پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی: اگر منظور شما خانم محترم این است که شوهر شما ، پا به پای شما گریه نمی کند و توجه عاطفی به شما نمی کند ، این تلقی ، تلقی اشتباهی است . این فکر درستی نیست . او مرد است و کمرنگی عاطفی دارد و شما نباید با خودتان قیاس کنسد . ایشان کمرنگی عاطفی دارد و این لطف خداست که مرد بر استاس تقسیم کار مرد باید بیرون باشد و با هر آدمی سر و کار دارد و او می خواهد حامی و تکیه گاه شما باشد و سنگربان شما باشد و مسئول خانواده است . برای ایفای این نقش ها باید کمرنگی عاطفی داشته باشد . اما این جور نیست که عواطف خودش را مطلقا نشان ندهد . وقتی به خانه می آید و می تواند ابراز احساسات بکند . ما آقایان ظاهرمان مثل آناناس خشن و ضُمُخت است ولی داخل مان شیرین است . این تلقی درست نیست که به جای قلب ، یک تکه سنگ در سینه دارد . البته ممکن است آقایی باشند که واقعا بی عاطفه باشند و یا آن را ابراز نمی کنند . ما این را رد نمی کنیم . این عاملش محیط است . پدر و مادر نسبت بهم دیگر عاطفه نداشته اند و یا برخوردهای غلط که مثلا پسر گریه نمی کند و یا ممکن است برخورد شما خانم محترم باعث این موضوع شده است . یک جورهایی عاطفه را در او کشته اید. آنقدر حقوقش رعایت نشده و آنقدر سختی دیده که نمی تواند ابراز محبت بکند اگر علت اول باشد ، آقا با تمرین و القا می تواند خود را تعدیل کنند و اگر علت شما بودید ، رفتار خود را تغییر دهید . بعد می بینید که آقا محبتش بیشتر می شود . در مناطقی اگر پدر فرزند ش را بغل کند و یا با او بازی کند ، زشت است . این بخاطر این است که ما از آموزه های دینی دور شده ایم . رسول گرامی اسلام با بچه های در کوچه و نوه هایشان بازی می کردند . بچه ها به ایشان می گفتند : شتر ما باشید و آقا آنها را نوبتی سوار می کردند . این خانم باید خلاهای عاطفی خود را با محارم جنس مخالف برآورده کند . نیازهای عاطفی با فرزند هم ارضاع میشود . این از ناچاری است زیرا مرد باید به خانم محبت کند. www. ch3.iribtv.ir
وقتی که گریه می کنم ، شوهرم هیچ عکس العملی از خودش نشان نمی دهد و فکر می کنم بجای قلب ، یک تکه سنگ در سینه دارد . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی:
اگر منظور شما خانم محترم این است که شوهر شما ، پا به پای شما گریه نمی کند و توجه عاطفی به شما نمی کند ، این تلقی ، تلقی اشتباهی است . این فکر درستی نیست . او مرد است و کمرنگی عاطفی دارد و شما نباید با خودتان قیاس کنسد . ایشان کمرنگی عاطفی دارد و این لطف خداست که مرد بر استاس تقسیم کار مرد باید بیرون باشد و با هر آدمی سر و کار دارد و او می خواهد حامی و تکیه گاه شما باشد و سنگربان شما باشد و مسئول خانواده است . برای ایفای این نقش ها باید کمرنگی عاطفی داشته باشد . اما این جور نیست که عواطف خودش را مطلقا نشان ندهد . وقتی به خانه می آید و می تواند ابراز احساسات بکند . ما آقایان ظاهرمان مثل آناناس خشن و ضُمُخت است ولی داخل مان شیرین است . این تلقی درست نیست که به جای قلب ، یک تکه سنگ در سینه دارد . البته ممکن است آقایی باشند که واقعا بی عاطفه باشند و یا آن را ابراز نمی کنند . ما این را رد نمی کنیم . این عاملش محیط است . پدر و مادر نسبت بهم دیگر عاطفه نداشته اند و یا برخوردهای غلط که مثلا پسر گریه نمی کند و یا ممکن است برخورد شما خانم محترم باعث این موضوع شده است . یک جورهایی عاطفه را در او کشته اید. آنقدر حقوقش رعایت نشده و آنقدر سختی دیده که نمی تواند ابراز محبت بکند اگر علت اول باشد ، آقا با تمرین و القا می تواند خود را تعدیل کنند و اگر علت شما بودید ، رفتار خود را تغییر دهید . بعد می بینید که آقا محبتش بیشتر می شود . در مناطقی اگر پدر فرزند ش را بغل کند و یا با او بازی کند ، زشت است . این بخاطر این است که ما از آموزه های دینی دور شده ایم . رسول گرامی اسلام با بچه های در کوچه و نوه هایشان بازی می کردند . بچه ها به ایشان می گفتند : شتر ما باشید و آقا آنها را نوبتی سوار می کردند . این خانم باید خلاهای عاطفی خود را با محارم جنس مخالف برآورده کند . نیازهای عاطفی با فرزند هم ارضاع میشود . این از ناچاری است زیرا مرد باید به خانم محبت کند.
www. ch3.iribtv.ir
- [آیت الله مظاهری] شوهرم مرا طوری ضرب و شتم کرده است که آثار کبودی روی اعضای بدنم، به خصوص صورت و چشمم مشخص است و این کار او بارها تکرار شده است. خواهشمندم من را راهنمایی بفرمائید و حکم شرعی آن را نیز بیان بفرمائید.
- [سایر] سلام خانم جوانی بعد ازدواج ، هنگام پا شدن از خواب تپش قلب دارد اما به تدریج کم میشود ؟ آیا کار کردن شکم یکبار در روز کم است ؟ استخدوس ، گل گاوزبان و بید مشک گلاب سیب رنده شده... همه را امتحان نموده است ، آیا مشکل هرمونی است ؟ مشکل قلبی نیز ندارد ، با قرصهای آرامبخش آرام میخوابد و دلشوره بسیار کمی دارد لطفا راهنمایی بفرمایید
- [سایر] با سلام و احترام شاید خیلی دیر به فکر چاره افتاده باشم اما باز هم خوب است اضطراب شدیدی دارم و همیشه داشته ام شاید منشأ ژنتیک داشته باشد مادرم هم همینطور است تازگی ها یاد مرگ و لحظه جان دادن بیچاره ام کرده است نمی دانم چگونه می میرم توی آب خفه می شوم توی آتش می سوزم سرطان حنجره من را ذره ذره خفه می کند هواپیما سقوط می کند و توی کوههای پر از برف تکه تکه می شوم سرم را دارند می برند و من دست و پا می زنم با ماشینم تصادف می کنم و تکه تکه های بدنم لای پاره های آهن پخش می شود و .... این ها افکاری است که شب و روز ذهن مرا به خود مشغول داشته است لحظه ای مرا رها نمی کند گاهی نفسم به شماره می افتد تازه حساب و کتاب بعد از مرگ خودش دنیای دیگری دارد دارم دیوانه می شوم چند روز دیگر باید با هواپیما بروم به یک سفر افکار منفی در مورد سقوط هواپیما بیچاره بیچاره ام کرده زندگی خود و زنم مختل شده است اصلا به من خوشی نیامده است از عملکردم هم در زندگی راضی نیستم لطفا کمکم کنید کتاب معرفی کنید اگر لازم است دارو معرفی کنید برای تپش قلب گاهی پروپانالول استفاده می کنم لطفا ظرف دو سه روز آینده یک پاسخ سریع به من بدهید تا بروم به مسافرتم و بعد بقیه راهنمایی را ادامه دهید ممنونم
- [سایر] با سلام من در دوران کودکی توسط فامیل های مادرم خیلی مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم چون اصولا آن ها افراد عصبی و فحاشی هستند و من هیچ عکس العمل تندی به خاطر مادرم هیچ وقت نشان ندادم البته 4 سالی است که ما با آن ها رفت و آمد نداریم اما هر وقت به طور اتفاقی آن ها را جایی میبینم دچار تپش قلب شدید و اختلال حواس می شوم و موقع درس خواندن اگر به یاد آن ها بیفتم درس خواندن برایم غیر ممکن می شود لطفا مرا برای حل این مشکل راهنمایی کنید با تشکر.
- [سایر] سلام سرکارخانم کهتری .من می خواهم با شما درد ودل کنم و راهنمایی شما را می خواهم. من و شوهرم و پسر10ماه ها به نام ارش درتارخ2مهر رفتیم با ماشین خودمان گشت ولی متاسفانه موقع برگشتن تصادف سختی کردیم و ارش را از دست دادیم البته خدا را شکر شوهرم مقصر نبود. مشکل من این است که هنوز به نبود ارش کنار نیامدم وکارم شده گریه و غصه و همش دوست دارم بشینم و به کارهای ارش فکر کنم ارش من بچه خیلی باهوشی بود. الان اطرافیان می گویند باید زود صاحب یه بچه دیگه بشوید و من هم خودم موافقم ولی چکار کنم تا از حال و هوای غم و اندوه کنار بیایم. در ضمن خانم کهتری من اصلا جنسیت بچه برام مهم نبوده ولی دوست دارم و از خدا میخواهم که باز یه پسر بدهد تا اسمش ارش بگذارم بلکه دلم و روحم و فکرم اروم بگیره . لطفا بگویید من چه کنم؟ با تشکر فاطمه
- [سایر] سلام حاج آقا اول اینکه خیلی از راهنمایی شما ممنونم واقعا منطقی و بجاست .اما خب نمی شه باور کنید همین چند روز گذشته حال یکی از دوستامو دیدم که بعد از ازدواج خواهر کوچیکترش چه جور بود . در صورتی که می گفت من هیچ مخالفتی نداشتم اما رفتار خونواده ام خیلی بد شده در صورتی من هیچ عکس العملی نشان ندادم بهر حال هر چقدر میخوام خودمو قانع کنم نمی شه نمی شه.تحمل نگاها و حرفای مردمو ندارم باور کنید با خونواده ام نمی تونم صحبت کنم چی بهشون بگم .بگم که من میخوام ازدواج کنم دارم تووی خودم میسوزم اما حرفی نمی تونم بزنم البته شما راهنمایی خودتونو کردید اما متاسفانه باید بگم که کمکی به من نشد .کم کم دارم به اون آقا هم شک میکنم احساس می کنم تووی انتخابم اشتباه کردم نمی دونم این بخاطر طولانی شدن این موضوعه یا نه؟؟ باور کنید شبا تا دیر وقت بیدارم و به این موضوع فکر می کنم اما راه به جایی نمی برم احساس میکنم تووی یه بیابان هستم هر چی داد میکشم کسی صدامو نمی شنوه .باور کنید به خدا خیلی امید وارم اما بعضی وقتا از هر چی نا امید ناامید تر میشم .خدانگهدار شما2
- [سایر] با عرض سلام وخسته نباشید دختر ی 29 ساله وپزشک هستم مدت سه سال هست که در زمینه ازدواج با مشکل روبه رو شدم وتمام درها دراین زمینه ودیگر مسایل زندگی به رویم بسته است طوری که احساس میکنم کنترل زندگی از دستم خارج شده است تا به حال چندین مورد ازدواج پس ازطی مراحل اولیه بدون هیچ گونه علتی برهم خورده است در حالی که مهمترین خواسته من اعتقادات مذهبی انها میباشد. تابه حال هرچه دعای مجرب در این زمینه بوده است انجام داده ام که نه تنها تغیری رخ نداده است بلکه بصورت عکس مستجاب شده است .از حل این مشکل عاجز شده ام. از شما خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید ایا وجود سحرو جادو در این زمینه را قبول دارید.در ضمن برای بار سوم است که برای شما نامه میفرستم ولی جوابی نمیگیرم
- [سایر] سلام خانم دکتر.من جوانی هستم 32 ساله مجرد و سفیدپوست و صورت سرخ و موهای خرمایی و چشمان سبز و تست مزاج شناسی که دادم مزاجم گرم و تر میباشد و به علت افزایش وزن به من گفته اند که از سینه به پایین مزاجم بلغمی شده است . به همین خاطر تعادل بدنم به هم خورده و فشارخونم بالا میرود به حدی که به متخصص قلب مراجعه کرده ام و بعد از آزمایشات سالم برام لوزارتان 25 صبح و شب تجویز کرده اند و کاپیتوپریل زیر زبانی . هم اکنون رژیم دارم جهت کاستن وزن . حالا مشکلم اینه که با این برهم خوردن مزاجم نمیدونم چی باید بخورم و چه چیزی نباید بخورم . هر چی میخورم فشارم میره بالا ضمن اینکه هر چیزی که باعث بالا رفتن فشارخون میشه به عنوان مثال نمک و....را قطع کردهام و متاسفانه هنوز فشارخونم به نحو خوبی کنترل نمیشود و واقعا اذیت میشم .لطفا نسبت به وضعیت مزاجی ام و بالا بودن فشارخونم منو راهنمایی بفرمایید . ممنون میشم
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم یا من اسمه دوا و ذکره شفا و طاعته غنا با سلام بنده متاهل هستم خدمت شما عرض کنم بنده خیلی مسائل را تحمل می کنم و در خود می ریزم و این باعث شده که خیلی زود عصبانی می شوم خیلی زیاد استرس و اضطراب دارم دستهایم را به هم گره می کنم پاهایم را به هم می پیچم و انگشتان پایم را جمع می کنم نفسم تنگ می شود احساس درد در قفسه سینه می کنم و قلبم تیر می کشد ناراحتی معده دارم و وقتی دست می گذارم بالای معده نزدیک دیافراگم دردم در قفسه سینه کم می شود دکتر رفتم قلبم می گویند سالم است و خودم هم می دانم ولی وقتی اضطراب و استرس سراغم می آید نمی توانم بر این باورم غلبه کنم که سالم هستم و فکر می کنم الان قلبم می ایستد به شدت ضربان قلبم بالا می رود و احساس می کنم نفس هایم به شماره افتاده و سخت می توانم نفس بکشم ناراحت می شوم در خودم فرو می روم و دیگر حس و توان و حوصله انجام هیچ کاری را ندارم بخصوص اینکه اون درد های کذایی سراغم می آید در خواب به کوچکترین صدا می پرم و قلبم میزند و در ابتدای خوابم صدا ها به شدت در گوشم بلند تر از حد خودشان نمود پیدا می کند خواهش می کنم راهنمایی بفرمائید و مرا نجات بدهید
- [سایر] باسلام وباتشکر فراوان اززحمات شما.1-من32ساله هستم.2-به خاطر شرایط سختی که داشتم وبه خاطرکمک به خانواده در 18 سالگی ازدواج کردم با یک اقای قطع نخاع که روی ویلچرهستند.3-از نظر اخلاق خیلی با هم متفاوت هستیم وهمیشه به خاطر همدیگه گذشت می کنیم ولی موقع دعوا به همدیگه سر کوفت می زنیم.4-لطفااین قسمت رافقط خودتون بخونید ...خصوصی... .5-هیچ مشاور یا دوستی ندارم که ازش راهنمایی بگیرم ترو خدا کمکم کنید.6-شوهرم از مهمونی و مهمون خوشش نمی یادو عاشق تنهاییه و من بر عکس دلم می خواد رفت وامد داشته باشم.7-از خونه زیاد بیرون نمی یاد به خاطره شرایطی که داره برای همین من همش کلاس می رم تا کمتر توی خونه باشم.8-اصلا عاطفی نیست و نشون نمی ده.من خسته شدم کمکم کنید.العان که دارم برای شما این مطالب رو می نویسم اشکام داره می یادو خوب نمی تونم ببینم.دیگه سرتون رو درد نمی یارم.من رو ببخشید که ناراحتتون کردم.خداحافظ و منتظره جواب هستم