با کودکان بد رفتار چه کنیم؟
کودکان از بدو تولد بی تربیت، گستاخ، زورگو یا خودخواه نیستند. این خصوصیات رفتاری، اکتسابی اند زیرا کودکان با بروز این حرکات به آنچه که می خواهند میرسند، مگر اینکه به موقع مداخله کرده و به کودک نشان دهید که این رفتارهای عجیب و غریب، فایده ای ندارد و تنها باعث بدتر شدن شرایط می شود و سعی کنید او را به رفتار قابل قبول تری تشویق نمایید. مطالب زیر راهکارهایی را به صورت مرحله به مرحله برای رویارویی با 10 مشکل عمده کودکان ارائه می دهد. مشکل اول: مسایل مادی با گفتن کلمه نمی خرم، هرگز احساس گناه نکنید. مشاجره های بین والدین و فرزندان معمولاً خوشایند نیست ممکن است بارها پیش آمده باشد که فرزندتان از تصمیم گیری شما خوشش نیامده است. رعایت حق تقدم و اولویت را به او یاد دهید در تعطیلات و جشن تولدها، از کودکتان بخواهید لیستی از آنچه را که دوست دارد تهیه کرده و آن چیزهایی را که بیشتر دوست دارد در اولویت قرار دهد. خردسالان را تشویق کنید آن چیزی را که دوست دارند با نقاشی برایتان بکشند. موقع پخش پیامهای بازرگانی، تلویزیون را خاموش کنید. تحقیقات نشان داده است که هر چه کودکان کمتر پیام های بازرگانی تلویزیون را ببینند کمتر برای خرید چیزهای جدید بهانه گیری می کنند. به همین دلیل تلویزیون را در زمان پخش آگهی ها خاموش کرده و یا برای آنها توضیح دهید همه چیزهایی را در این آگهی ها تبلیغ می شود واقعیت نداشته و صرفاً شگردی برای فروش بیشتر محصولات شرکت های تجاری است. به کودک خود یاد بدهید آنچه دارد به دیگران نیز ببخشد. می توانید از او بخواهید که بخشی از هزینه هایی را که برای خرید لوازم مورد نیاز او کنار گذشته اید با کمال رضایت به یک مؤسسه خیریه ببخشد. مشکل دوم: حاضر جوابی هرگاه فرزندتان رفتار بی ادبانه ای از خود نشان داد بلافاصله او را از این کار منع کنید. به طور مثال می توانید بگویید: وقتی با تو صحبت می کنم، مدام به این طرف و آن طرف نگاه می کنی .این کار بی ادبانه است و باید از این کار دست برداری. به او اعتنا نکنید آه نکشید، شانه هایتان را بالا نیندازید یا خشمگین نگاه نکنید، صحبت خود را قطع کنید تا زمانی که او از حاضر جوابی دست بردارد. او را به رفتارهای مؤدبانه تشویق کنید. هر زمان متوجه شدید که فرزندتان رفتار مودبانه ای از خود نشان داد این موضوع را به او یادآوری کنید. به طور مثال به او بگویید: از این که مؤدبانه به حرف های من گوش دادی متشکرم. این کا ر تو واقعاً قابل تقدیر است. مشکل سوم: ناسزا گفتن به زبان آوردن کلمات غیرمجاز را ممنوع کنید. این قانون را برای او شرح دهید: (وقتی از چیزی مطمئن نیستی آن را به زبان نیاور). هر زمان که فرزندتان ناسزایی را به زبان آورد، بلافاصله آن را به لیست کلمات غیرمجاز اضافه کنید. توضیح دهید که چرا ناسزاگویی کاری زشت و غیرقابل قبول است و بسیاری از مردم به زبان آوردن این کلمات را نادرست می دانند. اگر یک بار این کلمه را به زبان آورد، ممکن است تکرار آن ، به صورت عادت در آید و این کلمات زشت را در برابر پدربزرگ و مادربزرگ، معلمان یا والدین دوستان شان هم تکرار کنند. کلمه مورد قبول را جانشین آن کنید. کلمات خنده داری که اصلا ناخوشایند نیستند را انتخاب کنید تا به جای کلمات نامناسب استفاده شود و یا این که فرزندتان خودش از کلماتی استفاده کند که بار منفی ندارد. مثل : بی ادب احساساتی نشوید. وقتی که فرزند خردسال تان برای اولین بار کلمه نادرستی را تلفظ کرد به او بگویید: (در خانواده ما از این کلمات استفاده نمی شود) و به کودکان بزرگتر گوشزد نمایید که شما به خوبی با قوانین این خانه آشنایی دارید، دیگر نمی خواهم این کلمه را بشنوم. مشکل چهارم: دروغگویی از او بخواهید که در گفته هایش صادق باشد، به فرزندتان بگویید: (همه افراد خانواده ما مایلند همیشه نسبت به دیگران صادق باشند.) وقتی در صحبت هایش صداقت را حفظ می کند از او به دلیل کاری که انجام داده قدردانی کنید. برای او شرح دهید که چرا دروغ گویی کار بدی است.توضیح دهید که وقتی حقیقت را نمی گوید دیگران را به دردسر انداخته، احساسات آنها را جریحه دار کرده و هیچ کس به او اعتماد نمی کند و اینکار به شکل عادتی در می آید که ترک کردنش بسیار مشکل است. به کودکان یاد دهید که راستگویی سبب اطمینان می شود. اگر متوجه شدید که کودکتان دروغ می گوید از او این سؤالات را بپرسید تا وجدان او را بیدار کنید: آیا کاری که انجام داده ای درست بود؟ چرا فکر می کنی که با گفتن اصل ماجرا مرا نگران می کنی؟ آیا می دانی اگر همه اعضای یک خانواده همیشه به یکدیگر دروغ بگویند، چه اتفاقی می افتد؟ مشکل پنجم: سرپیچی و نافرمانی توضیح دهید که از او چه انتظاراتی دارید. به او بگویید: (خوب به حرف هایم توجه کن. وقتی دارم با تو جدی صحبت می کنم و تأکید می کنم که در گفته هایم جدی هستم، پس بدان واقعاً جدی هستم. (همچنین ممکن است بگویید: (اگر واقعاً دلیل خوبی برای انجام ندادن کاری داری می توانی با لحن مؤدبانه ای آن را به من بگویی.) سعی کنید برای هر کاری زمان مشخصی تعیین نمایید. هر گاه او با شما بحث می کند، خواسته خود را کلمه به کلمه برای او تکرار کنید. به طور مثال بگوید: شام ساعت 7 حاضر است، تو باید دقیقاً در همان ساعت سرشام حاضر شوی. به او حق انتخاب بدهید، تا کمی آزادی عمل داشته باشد. از او بپرسید: (هنوز بعضی از کارهای مربوط به خودت را انجام نداده ای آیا مایلی آنها را الان انجام دهی یا بعد از شام؟) گاهی اوقات با او کنار بیایید. مثلا بگویید: الان وقت انجام تکالیفت است ولی تو در حال حاضر داری بسکتبال بازی می کنی. آیا بهتر نیست بازی بسکتبال را تا نیم ساعت دیگر تمام کنی و پس از آن به تکالیفت برسی؟ با ار اتمام حجت کنید. به او توضیح دهید که اگر آنچه را که شما از او می خواهید انجام ندهد، باید منتظر عکس العمل شما و نتیجه عمل خود باشد. کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.
عنوان سوال:

با کودکان بد رفتار چه کنیم؟


پاسخ:

کودکان از بدو تولد بی تربیت، گستاخ، زورگو یا خودخواه نیستند. این خصوصیات رفتاری، اکتسابی اند زیرا کودکان با بروز این حرکات به آنچه که می خواهند میرسند، مگر اینکه به موقع مداخله کرده و به کودک نشان دهید که این رفتارهای عجیب و غریب، فایده ای ندارد و تنها باعث بدتر شدن شرایط می شود و سعی کنید او را به رفتار قابل قبول تری تشویق نمایید. مطالب زیر راهکارهایی را به صورت مرحله به مرحله برای رویارویی با 10 مشکل عمده کودکان ارائه می دهد.

مشکل اول: مسایل مادی
با گفتن کلمه نمی خرم، هرگز احساس گناه نکنید. مشاجره های بین والدین و فرزندان معمولاً خوشایند نیست ممکن است بارها پیش آمده باشد که فرزندتان از تصمیم گیری شما خوشش نیامده است.
رعایت حق تقدم و اولویت را به او یاد دهید
در تعطیلات و جشن تولدها، از کودکتان بخواهید لیستی از آنچه را که دوست دارد تهیه کرده و آن چیزهایی را که بیشتر دوست دارد در اولویت قرار دهد. خردسالان را تشویق کنید آن چیزی را که دوست دارند با نقاشی برایتان بکشند. موقع پخش پیامهای بازرگانی، تلویزیون را خاموش کنید. تحقیقات نشان داده است که هر چه کودکان کمتر پیام های بازرگانی تلویزیون را ببینند کمتر برای خرید چیزهای جدید بهانه گیری می کنند. به همین دلیل تلویزیون را در زمان پخش آگهی ها خاموش کرده و یا برای آنها توضیح دهید همه چیزهایی را در این آگهی ها تبلیغ می شود واقعیت نداشته و صرفاً شگردی برای فروش بیشتر محصولات شرکت های تجاری است.
به کودک خود یاد بدهید آنچه دارد به دیگران نیز ببخشد.
می توانید از او بخواهید که بخشی از هزینه هایی را که برای خرید لوازم مورد نیاز او کنار گذشته اید با کمال رضایت به یک مؤسسه خیریه ببخشد.

مشکل دوم: حاضر جوابی
هرگاه فرزندتان رفتار بی ادبانه ای از خود نشان داد بلافاصله او را از این کار منع کنید. به طور مثال می توانید بگویید: وقتی با تو صحبت می کنم، مدام به این طرف و آن طرف نگاه می کنی .این کار بی ادبانه است و باید از این کار دست برداری.
به او اعتنا نکنید
آه نکشید، شانه هایتان را بالا نیندازید یا خشمگین نگاه نکنید، صحبت خود را قطع کنید تا زمانی که او از حاضر جوابی دست بردارد.
او را به رفتارهای مؤدبانه تشویق کنید.
هر زمان متوجه شدید که فرزندتان رفتار مودبانه ای از خود نشان داد این موضوع را به او یادآوری کنید. به طور مثال به او بگویید: از این که مؤدبانه به حرف های من گوش دادی متشکرم. این کا ر تو واقعاً قابل تقدیر است.

مشکل سوم: ناسزا گفتن
به زبان آوردن کلمات غیرمجاز را ممنوع کنید. این قانون را برای او شرح دهید: (وقتی از چیزی مطمئن نیستی آن را به زبان نیاور). هر زمان که فرزندتان ناسزایی را به زبان آورد، بلافاصله آن را به لیست کلمات غیرمجاز اضافه کنید. توضیح دهید که چرا ناسزاگویی کاری زشت و غیرقابل قبول است و بسیاری از مردم به زبان آوردن این کلمات را نادرست می دانند. اگر یک بار این کلمه را به زبان آورد، ممکن است تکرار آن ، به صورت عادت در آید و این کلمات زشت را در برابر پدربزرگ و مادربزرگ، معلمان یا والدین دوستان شان هم تکرار کنند.
کلمه مورد قبول را جانشین آن کنید.
کلمات خنده داری که اصلا ناخوشایند نیستند را انتخاب کنید تا به جای کلمات نامناسب استفاده شود و یا این که فرزندتان خودش از کلماتی استفاده کند که بار منفی ندارد. مثل : بی ادب
احساساتی نشوید.
وقتی که فرزند خردسال تان برای اولین بار کلمه نادرستی را تلفظ کرد به او بگویید: (در خانواده ما از این کلمات استفاده نمی شود) و به کودکان بزرگتر گوشزد نمایید که شما به خوبی با قوانین این خانه آشنایی دارید، دیگر نمی خواهم این کلمه را بشنوم.

مشکل چهارم: دروغگویی
از او بخواهید که در گفته هایش صادق باشد، به فرزندتان بگویید: (همه افراد خانواده ما مایلند همیشه نسبت به دیگران صادق باشند.) وقتی در صحبت هایش صداقت را حفظ می کند از او به دلیل کاری که انجام داده قدردانی کنید. برای او شرح دهید که چرا دروغ گویی کار بدی است.توضیح دهید که وقتی حقیقت را نمی گوید دیگران را به دردسر انداخته، احساسات آنها را جریحه دار کرده و هیچ کس به او اعتماد نمی کند و اینکار به شکل عادتی در می آید که ترک کردنش بسیار مشکل است. به کودکان یاد دهید که راستگویی سبب اطمینان می شود. اگر متوجه شدید که کودکتان دروغ می گوید از او این سؤالات را بپرسید تا وجدان او را بیدار کنید: آیا کاری که انجام داده ای درست بود؟ چرا فکر می کنی که با گفتن اصل ماجرا مرا نگران می کنی؟ آیا می دانی اگر همه اعضای یک خانواده همیشه به یکدیگر دروغ بگویند، چه اتفاقی می افتد؟

مشکل پنجم: سرپیچی و نافرمانی
توضیح دهید که از او چه انتظاراتی دارید. به او بگویید: (خوب به حرف هایم توجه کن. وقتی دارم با تو جدی صحبت می کنم و تأکید می کنم که در گفته هایم جدی هستم، پس بدان واقعاً جدی هستم. (همچنین ممکن است بگویید: (اگر واقعاً دلیل خوبی برای انجام ندادن کاری داری می توانی با لحن مؤدبانه ای آن را به من بگویی.) سعی کنید برای هر کاری زمان مشخصی تعیین نمایید. هر گاه او با شما بحث می کند، خواسته خود را کلمه به کلمه برای او تکرار کنید. به طور مثال بگوید: شام ساعت 7 حاضر است، تو باید دقیقاً در همان ساعت سرشام حاضر شوی.
به او حق انتخاب بدهید، تا کمی آزادی عمل داشته باشد.
از او بپرسید: (هنوز بعضی از کارهای مربوط به خودت را انجام نداده ای آیا مایلی آنها را الان انجام دهی یا بعد از شام؟) گاهی اوقات با او کنار بیایید. مثلا بگویید: الان وقت انجام تکالیفت است ولی تو در حال حاضر داری بسکتبال بازی می کنی. آیا بهتر نیست بازی بسکتبال را تا نیم ساعت دیگر تمام کنی و پس از آن به تکالیفت برسی؟
با ار اتمام حجت کنید.
به او توضیح دهید که اگر آنچه را که شما از او می خواهید انجام ندهد، باید منتظر عکس العمل شما و نتیجه عمل خود باشد.
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین