت بگذرد. آنها باید دست به دست هم دهند تا مشکلات رفتاری مادر، خودشان، اطرافیان را بررسی کند تا آرامش به خانه بازگردد.
نکته پایانی: طبق بحثهای بالا باید متذکر شویم که حل این مشکل نیاز به حفظ آرامش دارد و باید حساب شده عمل کرد نباید بدون جهت همة مشکلات را به او نسبت داد (علتیابی) اگر واقعاً برخورد پسر و عروس باعث آشفتگی روحی مادر شوهر میشود از کلنجار رفتن با او خودداری کنند، بگذارند به تدریج و با واسطه این مشکل حل شود. از آن جایی که گفته بودید قبل از ازدواج رابطه آنها خوب بوده و بعد از ازدواج مادر شوهر با همه (شوهر خود، زوج جوان، والدین خود) نزاع دارد، احتمال میرود که این مشکل ربط زیادی به این ازدواج نداشته باشد چه بسا مشکل روحی و روانی از گذشته بوده و الآن این امر زمینه بروز آن را فراهم کرد. از مراکز مشاورههای حضوری و روانشناسی کمک بگیرد. ان شاء الله که مشکل به زودی برطرف خواهد شد و از دعای خیر خود آنها را بهرهمند سازید. با توسل به اهل بیت علیهم السلام و دعای 54 صحیفه سجادیه رفع مشکل خود را از آنها بخواهید.
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
مایه زینت و سرافرازی ما باشید نه موجب ننگ و شرمندگی ما.
(وسایل الشیعه، ج 8، ص 400، حدیث 8)
[1] . هنر عشق ورزیدن، اریک فروم، ترجمه پوری سلطانی، چاپ گلشن، 1373، ص 133.
[2] . بهشت خانواده، سید جواد مصطفوی، ج 2، انتشارات دارالفکر قم، 1379، ص 215.
[3] . اخلاق در خانه، ایت الله حسین مظاهری، انتشارات رئوف، ص 311.
[4] . اخلاق در خانواده، سید علی اکبر حسینی،انتشارات اسلامی تهران، 1369، ص 341، با تغییر و اضافه.
[5] . روان شناسی شخصیت، آلن اُ راس، سیاوش جمال فر، نشر روان، ص 277.
[6] . سیری درمسائل خانواده، حبیب الله طاهری، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370، ص 115.
[7] . اخلاق در خانواده، ص 333.
[8] . دوستی در قرآن وحدیث، محمدی ری شهری، ترجمه سید حسن اسلامی، دار الحدیث قم، 1379، ص 81 و 99.
( اندیشه قم )
- [سایر] چرا حضرت موسی(ع) که گفته میشود به علت مشکل در گویش، درخواست معاونت حضرت هارون را از خداوند کرد،! درخواست حل مشکل بیان و گفتار خود را نکرد؟
- [سایر] علت دروغگویی کودکان چیست و شیوهی حل این مشکل از سوی مادر و پدر کدام است؟
- [سایر] سلام.من با شوهرم سر کوچکترین چیز بحثو دعوا میکنم بعد از دعوا هم پشیمون میشم ولی ببخشید بلد نیستم به خاطر همین چند روز چند روز قهریم.خیلی کم حوصله ام .شوهرم مشکل اقتصادیم داره.چی کنم تو رو خدا یه راه حل اساسی بگین.
- [سایر] علت سردی در روابط بعضی از عروس خانم ها و مادر شوهرها چیست؟
- [سایر] وظایف مادر شوهرهای صالح و مهربان نسبت به عروس خانم ها چیست؟
- [سایر] وظایف عروس خانم های فهیم و قدرشناس نسبت به مادر شوهرها چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] زخم زبان زدن به عروس سیده توسط مادر شوهر و سکوت پدر شوهر چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر طرفین دعوا بر اساس حکم یک مجتهد جامع الشرایط، یا حکمیّت فرد، یا افرادی که شغلشان قضاوت نیست، دعوای خود را، ولو در دعوای قتل، حل و فصل نمایند، آیا با این وصف طرفین دعوا می توانند از طریق محاکم صالحه در رابطه با همین مسأله مجدّداً اقامه دعوا نمایند؟
- [سایر] با خانواده شوهری که به فکر تیپ و خرید وسایل گران قیمت و لباسهای شیک هستند و مدام در مهمانی های خود به فکر قیافه و کلاس گذاشتن و ... هستند، چگونه باید برخورد کرد؟ آیا عروس باید به رنگ ایشان در آید؟( چون اگر عروس خانواده به شکل ایشان در نیاید از نظر ایشان به چشم نمی آید و در دیده ها حقیر است)
- [سایر] اگر مادر یا پدر شوهر مهریه عروس را قبول کنند، آیا پرداختن آن بر عهده او است یا شوهر؟
- [آیت الله وحید خراسانی] بر مقاطعه کار واجب است در صورت تخلف از انجام قرار داد به شرط خود که پرداخت وجه الضمان است در صورتی که این شرط ضمن عقدی قرار داده شده باشد وفا کند و اگر از پرداخت وجه الضمان خودداری نماید صاحب کار به بانکی که ضمانت نامه را صادر کرده است مراجعه می کند و چون صدور ضمانت نامه به درخواست مقاطعه کار بوده است او ضامن بانک می باشد و انچه بانک می پردازد باید مقاطعه کار بپردازد و بانک حق دارد از او مطالبه کرده و دریافت نماید
- [آیت الله اردبیلی] اگر پدر و مادر بچّه غیر ممیز، کافر غیر کتابی باشند، بنابر احتیاط واجب باید از آن بچّه نیز اجتناب شود واگر بچّه ممیز بوده و اظهار کفر کند، نجس میباشد؛ ولی اگر یکی از والدین مسلمان یا اهل کتاب باشند، بچّه نیز پاک است و اگر پدر و مادر کافر بوده ولی پدر بزرگ یا مادر بزرگ او مسلمان باشند، پاک بودن بچّه منوط بر این است که آنها کفالت وی را بر عهده داشته باشند، امّا بچّهای که پدر و مادر او بعد از تولد او مرتد شدهاند، پاک است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر زنی بچه ای را با شرائطی که در مسأله (2483) گفته خواهد شد؛ شیر دهد؛ آن بچه به این عده محرم می شود: اول: خود زن و آن را مادر رضاعی می گویند. دوم: شوهر زن که شیر مال او است و او را پدر رضاعی می گویند. سوم: پدر و مادر آن زن هرچه بالا روند اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند. چهارم: بچه هائی که از آن زن به دنیا آمده اند یا بعد به دنیا می آیند. پنجم: بچه های اولاد آن زن هرچه پائین روند؛ چه از اولاد او به دنیا آمده چه اولاد او آن بچه ها را شیر داده باشند. ششم: خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعی باشند؛ یعنی به واسطه شیر خوردن با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم: عمو و عمه آن زن اگرچه رضاعی باشند. هشتم: دائی و خاله آن زن اگرچه رضاعی باشند. نهم: اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است؛ هرچه پائین روند؛ اگرچه اولاد رضاعی او باشند. دهم: پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است هرچه بالا روند. یازدهم: خواهر و برادر شوهری که شیر مال او است اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند. دوازدهم: عمو و عمه و دائی و خاله شوهری که شیر مال او است هرچه بالا روند؛ اگرچه رضاعی باشند و نیز عده دیگر هم - که در مسائل بعد گفته می شود - به واسطه شیر دادن محرم می شوند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زنی بچّهای را با شرایطی که در مسأله 2954 گفته خواهد شد، شیر دهد، آن بچّه به این اشخاص محرم میشود: اوّل:خود زن و او را (مادر رضاعی) میگویند. دوم:شوهر زن که شیر متعلّق به اوست و او را (پدر رضاعی) میگویند. سوم:پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند. چهارم:بچّههایی که از آن زن به دنیا آمدهاند یا به دنیا میآیند. پنجم:بچّههای اولاد آن زن هر چه پایین روند، چه از اولاد او به دنیا آمده باشند یا اولاد او آن بچّهها را شیر داده باشند. ششم: خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعی باشند، یعنی به واسطه شیر خوردن با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم:عمو و عمّه آن زن، اگرچه رضاعی باشند. هشتم:دایی و خاله آن زن، اگرچه رضاعی باشند. نهم:اولاد شوهر آن زن که شیر متعلّق به اوست، هر چه پایین روند، اگرچه اولاد رضاعی او باشند. دهم:پدر و مادر شوهر آن زن که شیر متعلّق به اوست، هر چه بالا روند. یازدهم:خواهر و برادر شوهری که شیر متعلّق به اوست، اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند. دوازدهم:عمو و عمّه و دایی و خاله شوهری که شیر متعلّق به اوست هر چه بالا روند، اگرچه رضاعی باشند و نیز عدّه دیگری هم که در مسائل بعد گفته میشود، به واسطه شیر دادن محرم میشوند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زنی بچه ای را با شرایطی که در مساله ذکر خواهد شد شیر دهد ان بچه به این عده محرم می شود اول خود ان زن و او را مادر رضاعی می گویند دوم شوهر زن که شیر از اوست و او را پدر رضاعی می گویند سوم پدر و مادر ان زن هرچه بالا روند اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند چهارم بچه هایی که از ان زن به دنیا امده اند یا بعد به دنیا می ایند پنجم بچه های اولاد ان زن هرچه پایین روند چه از اولاد او به دنیا امده چه اولاد او ان بچه هارا شیر داده باشند ششم خواهر و برادر ان زن اگرچه رضاعی باشند یعنی به واسطه شیر خوردن با ان زن خواهر و برادر شده باشند هفتم عمو و عمه ان زن اگرچه رضاعی باشند هشتم دایی و خاله ان زن اگرچه رضاعی باشند نهم اولاد شوهر ان زن که شیر از ان شوهر است هرچه پایین روند اگرچه اولاد رضاعی او باشند دهم پدر و مادر شوهر ان زن که شیر از ان شوهر است هرچه بالا روند اگرچه رضاعی باشند یازدهم خواهر و برادر شوهری که شیر از اوست اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند دوازدهم عمو و عمه و دایی و خاله شوهری که شیر از اوست هرچه بالا روند اگرچه رضاعی باشند و نیز عده دیگری که در مسایل بعد می اید به واسطه شیردادن محرم می شوند
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زنی بچّه ای را با شرائطی که در مسأله 2470 گفته خواهد شد ، شیر دهد ، آن بچّه به این عدّه محرم می شود : اوّل : خود زن و آن را مادر رضاعی می گویند . دوّم : شوهر زن که شیر مال او است و او را پدر رضاعی می گویند . سوّم : پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند : اگر چه پدر و مادر رضاعی او باشند . چهارم : بچّه هائی که از آن زن بدنیا آمده اند ، یا بدنیا می آیند . پنجم : بچّه های اولاد آن زن هر چه پائین روند ، چه از اولاد او بدنیا آمده ، یا اولاد و آن بچّه ها را شیر داده باشند . ششم : خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعی باشند یعنی به واسطة شیر خوردن ، با آن زن خواهر و برادر شده باشند . هفتم : عمو و عمّة آن زن اگر چه رضاعی باشند . هشتم : دائی و خالة آن زن اگر چه رضاعی باشند . نهم : اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است ، هر چه پائین روند . اگر چه اولاد رضاعی او باشند . دهم : پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است ، هر چه بالا روند یازدهم : خواهر و برادر شوهری که شیر مال او است اگر چه خواهر و برادر رضاعی او باشند . دوازدهم : عمو و عمّه و دائی و خاله شوهری که شیر مال او است هر چه بالا روند ؛ اگر چه رضاعی باشند . و نیز عدّة دیگری هم که در مسائل بعد گفته می شود ، به واسطة شیر دادن محرم می شوند .
- [آیت الله سبحانی] اگر زنی بچه ای را با شرائطی که در آینده گفته خواهد شد، شیر دهد، آن بچه به این عده محرم می شود: اول :خود زن و آن را مادر رضاعی می گویند. دوم: شوهر زن که شیر مال اوست و او را پدر رضاعی می گویند. سوم: پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند. چهارم :بچه هائی که از آن زن به دنیا آمده اند، یا به دنیا می آیند. پنجم :بچه های اولاد آن زن هر چه پائین روند، چه از اولاد او به دنیا آمده، یا اولاد او آن بچه ها را شیر داده باشند. ششم :خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعی باشند یعنی به واسطه شیر خوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم: عمو و عمه آن زن اگرچه رضاعی باشند. هشتم: دائی و خاله آن زن اگرچه رضاعی باشند. نهم: اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه پائین روند، اگرچه اولاد رضاعی او باشند. دهم :پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه بالا روند. یازدهم: خواهر و برادر شوهری که شیر مال او است اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند. دوازدهم: عمو و عمه و دائی و خاله شوهری که شیر مال اوست، هر چه بالا روند. اگرچه رضاعی باشند. و نیز عدّه دیگری هم که در مسائل بعد گفته می شود، به واسطه شیر دادن محرم می شوند.
- [آیت الله سبحانی] اگر زنی بچه ای را با شرائطی که در آینده گفته خواهد شد، شیر دهد، آن بچه به این عده محرم می شود: اول خود زن و آن را مادر رضاعی می گویند. دوم شوهر زن که شیر مال اوست و او را پدر رضاعی می گویند. سوم پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند. چهارم بچه هائی که از آن زن به دنیا آمده اند، یا به دنیا می آیند. پنجم بچه های اولاد آن زن هر چه پائین روند، چه از اولاد او به دنیا آمده، یا اولاد او آن بچه ها را شیر داده باشند. ششم خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعی باشند یعنی به واسطه شیر خوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم عمو و عمه آن زن اگرچه رضاعی باشند. هشتم دائی و خاله آن زن اگرچه رضاعی باشند. نهم اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه پائین روند، اگرچه اولاد رضاعی او باشند. دهم پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه بالا روند. یازدهم خواهر و برادر شوهری که شیر مال او است اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند. صفحه 460 دوازدهم عمو و عمه و دائی و خاله شوهری که شیر مال اوست، هر چه بالا روند. اگرچه رضاعی باشند. و نیز عدّه دیگری هم که در مسائل بعد گفته می شود، به واسطه شیر دادن محرم می شوند.
- [آیت الله بروجردی] اگر زنی بچهای را با شرایطی که در مسأله 2483 گفته خواهد شد، شیر دهد، آن بچه به این عدّه محرم میشود:اوّل:خود زن و آن را مادر رضاعی میگویند.دوم:شوهر زن که شیر مال اوست و او را پدر رضاعی میگویند.سوم:پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعی او باشند.چهارم:بچههایی که از آن زن به دنیا آمدهاند، یا به دنیا میآیند.پنجم:بچههای اولاد آن زن هر چه پایین روند، چه از اولاد او به دنیا آمده، یا اولاد او آن بچّهها را شیر داده باشند.ششم:خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعی باشند، یعنی به واسطهی شیر خوردن با آن زن خواهر و برادر شده باشند.هفتم:عمو و عمهی آن زن، اگر چه رضاعی باشند.هشتم:دایی و خاله آن زن، اگر چه رضاعی باشند.نهم:اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه پایین روند، اگر چه اولاد رضاعی او باشند.دهم:پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه بالا روند.یازدهم:خواهر و برادر شوهری که شیر مال او است، اگر چه خواهر و برادر رضاعی او باشند.دوازدهم:عمو و عمه و دایی و خالهی شوهری که شیر مال اوست هر چه بالا روند، اگر چه رضاعی باشند و نیز عدّهی دیگری هم که در مسائل بعد گفته میشود، به واسطهی شیر دادن محرم میشوند.
- [آیت الله خوئی] اگر زنی بچهای را با شرایطی که در مسأل (2483) گفته خواهد شد شیر دهد، آن بچه به این عده محرم میشود: (اول): خود زن و آن را مادر رضاعی میگویند. (دوم): شوهر زن که شیر مال اوست و او را پدر رضاعی میگویند. (سوم): پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعی او باشند. (چهارم): بچههایی که از آن زن به دنیا آمدهاند، یا بعد به دنیا میآیند. (پنجم): بچههای اولاد آن زن هر چه پایین روند، چه از اولاد او به دنیا آمده، چه اولاد او آن بچهها را شیر داده باشند. (ششم): خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعی باشند یعنی به واسط شیر خوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند. (هفتم): عمو و عم آن زن اگرچه رضاعی باشند. (هشتم): دایی و خال آن زن اگرچه رضاعی باشند. (نهم): اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه پایین روند، اگرچه اولاد رضاعی او باشند. (دهم): پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است، هر چه بالا روند. (یازدهم): خواهر و برادر شوهری که شیر مال او است اگرچه خواهر و برادر رضاعی او باشند. (دوازدهم): عمو و عمه و دایی و خال شوهری که شیر مال اوست هر چه بالا روند، اگرچه رضاعی باشند و نیز عده دیگری هم که در مسایل بعد گفته میشود، به واسط شیر دادن محرم میشوند.